پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ |۱۹ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 21, 2024
دکتر محمدرضا مخبر دزفولی

حوزه/ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در ماه‌های اخیر و در دیدار نخبگان و استعدادهای برتر تحصیلی نیز با تأکید بر اهمیت دانشگاه برای نظام جمهوری اسلامی آن را یکی از ارکان پیشرفت کشور توصیف کردند و تعطیلی و نقص آن را یکی از اهداف دشمن دانستند و رسانه KHMANEI.IR در گفت‌وگو با آقای دکتر محمدرضا مخبر دزفولی عضو حقیقی شورای عالی انقلاب فرهنگی به بررسی تحولات دانشگاه پس از انقلاب اسلامی پرداخته است.

به گزارش خبرگزاری حوزه، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در ماه‌های اخیر و در دیدار نخبگان و استعدادهای برتر تحصیلی نیز با تأکید بر اهمیت دانشگاه برای نظام جمهوری اسلامی آن را یکی از ارکان پیشرفت کشور توصیف کردند و تعطیلی و نقص آن را یکی از اهداف دشمن دانستند.

رسانه KHMANEI.IR در گفت‌وگو با آقای دکتر محمدرضا مخبر دزفولی عضو حقیقی شورای عالی انقلاب فرهنگی به بررسی تحولات دانشگاه پس از انقلاب اسلامی پرداخته است.



* با توجه به سوابق دانشگاهی و علمی جنابعالی و همچنین حضورتان از سال‌های گذشته در شورای عالی انقلاب فرهنگی، به نظر شما دانشگاه از نظر زیرساخت، دانشجو، هیئت‌علمی و التفاتی که حاکمیت به آن داشته بعد از انقلاب اسلامی با چه تغییراتی روبرو بوده است؟

* هر فرد منصفی با مقوله دانشگاه و جایگاه علم آشنا باشد، این تفاوت و تغییر را کاملاً به‌صورت برجسته درک می‌کند. آثار اهمیت به دانشگاه را می‌توان در جریان عمومی کشور مشاهده کرد. در قدرت دفاعی، قدرت ساخت‌وساز و توانمندی‌های گوناگونی که در عرصه‌های قابل‌رقابت با صحنه‌های مشابه جهانی به دست آمده، در خدمات‌رسانی، آموزش و بهداشت دانشگاه توانسته نقش مهمی را ایفا کند و تحولات و تطورات بزرگی را هم به لحاظ علمی به انقلاب هدیه داده‌ است و به لحاظ خدماتی آثار آن را مردم مشاهده می‌کنند.
روزگاری در این کشور، حدود ۲۷ دانشگاه و مرکز علمی وجود داشت. در سال ۵۷ و زمانی که انقلاب پیروز شد، این دانشگاه‌ها ۱۷۰ هزار دانشجو را می‌توانست در خود جای بدهد و ۴۰ درصد دانشجو هم در خارج وجود داشت؛ حدود ۴ هزار عضو هیئت‌علمی فعال بودند. امروز حتی با موج کاهش جمعیتی که در دهه اخیر با آن مواجه بودیم، چیزی حدود ۲۵۰ دانشگاه بزرگ و جامع در کشور داریم، اعم از وزارت علوم و وزارت بهداشت و اگر مجموع دانشگاه‌های غیردولتی و دانشگاه آزاد و پیام‌نور را هم به حساب بیاوریم (برخی می‌گویند ۲۸۰۰ دانشگاه وجود دارند که همه آن‌ها دانشگاه نیستند، بلکه برخی مرکز آموزش عالی هستند)، دانشگاه آزاد حدود ۴۵۰ شعبه دانشگاهی دارد و این در حالی است که ما دانشگاه آزاد را در واقع ۳۱ واحد می‌دانیم و دانشگاه پیام نور را نیز به عدد استان‌ها ۳۱ واحد می‌دانیم. اگر این‌گونه محاسبه کنیم، با تعاریف استاندارد حدود ۳۵۰ دانشگاه در کل کشور داریم و این تعداد زیادی نیست و نشان از آن دارد که طراحی و کارآمدی برای علم کشور وجود داشته است. من منکر برخی ناکارآمدی‌ها در شکل‌گیری برخی از مراکز علمی نیستم و این از مسائلی است که باید به آن پرداخت که ما در آمایش آموزش عالی به آن پرداخته‌ایم. انقلاب ۱۷۰ هزار دانشجو تحویل گرفت، امروز ۳ میلیون و ۲۰۰ هزار دانشجو در دانشگاه‌ها در حال تحصیل هستند. تا ۷ – ۸ سال اخیر، حدود چهار میلیون دانشجو داشتیم اما به‌تدریج تعداد آن‌ها کاهش یافت. امروز با طراحی و دقتی که صورت گرفته است ۱۰۰ هزار عضو هیئت‌علمی داریم. (برخی می‌گویند ۸۷ هزار نفر هستند، ۸۷ هزار نفر حکم رسمی هیئت‌علمی و پیمانی گرفته‌اند اما تعداد زیادی از افراد در حال طی این مسیر هستند). گزارش هیئت جذب شورای عالی انقلاب فرهنگی و وزارت‌های علوم و بهداشت این را تأیید می‌کند که حدود ۱۰۰ هزار عضو هیئت‌علمی وجود دارند. حدود ۱۲۰۰ نفر عضو هیئت‌علمی و محقق به ازای هر یک‌میلیون نفر جمعیت وجود دارد. پیش از انقلاب این عدد کمتر از صد بود و واقعاً قابل‌مقایسه نیست. رشد معتنابه انجمن‌های علمی و نشریات و پارک‌های علم و فناوری و... همه نشان از حرکت پرشتاب علمی پس از پیروزی انقلاب اسلامی دارد. حتی یک پارک علم و فناوری پیش از انقلاب در ایران وجود نداشت. اکنون نزدیک به ۵۰ پارک علم و فناوری وجود دارد که گردش مالی بسیار بالایی در این پارک‌ها صورت می‌گیرد و دانشمندان و فارغ‌التحصیلان دانشگاهی در این پارک‌ها مشغول فعالیت هستند.
قبل از انقلاب، اثری از دانشمندان ایران در فهرست دانشمندان برتر دنیا نبود، امروز حدود ۳۰۰ دانشمند در یک‌درصد دانشمندان برتر دنیا، ایرانی هستند که این افراد در بین دانشمندان و محققان دانشگاه‌های داخلی قرار دارند. سهم ما از تولید مستندات علمی جهانی قبل از انقلاب بسیار محدود بود به‌عنوان مثال در سال ۱۳۵۶ تعداد ۳۹۰ تا ۴۰۰ مقاله یا مستند علمی ثبت‌شده جهانی بوده است ولی هم‌اکنون فقط در سال ۱۳۹۹ بالغ‌بر ۶۵۰۰۰ هزار مستند علمی بین‌المللی از ایران داریم که این آمار سالانه است و روند افزایشی را طی کرده و اکنون به این رقم رسیده است. برای سال‌های ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲ برآورد بالاتری وجود دارد که ارقام آن به‌صورت دقیق استخراج نشده است. سهم ما در تعداد مقالات نمایه‌شده در ISI، پانزده هزارم درصد بود ولی اکنون در سطح جهانی ۱.۸۹ درصد است و با برخی تغییرات، نزدیک به دو درصد در دنیا هستیم. اکنون ایران یک درصد جمعیت دنیا را دارد و دو درصد تولید علم جهانی مربوط به ملت بزرگ ایران و برگزیدگان، نخبگان، دانشمندان و محققان ایران‌زمین است.

در بخش پزشکی، بیش از ۶۰ دانشگاه علوم‌پزشکی در کشور داریم و بیش از ۲۰۰ هزار دانشجو در گروه‌ رشته‌های پزشکی فعالیت می‌کنند. هیچ رشته تخصصی و فوق‌تخصصی در دنیا نیست که در ایران وجود نداشته باشد. در رشته‌های غیرپزشکی این مسئله به‌مراتب محسوس‌تر است. رشته‌های غیرپزشکی ما به‌جز برخی رشته‌های خاص، پیش از انقلاب در ایران دوره دکتری نداشتند. بعد از انقلاب، در عموم رشته‌ها دوره‌های فوق‌لیسانس و دکتری راه‌اندازی شد. در پزشکی، رشته‌های تخصصی و فوق‌تخصصی شکل گرفت. کشور امروز در گروه پزشکی در منطقه قطب محسوب می‌شود و سطح خدمات علمی تخصصی پزشکی آن از منطقه فراتر رفته است.

* آیا ناظران و مراکز بین‌المللی علمی هم درباره این آمار گزارشی داده‌اند؟

* بله کشور ما رتبه شانزدهم را در تولید علم در جهان هم در WOS و هم در Scopus دارد که مراکز نمایه‌سازی و فهرست‌نگاری معتبر بین‌المللی هستند. چند مثال دیگر هم می‌زنم:
سه یا چهار سال پیش، دانشگاه استنفورد گزارشی را با عنوان «کمیت، کیفیت و فساد در علم ایران» درباره علم و تولید علم در ایران منتشر کرد که البته یک پروژه سیاسی بود. با این حال در این گزارش آمده بود ایران در سال ۱۹۹۷ در تولید علم ۱۰۰۰ مقاله داشته است تا سال ۲۰۱۸ به ۵۰ هزار مقاله رسیده یعنی ۵۰ برابر شده است، این پیشرفت واقعی نیست. در همان گزارش بیان شده است که وقتی این تعداد مقالات را بررسی کردیم، متوجه شدیم که حدود ۷۲ درصد مقالات منتشرشده در ژورنال‌ها و مجلات بین‌المللی معتبر هستند. ۱۹ درصد از این مقالات در مجلات معتبر داخلی منتشر شده‌اند و فقط ۹ درصد از این تعداد در مجلات نامعتبر چاپ شده‌اند. این مقاله ادعا می‌کند که این پیشرفت علم واقعی نیست و تقلبی است ولی بعد در آنالیز و تحلیل خود به این امر اذعان می‌کند که حدود ۷۲ درصد از این مقالات در مجلات معتبر منتشر شده‌اند. این گزارش درواقع اعترافی به تحولات علمی شگرف ایران است.

یک گزارش دیگری هم هست که حدود یک دهه قبل یک مرکز علم‌سنجی در کانادا به نام ساینس‌متریکس در مورد پیشرفت‌های علمی ایران منتشر کرده بود. در این گزارش، رشد تولید علم ایران را یازده برابر پرشتاب‌تر از میانگین دنیا ارزیابی کرده بود و انتشارات مهندسی هسته‌ای ایران را دارای رشد ۲۵۰ برابری نسبت به متوسط جهانی ارزیابی کرده بود.

* درباره حضور زنان در عرصه‌های علمی پس از وقوع انقلاب چه تغییراتی در کشور داشته‌ایم؟

* حرکت صعودی حضور زنان در دانشگاه در بعد از انقلاب هم با قبل از انقلاب قابل‌مقایسه نیست. پیش از انقلاب ۱۵ درصد از اعضای هیئت‌علمی دانشگاه‌ها در اختیار زنان بود اما اکنون ۳۰ درصد اعضای هیئت‌علمی خانم‌ها هستند. نرخ زنان هیئت‌علمی در آمریکا و اروپا ۴۰ درصد است. در کشور ما زنان حاضر و فعال در حوزه‌های فرهنگی، علمی و اجتماعی بسیار بیشتر از کشورهایی است که مدعی دموکراسی و دفاع از حقوق زنان هستند. نیمی از جامعه دانشجویی داخل را زنان تشکیل می‌دهند.

پیش از انقلاب بی‌سوادی وضع اسفباری داشت و امروز میانگین نرخ باسوادی در کشور ۸۸ درصد است. اگر مسئولان و دولتمردان تلاش بیشتری کنند، می‌توانیم نرخ باسوادی را به بالای ۹۰ درصد برسانیم. امروزه در دنیا کشورهایی که بالای ۹۲ یا ۹۳ درصد باسوادی‌شان باشد، جشن ریشه‌کنی بی‌سوادی می‌گیرند.

* در سیاست‌گذاری علمی کشور چه اتفاقی افتاده که در ۲۰ سال خروجی‌های ثبت‌شده‌ی بین‌المللی ما ۵۰ برابر شده است؟

دو نکته وجود دارد؛ ۱. مسئولان کشور به‌ویژه خود رهبری انقلاب، یکی از اصلی‌ترین راهبردهایی که بر آن تأکید کردند دانشگاه و پیشرفت علم بوده است. انقلاب فرهنگی به دلیل آن روی داد که امام (ره) فرمودند خروج از فرهنگ بدآموز غربی و برگشت به فرهنگ خودی. مسئله اول دوراندیشی و اندیشه راهبردی حضرت امام است که فرمودند جنگ تمام می‌شود، آنچه مهم است دانشگاه است.

دهه اول انقلاب به توسعه کمی اختصاص یافت که دانشگاه‌ها دوباره شکل گرفتند و در استان‌های مختلف دانشگاه‌ها توسعه یافتند. گستردگی جذب هیئت‌علمی و افزایش تعداد دانشگاه و دانشجو و جدا شدن گروه پزشکی در این زمان آغاز شد. همچنین از ظرفیت‌های بیمارستان‌ها برای آموزش استفاده شد. این تحولات تا سال ۷۰ روی داد. این استراتژی رهبر انقلاب بود. سال ۷۹ ایشان در دانشگاه امیرکبیر در جمع دانشجویان فرمودند جنبش نرم‌افزاری و تولید علم در کشور شکل بگیرد. بعد خود ایشان این مسئله را پایش و پیگیری کردند. بعد از آن موجی در جریان علم کشور به وجود آمد و در جستجوی آن برآمدند که نهضت نرم‌افزاری چیست و ویژگی‌های آن چیست و چگونه می‌توان آن را محقق کرد، دانشگاه چه نقش محوری می‌تواند در این نهضت ایفا کند. بعد از مدتی ایشان فرمودند اکنون کشور باید دارای نقشه جامع علمی باشد.

امروز که این تحول شکل‌گرفته و جریان علمی قوام‌یافته و منسجم شده است و پویایی و نوآوری کسب کرده دو درصد از علم دنیا را دانشمندان ایرانی تولید می‌کنند. برخی می‌گویند این مقالات چه گرهی از مشکلات کشور می‌گشاید؟ تا زمانی که وارد رقابت جهانی علمی در دنیا نشوید نمی‌توانید خود را محک بزنید که توان چنین کاری را دارید. اگر وارد این رقابت شدید و توانستید قابلیت رقابت دانشی پیدا کنید می‌توانید این ظرفیت دانشی را به فناوری تبدیل کرده و ظرفیت فناورانه خود را به محصول و کالا تبدیل کنید. باید این چرخه شکل بگیرد؛ بنابراین رهبری از همان ابتدا فرمودند این چرخه باید کامل دیده شود و تا انتها مورد توجه قرار بگیرد. ما در این زنجیره توفیقات خوبی را داشتیم و در برخی جاها نیز ناکامی داریم. این زنجیره به معنای کامل و جامع آن در همه اجزا و همه عرصه‌ها به تمامی شکل نگرفته است اما در بخش‌های قابل‌توجهی شکل گرفته است؛ یکی از این زنجیره‌های موفق تولید دانش، فناوری و تولید محصول در صنعت دفاعی است. همین روند را در تولید سلول‌های بنیادی می‌بینید. هم دانش سلول‌های بنیادی و هم توانمندی و دانش آن‌ها را داریم و هم قابلیت آن را داریم که از سلول بنیادی در درمان بیماری‌ها و کاربرد پزشکی آن استفاده کنیم. در صنایع دارویی هم به همین شکل است. اکنون ایران جزو کشورهایی است که داروهای نوترکیب تولید می‌کند و این نوع داروها جزو داروهای بسیار پیشرفته در دنیا هستند. ده‌ها داروی نوترکیب در ایران تولید می‌شود. هنوز تا رسیدن به چند داروی با فناوری بالا راه باقی‌مانده است و تلاش‌ها در این زمینه ادامه دارد.

* رفتار دشمنان در برابر این رشد علمی ویژه ایران که در چند دهه اخیر اتفاق افتاده چگونه بوده است؟

* دشمنان در ابتدا می‌خواستند به ما اجازه پیشرفت علمی ندهند، لذا سعی کردند مراکز علمی و دانشگاهی ما را از دانشمندان درجه‌یک خالی کنند. بعد سعی کردند انحرافی در مسیر علمی ایجاد کنند که به مسائل اصلی علمی دنیا ورود پیدا نکنیم؛ درنهایت وقتی در این دو مرحله شکست خوردند، تلاش کردند انسداد و توقف ایجاد کنند. با این هدف شروع به ترور و حذف فیزیکی دانشمندان ما کردند و فکر می‌کردند با این کار می‌توانند جریان علمی را متوقف کنند که مجدداً با شکست مواجه شدند. گزارش ادعایی درباره فساد در جریان علمی کشور نیز در همین راستا بود.

جدیدترین حرکت آن‌ها که یک پروژه برنامه‌ریزی‌شده است، مثل پروژه‌های انحراف، انسداد و توقف، این پروژه نیز سری در خارج از کشور و بخش‌هایی هم در داخل کشور دارد. دشمن در پی بی‌ارج کردن جامعه ایران و بی‌ارج و منزلت شدن دانشمندان و محققان ایرانی است. این پروژه را تحقیر نام‌گذاری کرده‌ام. باید با این پروژه مواجهه فعال داشته باشیم.

مسئولان، رسانه‌ها و عموم مردم باید از ذخیره و ظرفیت بزرگ که ضامن پیشرفت و یکی از نقطه‌های مرکزی پیشرفت در چهل‌واره دوم و رسیدن به مرجعیت در دنیاست، استفاده کنند. ما باید از این امر صیانت و آن را تشویق و حمایت کنیم. به صرف اینکه برخی از افراد ضوابطی را رعایت نکنند، نباید این جامعه بزرگ را در معرض یک آسیب جدید قرار دهیم؛ اصلاً قابل توجیه نیست. این همه پیشرفت بعد از انقلاب به‌وسیله همین محققان، دانشمندان و استادان اتفاق افتاده است. قاطبه جریان علمی کشور پشتیبان جریان اصلی انقلاب هستند و دغدغه نظام، انقلاب و شهدا را دارند.

بی‌مهری به این مجموعه به صرف برخی افرادی که بی‌انضباطی علمی می‌کنند که باید به آن در جای خود پرداخت و رسیدگی کرد، رویکرد صحیحی نیست. این جریان پاک بسیار گسترده شکل‌گرفته بعد از انقلاب باید صیانت و حمایت شود. در همه جای دنیا برای دانشمندان به‌گونه‌ای فضای زیست علمی فراهم می‌کنند که دغدغه و نگرانی حاشیه‌ای نداشته باشند؛ دغدغه‌هایی از جنس مسکن، دستمزد، تحصیل فرزندان و ... . باید جمهوری اسلامی حداقل‌های واقع‌بینانه‌ای را برای این قشر فراهم کند. نمی‌توان به‌سادگی از کنار این قضیه رد شد وگرنه همان مجموعه علمی که این دلبستگی‌ها را دارد ممکن است نومید شود و اگر احساس تحقیر کند ممکن است مهاجرت کند. کما اینکه یکی از مشکلات ما در کشور شدت گرفتن خروج برخی از اعضای جامعه علمی کشور است.

* نقاط قوت وضعیت دانشگاهی کشور را به تفصیل بیان کردید. اگر بخواهید نقاط ضعف را هم یک آسیب‌شناسی هم از وضعیت علمی و دانشگاهی کشور داشته باشید.

* یکی از نقاط کلیدی شکل‌گیری تمدنی نخبه‌های کشور هستند. منظور از نخبه، طبقه تحصیل‌کرده است، چه حوزوی و چه دانشگاهی. بی‌توجهی به مجامع دانشگاهی و عدم پشتیبانی مالی دانشگاه پیشینه طولانی دارد. سهم تحقیق و توسعه از تولید ناخالص داخلی یا GDP کمتر از یک درصد بوده است. آخرین عددی که سازمان برنامه‌وبودجه در جلسه‌ای گزارش دادند ۰.۴ GDP بود و بودجه تحقیق و توسعه هم که جدا از این محسوب می‌شود، همیشه کمتر از یک درصد بوده و اکنون می‌گویند حدود نیم درصد است. این پیشرفت‌ها با توجه به این نیم‌درصد چیزی جز ایثارگری نیست. کره‌جنوبی حدود ۴ درصد و آمریکا ۳ درصد و تقریباً همه کشورهای اروپایی بیش از دو درصد هستند. رهبر انقلاب از چندین سال قبل طرح اختصاص ۳.۵ تا ۴ درصد از GDP را ارائه فرمودند. توجه کنید رهبری بالندگی را تا کجا می‌بینند. اگر این توجه ویژه شود، بسیاری از خلأهای مادی و معنوی از بین می‌روند و کمبودها جبران می‌شوند.

بحث دیگر بحث نوسازی تجهیزات دانشگاهی است. دانشجویان تحصیلات تکمیلی و متخصصان به‌شدت با کمبود امکانات مواجه هستند. مداخله دستگاه‌هایی که نوعاً با نگاه منفی بدون توجه به اثربخشی علم و دانش داخلی در پیشرفت‌ها به دانشگاه می‌پردازند، دانشگاه را صرفاً مصرفی می‌بینند و سرمایه‌گذاری نمی‌دانند و نمی‌دانند بزرگ‌ترین مزیت نسبی ما امروز معادن و منابع زیرزمینی ما نیستند، مغزهای متفکر ما هستند که چندین برابر آن منابع زیرزمینی می‌توانند برای کشور ارزش‌آفرینی مادی و معنوی کنند. نگرانی دیگری که در زمینه‌ی علم کشور وجود دارد، این است که جدای از توجه به علوم انسانی که در سال‌های اخیر کارهایی در جهت رشد و ارتقای آن صورت گرفته، بخشی که برای پیشرفت تمدنی و سازوکار رفاه جامعه ما موردنظر است در بخش علوم پایه است. ما آسیب دیده‌ایم. اگر نتوانید علوم پایه را تقویت کنید و استعدادهای شما به سمت رشته‌های پایه سوق داده نشوند، آثار و زیان‌های آن را در دهه‌های بعد خواهید دید. در ۱۰ سال گذشته، تعداد دانش‌آموزان رشته ریاضی‌فیزیک به‌شدت کاهش یافته‌ و از ۲۷ به ۱۴ درصد رسیده‌اند. این یک آسیب جدی است. در زمینه علوم پایه هم همین‌طور است. علوم تجربی در ایران طرفدار پیدا کرده ولی علوم پایه دانشگاهی ما هم این آسیب را تجربه می‌کند، یعنی استعدادها به‌ این رشته ها گرایش ندارند. اگرچه باید از زمان مدرسه برای این رشته‌ها برنامه‌ریزی شود، در آموزش‌وپرورش بیشتر به سمت رشته‌هایی گرایش پیدا می‌کنند که احتمال درآمدزایی بیشتری دارند. در آمریکا روی ۴ رشته به‌شدت سرمایه‌گذاری می‌شود؛ علوم، ریاضیات، مهندسی و تکنولوژی (STEM) و البته برخی دیگر از کشورها مثل چین هم سرمایه‌گذاری در این زمینه‌ها را بسیار افزایش داده‌اند.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha