به گزارش خبرگزاری «حوزه»، کتاب «واژه های اخلاقی از اصول کافی» اثری از مرحوم آیت الله علی مشکینی است که در آن، نکاتی زیبا و قابل استفاده پیرامون مباحث مختلف اخلاقی آمده و «حوزه نیوز» منتخبی از این نکات را در شماره های گوناگون تقدیم علاقمندان می نماید.
* نیت
- امام سجاد (ع) فرمود: عملی نباشد، جز به وسیله نیت.
شرح:
مقصود از عمل ، عبادت و طاعات و مراد به نیت قصد تقرب به خدای تعالی است ، پس نماز و روزه و حج و امثال آن بدون قصد و تقرب و رضای حق تعالی صحیح نیست و هیچ اجر و پاداشی ندارد و نیز اعمالی که بر انسان واجب نیست ، مانند صدقه دادن و تعلیم و ارشاد، زمانی موجب پاداش و ثواب می گردد که به نیت تقرب و رضای خدا انجام گیرد.
- رسول خدا (ص) فرمود: نیت مؤمن بهتر از عمل اوست و نیت کافر بدتر از عملش ، و هر کس طبق نیتش کار می کند.
شرح:
مرحوم مجلسی در توجیه و تفسیر این روایت دوازده قول از دانشمندان حدیث نقل می کند، و سپس تحقیقی در این باره بیان می فرماید که به واسطه اهمیت آن و از نظر اینکه نیت رکن و پایه همه اعمال است ، فشرده ای از آن را در اینجا ذکر می کنیم :
اصلاح نیت از مشکل ترین اعمال انسان است ، زیرا نیت تابع حالت نفسانی است و قبول رد شدن آن و درجات کمالش ، مربوط به همان حالت نفسانی می باشد و جز با زدودن محبت دنیا از دل ، به وسیله ریاضتهای شاق و تفکرات صحیح ممکن نگردد، زیرا دل سلطان و فرمانروای بدن است و همه اعضا و جوارح محکوم فرمان او می باشند و در یک دل ، دو محبت متناقض جمع نشود، چنانچه خدای تعالی فرماید: «ما جعل الله لرجل من قلبین فی جوفه / خدا در اندرون هیچ کس دو دل قرار نداده است» و چون دنیا و آخرت دو مطلوب مخالف و متناقض با یکدیگرند، محبت آن دو در یک دل جمع نشود، از این رو کسی که محبت دنیا در دلش جایگزین شده و آخرت را فراموش کرده است ، همیشه فکر و خیال و اعضا و جوارحش متوجه دنیاست و هر عملی که انجام می دهد نتیجه غایی و مقصود از آن ، دنیاست ، اگر چه به دروغ از خدا و آخرت دم زند، از این رو در عبادات و طاعاتش هم اعمالی را انتخاب می کند که آثار و فواید دنیوی بیشتری داشته باشد و مثلا به افزایش مال و ثروت بینجامد، و نسبت به طاعاتی که موجب تقرب و محبت خداست اعتنایی ندارد.
و نیز کسی که حب جاه و شهرت بر دلش مستولی گشته ، در همه اعمال و رفتارش از این هدف پیروی می کند و همچنین است اغراض دنیوی دیگر، و عمل بنده خالص نگردد تا زمانی که تمام این اغراض فاسد - که موجب دوری از حق تعالی است - از دل بیرون رود؛ بنابراین درجات و مراتب نیت در مردم متعدد و بلکه بی شمار است .
و بلکه هر انسانی در حالات مختلف نیتهای مختلف دارد که برخی از آنها موجب فساد و بطلان عمل و بعضی موجب کمال و ترقی آن است . آنچه موجب فساد و بطلان عمل است ریای خالص است ، که علاوه بر اینکه عبادت را از ثواب ساقط می کند، موجب کیفر و عقاب هم می گردد، و ما هرگاه قصد، ریا و ضمیمه تابع باشد و یا غیر از ریا ضمایر دیگری در نیتش باشد مانند قصد نظافت و خنک شدن در وضو و غسل تفصیلی دارد که حکمش در رسائل فقها موجود است .
و اما ضمیمه نمودن بعضی از انگیزه های مباح دنیوی مانند وسعت رزق و طول عمر را جماعتی مبطل دانسته اند، ولی گفتار آنها خالی از اشکال نیست ، زیرا گزاردن نماز حاجت و نماز استخاره و تلاوت قرآن و اذکار و دعوات مأثوره ، بدون شک عبادت است و به آن امر شده و این امور دنیوی از نتایج آنها ذکر شده است و محال است که انسان قصد و نیت خود را از آنها خالی کند، زیرا نیت چنان که دانستی گفتن به زبان و خطور نیست ، بلکه واقع و حقیقت آن در باطل دل انسان مستتر است و داعی حقیقی انسان هم همان واقع و حقیقت است .
و اما نیت مقاصدی که موجب کمال عمل می شود و از اغراض دنیوی خالی است ، به حسب اشخاص و احوال ایشان مختلف است و نیت هر کس تابع طریقه و شاکله و حالت باطنی اوست ، که برخی از آنها را یادآور می شویم :
۱- نیت کسانی که به عذاب و عقاب آخرت می اندیشند و دنیا در نظرشان پست می شود و عبادت خویش را برای ترس از عذاب انجام می دهند.
۲- کسانی باشند که نعمتهای بهشت و حور و قصور آن ایشان را به عبادت تحریک کند.
گروهی از دانشمندان عبادت این دو طایفه را باطل دانسته اند، ولی اینان حقیقت تکلیف و درجات مردم را به خوبی نشناخته اند، برای بیشتر مردم ممکن نیست که عبادات خود را به غیر از این دو وجه انجام دهند و غیر از این نمی توانند درک کنند و این نیت منافی با اخلاص نیست ، زیرا عبادت به قصد آنچه در آخرت وعده داده شده ، از شائبه های دنیوی پاک و خالص است و دلیلی هم نداریم که عبادت باید خالصا لوجه الله و حتی از این گونه اغراض هم خالی باشد، بلکه دلیل بر عکس این عقیده موجود است .
مانند آیه شریفه : «ادعوه خوفا و طمعا»، «و یدعوننا رغبا و رهبا».
و نیز امیرالمؤمنین (ع) در وقف نامه خود می نویسد: «هذا ما وصی به فی ماله عبدالله علیُ ، ابتغاء وجه الله تعالی لیولجنی به الجنه و یصرفنی به عن النار».
برخی حقیقت معنی نیت را درک نکرده و گمان کرده اند که با گفتن اینکه تدریسم را برای محبت خدا انجام می دهم حل مشکل می شود، غافل از اینکه این گفتار جز لقلقمه زبان و ادعایی کاذب بیش نیست و حقیقت نیت همان میل و توجه دل است به آنچه می خواهد و اگر محبت خدا مطلوب دل نباشد با گفتن به زبان و خطور به دل به دست نمی خواهد و مثل این است که شخص سیر بگوید: من به غذا میل دارم ، پیداست که این گفتم برای او اشتها نمی آورد.
۳- کسانی که به نعمتهای بی پایان خدا می اندیشند و چون شکر منعم را واجب می دانند، برای سپاسگزاری خدا را عبادت می کنند، چنانکه امیر المؤ منین (ع) فرماید: « لو لم یتوعد الله علی معصیته لکان یجب ان لا یعصی شکر النعمته».
۴- کسانی که از راه حیا و شرمساری عبادت می کنند، زیرا خدا را بر نهان و آشکار خود مطلع می دانند، چنانچه پیغمبر (ص) می فرماید: «اعبدالله کانک تراه فان لم تکن تراه فانه یراک».
۵ - کسانی که خدا را به قصد تقرب عبادت می کنند و مقصود قرب معنوی و علو مقام بنده است که نقصهای خود کاسته و به کمال نزدیک شود.
۶- کسانی که خدا برای اهلیت و سزاواری اش به پرستش عبادت می کنند چنانکه امیرالمؤ منین (ع) فرماید: «و لکن وجدتک اهلا للعبادة فعبدتک» ، ولی این ادعا از غیر خاندان امیرالمؤمنین پذیرفته نیست ، زیرا حقیقت این ادعا این است که : اگر خدا بهشت و جهنمی نمی آفرید، بلکه اگر بر فرض محال مطیعان را به دوزخ می برد، آنها خدا را عبادت می کردند، برای اینکه سزاوار عبادت است ، چنانچه حضرت ابراهیم (ع) در دنیا آتش را انتخاب کرد و بر او سرد و سلامت شد، و اولیای دیگر خدا کشته شدن و زجر و شکنجه به دست اشرار را پذیرفتند.
۷- کسانی که به انگیزه محبت و دوستی خدا او را عبادت می کنند، و این بالاترین درجات مقربین است ، از این بیان معنی جمله اخیر روایت دانسته می شود.
اما دوباره بودن نیت مؤ من از عملش و بدی نیت کافر نسبت به عملش از امام باقر(ع) روایت شده که علتش این است که مؤ من کارهای خیر زیادی را قصد می کند که به انجام آن موفق نمی شود و همچنین کافر به مقاصد زشتی در سر می پروراند که نمی تواند آنها را عملی سازد؛ نیز از امام صادق (ع) روایت شده که چون عمل در معرض ریای بندگان است و نیت خالص برای خداست ، نیت مؤمن از عملش بهتر است و خداوند به نیت ثوابی دهد که به عمل ندهد.
- امام صادق (ع) فرمود: بنده مؤمن فقیر می گوید: پروردگارا! به من (مال و ثروت) روزی کن ، تا از احسان و راههای خیر چنین و چنان کنم . (مسجد بسازم و اطعام دهم و به بینوایان کمک کنم) و چون خدای عزوجل بداند نیتش صادق است و راست می گوید، برای او همان اجر و پاداش را نویسد که اگر انجام می داد می نوشت ، همانا خدا وسعت بخش و کریم است.
نظر شما