به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه از ارومیه، یکی از طلاب جهادی حوزه علمیه آذربایجان غربی در یادداشتی یک روز جهادی خود را روایت کرده است.
هفت گروه بودیم قرار بود هر کدام به کمپ و محلهای برویم و برنامههای حال خوبکن برای کودکان اجرا کنیم. ما رفتیم فیرورق ، جایی که آسیب زیادی از زلزله دیده بود. با مردمی که بیرون از چادرها جمع شدهبودند، احوالپرسی کرده و به پخش شیرینی و شکلات مشغول شدیم. چادر به چادر رفتیم و ضمن تبریک عید و روز پدر، بچهها رو برای شرکت در برنامه دعوت میکردیم.
حالا وسط این نگارش و روایت، همین الان دو تا زلزله آمد و رفتیم نماز آیات هم خوندیم. نمازهای یومیه مان عملا بیش از پنج وعده شده و خودش دنیا خاطره هست.
بچه ها دور مربی جمع شدن و با شور و اشتیاق به حرفاش گوش میدادن. او هم با مسابقات متنوع و سرودهای جذاب، بچه ها را به وجد میآورد و به شان جایزه میداد. بچهها کلی کیف کردن و تقریبا به همشون با بهانههای مختلف جایزه داده شد. صدای خنده و سرود و ذکر مبارک یاعلی به چادرهای اطراف میرسید.
پدر و مادرهای بچهها هم جمع شده بودن و خنده از لباشون نمیافتاد.اجرای برنامههای تفریحی به رژیم مصرف روزانه کمپ تبدیل شده است .علاوه بر اینها، روحانیون عموما جوان، درد و دلهای مردم را شنیده و سعی در رفع شایعات و شبهات از ذهن و روح مردم آسیب دیده دارند و درنهایت هم حرفاشون رو به مسئولین منتقل میکنند.
و اینگونه به دور از خانواده ام، روز پدر خود را جشن گرفتم ....