خبرگزاری «حوزه» - مقدمه: یکی از مهمترین اقدامات حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام، مبارزه با مفاسد اقتصادی به منظور برقراری عدالت اجتماعی در جامعه اسلامی بود. رهبر انقلاب با اشاره به اینکه «مبارزه با مفاسد اقتصادی و گرایش به سمت بیبندوباری در امور مالی و مسائل بیتالمال، از جمله اوّلین خطوط برنامه امیرالمؤمنین بوده است»، چنین خطی را الگوی عمل مسئولین جمهوری اسلامی میدانند. مبارزه با مفاسد اقتصادی و ویژهخواران البته با سختیها و پیچیدگیهایی همراه است بهطوریکه میتوان یکی از عوامل بروز مخالفتها در مقابل حضرت را همین عامل فساد اقتصادی دانست. در اینباره، با حجتالاسلام سید عطاءالله ارکیان، محقق و پژوهشگر، به گفتوگو نشستیم:
حوزه نیوز - نحوهی برخورد امیرالمؤمنین علیهالسلام با افرادی که به دلایلی برای خود قداستی قائل بودند و از بیتالمال سهمخواهی میکردند، چگونه بود؟ آیا حضرت در مقابله با این افراد، ملاحظهی خاصی به خرج میدادند؟
بسم الله الرحمن الرحیم
یکی از مفاهیم والای اخلاقی که با نام امیرالمومنین گره خورده «عدالت» است. در نگاه حضرت علی علیه السلام، حکومت ارزشی ندارد مگر اینکه مقدمه عدالت باشد. چون بالاتر از عدالت، فضیلت اخلاقی نداریم. به همین خاطر، حضرت علی علیه السلام، هدفی جز اجرای عدالت نداشتند. اجرای عدالت در جامعه ای که آمادگی لازم را ندارد، تبعا چالشهایی را ایجاد می کرد. جامعه اسلامی آن روز، از نیمه دهه دوم هجری به بعد، تدریجا با ویژه خواری و تبعیض مبتلا شده بود. تبعیض در استفاده از اموال و امکانات دولتی، بخشی از سیاست خلفای دوم و سوم بود.
حضرت علی علیه السلام بعد از چندین دهه، مجددا جامعه را به سمت عدالت اجتماعی سوق دادند و در تقسیم اموال فرقی بین عرب و عجم، مهاجر و انصار، بیگانه و آشنا قائل نشدند. حضرت خودشان متوجه بودند که عدالتخواهی چه عواقبی دارد. ابتدای حکومت ایشان، وقتی به حضرت پیشنهاد دادند که برای تثبیت حکومت، باید به برخی خواص، سهم بیشتری بپردازند، حضرت بر آشفت و فرمود: از من میخواهید که با ظلم، به دنبال تثبیت حکومت باشم؟!
حضرت قسم یاد می کردند که حکومت کردن، از کفش کهنه یا آب بینی حیوان کم ارزش تر است مگر اینکه با آن حقی را بستاند و ظلم را بخواباند. اگر عدالت نباشد، حکومت، ارزشی نخواهد داشت. حکومت، ارزش ذاتی ندارد. به همین خاطر، سیاه و سفید، عرب و عجم، غریبه و فامیل همگی به طور یکسان از بیت المال که با عدالت علوی پهن شده بود، برخوردار بودند. این امر هم بر برخی خواص گران آمد و نامه ها، اعتراضات و اقداماتی هم انجام دادند.
حوزه نیوز - رهبر معظم انقلاب برقراری سنن نبوی (که عدالت اسلامی نیز جزء آن بوده است) توسط امیرالمؤمنین علیهالسلام را منجر به سه جنگ میدانند. کدام یک از این جنگها بهطور خاص برای مقابله با مفسدان اقتصادی و ویژهخواران بود؟
یکی از اتمام حجت هایی که حضرت علی علیه السلام ابتدای حکومت خود با مردم کردند این بود که طبق قرآن و سنت رسول الله عمل خواهد کرد. در ادامه حکومت نیز، حضرت بر این مبنای خودشان، پایبند بودند. طبق سنت نبوی، فرقی بین عرب و عجم نیست. از نظر معنوی با اینکه تقوا باعث فضل بود اما از نظر حقوق اجتماعی، همه یکسان بودند. این سنت، در زمانهای بعدی توسط خلفای سه گانه تحریف شد و به برخی امتیازات خاصی دادند. اما وقتی حضرت علی بر مسند حکومت نشستند، باز طبق عدالت رفتار کردند. طلحه و زبیر از جمله کسانی بودند که از این امر ناراحت بودند و در اعتراض به امیرالمومنین گفتند ما به رسولالله نزدیکتر بودیم و باید سهم ما از بیتالمال و مقامات دولتی بیشتر از بقیه باشد. حضرت فرمودند اگر قرار بر نزدیکی به رسول الله باشد، من از همه نزدیکترم. همین باعث شد جنگ جمل به راه بیفتد.
جنگ، برای اجرای عدالت، قدم اول نیست. بلکه آخرین قدم است. حضرت علی علیه السلام هم نهایت مدارا را با طلحه و زبیر انجام داد. حتی وقتی خبر قتل طلحه و زبیر به آن حضرت رسید، متأثر شدند. ولی با این حال، حضرت تا حد امکان، با آنها مدارا کرد و وقتی راهی دیگر نماند، حضرت با قهر حکومت، آنها را به عدالت ملزم کرد. بنابراین، عامل اصلی جنگ جمل، مسائل اقتصادی و قدرت طلبی برخی چهره های شاخص بود که برای مقابله با ویژه خواران و زیاده خواهان بود.
حوزه نیوز - نخستین خطبه امام علی (ع) پس از رسیدن به مقام ریاست جامعه، آکنده از نکات ارزشمندی (از جمله لزوم بازگرداندن حقوق) است. با در نظر گرفتن این موضوع که عدهای در دوران خانهنشینی ایشان، به مالاندوزیهای فراوان پرداخته بودند، حضرت چه برنامههایی برای مقابله با آنان در نظر گرفتند و اساساً مقابله با فساد در مقابل سایر وظایف حاکمیت، چه اولویتی برای ایشان داشت؟
امیر المومنین علیه السلام بعد از اینکه اصرار مردم را دیدند، اقدام به شفاف سازی نمودند. در این راستا ابتدا مردم را در مسجد جمع کردند تا بیعت با مردم به صورت عمومی برگزار شود نه مخفیانه. ثانیا: راهکارهای خودشان را مشخص کردند و فرمودند من بخواهم حکومت کنم، طبق احکام قرآن و سنت پیامبر عمل خواهم کرد. سومین مطلبی که حضرت بیان کردند: بدعت ها و کجی هایی بود که بعد از پیامبر رخ داده بود. همه این موارد، گام اول حکومت حضرت علی علیه السلام بود.
ایشان در گام دوم، اقدام عملی کردند. اعلام کردند که در اجرای عدالت و احکام الهی، کوتاه نخواهند آمد. بیت المال را هر کجا که باشد و دست هر کسی با هر عنوانی که باشد، خواهد ستاند. ما در اسلام، حکم حساسی مثل ازدواج دو نفر نداریم. حضرت فرمود اگر بفهمم کسی با پول بیت المال، رفته زن گرفته، آن ازدواج را بر هم خواهم زد تا آن پول را برگردانم.
نکته دیگر آن که حضرت، عدالت اجتماعی را از عدالت اقتصادی شروع کردند. این امر، بخاطر اهمیت مسائل اقتصادی در جامعه است. اقتصاد، ستون فقرات جامعه انسانی است که بدون آن، جامعه فلج خواهد شد و سعادت و حتی دیانت و معنویت جامعه مختل خواهد شد. حضرت علی علیه السلام عدالت را از عدالت اقتصادی شروع کردند و ضمن آنکه بیت المال موجود را عادلانه تقسیم می کردند، بلکه پرداختی دوره های قبل را که با تبعیض تقسیم شده بود، بررسی می کردند و آن ها را به خزانه بر می گرداندند.
حوزه نیوز - جامعهای که پیامبر اسلام با آن سروکار داشتند و جامعهای که امیرالمؤمنین علیهالسلام بر آن حکومت میکردند، چه تفاوتهایی با یکدیگر داشتند و این موضوع چه موانعی را در مسیر برقراری عدالت ایجاد کرده بود؟
حجت الاسلام ارکیان: طبق خطبه ای که حضرت در سال 35 ایراد فرمودند یک سلسله تشابه هایی بین دوران پیامبر و دوران حضرت علی علیه السلام بود. خدای متعال در قرآن به مسلمانان هشدار داده بود که پیشرفت جامعه را به وجود امام یا پیامبر گره نزنید و طوری نباشد که بعد از فوت یا شهادت پیامبر مجددا به دوران قبل و جهالت قبلی برگردید. با این حال، باز بعد از وفات رسول الله مردم عقبگرد داشتند و زحمات رسول الله پایمال شد. به همین خاطر، بعد از خلافت حضرت علی علیه السلام، حضرت می فرماید: دوران من، شبیه دوران پیامبر است. از این جهت که من هم باید مثل ایشان، مجددا مبانی را درست کنم و شما را توجیه کنم و احکام دینی را مجددا برای شما مشخص کنم. شباهت دیگر دو دوره، امتحان گری است، همانگونه که دوره پیامبر مردم را به شدت به امتحان کشید و سره از ناسره جدا شد، زمان حضرت علی علیه السلام هم، چنین شد.
با این حال، تفاوتهای اساسی هم داشتند. دشمنان پیامبر، کافر محض بودند اما در مقابل حضرت علی، خواص بی بصیرتی بودند که در کارنامه خود، اسلام، دیانت، رشادت در میدان جنگ و... را در کارنامه خود داشتند. به همین خاطر، حضرت در ابتدای همان خطبه به مردم هشدار می دهد که بصیرت داشته باشید چرا که در دوران من، به شدت ریزش خواهید داشت و غربال خواهید شد. یعنی امتحانات دوران من، پیچیده تر از هر دوران دیگر است.
حوزه نیوز - یکی از گلوگاههای مقابله با فساد، انتصاب افراد شایسته در مناصب مهم است. با در نظر گرفتن این موضوع، امام علی علیهالسلام چه شاخصهایی را برای انتصاب افراد در نظر میگرفتند؟
حجت الاسلام ارکیان: در مورد منصب ها دو مطلب به نظر می رسد؛ اولا: باید در نصبها دقت کرد. برای پستها باید افراد متخصصِ متعهد گماشته شود. نه تعهد به تنهایی کافی است و نه تخصص به تنهایی. کما اینکه حضرت تا حد امکان، این دو ملاک را مراعات کردند. مسئول دولتی باید دارای تخصص و تعهد باشد؛ در غیر اینصورت، هم به خودش ضرر خواهد زد و هم به جامعه. صرف خوب بودن فرد، دلیل نمی شود که به کار حکومت گمارده شود. حضرت علی علیه السلام طلحه و زبیر را که به عنوان حاکم و استاندار مصر پیشنهاد شده بود، قبول نکردند و گفتند مشاور من باشید بهتر است. اوائل انقلاب هم، حضرت امام به برخی گفتند که بهتر است از فضای سیاست دور بمانند و در شهر قم تدریس کنند، بهتر است.
مطلب دوم آنکه با مطالعه تاریخ، گاهی می بینیم در خود زمان حضرت علی علیه السلام هم گاهی مسئولین حکومتی مرتکب اشتباه میشدند و حضرت بلافاصله با آنها برخورد می کرد. این نشان می دهد که با اشتباه یک مسئول میان پایه، نباید کل حکومت را محکوم کرد. در انتخاب یا انتصاب مسئولین در مسئولیتهای کلان و خرد باید دقت شود. اما در صورتی که تخلفی سر زد، با متخلف، برابر قانون باید برخورد کرد.
حوزه نیوز - نحوهی مقابله امیرالمؤمنین علیهالسلام با سطوح مختلف فساد (اقتصادی، حدود الهی و...) در حکومت چگونه بود و با مسئولان مفسد چه برخوردی داشتند؟
بستگی دارد. حضرت در برخی موارد، صرفا ردّ مال کردند؛ مثلا وقتی حاکم بصره، اختلاس کرده بود، حضرت در ابتدا نامهی تهدیدآمیزی برای وی نوشتند و از او خواستند که اموال را بازگرداند و آن شخص هم اموال را بازگرداند. بعدها نیز آن شخص به خیل مسلمین بازگشت و خدماتی به حضرت داد. پس سیاست حضرت از این قرار بود که در گام اول، با توبیخ و تنبیه حسابشده، هم اموال و هم آن فرد را حفظ کنند و در همان بدو امر، او را رسوا نمیکردند.
در برخی موارد از راه نصیحت وارد می شدند؛ در یک مورد دیگر هم فردی اموال بیتالمال را دزدید و به معاویه پیوست. حضرت در ابتدا نامه دادند که باید اموال را برگردانی و پس از مدتی متوجه شدند که آن فرد، اموال را خرج کرده و چون قدرت برگرداندن همه پولها را نداشت، به معاویه پناهنده شده بود. حضرت فرمودند اگر نزد خود من میآمد، عذرش را میپذیرفتم و پس از آنکه توانمند شد، از وی میگرفتم، اما او اشتباه کرد که به معاویه پیوست.
در برخی موارد هم، برخوردهای سفت و سخت تری دیده می شود اما می توان گفت: سیاست حضرت، برخورد عادلانه و تنبیه منصفانه بود و تا حد امکان، سعی می کردند فرد مذکور را به کلی از صحنه اجتماع حذف نکنند بلکه سیاستی برای جذب هم داشتند.
گفتوگو: مهدی زارعی شبخانه