دوشنبه ۸ آبان ۱۴۰۲ - ۰۹:۳۱
حکم مرجع تقلید بالاتر است یا ولی فقیه؟

حوزه/ برای پرهیز از هر گونه اختلال و هرج و مرج در عرصه اجتماع، ولی فقیه به عنوان حاکم اسلامی یگانه مرجع تصمیم گیری است و در این عرصه هیچ حکمی در عرض حکم ولی فقیه قرار نمی گیرند و حکم او مقدّم است و بر همگان حتی سایر مجتهدین اطاعت و پیروی از آن لازم است.

به گزارش خبرگزاری «حوزه»، پاسخ به سؤالات و شبهات موجود پیرامون موضوع ولایت فقیه از وظایف مراکز حوزوی و دینی است که این خبرگزاری در شماره های گوناگون به ارائه برخی از پرسش ها و شبهات و پاسخ های آن، برگرفته از «مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم» خواهد پرداخت.

- سؤال

حکم مرجع تقلید بالاتر است یا ولی فقیه؟ در صورتی که حکم مرجع تقلیدمان با حکم ولی فقیه مغایر باشد تکلیف چیست؟

- پاسخ

احکام و مسائل اسلامی را می توان به دو دسته احکام فردی و احکام اجتماعی و سیاسی تقسیم نمود.

در احکام شرعی فردی، هر فردی برای تعیین وظیفه و تکلیف شرعی خود به مجتهد و مرجع تقلید خویش مراجعه می کند و از آنجا که چنین احکامی به فرد تعلّق دارد نه به جامعه، هر شخص، موظف به تقلید از مرجع تقلید خویش است و تعدد مراجع و فتاوای مختلف هیچ گونه مشکلی به وجود نمی آورد.

در واقع در این بخش از مسائل اسلامی، مراجع تقلید به عنوان متخصصان و کارشناسان مسائل دینی در جامعه اسلامی حضور دارند و وجود متخصصان متعدد و کارشناسان مختلف در حوزه های متفاوت از جمله مسائل دینی در جامعه مشکلی ایجاد نمی کند .

اما در مورد احکام اجتماعی و سیاسی، این مسائل خود به دو دسته تقسیم می شوند.

یک دسته مسائلی که در عین اجتماعی بودن، کاری به امور الزامی حکومتی و قوانین و مقررات دولتی نداشته و مزاحمتی با نظام اسلامی ندارد؛ در این صورت افراد به نظر مراجع خویش مراجعه می کنند و از آنجا که این مسائل ارتباطی با الزامات حکومتی ندارد، افراد باید به مجتهد و مرجع تقلید خود رجوع کنند به عنوان نمونه در بعضی از عملیات بانکی مراجع تقلید نظرات متفاوتی دارند و از آن جا که حکومت اسلامی مردم را موظف به انجام آنها نکرده، مردم در این امور آزادند و باید از نظر مرجع تقلید خود پیروی نمایند.

دسته دوم احکام اجتماعی و سیاسی، مسائلی است که به نظام اسلامی مربوط می شود و در آنها قوانین و مقررات الزامی از سوی دولت اسلامی وجود دارد.

در این موارد باید از فرامین و دستورات رهبر و ولی فقیه اطاعت و پیروی نمود و قانون بر اراده اشخاص در این امور مقدّم است؛[۱] زیرا اگر در مسائل اجتماعی، مراجع تصمیم گیری متعدد و در عرض هم وجود داشته باشد نظام اجتماعی دچار اختلال و هرج و مرج خواهد شد.

بنابراین در مسائل اجتماعی و امور مربوط به اداره جامعه، مرجع تصمیم گیری واحد لازم است و این مرجع واحد همان ولّی فقیه حاکم است که اطاعت او بر همه حتی بر فقهای دیگر لازم است،[۲] هم چنان که خود فقها در بحث های فقهی خود معتقدند که اگر یک حاکم شرعی حکمی کرد، هیچ فقیه دیگر حق نقض حکم او را ندارد مگر آنکه خطای آن آشکار و یقینی شود.[۳]«این حکم شامل فقیهانی که به ولایت فقیه معتقد نیستند و مقلدان آنان نیز می شود زیرا فقیهانی که در ولایت فقیه اختلاف نظر دارند، از نظر حسبه می پذیرند که اگر مردم یک کشور، حاضر شده اند که حکومت را بر اساس اسلام اداره کنند این یک امر زمین مانده ای است که بر همگان و خصوصا بر فقیهان، واجب کفایی است که تصدّی آن را برعهده بگیرند و اگر یک فقیه واجد شرایط رهبری، تصدّی آن را بر عهده گرفته و امت اسلامی نیز او را قبول دارند، در این حال، مخالفت با احکام این حاکم و تضعیف او جایز نیست و کسی نمی تواند از قوانین کشور اسلام سرپیچی کند البته روشن است که افراد، در احوال شخصی خود آزادند و در امور اجتماعی که مستلزم دخالت در شئون رسمی کشور نیست، تا آنجا که به هرج و مرج و اختلال نظم منجر نشود نیز آزادند.»[۴]

پس در مسائل و احکام اجتماعی و سیاسی مربوط به حکومت از آنجا که تعدد مراجع تصمیم گیری، موجب هرج و مرج و اختلال نظام اجتماعی خواهد شد.

برای پرهیز از هر گونه اختلال و هرج و مرج در عرصه اجتماع، ولی فقیه به عنوان حاکم اسلامی یگانه مرجع تصمیم گیری است و در این عرصه هیچ حکمی در عرض حکم ولی فقیه قرار نمی گیرند و حکم او مقدّم است و بر همگان حتی سایر مجتهدین اطاعت و پیروی از آن لازم است.

بله در حیطه مسائل فردی و مسائل اجتماعی غیر مغایر با قوانین و الزامات حکومتی افراد ملزم به پیروی از نظر و فتوای مرجع تقلید خویش هستند. از این رو حیطه حکم مراجع تقلید تنها در عرصه های مسایل فردی و همچنین مسائل اجتماعی است. بر این اساس تکلیف مقلدین در تمامی مسائل فردی و اجتماعی و سیاسی روشن است.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:

۱ـ ولایت فقیه، ولایت فقاهت و عدالت، عبدالله جوادی آملی، قم، مرکز نشر اسراء، ۱۳۷۹، ص۴۶۸ تا ۴۷۱.

۲ـ پرسش ها و پاسخ ها، محمد تقی مصباح یزدی، قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، ۱۳۸۰، ج۲، ص۳۴ تا ۳۷.

۳ـ نگاهی گذرا به نظریه ولایت فقیه، محمد تقی مصباح یزدی، قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، ۱۳۷۸، ص۱۲۰ تا ۱۲۸.

۴ـ ولایت فقیه، مهدی هادوی تهرانی، تهران، کانون اندیشه جوان، ۱۳۷۷ش، ص۱۴۲ تا ۱۴۴.

پی نوشت ها:

[۱]. جوادی آملی، عبدالله، ولایت فقیه ـ ولایت فقاهت و عدالت، قم، مرکز نشر اسراء، ۱۳۷۹ش، ص۴۷۰.

[۲]. مصباح یزدی، محمد تقی، نگاهی گذرا به نظریه ولایت فقیه، قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، ۱۳۷۸ش، ص۱۲۶.

[۳]. طباطبائی یزدی، سید محمد کاظم، العروة الوثقی، قم، موسسه نشر اسلامی، ۱۴۲۶ق، ج۱، ص۴۸، مسأله ۵۷.

[۴]. جوادی آملی ، عبد الله ، ولایت فقیه فقاهت و عدالت، پیشین ، ص۴۶۹.

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • منتشرشده: ۲۱
  • در صف بررسی: ۰
  • غیرقابل‌انتشار: ۳
  • ۴ IR ۱۸:۳۶ - ۱۴۰۲/۰۸/۰۸
    این تفسیرات و توصیفات بنوعی جدایی دین از سیاست را تداعی میکند
    • رضا IR ۱۸:۳۰ - ۱۴۰۲/۰۸/۱۱
      از اساس این مطلب خود باعث شبهه است یعنی چطور میتوان جایگاه ولی مطلق فقیه را مراجع تقلید مقایسه کرد جایگاه مراجع بسیار محترم است ولی قابل قیاس با ولی فقیه نیست
  • علی IR ۰۶:۵۶ - ۱۴۰۲/۰۸/۰۹
    مومنان همواره از خداوند طلب هدایت شدن به راه مستقیم می نمایند زیرا تنها با پرهیزکاری و رشد نفس رستگار می شوند، و چون راه راست، یکتاست، در اختلاف نظر بین دو فرد، حداکثر یکی از آن دو بر راه راستند، و خداوند در هلاک هیچ قومی که تکذیب کرد مانند ثمود، و یا پیروی از طاغوت کرد مانند آل فرعون، هیچ پروایی ندارد؛ هارون توسط موسی مواخذه شد و سامری به ذلت رانده شد؛ ملاک سنجش در قیامت، تقوای الهی است، نه هرج و مرج در جامعه!
    • ابراهیمی IR ۱۱:۱۴ - ۱۴۰۲/۰۸/۰۹
      إِن‌َّ هُدَي‌ اللّه‌ِ هُوَ الهُدي، شیطان در برابر انسان سجده نکرد و گفت او را از گل آفریدی و من برترم؛ و خداوند متعال او را از درگاه خویش بیرون راند و عبادات پیشین شیطان، مانعی برای حکم الهی نبود! حکم الهی هدایت است و شیطان ثابت کرد وجودش وسیله گمراهی است و هرج و مرج نیز محصول همین گمراهی است. فرمان غلط هرج و مرج به بار می آورد و در تشخیص آن باید کوشا بود و نه جایگاه فرمانده!
    • محمد مهدی اسلامی IR ۱۶:۴۹ - ۱۴۰۲/۰۸/۰۹
      __ بسمه تعالی __ با سلام و احترام بر جناب علی آقای عزیز و محبوب زید عزّکم ، در اختلاف بین دوقول حتی اگر هر دونیز اشتباه باشد ، چون با اجتهاد و داشتن تقوی همراه است ، به هر دو صاحب قول یک اجر داده می شود .واگر یکی از آن دو صحیح باشد ، صاحبش از دو اجر بر خودار می شود . با عرض پوزش وادب و ارادت ، دوستدار و خادم کوچکتان محمد مهدی اسلامی
    • محمد مهدی اسلامی IR ۱۶:۵۲ - ۱۴۰۲/۰۸/۰۹
      لطفاََ کلمه یِ « برخوردار » که سهواََ « برخو دار» نوشته ام اصلاح بفرمائید . واگر پس از این هم در نوشته های این حقیر کمتر از یک گونی غلط مشاهده کردید ، خدای تعالی سپاس گوئید . متشکرم
  • محمد مهدی اسلامی IR ۱۶:۴۰ - ۱۴۰۲/۰۸/۰۹
    __ بسمه تعالی __ با سلام و احترام بر جنابعالی ایدکم اللّه تعالی ، عرض می کنم که فدایتان بشوم چرا نگوئیم این تفسیرا ت وتوضیحات بسیار عالی دالّ بر اهمیت تقوی و حفظ نظام مقدّس اسلامی نیست که مانع از بوجود آمدن هرج و مرج ا ست ؟ اختلاف امت اندر دین ما __ رحمت رب الکریم ما خدا __ داند ش هرکس که با قول رسول (ص)__ آشنا ئی داشته و باشد عمول _ با عرض ادب و ارادت ، دوستدار و خادم کوچکتان ، محمد مهدی اسلامی
    • محمد مهدی اسلامی IR ۱۷:۰۸ - ۱۴۰۲/۰۸/۰۹
      در اینجا هم « است » را متأسفانه « نیست » نوشته ام . لطفاََ اصلاح بفرمائید و در جاهی دیگر هم اشتباهاتی دارم مانند « را » که سهواََ حذف شده است . متشکرم
  • سید محسن موسوی IR ۱۴:۴۸ - ۱۴۰۲/۰۸/۱۶
    بسمه تعالی با سلام اولا باید گفت که در مسائل علمی تعارف نیست ثانیا با توجه به اینکه بحث ولایت فقیه بحث فقهی است و فقها در این مورد صاحب نظر هستند لذا اگر مرجعی نظرش متن فوق بود فبها و نعم و اگر مرجعی نظرش این نبود فبها و نعم ما نمی توانیم در نظرات فقهی برای مراجع تعیین تکلیف کنیم که اطاعت از ولی فقیه برایشان واجب است یا نه پس ارائه چنین نظریه ای از نظر علمی اساس ندارد مثلا آیت الله بهجت مسئله ولی فقیه را تقلیدی میداند مقام معظم رهبری از شئون ولایت ائمه علیهم السلام میداند به نظر شما چطور میشود بین این دو نظریه جمع کرد و آقای بهجت را تابع مقام معظم رهبری دانست در حالی که نظر ایشان چیز دیگری است پس در نظریه ولی فقیه هم باید مراجع نظر خودشان را بدهند و نظرات هر مرجعی برای خود و مقلدینش لازم الاتباع است حرف زیاد است و اطاله کلام ملال آور چاره نیست والسلام
    • محمد مهدی اسلامی IR ۱۷:۱۱ - ۱۴۰۲/۰۸/۱۶
      __ بسمه تعالی __ الأخ العزيز والمشرف السيد سيد محسن الموسوي ایّدکم اللّه تعالی مع تحياتي واحترامي لسيادتكم، أود أن أعلمكم أن الإسلام دين لا يمكن أن يخرج حكمه عن دائرة العقل. ولذلك، من أجل حفظ النظام ومنع الفوضى، لا بد من أن يتبع كل فقيه ولي الفقيه في الأمور المتعلقة بالسياسة والمجتمع، إلا إذا أخطأ ولي الفقيه، ففي هذه الحالة يقبل النصيحة من الفقهاء المتقين لما له من التقوى والصدق والعدل والشجاعة، التي هي في حد ذاتها درس في الأخلاق والكرامة لكل من يرغب في الخير. مع تحيات صديقكم وخادمكم الصغير محمد مهدي الاسلامي
  • سيد محسن موسوی IR ۲۱:۵۷ - ۱۴۰۲/۰۸/۱۶
    بسمه تعالی با سلام خدمت جناب اسلامی مطالب زیاد و بنده تنبل و کم حوصله از طرفی بیان برخی مطالب شائبه های اشتباه به ذهن برخی می اندازد لذا بهتر است مباحث را خصوصی ادامه دهیم از خبر گزاری شماره بنده را بگیرید ایتا در خدمتم که کتاب حکومت اسلامی که در پایه ششم تدریس می شد این مبحث مطرح شده و علمی است
  • محمد مهدی اسلامی IR ۱۱:۰۰ - ۱۴۰۲/۰۸/۱۷
    __ بسمه تعالی __ و علیکم السّلام و رحمة اللّه و برکاته ، برادر عزیز و بزرگوارم جناب آقا سید محسن موسوی خدای تعالی بر عمر شریف و عزّتتان بیفزاید ، از بابت هوش عالی جنابتان خیلی خوشحالم و خدای تعالی را سپاس می گویم چون این خادم کوچکتان نیز بخاطر پرهیز از پیدا شدن شبهه در برخی از اذهان پاسخ را بزبن عربی ناقص نوشته بودم در حالی که پیشنهادتان خیلی خوب است ولی متأسفانه بنده ی حقیر همراه ( مبایل) ندارم و تا کنون هم غیر از خبر گزاری در جای دیگری وارد نشده و نحوه ی ورود شدن را نمیدانم لذا اگر اجازه بفرمائید در همینجا بزبان عربی به گفتگو ادامه بدهیم که ان شاءالله از وجود با برکتتان بهرمند بشوم . ان شا ءالله مؤفّق و مؤیّدو سرفراز باشید . با عرض ادب و ارادت ، دوستدار و خدمتگذار کوچکتان محمد مهدی اسلامی
  • سيد محسن موسوی IR ۱۳:۲۱ - ۱۴۰۲/۰۸/۱۸
    بسمه تعالی مرحبا بکم و تحیاتی لک فی مسئله فقهیه اذا اختلف رای مرجع دینی مع مرجع اخری و اختلفت اسسها فهل یستطیع المقلدون ان یفرضوا رایهم علی مرجعیتهم ای ان المجتهد یعمل برایه لا برای مقلده و لا برای مرجع آخر حتی لو اعتبر احد المرجعین نفسه ولیا فقیها فهل یمکن فرض رای القائد علیه ثانیا من حیث المبدا فان سلطه الفقیه هی مساله فقهیه او اعتقادیه فاذا کان فقهیا فهو نفسه فقیه یعرف ما هو واجبه و اذا کان اعتقادیا و کان احد الفقها رایه فقهیا هل یستطیع الولی الفقیه ان یفرض رایه علیه ؟
    • محمد مهدی اسلامی IR ۲۱:۴۱ - ۱۴۰۲/۰۸/۱۸
      __ بسمه تعالی __ سلام علیکم : دوستت دارم و دانم که بسی اهل صفائی __ بهر این بنده ی مسکین بسی اهل وفائی __ ز کلامت ببرم بهره یِ وافر بهمین من __ بفدایت شود این جان و سر و تن __ مع تحياتي واحترامي لأخي العزيز والمشرف السيد سيد محسن الموسوي وفّقکم اللّه تعالی ، ومع شكركم على اهتمامكم ومحبتكم لهذا العبد الحقیر، أود أن أعرض، كما أَنتُم تعلمون ، على الحكومة واجبات يجب على الناس القيام بها على حسب وظائفهم، وهي سلطة الفقيه. ويعني ذلك أيضًا أنه تم تعيين أحد الفقهاء على رأس الحكومة. ولذلك فإن غيرهم من الفقهاء المحترمين، لأنهم من الشعب، يتبعون أوامر رئيس الحكومة كغيرهم في الأمور المتعلقة بالسياسة وإدارة الشؤون الاجتماعية، وإلا فستحدث الفوضى، التي قد تؤدي حتى إلى سقوط الحكومة ، لكن عمل الفقهاء الكرام يسمى هنا أداء واجب لرضاء الله، فلماذا نسميه فرض الرأي علىهم؟ صديقكم الصغير وخادمكم الحقیر محمد مهدي الاسلامي ،
    • محمد مهدی اسلامی IR ۲۱:۴۷ - ۱۴۰۲/۰۸/۱۸
      جناب سید عزیزم لطفاََ کلمه یِ « بیقین » که در اثر علاقه ام بجنابعالی « بهمین » نوشته ام اصلاح و با بزرگواری خودتان عفوم بفرمائید . متشکرم .
  • محمد مهدی اسلامی IR ۰۷:۱۱ - ۱۴۰۲/۰۸/۱۹
    __ بسمه تعالی __ بدیهی است بهر هر کوشا و دانا __ کلام ذیل بوجه خوب وخوانا __ ونحن نعلم أنه لن يقف أي فقيه مجتهد الّذِي يكون مرجعاً ضد النظام الإسلامي، لأنّه إنسان عادل وتقي لهذا یعلم جَیّداََ أنّ الفوضی سینتهي الی هدم الحکومة __
    • سيد محسن موسوی IR ۲۱:۴۰ - ۱۴۰۲/۰۸/۲۰
      علیکم السلام و رحمه الله و برکاته خدمت جناب اسلامی ادام الله عزه و اطال الله بقائه یک سوال آیا اگر در کشوری یا در یک شهر یا حتی در یک روستا دو ولی فقیه باشند لزوما باعث حرج و مرج است؟ به چه استدلالی چنین میفرمایید به این جمله امام خمینی رحمه الله علیه توجه بفرمایید اگر تمام انبیای عظام جمع بشوند در یک شهری و در یک کشوری، هیچگاه باهم اختلاف نمی‌کنند. همجنانکه گاهی عملا در یک زمان چندین پیامبر بوده اند و هیچ اختلافی نداشتند ولی فقیه هم چنین بوده و عملا در هزار سال گذشته فقهای زیادی در یک زمان بوده اند و مشکلی پیش نیآمده پس کثرت ولی فقیه نه تنها باعث هرج و مرج نیست بلکه باعث قدرت و عظمت وعزت اسلام است البته بله درمقام اجرا وقتی یک نفر سکان را به دست می گیرد وظیفه از بقیه ساقط است و آنها با تقوایی که دارند ورود نمی کنند و اگر لازم بدانند گاهی تذکری میدهند همچنانکه بارها چنین شده است وفقها نظراتشان را به امام خمینی یا امام خامنه ای بیان کرده اند پس فقهای جامع الشرایط تابع یکدیگر نیستند بلکه همطراز و یاور همدیگرند و مطرح کردن وجوب تبعیت آنهم از طرف مقلدین مطلبی غیر علمی و مطروح است و تعیین تکلیف کردن برای مرجع است جناب اسلامی حالا پرچم را به نشانه تسلیم بالا ببرید جزاکم الله خیرالجزاء
  • سيد محسن موسوی IR ۲۲:۰۱ - ۱۴۰۲/۰۸/۲۰
    ضمنا مگر امکان دارد یک مجتهد جامع الشرائطی که تقوا و عقل سالم داشته باشد ولی با نظام اسلامی مخالف باشد و مدافع نظام پادشاهی و ظالمانه باشد به فرمایش امام رضا علیه السلام لَم يَخُنكَ الأمينُ و لكِن ائتَمَنتَ الخائنَ ماها اشتباه می کنیم و کسی را که شرایط مرجعیت را ندارد به اشتباه مرجع قرار می دهیم
  • محمد مهدی اسلامی IR ۱۱:۳۵ - ۱۴۰۲/۰۸/۲۱
    __ بسمه تعالی __ با سلامی دیگر بر سرور عزیز وبزرگوارم جناب آقا سید محسن موسوی ادام الله عزّه و أطال حیاته الکریمه ، با تشکر از بابت الطاف کریمانه ی حضرتعالی به این خدمتگذار کوچکتان ، وبا کسب اجازه از محضر مبارکتان عرض می کنم اکنون این فرمایش متینتان و دلنشینتان را می پذیرم و روی چشمم جا میدهم . یک وقت با یکی از دوستان برای زیارت حضرت آیة الله العظمی مرحوم جناب آقای مرعشی نجفی رضوان اللّه تعالی علیه مشرف شده بودیم ، بانوی مکرمه ای از مقلدین آن بزرگوار هم برای شکایت از برخی مسئولین ، آمده بود حضرت آیة اللّه فرمودند «خانم یکبار عرض کردم این امور مربوط است به دستگاه آقای خمینی ( عین کلام آن بزرگوار)پس به آنجا رجوع کنید .» لذا عرض می کنم همانطوری که در ایام امامت حضرت امام حسن ، امام حسین صلواة اللّه و سلامه علیهما نیز بلحاظ صلاحیت و شایستگی چیزی کمتر از برادر نداشت ولی مانند دیگرپیروان مطیع امام خود بود . عیناََ همین امر در مورد حضرات فقهاء والا مقام نیز جریان دارد الّا این که فقیه چون عصمت در حدّ ائمه علیهم السّلام را ندارد ( بهتر از بنده میدانید که امام معصوم حتی در خواب نیز اشتباه نمی کند)، احتمال دارد اشتباه کند که در آن صورت تذکرهر فقیه دیگر ی را می پذیرد که احبّ اخواني من اهدی اليّ عیوبی . اما پرچم تسلیم در برابربرحق این دوستدار حقیر تان همواره بر افراشته بوده و ان شاءاللّه تا هستم نیز چنین خواهد بود . سلامت می کنم با شادمانی __ تلاشم هست به یادم نیک بمانی __ بجز این نیست مرا نیز هیچ دگر حرف __ چه خوش بگذشت که کردیم وقت خود صرف __ برای آن که ابهامی نماند __ کدام عاقل کتاب خاله خواند ؟ __ طول عمر پر برکت ، توفیقات روز افزون و سلامتی جنابعالی و محبوبینتان را از خدای تعالی خواهانم . با عرض ادب و ارادت ، دوستدار و خدمتگذار کوچکتان ، محمد مهدی اسلامی
    • محمد مهدی اسلامی IR ۱۹:۲۷ - ۱۴۰۲/۰۸/۲۱
      لطفاََ کلمه ی « صلوات » را که « صلواة» نوشته ام اصلاح بفرمائید . متشکرم
  • محمد مهدی اسلامی IR ۱۲:۴۹ - ۱۴۰۲/۰۸/۲۲
    __ بسمه تعالی __ با سلام و احترام بر برادر عزیز و بزرگوار م جناب آقا سید محسن موسوی زید عزه ، عرض میکنم : وما أردت أن أقوله منفصلاً في نهاية رسالتي ولكن نسيته ،هو أن يسأل أحد من الناس، ما كان عمل النبي صلى الله عليه وسلم. والآخر، يجيب، فإن واجبه هو تبليغ رسالة الله عز وجل إلى عباد الله، وهنا لا يقولون إن المجيب كلف رسول الله (ص) بواجب. بل يقولون إنه أخبره بعمل رسول الله صلى الله عليه وسلم. وهذا صحيح أيضًا عن كل واحد من الناس . با عرض ادب و ارادت ، دوستدار و خادم کوچکتان محمد مهدی اسلامی