شنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۱ - ۱۱:۰۴
تهذیب و تربیت جُز با مشارکت مسئولانه‌ی خود طلاب به سامان نمی‌رسد

حوزه/ در حوزه‌های علمیه نیز تهذیب و تربیت جُز با مشارکت مسئولانه‌ی خود طلاب به سامان نمی‌رسد. طلبه‌ای که خود را صرفاً مهمان، مخاطب و مصرف‌کننده‌ی مباحث اخلاقی بداند و برای این مهم در کنار اساتید و مسئولان، فردی یا گروهی، قیام لله نکند راهی به سلوک مجاهدانه نمی‌یابد.

به گزارش خبرگزاری حوزه، در سلسله نشست های تهذیب و تربیت، مباحثی با عنوان «اندیشه‌های راهبردی تهذیب و تربیت» توسط حجت الاسلام والمسلمین عالم زاده نوری معاون تهذیب و تربیت حوزه های علمیه مطرح می شود که دومین بخش آن را در ادامه می خوانید:

معاونت تهذیب و تربیت حوزه‌های علمیه در رویه‌ای جدید، روند دستوری و ابلاغی فعالیت‌های فرهنگی و تربیتی را به روند مشارکتی با کنشگری خود طلاب و مدارس تبدیل نموده است. در روند قبلی، طلبه، مخاطب فرض شده و گزاره‌هایی به او القا یا دیکته می‌شد. طبعاً در آن تعامل، جوهره‌ی درونی افراد برای مسئولیت‌پذیری و صحنه‌گردانی نمایان نمی‌گشت؛ در حالی که این رویه‌ی جدید، طلاب را بیش از پیش متوجه مسئولیت‌هایی که بر دوش دارند ساخته و آنها را نه مخاطب و مستمع آزاد که کارگزار و همیار فعالیت‌های تربیتی می‌شناسد و با مشارکت فعال طلبه، عنصر سازندگی را در وجود او تقویت می‌کند.

پیامبران خدا نیز دقیقاً چنین روشی داشتند. برخی گمان می‌کنند خدای متعال پیامبران را فرستاده یا امام زمان علیه السلام را می‌فرستد تا جامعه را اصلاح کنند؛ اما این تصور، آن گونه که قرآن کریم فرموده است، تصور کاملی نیست. پیامبران نیامدند تا مستقیم و مباشر، جامعه را اصلاح کنند؛ پیامبران آمدند تا «مردم» جامعه را اصلاح کنند: «لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ».[۱] امام زمان علیه السلام نیز این کار مهم را نه با قدرت غیبی و امور ماورایی! یا با دست عنایت و نظر مرحمت! که با همراهی مردم و استفاده از نیروی آنان رقم خواهد زد؛[۲] بنابراین مردمی‌سازی بر تعالیم عمیق دین اتکا دارد و سرفصلی از «مکتب تربیتی اسلام ناب» است و نباید صرفاً یک ابلاغیه‌ی اداری تلقی شود. مردمی‌سازی و ایجاد حرکت از درون، طرح کلی اسلام در همه‌ی امور از جمله سازمان تربیتی است و از راهبردهای مهم سازمان مؤمنانه به شمار می‌رود.

عظمت اهداف تربیتی و سریان آن در تمامی لایه‌های پیدا و پنهان زندگی از طرفی و دشواری استقرار قلبی آن با وجود معارضان و راهزنان از سوی دیگر، هر مسئول دغدغه‌مندی را به این نتیجه می‌رساند که این جبهه‌ی خطیر را تنها با اتکای به فرماندهان آن و صرفاً با اساتید اخلاق نمی‌توان تدبیر کرد. آنچه که تنهایی این میدان و غربت متولیان آن را ترمیم می‌کند به‌کارگیری ظرفیت مردمی و «بسیج عمومی» است؛[۳] حقیقتی که می‌تواند علاوه بر فتح سنگرهای تربیتی، موجب فتح‌الفتوح اصلی یعنی تربیت مسئولانه‌ی افراد شود.

در حوزه‌های علمیه نیز تهذیب و تربیت جُز با مشارکت مسئولانه‌ی خود طلاب به سامان نمی‌رسد. طلبه‌ای که خود را صرفاً مهمان، مخاطب و مصرف‌کننده‌ی مباحث اخلاقی بداند و برای این مهم در کنار اساتید و مسئولان، فردی یا گروهی، قیام لله نکند راهی به سلوک مجاهدانه نمی‌یابد. از این رو برای آنکه آموخته‌های اخلاقی، برکت یافته و در جانمان تثبیت و اقامه شود باید هم‌زمان برای ترویج و اقامه‌ی آن در محیط پیرامونی و جامعه‌ی خود مجاهدت کرده و سرفصل عملی «نصرت»[۴] را بگذرانیم.

روشن‌ترین مصداق حرکت‌های مردمی، هیئت‌های مذهبی و عزاداری امام حسین(ع) است و پرشکوه‌ترین مراسم عزای سیدالشهداء(ع) پیاده‌روی اربعین که بزرگ‌ترین حماسه‌ی مردمی به شمار می‌رود؛ مراسمی که با کم‌ترین مداخله‌ی دولت و نهادهای رسمی، با همت و مجاهدت و هزینه‌ی مردم از ابتدا تا انتها سامان می‌یابد و اسیر تصویب بودجه‌ی حاکمیتی و بروکراسی اداری نیست و اتفاقاً بیشترین اثر تربیتی را بر دل و جان همه‌ی کسانی که در آن، سهمی ایفا می‌کنند دارد. فعالیت جوانان انقلابی در جهاد سازندگی (پیش از تبدیل آن به وزارت‌خانه‌ی رسمی و سازمان اداری) و همچنین فعالیت گروه‌های جهادی که به خدمات فرهنگی و عمرانی در مناطق محروم می‌پردازند، نیز انجمن اولیا و مربیان، شوراهای محلی و مانند آن، مصداق روشن جریان مردمی است. هر جا که مردم بدون اینکه مسئولیت رسمی و جایگاه حقوقی داشته باشند احساس تکلیف کرده و با حضور رسالت‌مندانه‌ی خود مشکلی را حل کرده و نیازی را برآورده می‌سازند جریان مردمی پدید آمده است.

کانون‌های فرهنگی و تربیتی مسجدمحور نیز همین گونه است. کسی حقوق نمی‌گیرد و موظفی رسمی اداری ندارد و جز از احساس مسئولیت و تعهد حضور اجتماعی برنمی‌خیزد. مردم به شکل خودجوش و بدون جایگاه حقوقی و تعهد قانونی ورود کرده و رسالتی را دنبال می‌کنند. بسیج نیز از ابتدا همین حقیقت را داشته است؛ گرچه یک سازمان رسمی نیز برای آن شکل گرفته است. این سازمان رسمی باید هنرش مردمی‌ساختن این حرکت‌ها و کمک به جوشش درونی نسبت به آرمان‌های انقلاب باشد.

در این نوشتارها تلاش می‌شود تصویر ملموس، کامل و یک‌پارچه‌ای از مردمی‌سازی تربیت با ذکر نمونه‌های عینی متعدد و مصادیق عملیاتی بیان شود تا دست‌اندرکاران امر تهذیب و تربیت با استفاده از این ظرفیت عظیم، امر خطیر انسان‌سازی را خصوصاً در حوزه‌های علمیه که کانون تربیت عالمان ربانی مجاهد است پی‌گیرند.

مخاطب اصلی این متن مدیران مدارس علمیه و معاونان تهذیب و تربیت‌اند. گرچه خود طلاب و همه دست‌اندرکاران تربیت در حوزه و غیر حوزه نیز از محتوای آن بهره می‌برند.

شایسته است از دانشمند گران‌مایه مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمین شیخ مهدی رضایی‌صفت، مشاور مطالعات و برنامه‌ریزی معاونت تهذیب که بخش‌هایی از این نوشتار، حاصل فکر خلاق و قلم روانش بود یاد کرده و به روح بلندش صلواتی نثار کنیم. اللهم صل علی محمد و آل محمد و احشره مع الائمّة الاطهار.


[۱] سوره حدید، آیه ۲۵.

[۲] این حقیقت در قرآن کریم مورد تأکید است: هُوَ الَّذی أَیَّدَکَ بِنَصْرِهِ وَ بِالْمُؤْمِنینَ (سوره انفال، آیه ۶۲)، یا أَیُّهَا النَّبِیُّ حَسْبُکَ اللَّهُ وَ مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنینَ (سوره انفال، آیه ۶۴)، یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ یُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنینَ (سوره توبه، آیه ۶۱)، فَاسْتَقِمْ کَما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَکَ (سوره هود، آیه ۱۱۲)، إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّی یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ (سوره رعد، آیه ۱۱). نظریه‌ی جمهوریت در نظام سیاسی اسلام بر همین اساس شکل گرفته است و تنها یک تاکتیک موقت تلقی نمی‌شود. بر اساس این منطق، کمک گروه‌های جهادی به مناطق محروم و یا کمک جمهوری اسلامی به سوریه و یمن و فلسطین و سایر امت‌های مستضعف حتی‌المقدور نباید به شکل مستقیم باشد، بلکه باید به شکل راهبری صورت گیرد؛ یعنی به شکلی که خود آنان احساس مسئولیت و قیام کنند و مشکل خود را با عزم و همت و جوشش درونی خود حل سازند. همان گونه که ذوالقرنین برای ایمن‌سازی مردمان از شر یأجوج و مأجوج، کار را بر عهده‌ی خود آنان نهاد و از قدرت خودشان کمک گرفت: فَأَعینُونی‏ بِقُوَّةٍ أَجْعَلْ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَهُمْ رَدْماً * آتُونی‏ زُبَرَ الْحَدیدِ حَتَّی إِذا ساوی‏ بَیْنَ الصَّدَفَیْنِ قالَ انْفُخُوا حَتَّی إِذا جَعَلَهُ ناراً قالَ آتُونی‏ أُفْرِغْ عَلَیْهِ قِطْراً (سوره کهف، آیه ۹۵و ۹۶).

[۳] امام خمینی در این باره فرموده‌اند: «ملتی که در خط اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله و مخالف با استکبار و پول‌پرستی و تحجرگرایی و مقدس‌نمایی است، باید همه افرادش بسیجی باشند» (صحیفه امام، ج۲۱، ص۱۹۵).

[۴] إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدامَکُمْ (سوره محمد، آیه ۷).

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha