چهارشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۲ - ۱۱:۳۲
تفسیر المیزان دریایی از معارف است

حوزه/ رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه مرحوم علامه ابداعات بسیاری دارد، گفت: تفسیر المیزان دریایی از معارف است.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، آیت الله صادق آملی لاریجانی، امروز در آیین افتتاحیه کنگره بین‌المللی علامه طباطبایی(ره) در محورهای قرآن و حدیث، حکمت عملی، اخلاق و عرفان، حکمت نظری، فقه و اصول، کلام و ادیان که از سوی مجمع عالی حکمت اسلامی با همکاری جمعی از مراکز علمی، فرهنگی و اجرایی در مدرسه علمیه امام کاظم (ع) و با حضور حضور طلاب، اساتید و علما برگزار شد با بیان اینکه بیان جایگاه ایشان در چند جلسه امکان پذیر نیست، عنوان کرد: از همان ابتدای جوانی با این مجموعه بی نظیر آشنا شدم و سعی کردم از فرمایشات این بزرگوار استفاده کنم.

وی با اشاره به رساله انسان علامه طباطبایی، گفت: این رساله از سه بخش انسان قبل دنیا، انسان دنیایی و انسان بعد دنیا تشکیل شده است که مملو از معارف است. گوشه و گوشه این کتاب انسان را جذب می‌کند و به ذهن آدمی نقش می‌دهد.

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه مرحوم علامه ابداعات بسیاری دارد، اضافه کرد: تفسیر المیزان دریایی از معارف است.

وی در رابطه با برهان صدیقین علامه طباطبایی گفت: این یک برهان ابداعی است برخی فکر می کنند چگونه یک برهان کوچک می تواند این عظمت را داشته باشد. علامه طباطبایی با حذف مقدماتی در اثبات واجب الوجود، ذات حق را نخستین اصول می داند، این کار بدیع تنها گوشه‌ای از هزاران گوشه اندیشه تعالی این عالم وارسته است.

آیت‌الله آملی لاریجانی اظهار کرد: مرحوم علامه طباطبایی به نظریه در کل اعتباریات پرداخته است که چگونه انسان به سمت اعتباریات می‌رود و چه چیزی باعث می‌شود اعتباریات بسازد.

وی به بحث اعتباریات علامه در آثاری چون اصول، الکفایه، المیزان و ... اشاره کرد و گفت: علامه طباطبایی بحث اعتبارات را در تمام آثار خود، به ویژه در بحث ملکیت، وضع، جعل احکام و ... مورد توجه قرار داده؛ علامه نظریه لزوم اعتباریات، را در تمام فرایند های اعم از چرایی توجه به اعتباریات، نقش اعتباریات در زندگی و... را به خوبی تبیین نموده است.

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به اینکه کسی که همه اندیشه ها را تلفیق کرده، علامه طباطبایی است، ادامه داد: این جز عنایات خاص الهی نیست که فردی در اصول، فقه، فلسفه و... نزد اساتید حضور پیدا کند و باهمه مشکلاتش این ماحصل را داشته باشد.

وی افزود: در میان همه مطالبی که ایشان بحث کردند یک مطلب از همه مهم‌تر است و خودشان هم بیشتر به آن پرداختند مسئله معرفت نفس است. ایشان در المیزان در مواد متعدد به آن رجوع می‌کند و در ذیل آیه ۱۰۵ سوره مائده، ۳۲ صفحه مسائل مربوط به نفس را بیان می‌کند و شیوه عملی و نتایج عملی آن را نشان می‌دهد و در رساله ولایه از این دقیق تر بحث می‌کند و در جایی از این رساله بیان می‌کند که این استدلالی که کردیم از خصائص این رساله است.

آیت‌الله آملی لاریجانی یادآور شد: از جمله کسانی که این طریق را به خوبی تبیین نمودند، مرحوم میرزا جواد ملکی تبریزی است که طریقه اکابر اهل معنا از شیعیان را در گرو توجه به نفس و طی مراتب و تلاش برای عمق در این معنا و وصول به بواطن نفس ذکر نموده است.

وی با بیان این که آنچه فکر می کند، عشق می ورزد، غصب می کند و متنفر می شود، این جسم نیست، اذعان داشت: شناخت من وجودی در گرو شناخت حضوری نفس است، چرا که سیر ما دائما در مسیر نفس است و همه به یک معنایی وحدت نفس دارند؛ هر انسانی خودش واجد خودش است و باید بتواند باور کند و معنا را شهود کند.

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه علامه به صورت مکرر در رساله ولایه بیان می‌کند که اقرب طرق الی الله، معرفت نفس است، گفت: معرفت نفس کار عملی است و نیاز به تمرین دارد. اگر این‌ها انجام شود انسان به عظمت خودش می‌رسد که نه حد مکانی و نه حد زمانی دارد و هرق دمی بالاتر برود خود کامل تری برایش ظاهر می‌شود.

وی با تأکید بر اینکه تنها راه شهود حق، معرفت نفس است، گفت: بقیه بیرون از نفس من است از طریق علم حصولی به دست می‌آید. آن راهی که ممکن است به محضر حق تعالی برسد از طرق نفس خودش است به همین خاطر بیان کردند اقرب طرق الی الله، نفس است.

آیت‌الله آملی لاریجانی یادآور شد: شناخت نفس و معرفت النفس فارغ از نگاه‌های ریاضت پیشنه دیگر ادیان است و غیر از وسوق عارف است. عارف شناخت ذات خود را در عین الربط می‌بیند و نقطه نهایی معرف همان شناختی است که انسان نه خود، نه فعل و نه ذات خود را ببیند و آن معرفت حقیقی انسانی است.

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با تأکید بر این که عارف به اختیار در این دنیا که مرحله عمل است به این مطلب و حقیقت خود واقف می شود، ولی دیگران را به زور به این حقیقت می کشانند، گفت: برای غیر عارف این شهود زمانی ظاهر می شود که دیگر وقت عمل برای استکمال انسان نیست. فرق عارف و غیر عارف این که هر دو این مسیر را طی خواهند نمود، ولی غیر عارف با موت این مسیر را طی می کند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha