به گزارش خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام و المسلمین محمد فاضلی از محققین کتاب مباحث الاصولیه در مراسم رونمایی از این کتاب که روز پنج شنبه در قم برگزار شد، در سخنانی با سپاس و قدردانی از برگزاری این مراسم گفت: آخوند خراسانی و کفایةالاصول او، و اهمیت میراث اصولی او برای حوزههای علمیه شناخته شدهتر از آن است که در اینجا نیازی به معرفی آن از جانب من داشته باشد. اما شاید بیجا نباشد چند نکتهای را دربارهی این کتاب و چرایی اشتغال ما به آمادهسازی آن برای طبع و انتشار به عرض برسانم:
نخستین نکته قابل ذکر آن است که بخش مهمی از میراث علمی حوزههای شیعی در نوشتارهای موسوم به تقریرات اندراج یافته و مع الاسف ارج و اهمیت غالب این نوشتارها از دید همروزگاران ما پنهان مانده و مغفول واقع شده است. نمونه اینکم توجهیها را حتی درباره تقریرات بلند آوازه شیخ اعظم انصاری میتوان دید. حضرت آیتالله شبیری زنجانی دربارهی کتاب ارجمند «مطارح الأنظار» اظهار تأسف می کردند که بخش قطع و ظن و اصول عملیه آن با همه اهمیتش به چاپ نرسیده است.
خدای را سپاس که بنده توفیق یافتم این بخش را به چاپ برسانم و بحمدالله مورد التاف و اقبال فضلای والامقام حوزههای علمیه قم و نجف واقع گردیده است.
حضرت آیتالله شبیری از اهمیت بحث حکومت و ورد در مطارح الانظار سخن میگفتند و اینکه شیخ انصاری گفته که از رهگذر فرمایش صدوق – قدس الله نفسه الزکیه – در رساله اعتقاداتش بدین بحث رهنمونی یافته است.
و البته به یاد داشته باشیم که عبارت صدوق یک سطر بیشتر نیست، ولی کدام یک سطر؟! یک سطری که از آن هزار باب انفتاح مییابد. به قول حکیم فقید مرحوم سید کاظم عصار: «افکار عالیه الهامات الهیه اند.» و چهقدر مایه تأسف است که افکار عالی علمای ما در نسخه های غالبا مشوش تقریرات دور از عرصه استفاده بماند .
نکته دوم که شایان تذکار و تأکید است این است که نگریستن به کفایه و بس، حق مقام اصولی محقق خراسانی را ادا نمیکند، به عبارت دیگر اجحاف است در حق آخوند خراسانی که دربارهی اندیشههای اصولی او تنها بر مبنای کفایه سخن بگوییم. همین تقریرات نشان میدهد چه مایه حرفهای پر مایهی دیگر دارد. اگر گفته شود که بر اساس این تقریر است سخنان اصولی آخوند به پنج برابر آنچه میشناسیم افزایش مییابد سخنی برگزاف نخواهد بود، و بیتردید این تقریرات بهترین شرح برای کفایه خواهد بود و ما را از بسیاری از گمانهزنیها درباره عبارات کفایه بینیاز میگرداند.
افزون بر این سلاست بیان و طلاقت لسان آخوند در تدریس و از جمله بازتاب آن در این تقریر است کجا و انغلاق و اندماج عبارت کفایه که بعض آنها به معما ماند کجا؟!
حضرت آیت الله شبیری زنجانی از آقای سید مصطفی سرابی و وی از آقای شیخ مرتضی آشتیانی نقل میکردند که آخوند بیان سحّاری داشتند و طلاب علوم دین را در مدت اندکی به مدارج عالیه علمیه میرساندند.
نکته سوم آنکه مقرران حوزه درس آخوند بسیارند، که نامونشان ۷۵ تن از ایشان در مقدمه همین تقریرات ذکر شده است، و هیچ بعید نیست در تقریرات بعضی دیگر از ایشان هم درر فوائدی دستیاب گردد که آگاهی ما را از اندیشههای اصولی محقق خراسانی تکمیل کند.
یکی از نکات شایان توجه دربارهی آقای میرقزوینی است که وی برخلاف بسیاری از فقیهان و اصولیان، بیشتر اهل قلم بوده تا اهل تدریس، آخوند به مقام علمی او توجه داشته و بر بخش نخست تقریراتش تقریظی نگاشته و از او خواسته به «منهاج السنة» ابن تیمیه پاسخ بگوید و بر این اساس وی کتاب گرانسنگ «الامامة الکبری و الهدایة العظمی» را تدوین کرده است. وی کتاب البراهین الجلیة را در ردّ وهابیت نوشته که به ترجمهی استاد علی دوانی منتشر شده است و ترجمهی دیگری از آن به قلم استاد حسن طارمی منتشر شده است.
در پایان پیشنهاد دارم اولا بذل همتی شود که اثر دیگر به جا مانده از آقای میرقزوینی به نام «اکمال الدین فی شرح تکملة تبصرة المتعلمین» که تقریرات مباحث فقهی آخوند است منتشر شود. این مباحث شامل کتاب طهارت و خمس و وقف و طلاق است. (آیتالله شبیری میفرمودند بهترین نوشته در دماء ثلاثه ازآنِ آخوند است.) ثانیاً اهتمام بیشتر به عموم کتب تقریرات خاصه تقریرات درس آخوند معطوف گردد. بی تردید انتشار این کتب به غنیتر شدن بحثهای اصول و فقه علمای کنونی ما یاری خواهند رساند.
نظر شما