پنجشنبه ۱۸ آبان ۱۴۰۲ - ۱۶:۰۰
یادداشت رسیده| آزادسازی قدس شریف از آرزوهای دیرینه طالب زاده بود

حوزه/ آزادسازی قدس شریف و شکست صهیونیسم بین الملل، از آرزوهای دیرینه او بود. او برای آزادسازی قدس شریف و قبله اول تلاش می کرد؛ فضاسازی می کرد؛ آزادیخواهان جهان و منتقدان و مخالفان رژیم صهیونیستی را گرد هم می آورد تا تریبونی برای بیان مظلومیت مردم فلسطین و جنایات صهیونیست ها باشد.

خبرگزاری حوزه/ اشاره: استاد نادر طالب‌زاده (۱۳۳۲ ـ ۱۴۰۱)، مستندساز، تهیه کننده، کارگردان سینما و تلویزیون و از مهم‌ترین چهره‌های هنر انقلاب و مجاهدان فرهنگی و رسانه ای در دو دهه اخیر بود که رهبر معظم انقلاب نیز از او به عنوان «پژوهشگر و هنرمند انقلابی و پُرتلاش و پُرانگیزه» یاد کرده است. او از فعالان هنری و رسانه ای و مُروجان پیاده روی اربعین و صدای رسای مقاومت اسلامی در دنیا بود. آزادسازی قدس شریف و شکست صهیونیسم بین الملل، از آرزوهای دیرینه او بود. در این یادداشت به رویکردها و خدمات و دغدغه های مهم زندگی او می پردازیم.

۱. استاد نادر طالب زاده، پدیده رسانه ای انقلاب اسلامی بود. جستجوگر حقیقت و معنویت بود. عَلَمدار جبهه فرهنگی انقلاب محسوب می شد. مبتکر و جسور و فهمیده و جهان نگر بود. به انقلاب اسلامی باور ویژه داشت. او می دانست که انقلاب برای تشنگان جهانیِ حقیقت و معنویت حرف دارد، ایده دارد، طرح دارد و به زندگی آنها معنا می بخشد. متوجه بحران معنا در جهان مدرن و خصوصاً غرب شده بود.

۲. دکتر «مجید شاه‌حسینی» که از دوستان قدیمی و همفکران اوست به نکته دقیقی اشاره کرده. او به درستی نوشته: «نادر طالب‌زاده پدیده منحصر به فردی بود که هرچه برای دیگران در حُکم «آرزو» بود، آن آرزوها برایش «خاطره» بود؛ یعنی آرزوهای دیگران را قبلاً زیسته بود، به پوچی آن پی برده بود و حالابه عنوان یک انسان وارسته در آمریکا تحصیل کرده و از جبهه استکبار برگشته، به سنگر حق پیوسته و راوی حقیقت شده بود. او آمده بود تا از این «مسیر طی شده» بگوید. طالب‌زاده از جهاتی بسیار شبیه به سید مرتضی آوینی بود. مرتضی آوینی هم روندی زیستی داشت که خیلی از بسیجیان آن را تجربه نکرده بودند. مسیر جریان شبه فکری روشنفکری را زیسته بود و به پوچی آن پی برده بود و از جبهه چرک به جبهه روشن انقلاب اسلامی پیوسته و آمده بود و راوی فتح شده بود.»

۳. او حقیقت انقلاب اسلامی و کار امام راحل را جهانی می دانست. حضور و بروز جهانی انقلاب اسلامی را درک کرد و تلاش داشت تشعشع آن را در دوران اخیر گسترش دهد. در جستجوی حقیقت بود. انقلاب اسلامی را «کانون معنویت» می دانست و تلاش داشت ارتباطی بین جستجوگران بین المللی حقیقت و معنویت با انقلاب اسلامی برقرار کند. می گفت: «چشم دنیا به ماست و بحث اسلام در رأس مسائل دنیاست، البته اسلام ناجی است و باید تلاش کنیم که لوکوموتیو انقلاب با رسانه پشتیبانی شود.»

۴. طالب زاده نگاه ها و توجهات فراملی و فرامذهبی و بین الادیانی داشت و درصدد تقریب و گفتگویی میان ادیان و معنویت ها بود. به فطرت پاک و دست نخورده برخی انسان های جهان و وجدان آنها توجه و اعتقاد داشت. معتقد بود اسلام درون خودش همه محاسن ادیان و معنویت های جهانی را دربردارد و جامع تر و تکمیل یافته تر آنهاست. معتقد بود حقیقت در اسلام و مکتب اهل بیت(ع) است.

