حجتالاسلام والمسلمین سروری در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری حوزه در رابطه با نقش زنان کربلا در انتقال پیام امامت و عاشورا عنوان کرد: در طول تاریخ بشری، نقشهای برجسته زنان، در بردارنده برگهای زرینی از تاریخ بوده است. همواره چشم و دست و دامان زنان فرهیخته و بزرگ، نگهبان ارزشها و آرمانهای بلند بشر بوده و هست و هرگز نمیتوان این واقعیت را انکار کرد و یا به دیدهای ناچیز از آن یاد نمود.
وی ادامه داد: اگر نگاهی به حرکت و قیام تاریخساز حضرت سیدالشهداء علیهالسلام از آغاز تا پایان داشته باشیم، نقش زنان و عملکرد آنان را بسیار قابل توجهتر از مردان میبینیم؛ البته به غیر از شهدای عظیمالشأن کربلا. زنان در آن ماجرا، امتحان بسیار مناسب و بهتری را نسبت به مردان از خودشان نشان دادند.
وی بیان کرد: بانوانی را میبینیم که احساس مسئولیت میکنند و در این عرصه حاضر میشوند. این مسئله را خیلیها توجه نکردند. فکر کردند فقط خانواده امام حسین علیهالسلام بودهاند که دارند هجرت میکنند و طبیعی است که خانواده همراه ایشان باشد. حال آنکه بخشی از این بانوان و کودکان از خانواده امام هستند و بخش دیگر گروهی از بانوان فهیم و بصیر هستند که دیدهاند امام زمانشان در خطر است، احساس مسئولیت کردند و آمدند.
این پژوهشگر اضافه کرد: در متون اسلامی، از زنان، جهاد خواسته نشده است ولی اگر موقعیتی ایجاد شد که مردان برای دفاع کافی نبودند، زنان هم باید شرکت کنند و آن وقت برای دفاع از مرزهای دارُالاسلام زنها هم وظیفه پیدا میکنند.
نویسنده کتاب عاشورا شناسی یادآور شد: امام زمان مهمتر است یا دفاع از مرزها؟ به طور طبیعی این مسئولیت متوجه بانوان هم شده است. این بانوان عظیمالشأن حاضرند رنج این سفر را به جان بخرند و امام زمان خود را رها نکنند.
زنان نقش آفرین در واقعه کربلا/ سه زن در سه نقطه متفاوت
حجت الاسلام والمسلمین حجت الله سروری اظهار کرد: به طور کلی میتوان گفت نقش آفرینی زنان در واقعه کربلا را در چهار مقطع زمانی و به عبارتی، از چهار منظر، مورد بحث و بررسی قرار داد تا این گونه حق مطلب بهتر ادا شود.
دسته اول: زنانی که زمینه ساز بودند
وی با بیان اینکه دسته اول، زنان نقش آفرین قبل از وقوع حادثه کربلا و به عبارتی، زمینه سازان این پدیده عظیم هستند، تصریح کرد: به نظر میرسد، بررسی این گروه زنان باید قبل از خروج امام حسین (علیه السلام) از مدینه به سوی مکه مکرمه آغاز شود. در یک نگاه کلی، بانوان بزرگواری که به علت ولایت مداری و عشق به امام زمان خویش، حضرت را همراهی کرده و لحظهای، آن بزرگ مرد عشق و حماسه را تنها نگذاشتند، از جمله این نقش آفرینان هستند.
ماریه بنت سعد؛ تشکیل دهنده پایگاه فرهنگی
این نویسنده ادامه داد: ماریه بنت سعد بانویی شجاع و فداکار و از شیعیان مخلص بصره بود. منزل این بانوی با شهامت، محل تجمع شیعیان بصره بود و به عنوان یک پایگاه فرهنگی برای انتشار فرهنگ شیعی و مناقب و فضایل اهل بیت (علیهم السلام) از آن استفاده میشد. در جریان کربلا بسیاری از افرادی که در این منزل رفت و آمد داشتند، به یاری امام حسین (علیه السلام) شتافته و به سوی کوفه رهسپار شدند.
حجتالاسلام والمسلمین سروری اضافه کرد: از آن جای که قیام امام حسین (ع) یک حرکت فرهنگی بود و برای احیای سنت خدا و رسول گرامی او صورت گرفت و تنها یک حماسه احساسی و سیاسی نبود، میتوان به نقش مهم چنین پایگاههای مردمی پی برد؛ زیرا همیشه بسترسازی فرهنگی و پیریزی مبانی و اصول، جهت قیامهای جهانی، از مکانهای کوچک آغاز میشود؛ همان گونه که نقطه آغازین اسلام از منزل زیدبن ارقم بود و بعدها گسترش جهانی یافت.
طوعه؛ میزبان سفیر امام در کوفه
وی با بیان اینکه طوعه از دوستداران اهل بیت (علیهم السلام) و بانویی متدین در کوفه بود، تصریح کرد: او همسر اسید حضرمی بود و آن هنگام که سفیر و پسرعموی امام حسین (علیه السلام)، مسلم بن عقیل، در کوفه تنها و بی پناه مانده بود، وی را به خانه خود برد و با احترام و اکرام از او پذیرایی کرد تا ارادت خویش را به خاندان عصمت و طهارت نشان دهد.
دلهم؛ زمینهساز سعادت همسر
حجتالاسلام والمسلمین سروری افزود: دلهم، دختر عمرو، همسر زهیر بن قین که از شخصیت های برجسته کوفه بود، با سخنان منطقی و تاثیر گذار خود، همسر خویش را به یاری امام حسین (علیه السلام) تشویق کرده و در واقع، زمینه سعادت در سایه شهادت را برای او فراهم نمود.
این پژوهشگر اضافه کرد: امام (علیه السلام) پیکی به سوی زهیر فرستاد و او را به یاری طلبید، اما زهیر نپذیرفت و از این دعوت آشفته و نگران شد. دلهم که بانویی با درایت و وارسته بود، نزد همسر خود رفت و گفت: «آیا فرزند دختر رسول خدا تو را میخواند و پاسخ نمیدهی؟ بهتر نیست نزد او بروی و بعد از دیدار و ملاقاتش تصمیم بگیری؟»
وی ادامه داد: زهیر پس از بازگشت به خیمه خود، همسرش، دلهم را طلاق داد تا از همان جا نزد خویشان خود بازگردد. این بانوی وارسته و تقوا پیشه در آخرین لحظات گفت: «همسرم! از تو یک تقاضا دارم و آن این است که روز قیامت در پیشگاه پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله)، جد بزرگوار امام حسین (علیه السلام)، از من یاد کنی.» زهیر پذیرفت و از او جدا شده و به خیل جاودانگان تاریخ و شهدای کربلا پیوست.
دسته دوم: حاضران در میدان مبارزه
حضرت زینب؛ طلائیه داران بانوان
حجتالاسلام والمسلمین سروری با بیان اینکه دسته دوم زنانی بودند که حضور مستقیم زنان در میدان مبارزه داشتند، تصریح کرد: هنگامی که از زنان و حضور مستقیم آنان در صحنههای حساس عاشورا و کربلا سخن به میان میآید، نام بلند حضرت زینب (علیهاالسلام) در ابتدا به ذهن ها متبادر میشود.
این نویسنده یادآور شد: نقش این بانوی بزرگ، چنان برجسته و فراگیر است که پرداختن به آن مجال زیادی میطلبد، از این رو، اشارهای به برخی از جانبازیهای این بانوی حماسه و عرفان و عاطفه خواهیم داشت.
وی گفت: حضرت زینب (علیهاالسلام) در رابطه با امام حسین (علیه السلام) نقش یک همراه، همدل و همراز صمیمی را داشت و پیوسته با جمله های زیبا و علی گونه خویش، حقانیت قیام امام را متذکر میشد و هر گاه در بخشی از سپاه، تزلزل و یا تردید و تحیر ایجاد میشد، با پیام های وحدت آفرین خویش، یکدلی را در محیط حاکم میکرد.
وی ادامه داد: مراقبت از کودکان، ایجاد روحیه مقاومت در برابر شهادت عزیزان، در جمع زنان، مدیریت بانوان مضطرب و نگران و محافظت از جان امام سجاد (علیه السلام) و دیگر بیماران و جانبازان کربلا و ایجاد آرامش روانی در بین بازماندگان و... از جمله نقشهای مهم حضرت زینب (علیهاالسلام) است.
ام وهب؛ مادری از جنس مقاومت
حجتالاسلام والمسلمین سروری، ام وهب را دیگر زن نقش آفرین در میدان مبارزه دانست و اظهار کرد: وهب و پسر و عروسش بر آیین مسیحیت بودند و کمتر از بیست روز از عروسی این دو جوان، وهب و هانیه، میگذشت که در صحرای سر سبز «ثعلبیه» در نزدیکی کربلا خیمه زدند. در تاریخ آمده است که امام حسین (علیه السلام) هنگام حرکت به سوی کوفه، به سرزمین «ثعلبیه» رسید و بر اساس کرامت و بزرگواری خود از اهل خیمه سراغی گرفته و احوالپرسی نمود.
وی افزود: ام وهب از بی آبی و مشکلات مربوط به کمبود آب گفت و امام (علیه السلام) که مصداق بارز «وعادتکم الاحسان و سجیتکم الکرم» بود، با نیزه خود قسمتی از خاک زمین را کنار زد. ناگهان آب از دل زمین جوشید و ام وهب و عروسش متعجبانه به این اعجاز نگریستند. امام (علیه السلام)، سپس به این بانو فرمود: «اگر پسرت آمد، به او بگو که اگر بخواهد، میتواند ما را یاری کند.»
نویسنده کتاب عاشورا شناسی عنوان کرد: امام به حرکت خویش ادامه داد و وهب هنگام بازگشت، با دیدن معجزه پسر رسول خدا، مشتاق دیدار او شد و با مادر و نوعروس خود هانیه نزد امام رفته و به اسلام گرویدند و این گونه وهب به خیل سربازان سعادت پیوست.
همسر وهب؛ نوعروسی شجاع
وی بیان کرد: وهب به میدان رفت و با دشمن جنگید تا به فیض شهادت رسید. همسرش بر بالین او نشست. پیکر به خون نشسته او را نزد عمر سعد بردند و سر از تن او جدا کردند. همسر او بار دیگر خود را نزد پیکر مطهر شهید رساند و سر بر سینه او نهاده، گریست. در این هنگام، دشمن با عمود آهنین بر فرق این نوعروس زد و او را به وصال محبوب واقعی و فوز شهادت نائل کرد.
حجتالاسلام والمسلمین سروری ادامه داد: از سوی دیگر، دشمنان سر وهب را برای شکنجه مادر، به سوی آن پیرزن شجاع پرتاب کردند. این مادر صبر و ایثار، سر جوانش را بوسید و گفت: «سپاس خداوندی را که با شهادت تو در رکاب امام حسین (علیه السلام) مرا روسپید کرد»، سپس سر وهب را به سوی دشمن پرتاب کرد و گفت: «آن سر را که برای دوست دادهایم، باز نمیستانیم.»
دسته سوم: زنان در اسارت
وی با بیان اینکه دسته سوم، زنان اثرگذار در دوران اسارت، قبل از رسیدن به مدینه منوره هستند، اضافه کرد: حضرت زینب (علیهاالسلام) و سرپرستی و مدیریت کاروان اسرا و خطبههای آگاهی بخش و ویران کننده کاخ نشینهای رفاه طلب، بیش از پیش در ذهن آشکار میشود. مضمون خطبههای این پاک بانوی حرم اهل بیت (علیهم السلام) نمایانگر دانش و بینش بلند اوست؛ بانویی که مصیبتهای جانکاه بر او وارد شده است، اما چنان در برابر ستم و ستمگر سخن می گوید که یادآور خطبهها و سخنان حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) است.
فاطمه بنت الحسین (علیهاالسلام)؛ تبیینی از جنس هنر
این محقق بیان کرد: فاطمه بنت الحسین (علیهاالسلام)، دختر نوجوان و شاعری که عشق و عاطفه و عرفان و قهرمانی کربلاییان را در قالب شعرهای زیبا و سوزان برای مردم زمان خود و عصرهای آینده تعریف میکرد، از جمله بانوان تاثیر گذار در کربلا و پس از آن بود.
امکلثوم؛ همقدم با زینب کبری(س)
وی با تاکید بر اینکه افزون بر پیام رسانی، افشاگری و پرستاریهای حضرت زینب (علیهاالسلام) از کودکان، میتوان به نقش ام کلثوم خواهر بزرگوار او نیز اشاره نمود، گفت: ام کلثوم مذکور، فرزند حضرت علی (علیه السلام) از یکی دیگر از همسران ایشان است، نه از فاطمه زهرا (علیهاالسلام). زیرا ام کلثوم، دختر حضرت زهرا (علیهاالسلام) در دوران امامت امام حسن مجتبی (علیه السلام) دار فانی را وداع گفت.
نویسنده کتاب خون خورشید کربلا عنوان کرد: ام کلثوم هنگامی که بی بند و باری و نگاههای مردم ناپاک کوفه به زنان و دختران اسیر را می بیند، با شجاعت فریاد میکشد: آیا شرم نمیکنید که برای تماشای اهل بیت پیامبر جمع شدهاید؟ و نیز کودکان را از گرفتن صدقات مردم باز میدارد، تا شان و منزلت خاندان رسول خدا را بر همه نمایان سازد.
همسر خولی؛ افشای جنایت همسر
وی با اشاره به اینکه همسر خولی یکی دیگر از بانوان اثرگذار پس از عاشورا بود، اضافه کرد: در تاریخ آمده است که خولی بن یزیداصبحی، از دژخیمان کوفه و دشمنان اهل بیت (علیهم السلام) بود. او به اتفاق حمیدبن مسلم ازدی، سر مبارک امام (علیه السلام) را نزد ابن زیاد برد و به علت بسته بودن در قصر، ناچار شد آن گوهر فروزنده را به خانه خود ببرد و پنهان کند. همسر او از آن شب، کینه خولی را به دل گرفت و هنگامی که مختار قیام کرد. همسرش، عیوف دختر مالک، محل اختفای او را به یاران مختار اطلاع داد و سرانجام او به دست آنان کشته شد.
دسته چهارم: نقش آفرینان بعد از اسارت
حجتالاسلام والمسلمین سروری با بیان اینکه گروه چهارم، زنان نقش آفرین پس از اتمام واقعه کربلا و اسارت عزیزان اباعبدالله الحسین (علیه السلام) هستند، تصریح کرد: اکنون که نقشهای سازنده و مهم زنان در سه مقطع قبل از وقوع حادثه کربلا و در روز عاشورا و دوران اسارت بیان شد، به مهمترین بخش آن یعنی پس از حادثه کربلا و جهاد فرهنگی و سیاسی زنان میپردازیم.
وی با تاکید بر اینکه حضرت زینب (علیهاالسلام) طلایه دار این رسالت مهم (یعنی پیام رسانی به آنها که نبودند و واقعه عاشورا را ندیدند)، بود، اظهار کرد: او بنا به نقل مورخان در سال ۶۳ یا ۶۵ ه.ق درگذشت و در مدت ۳ یا ۵ سال که پس از عاشورا زیست، حتی لحظهای دست از بیدارگری مردم و افشاگری ظلم و ستم دستگاه اموی برنداشت.
فاطمه بنت الحسین؛ هنر استفاده از ذوق و قریحه
وی بیان کرد: فاطمه بنت الحسین (علیهاالسلام) نیز از جمله بانوانی بود که پس از واقعه عاشورا، رسالت پیام رسانی فرهنگ عاشورا را به پایان رساند. او در کوفه سخنرانی کرد و علاوه بر سخنرانی افشاگرانه بر ضد دستگاه اموی، به تحریک عواطف پرداخته و باعث بیداری وجدان مستمعان خود شد و پس از ورود به مدینه نیز با سرودن اشعاری در مجالس سوگواری شهدای کربلا و به ویژه سید الشهداء، حقایقی را به گوش مردم رساند و تا پایان عمر خود از ذوق و قریحه خدادادی و اندیشه و فکر بلند خویش برای احیای حق و امر به معروف و نهی از منکر استفاده کرد.
امالبنین؛ جهاد تبیین با محرکهای عاطفی
حجتالاسلام والمسلمین سروری عنوان کرد: ام البنین، همسر بزرگوار امام علی بن ابی طالب و مادر حضرت ابوالفضل (علیه السلام) نیز علاوه بر نقش غیر مستقیم خود (تربیت فرزندان شجاع، متدین و ولایت محوری چون قمر بنی هاشم و سه برادر عزیز او)، مستقیما به روشنگری پرداخت و با استفاده از ابزارهای محرک عاطفه، مردم را با حقیقت عاشورا و عظمت مصیبت آن آشنا کرد.
وی گفت: در کتب تاریخی میخوانیم که: «پس از شهادت عباس (علیه السلام) ام البنین هر روز به همراه عبیدالله فرزند عباس (علیه السلام) (که در کربلا حضور داشته است)، به بقیع میرفت و نوحه میخواند وگریه می کرد و مردم اجتماع کرده و همراه با او میگریستند.»
نویسنده کتاب بی بصیرتانی از تاریخ کربلا تاکید کرد: حضور این بانوی شجاع و اصیل در بقیع که یک مکان عمومی است و استفاده از شاهد کوچک کربلا (فرزند ابوالفضل العباس) و روشنگریهایی که در نوحهها و سخنرانیهای او بوده و در کتب معتبر ذکر شده است، حکایت از عظمت روحی او دارد و جلوه های سیاسی-اجتماعی این بانو را نمایان میسازد.
وی افزود: این بانوی صبر و شکیبایی، حدود ده سال پس از واقعه عاشورا، در سال ۷۰ ه.ق، دارفانی را وداع گفت، اما در مدت این ده سال، حداکثر تلاش خویش را برای احیای فرهنگ غنی عاشورا مبذول داشت. نقش اساسی این بانو، کمتر از کسانی که در کربلا حضور داشته و به یاری امام پرداختند، نبود؛ زیرا استمرار یک فرهنگ و پایدار کردن آن به همان اندازه ایجاد فرهنگ اهمیت دارد.
رباب؛ مادری داغدار
حجتالاسلام والمسلمین سروری اضافه کرد: رباب دختر امرء القیس بن عدی، همسر امام حسین (علیه السلام) و مادر سکینه و علی اصغر بود. او در کربلا حضور داشت و شهادت کودک شیرخوارش را به چشم دید و پس از وقایع عاشورا به عنوان اسیر در میان کاروان اسرا حضور داشت و پس از بازگشت به مدینه، مدت یکسال برای سید الشهداء (علیه السلام) عزاداری کرد و مرثیه هایی در سوگ آن بزرگ مرد سرود و به یاد ظهر عاشورا، همواره زیر آفتاب داغ می نشست و سرانجام یک سال پس از واقعه عاشورا، از دنیا رفت.
امسلمه؛ بانویی در اثبات حقانیت نوه رسول الله
این پژوهشگر بیان کرد: یکی از بانوان برجسته و مورد احترام مردم مدینه ام سلمه بود. او تنها کسی بود که افتخار همسری پیامبر را داشت و تا آن زمان هنوز زنده بود. احترام و اکرام مردم به این بانوی بزرگ که برخاسته از ارادت به پیامبر بود، بیش از حد توصیف است.
وی ادامه داد: ام سلمه که پیش از آن، خبر شهادت امام حسین (علیه السلام) را از زبان پیامبر شنیده بود و هنگام شهادت امام و یارانش نیز رویای صادقهای دیده بود، پس از واقعه کربلا، به سوگواری و عزاداری برای آن عزیزان پرداخت و بنی هاشم و مردم مدینه جهت تسلیت گویی نزد او میآمدند و آن بانو به بیان فضایل اهل بیت و امام حسین (علیهم السلام) میپرداخت. سخنان او در جمع حاضر اثر میگذاشت و دهان به دهان بین مردم منتقل میشد و حقانیت امام (علیه السلام) را بیش از پیش اثبات مینمود.
نویسنده کتاب تبیین قیام حسینی تاکید کرد: مهمترین رسالتی که بر عهده زنان خصوصا بر عهده حضرت زینب (سلاماللهعلیهم) و اهل بیت امام حسین (علیهالسّلام) گذاشته شده بود، این بود که حوادث کربلا را برای دیگران بازگو کنند، پیام آن حضرت را به همگان برسانند و تلاش کنند که حادثه کربلا برای همیشه زنده بماند.
۶۲/۳۱۳