به گزارش خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام والمسلمین ظهیری در عزاداری شب تاسوعای حسینی هیئت خادم الرضا(ع) که در ورزشگاه حیدریان قم برگزار شد گفت: محصول شرکت در مجالس اهل بیت(ع) بهره‌مند شدن از معرفت الهی است و کسی که رابطه اش برقرار می شود کمترین فایده اش رسیدن به مقام عارفان است و کسی که عارف شد عاشق و کسی که عاشق شد مطیع می شود.

وی افزود: یکی از اهداف شرکت در مجالس اهل بیت(ع) رسیدن به عشق است و وقتی عشق به جان انسان افتاد انسان قدرت حرکت پیدا می کند.

سخنران هیئت خادم الرضا(ع) با بیان اینکه یکی از نمونه هایی که امیرالمومنین(ع) نام می‌برند اویس قرنی است ادامه داد: می فرمایند او کارش به جایی رسیده بود که خانواده اش، او را مجنون صدا می کردند.

وی بیان داشت: اویس زمانی که از یمن راه افتاد تا خاتم الأنبیاء(ص) را ببیند وقتی به خانه رسول اکرم(ص) رسید و دید ایشان تشریف ندارند تصمیم گرفت که برگردد اما خاتم الأنبیاء(ص) آمدند و گفتند که من بوی خدا را از آمدن اویس استشمام می کنم.

حجت الاسلام والمسلمین ظهیری افزود: حتی روزی یکی از دندان های پیغمبر(ص) افتاد و بواسطه عشق به پیغمبر اکرم(ص) دندان اویس نیز افتاد و اویس دست روی آن دندان گذاشت و گفت این همان دندانی است که از پیامبر(ص) افتاده است.

وی ادامه داد: ما بعضی ها را سراغ داریم که وقتی نسیمی از عرفان محبوب به آنها وزید، به دام عشق افتادند و این نسیم شخص را زیر و رو می کند.

استاد حوزه علمیه قم خاطرنشان کرد: در کربلا هم کسانی را داشتیم که شاید اصلا تا آن زمان اهل نماز هم نبودند، اما وقتی نسیمی از این دریای بی کران الهی وزید از این رو به آن رو شده و در دایره رحمت الهی قرار گرفتند که از آن جمله می توان به سعد بن حرث انصاری و برادرش ابوالحتوف بن حرث اشاره کرد.

وی گفت: این دو برادر در صف اول سپاه عمر بن سعد بودند که وقتی ندای هل من ناصر ینصرنی امام حسین(ع) را شنیدند، برادر کوچک به برادر بزرگ گفت صدای این غریب را نشنیدی و برادر بزرگ پاسخ داد که شنیدم و از همانجا شروع به جنگیدن کردند تا خودشان را به اباعبدالله(ع) برسانند و همانجا شهید شدند و حضرت اباعبدالله(ع) خود را به بالین آنها را رساند.

حجت الاسلام والمسلمین ظهیری ادامه داد: این دو برادر تا آخرین لحظه جزو سپاه دشمن بودند ولی یک نسیمی وزید و این دو برادر را در دایره رحمت الهی و راه سعادت قرار داد.

وی بیان داشت: امام صادق(ع) می فرمایند عیسی ابن مریم(ع) نشسته بود و شخصی محضر او رسید و گفت شما پیغمبرید، از خداوند بپرسید که چرا من این همه دعا می کنم دعاهایم مستجاب نمی شود؟ عیسی(ع) از خداوند می پرسد و پاسخ را اینچنین می فرمایند که تو از آن باب و راهی که باید وارد می‌شدی وارد نشدی.

استاد حوزه علمیه قم اضافه کرد: عیسی ابن مریم(ع) می پرسند بابش چیست؟ و خداوند می فرمایند بابش ولایت تو است و تا وقتی ولایت تو را نپذیرفته از بابش وارد نشده و دعایش به درهای بسته می خورد.

وی تصریح کرد: الان هم باب نجات اینجاست و هیچ راهی جز این مجالس برای رسیدن به رحمت الهی ندارید و باید شادی و رنج محبوب، شادی و رنج تو شود و چیزی جز محبوب نبینی و عاشق باشی.

حجت الاسلام والمسلمین ظهیری ضمن اشاره به بیتی از پوریای ولی که افتادگی آموز اگر طالب فیضی، هرگز نخورد آب زمینی که بلند است، اظهار داشت: عشق کمترین اثرش این است که سنگینی تکلیف را از دوش عاشق برمی دارد و عاشق را مهربان می کند و عاشق محبت دارد.

وی افزود: ابی عبدالله(ع) در روز عاشورا شهدا را عاشق خودش کرد و شب عاشورا حبیب ابن مظاهر که بیست سال از ابی عبدالله(ع) بزرگ تر است مزاح و شوخی می کند و وقتی از ایشان علت را می پرسند می فرماید نمی دانید عشق به ابی عبدالله(ع) با من چه کرده است.

استاد حوزه علمیه گفت: اولین عاشق و یکّه‌تاز میدان عشق کربلا، خواهر ابی عبدالله(ع)، زینب (س) است که وقتی بدنیا آمد همانطور که در قنداق بود گریه می‌کرد و در بغل پیامبر(ص)، امیرالمومنین(ع)، مادرش فاطمه زهرا(س) و امام حسن(ع) از گریه نایستاد ولی وقتی در بغل ابی عبدالله(ع) قرار گرفت ساکت شد و عشق به برادر از همان ابتدا در وجود ایشان بود.

وی ادامه داد: عشق دوم نیز وجود مقدس قمرالعشیره، حضرت عباس(ع) است که عشق با او معنا پیدا کرده و مادرش شیر عشق را در کام عباس ریخته است و عباس عاشق ابی عبدالله(ع) است.