۵. او یک شخصیت جسور و باجرأت بود، چه در قبل از انقلاب و دوران دفاع مقدس و ماجرای جنگ بوسنی. در مقطعی از زمان جنگ، راننده لودر بود. این جسارت و جرأت طالب زاده در زمانها و زمانه های دیگر تکرار شد و هر جایی می دید که انقلاب اسلامی و مکتب اهل بیت(ع) مظلوم واقع شده، به صورت ویژه ورود می کرد؛ از فتنه ۸۸ تا ماجرای پیاده روی اربعین و قرآن سوزی در کشورهای غربی و دیگر فتنه ها و امتحانات دیگر. امام خمینی(ره) و گفتمان انقلاب اسلامی، روحیه ایثار و جسارت و شهامت به آدم های آن دوره دمیده بود و این به نسل های متأخرتر انقلابی هم سرایت کرده و از دلشان حججی ها، صدرزاده ها، علی وردی ها و عجمیان ها و... درآمده است.

۶. با انرژی، پرتلاش، باانگیزه و همیشه امیدوار بود. ناامیدی و بی تفاوتی در او راه نداشت و با حرفها و برنامه ها و کارهایش، به دیگران امید و انگیزه می داد. با توجه به باور عمیق دینی و مبانی معرفتی شیعی و حتی تجارب متنوع شخصی که داشت، ترس و یأس و بُن بستی در امور مربوط به انقلاب و حقیقت نمی دید و شاید از این منظر، مخالف هر نوع انفعال و یأس پراکنی در جامعه و رسانه بود. در حوادث و پدیده ها، تماشاگر و منفعل نبود، بلکه فعال و کنشگر بود. با برقراری ارتباطات بین فعالان انقلابی و رسانه ای داخل و خارج، به آنها امید و انگیزه می داد تا شرایط سخت و گمنامی و تنهایی را راحت تر تحمل کنند و کارهای ماندگار و ابتکاری انجام دهند. به تعبیر استاد حسن رحیم پور ازغدی، هرچه سنش بالاتر می رفت انقلابی تر می شد. گویی هر روز جبهه جدیدی را کشف می کرد. در راه انقلاب، خستگی ناپذیر بود. در روزهای آخر حیاتش و در روی تخت بیمارستان، درباره مسجد و کارکردهای مساجد حرف های جالب و ماندگاری زده است. ابایی از کارکردن برای انقلاب نداشت. برای انقلاب اسلامی احساس مسئولیت می کرد. حتی در مقطعی کاندیدای نمایندگی مجلس هم شده بود. می خواست سرباز انقلاب باشد، نه سَربار آن. اعتقاد داشت انقلاب سرباز می خواهد، نه سرباز. انقلاب اسلامی را امانت می دانست، اگرچه بعضاً می گفت که ما امانتدار خوبی نبودیم.

۷. او در تعبیر شهید آوینی، «دیده بان انقلاب» بود و از انقلاب اسلامی، تحول باطنی انسان و عالَم را می جست و می طلبید. او حقیقت و روح و پیام انقلاب اسلامی را درک کرد و تلاش داشت حقیقت و پیام انقلاب را در معرض دید جهانیان بگذارد. او مسایل و مشکلات و چالش ها و فرصت های انقلاب اسلامی را دیده بانی می کرد. رصدگر متبحّر و شاخصی بود. انصافاً قدرت رصد و جستجوی بالا و نگاه آینده نگری داشت. به بُعد رسانه ای اتفاقات و حوادث و پدیده ها توجه ویژه ای داشت.

۸. دنیای انقلاب یا جغرافیای انقلاب او بسیار وسیع بود، هم در زمینه مفاهیم و هم در گسترده جغرافیایی به معنای متعارف و مرسوم. طالب زاده معتقد بود که «دنیای غرب تشنه معنویت است و حقیقت». غالب فیلم ها و برنامه های او در خدمت ترویج و بیان این نگاه اوست. فیلم «بشارت منجی» را از این منظر ساخت و بابت ساخت این فیلم، فرصت های زیادی را در عرصه بین الملل، پیش روی گفتمان اسلام و انقلاب فراهم ساخت.

۹. طالب زاده صرفاً مستندساز و مجری تلویزیونی نبود، بلکه یک انسان انقلاب اسلامی و انسان رسانه ای انقلاب اسلامی بود با مشخصات و مولفه های مورد نیاز آن. شخصاً فرد متواضع و بااخلاق و اهل سلوکی بود و آدم از تعامل و گفتگو و وسعت مَشربش، لذت می برد. تلاش داشت بیشتر و بیشتر بداند و آن را در کارها و برنامه هایش به کار بگیرد. فطرت پاکی داشت. آدم زلال و غیرپیچیده و صادقی بود. اعتقاداتش را صریح و بدون ملاحظه و تکلّف بیان می کرد. معتقد بود حرف صادقانه و نیت خالصانه بر مخاطبان اثر می گذارد. منیّت نداشت. عدالتخواه و مطالبه گر و منتقد بود. به عملکرد برخی نهادها و سازمان های دولتی و حاکمیتی انتقاد داشت؛ از جمله ستاد اجرایی فرمان امام(ره) و مسئولان وقت آن. زاهد بود و خصوصاً زهد نسبت به جاه طلبی و شهرت طلبی داشت. اهل معنویت و عبودیت و عرفان عملی بود.

۱۰. برنامه ها و کارهای مهم و ماندگار او، برنامه مستند «والعصر»، برنامه های گفتگومحور «راز» و «عصر» و راه اندازی «کنفرانس افق نو» بود. او همچنین چندین سال دبیری جشنواره مردمی فیلم عمار را برعهده داشت. درباره برنامه های «راز» و «عصر» او باید بیشتر گفت. تنوع موضوعاتی که او در برنامه «راز» و «عصر»، مطرح یا پیگیری می کرد، بیانگر جهان فکری و اِشراف کلی و حساسیت متنوع او به مسائل و حوادث است؛ از مسایل کلان و چالش های پیش روی انقلاب اسلامی و نقشه های جبهه استکبار و صهیونیسم بین الملل، و مشکلات مناطق و کشورهای اسلامی مانند عراق، سوریه، لبنان، یمن، عربستان، افغانستان، پاکستان و کشمیر گرفته تا موضوعات داخلی مانند صنایع موشکی ایران، زمین خواری، طرح کاداستر، طب اسلامی و سنتی، میراث فرهنگی و هنری، بانکداری ربوی، تا مشکلات مردم مناطق مختلف مردم مثلاً مسجد سلیمان، کارگران و حقوق کارگری، مشکلات کارگران معدن یورت، کارگران شرکت نیشکر هفت تپه و دهها مورد دیگر.

۱۱. کنفرانس افق نو (در عرصه بین الملل)، تجمع عدالتخواهان و آزادیخواهان جهان بود. اینکه دولت آمریکا بترسد و ایشان و عوامل برنامه را تحریم و مهمانان را جریمه کند، خودش سند افتخار بزرگی برای استاد طالب زاده و کنفرانس افق نو است. او در برنامه های داخلی و فراملی اش، درصدد معرفی چهره های جدید و گسترش موضوعی مورد نیاز جامعه به رسانه ها و فضای رسانه ای کشور بود. می گفت افتخارم این است که توانستم کسانی را به مردم و جهان معرفی کنم که باعث «بیداری» شده اند.

۱۲. طالب زاده به مدت ۱۲ سال دبیر جشنواره مردمی فیلم عمار بود. به جشنواره عمار و نسل جدید مستندسازان انقلابی اعتقاد و باور و حُسن ظن خوبی داشت و از اعتبار خودش برای این جشنواره و مستندها و مستندسازهای گمنام و ناشناخته مایه می گذاشت. می گفت: جشنواره عمار بستری را برای مستندسازان انقلابی باز کرده و یک فضای جدیدی برای نقد جامعه مهیا کرده که قبلاً شاهد آن نبودیم. روح جشنواره عمار یک روح انقلابی است و این اکران ها مسیر تازه ای را برایمان باز کرده تا هرچه بیشتر بتوانیم در دل مردم نفوذ کنیم و آنها را با آثار خوب کشورمان آشنا کنیم.

۱۳. مربی و استاد بود. در کارش، پُرحوصله و شاگردپرور بود. حامی و مشاور جوانان و تازه واردان عرصه مستندسازی و فعالان فرهنگی و رسانه ای بود. نقش او در مستندها و مستندسازی انقلاب و احیای مراکز و جشنواره های مستند انقلابی در دو دهه غیرقابل انکار هست. از حامیان پروپاقرص برنامه «ثریا» بود. از طراحان و موسسان شبکه مستند و شبکه افق بود. رسانه ای انقلابی و فعال بود که تلاش داشت هم در این عرصه در این عرصه نیروسازی کند و هم اینکه نگاه و شمّ رسانه ای ما و جبهه انقلاب و جبهه مقاومت را تقویت کند. در راه اندازی شبکه «المنار» لبنان و برخی شبکه های رسانه ای در عراق و افغانستان و... مؤثر و مشاور بود. اگر او را «پدر رسانه ای انقلاب» بنامیم بیراه نگفته ایم. «پدر رسانه ای جبهه مقاومت» هم از تعابیری است که برازنده اوست.

۱۴. از منتقدان دائمی سیاست‌های رسانه‌ای آمریکا بود. انفعال و محافظه کاری رسانه های ایران را نمی پذیرفت. برخی حرفهای مهم و رویکردهایش در کتاب «راز رسانه» آمده است. از موسسان روزنامه «تهران تایمز» پس از پیروزی انقلاب بود. بر داشتن اتاق فکرهای فرهنگی و رسانه ای تأکید می کرد. می گفت معنا ندارد کارهای فرهنگی کشور را بدون اتاق فکر قوی پیش ببریم. اینطور نباشد که جلو برویم و برای کارهای فرهنگیمان فکر نکرده و بدون برنامه ریزی باشیم. می گفت: رسانه انقلاب اسلامی یک رسانه هیجان انگیزی است که ما در آن نیاز به تکرار، برنامه های فرسوده و فشل و کپی برداری از غرب نداریم، بلکه جوانان انقلابی ما ایده های بسیار زیادی دارند. می گفت متأسفانه در جنگ نرم ضعف مدیریتی داریم، باید در این حوزه دست به ابتکار عمل بزنیم تا پیشرفت کنیم. ما در بحث تبلیغات نیز ضعیف هستیم و قدم خوبی برنداشته ایم. در این اواخر، منتقد انفعال جامعه و مسئولان و رسانه ها در حوزه کرونا بود و اینکه در این عرصه، سیاست های اعلامی و تجویزی غربی در این زمینه را مو به مو رعایت می کنیم، انتقاد داشت. تلاش داشت صداهای متفاوت و مخالف در این زمینه بیشتر شنیده شود و جامعه و جهان از تک صدایی دربیاید. در زندگی و فعالیت های استاد طالب زاده در می یابیم که او همواره منتقد «انفعال» و «محافظه کاری» و «بی تفاوتی» بود؛ انفعال در رسانه، انفعال در مبارزه و مقابله با جهان استکبار و صهیونیسم بین الملل. او مخالف خفقان و تکصدایی رسانه ای بود و تلاش داشت صداهای متفاوت و معترض شنیده شود و در انظار و افکار و عمومی به بحث و بررسی گذاشته شود.

۱۵. طالب زاده نگاهی آخرالزمانی داشت و منتظری فعال و دغدغه مند بود. جهانیان و مخاطبانش را به توجه به آخرالزمان و ظهور منجی و انجام وظایف منتظران ارجاع می داد. صرفاً منتظر تماشاگری نبود، بلکه منتظری کنشگر بود. به مکتب تشیع و آموزه انتظار منجی، باور عمیق و اعتقاد راسخی داشت. به «انجیل برنابا» عنایت ویژه ای داشت و یکسری از مسایل و حوادث بین المللی را مرتبط به آن می دانست. او در گفتگویی رسانه ای، یک علت استعفای پاپ بندیکت شانزدهم را به مطالعه این انجیل مرتبط دانست و سیاست دولت ترکیه را در کتمان نسخه های کشف شده قدیمی این انجیل در کشورش بیان می کرد و همگان را به مطالعه این انجیل تشویق و ترغیب می کرد. بابت همین نظرات و توجهات ویژه اش به انجیل برنابا و نگاه آخرالزمانی اش، مورد انتقاد برخی کارشناسان هم قرار گرفت.

۱۶. یکی از ویژگی های طالب زاده، دشمن شناسی گسترده اوست. او تهدیدشناس خوبی بود ولی در همین حد باقی نماند و از آن طرف، فرصت شناس بسیار خوبی بود. چون قدرت رصد بالایی داشت و به بُعد رسانه ای اتفاقات و حوادث و پدیده ها توجه ویژه ای داشت، تلاش می کرد فرصت های زیادی را برای انقلاب و انقلابیون و آزادیخواهان ایجاد کند. معتقد بود آمریکا در جریان جنگ نرم می خواهد ما را کِسِل و خسته کند و ما باید در حوزه جنگ نرم، ابتکار عمل را به دست بگیریم. او در عین استکبارستیزی و دشمن شناسی، نقاط ضعف غرب و فرصت ها و ظرفیت های رسانه های غربی را خوب می شناخت و تلاش داشت از وجدان های بیدار برخی غریبان و رسانه های مستقل و نیمه مستقل به نفع گفتمان حقیقت و اسلام و مکتب اهل بیت(علیهم السلام) و انقلاب اسلامی استفاده کند.

۱۷. برای بیدارسازی فطرت و وجدان انسان ها ـ به ویژه غربی ها ـ تلاش می کرد. از وجود وجدان های بیدار و فطرت های پاک در یکسری از انسان های آزادیخواه و غربی خبر داشت و تلاش می کرد اینها را با حقیقت انقلاب و اسلام و تشیع و امام حسین(علیه السلام) و اربعین آشنا کند.

۱۸. طالب زاده از شخصیت هایی است که متوجه اهمیت جهانی و معنوی پیاده روی اربعین شد و تلاش داشت این مسأله را در عرصه بین الملل رسانه ای کند. او به همراه حجت الاسلام علیرضا پناهیان، از مروجان مهم و مؤثر پیاده روی اربعین در عرصه داخلی و بین المللی است. در این باره می گفت: «اربعین یک پدیده شده است و خبرگزاری های جهانی از آن می ترسند و این ترس از طرف صهیونیسم القا شده است.»

۱۹. با اهالی فرهنگ و هنر و شخصیت های انقلابی و صاحب نظران فکری و هنری و روحانیت متعهد و دوراندیش مرتبط بود. اعتقاد و باور خاصی به امام(ره) و شهید آوینی داشت و مقامات ویژه ای برایشان قائل بود. ارتباطات خوبی با استاد رحیم پور ازغدی، دکتر مجید شاه حسینی، حسن عباسی، وحید جلیلی، شهریار زرشناس، یوسفعلی میرشکاک و دیگر فعالان فرهنگی و هنری داشت. از گذشته های دور با روحانیونی چون استاد علی صفایی حایری (مشهور به عین صاد) و آیت الله سید محمد قائم مقامی، ارتباط داشت و در سالهای اخیر با استاد سید محمدمهدی میرباقری و آیت الله حایری شیرازی ارتباطات خوبی برقرار کرده بود. او دوستان بین اللملی متنوع و بسیاری داشت و از این جهت، جزو افراد منحصر به فرد است؛ از دکتر یحیی بونوی فرانسوی گرفته تا الکساندر دوگین ارتدوکس روسی و دهها و حتی صدها شخصیت فکری و سیاسی و هنری و رسانه ای معترض و منتقد بین المللی.

۲۰. آزادسازی قدس شریف و شکست صهیونیسم بین الملل، از آرزوهای دیرینه او بود. او برای آزادسازی قدس شریف و قبله اول تلاش می کرد؛ فضاسازی می کرد؛ آزادیخواهان جهان و منتقدان و مخالفان رژیم صهیونیستی را گرد هم می آورد تا تریبونی برای بیان مظلومیت مردم فلسطین و جنایات صهیونیست ها باشد. او با ویژگی های ممتاز و منحصربه فردی که داشت، تا مدتها، بی‌ جایگزین است و یافتن یا تربیت نیروهایی همانند او، بسیار مشکل و بلکه تا مدتها، نشدنی باشد. نکته ای که داغ او را بر ما آسان می کند درگذشت ایشان در ماه رمضان و روز قدس است.

یاسر عسگری، فعال فرهنگی و مدیر انتشارات راه یار

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha