خبرگزاری حوزه - تهران/ حجت الاسلام و المسلمین علی سعیدی شاهرودی، رئیس دفتر عقیدتی سیاسی فرماندهی معظم کل قوا در یادداشتی به مناسبت یوم الله نهم دی ماه به جریان شناسی فتنه ها و رویکرد و برنامه های دشمن در فتنه ها پرداخت.
در یادداشت رئیس دفتر عقیدتی سیاسی فرماندهی معظم کل قوا آمده است: واکاوی گونه شناسی فتنه ها نشان می دهد، فتنه های طراحی شده توسط دشمنان جبهه حق علیه اردوگاه توحیدیان، نقاط اشتراک و شباهت هایی با هم دارند و در عین حال حسب متغیرها و شرایط زمانی و مکانی بعضاً دارای تفاوت ها و نقاط افتراقی می باشند.
در کلام کوتاه و پرمعنایی، از علی(علیه السّلام) می فرماید: «حقٌ و باطلٌ و لکلٍّ اهلٌ» (نهج البلاغه خطبه ۱۶) مفهوم کلام حضرت این است که در پهنه تاریخ حق و باطلی هست و برای هر یک از حق و باطل، جمعیت، پیروان و همراهانی وجود دارد. محور و ملاک شکل گیری جبهه حق، امام نور و مردمی که بر محور امامت نور قرار می گیرند و محور، ملاک و شاکله جبهه باطل امام نار و مردمی که برگرد امام نار قرارگرفته اند می باشد. جمعیتی که بر محور امام نور مجتمع می شوند از نظر قرآن به عنوان(حزب الله) و مجموعه ای که بر گرد امام نار جمع می شوند به عنوان (حزب الشیطان) شناخته می شوند و مردم در قالب دو جبهه دسته بندی می شوند و بر اساس مستندات، بین این دو جبهه (حق و باطل) و حزب الله و حزب الشیطان، جبهه سومی وجود ندارد.
جبهه باطل همواره در برابر جبهه حق قرار داشته و درصدد جلوگیری از قدرت و اقتدار جبهه حق می باشد. قرآن به عنوان یک راهبرد قطعی جبهه کفر و شرک و استکبار می فرماید: "لایزالون یقاتلونکم حتی یُرَدّوکم عن دینکم ان استطاعوا"
تبارشناسی و رفتارسنجی دشمنان مبیّن این واقعیت است که دشمنان حق و حقیقت اولاً از هر شیوه و راه کار همچون جنگ سخت و نرم، فتنه سخت و فتنه نرم برای تقابل با حق استفاده می کنند و ثانیاً در طول تاریخ شیوه ها و راه کارهای جبهه کفر و شرک و استکبار اغلب مشترک بوده و اشتراکاتی در عملکردها داشته و دارند.
یکی از فراوان ترین شیوه های عملکردی دشمنان علیه جبهه حق، فتنه گری و راه اندازی فتنه و غائله است که همواره در طول تاریخ مورد استفاده آنان قرار گرفته و در بسیاری موارد حربه مؤثر در ایجاد انحراف در حرکت رهبری الهی و پیروان آن بوده است.
فتنه سخت فتنه ای است که توأم با اردوکشی، درگیری و حمله به مراکز مختلف و تخریب باشد اما فتنه نرم صرفاً تلاش برای تصرف ذهن ها، فکرها در جهت تغییر محاسبات، ذائقه ها و حرکت در راستای خواسته دشمن می باشد.
واکاوی گونه شناسی فتنه ها نشان می دهد، فتنه های طراحی شده توسط دشمنان جبهه حق علیه اردوگاه توحیدیان، نقاط اشتراک و شباهت هائی با هم دارند و در عین حال حسب متغیرها و شرایط زمانی ومکانی بعضاً دارای تفاوت ها و نقاط افتراقی می باشند.
انقلاب اسلامی و حکومت دینی همانند دیگر نظام های توحیدی که از تهدید سخت و نرم مصون نبوده، از درگیر شدن با فتنه ها هم مستثنی نبوده و در طول تاریخ خود با انواع غائله ها و فتنه ها مواجه بوده که در پرتو عنایات الهی و با رهبری انقلابی و مردم متعهد توانسته بر فتنه ها فائق آید.
در نظام اسلامی، رهبری الهی، شریعت آسمانی و مردم سه رکن زیربنایی هر نظام توحیدی هستند که رهبری الهی و شریعت شرط لازم و مردم شرط کافی برای تحقق بخشی حاکمیت دینی هستند. در حقیقت رهبری و شریعت دو ضلع و مردم ضلع سوّم و قاعده نظام اسلامی به شمار می آیند.
گرچه نظام اسلامی ایران با فتنه هایی مواجه بوده اما فتنه سال ۸۸ از جهاتی با توجه به مجموع شرایط آن می توانست مهمتر و مخرب تر باشد. اما حماسه ۹ دی ۸۸ در تبعیت از منویات رهبری معظم انقلاب(مدّظلّه العالی) توسط مردم آن فتنه بزرگ را خنثی نمود. که مناسب است همچنان این روز به یاد ماندنی، پاس داشته شود. یادداشت فرارو عهده دار بیان نقاط اشتراک و افتراق فتنه ها در تاریخ انبیاء الهی و رهبران دینی و نقش و جایگاه مردم در تقابل با آن فتنه ها می باشد. امید است برای گویندگان و جویندگان حقایق تاریخی و هادیان مقبول و مفید واقع شود.
پیشینه و تبارشناسی فتنه ها و غائله ها
مصاف جبهه کفر، شرک و استکبار در برابر جبهه حق و امام نور در عرصه تاریخ به شیوه ها وگونه های متفاوتی ظهور و بروز پیدا می کند که هر یک تابع شرایط زمانی و مکانی خاص خود می باشد. که شناسائی و اشراف بر راهبرد و شیوه عملکردی دشمن در چگونگی و نوع تقابل تأثیرگذار می باشد.
گونه شناسی جنگ ها، فتنه ها و غائله ها
جنگ سخت و نرم
جنگ ها را می توان به دو نوع سخت و نرم تقسیم کرد. جنگ سخت لشکرکشی به صورت سخت افزاری با امکانات و تجهیزات متناسب با هر زمان علیه کشور دیگر به منظور براندازی و یا تسلیم طرف متقابل می باشد. همانند لشکرکشی های آمریکا علیه کره، ویتنام، پاناما و در دهه های اخیر تهاجم نظامی به افغانستان، عراق و یا تهاجم نظامی رژیم بعث عراق علیه ایران.
اماجنگ نرم به معنای براندازی یک نظام بدون اتکاء به تجهیزات نظامی سخت و اقدام علیه یک کشور با تکیه بر ابزار و شیوه های نرم افزاری، همانند آنچه توسط آمریکا نسبت به اتحاد جماهیر شوروی و زمینه سازی سقوط آن گردید و یا بهره گیری از انقلاب مخملی در گرجستان و اوکراین که باعث تغییر در معادلات سیاسی در آن کشورها گردید.
فتنه سخت و نرم
فتنه را هم می توان به دو نوع سخت و نرم دسته بندی نمود. فتنه سخت، فتنه ای است که در آن اردوکشی، اغتشاش، درگیری، حمله به مراکز اقتصادی، سیاسی و نظامی و امثال این ها باشد همانند رفتار خوارج در جامعه اسلامی در دوره علی (علیه السّلام) و یا آنچه در سال ۱۳۷۸ در کوی دانشگاه تهران شروع و در سطح محدودی توسعه پیدا کرد و آنچه در سال ۸۸ روی داد و یا حوادث سال ۱۴۰۱ که مصداق روشن فتنه سخت به شمار
می آید.
فتنه نرم اقداماتی است که صرفاً ماهیت فکری، شناختی، کششی، گرایشی و فرهنگی دارد چه به فتنه سخت تبدیل شود چه در همان محدوده اقدامات فکری، شناختی زمینه استحاله را در جامعه مخاطب فراهم نماید. همانند جریان سامری در عصر حضرت موسی(علیه السّلام)و مسجد ضرار در عصر بعثت و یا سقیفه در دوره خلفا، قرآن سر نیزه بردن و داستان حکمیت در عصر امیرمؤمنان(علیه السّلام) البته در بسیاری از موارد فتنه نرم با فتنه سخت همراه است و معمولاً فتنه نرم مقدمه و بستری است برای فتنه سخت همانند فتنه سال ۸۸ که دو مرحله دارد مرحله فتنه نرم که همان بستر سازی از زمزمه کمیته صیانت از آراء تا خطبه آقای هاشمی رفسنجانی و نامه ایشان و اعلام پیروزی پیش از موقع یکی از کاندیداها و مرحله فتنه سخت که از اعلام نتیجه انتخابات شروع و به دنبال آن اردوکشی و اغتشاشات شکل می گیرد.
پیشینه فتنه ها و غائله ها
دستیازی و بهره گیری از فتنه و غائله از نوع سخت یا نرم متداول ترین شیوه عملکردی طاغوتیان و جبهه کفر و شرک در برابر رهبران الهی و جبهه حق بوده است که مروری بر روند عملکرد فتنه گران، شباهت های عملکردی دشمنان را مشخص می نماید:
الف: عصر انبیاء
تاریخ انبیاء الهی از حضرت نوح تا حضرت عیسی تا پیامبر خاتم(علیهم السّلام) حسب نقل قرآن، روایات و مورخین، شاهد بهره گیری طاغوتیان از انواع فتنه ها در جهت مقابله با پیامبران الهی می باشد. فتنه های قوم نوح، دسیسه ها و غائله آفرینی های نمرود در برابر حضرت ابراهیم (علیه السّلام)، فتنه های فرعون، سامری و قوم بنی اسرائیل و دیگر فتنه های همچون فتنه قوم لوط و صالح، حکایت از فراوانی بهره گیری از این شیوه توسط طاغوتیان بوده است.
فتنه ها و غائله ها در برابر بعثت پیامبر چه در زمان حیات ایشان و چه بعد از رحلت ایشان، بیشترین نقش را در دسیسه های دشمنان برای ایجاد انحراف در مسیر بعثت با تغییر در ماهیت، مبانی و اصول آن ایفاء نموده است. طراحی فتنه مسجد ضرار یکی از مصادیق آن بوده که با تدبیر ذات ربوبی خنثی گردید. فتنه سقیفه بنی ساعده، ماجرای پیراهن عثمان، فتنه اصحاب جمل، قرآن سر نیزه نمودن و فتنه پیچیده خوارج نهروان مواردی بود که هر یک لطمه سنگینی بر پیکر اسلام و جامعه اسلامی وارد نمود. حاکمیت خاندان منحوس بنی امیّه بر جایگاه خلافت اسلامی و سلطه بر جامعه مسلمانان نتیجه غائله ها و فتنه های سقیفه، جمل، صفین و نهروان بوده است.
ب: عصر انقلاب اسلامی ایران
انقلاب اسلامی ایران با توجه به ابتنای آن بر مبانی و اصول بعثت و امامت و ماهیت استکبار ستیزی و مقابله با کفر، شرک و الحاد و دفاع از مظلومان با انواع و اقسام فتنه ها و غائله ها در طول بیش از چهار دهه مواجه بوده است.
از رفتار و عملکرد فتنه گونه جریان بنی صدر و امواج فتنه انگیز سید مهدی هاشمی و بیت آقای منتظری در دهه اول و حوادث فتنه گونه در شمال غرب و منطقه میانی و جنوب کشور و حادثه ی کوی دانشگاه تهران و غائله ۱۸ تیر ۱۳۷۸ در دهه دوم و فتنه سنگین جریان قدرت طلب در سال ۱۳۸۸ در دهه سوم انقلاب و حوادث بعد با فاصله کمتر در سال ۱۳۹۱ و در نهایت فتنه سال ۱۴۰۱ در قالب جنگ ترکیبی همه و همه مبیّن استمرار شیوه های جبهه معارضین و دشمنان نظام اسلامی و حاکمیت دینی می باشد.
چشم انداز آینده هم نشانگر این حقیقت است که تا مادامی که رهبری و ملت مسلمان و انقلاب ایران بر مبانی، اصول و آرمان های الهی پایبند و وفادار باشند، دسیسه های دشمن ادامه خواهد یافت که قرآن از یک طرف می فرماید: وَلَن تَرْضَیٰ عَنکَ ﭐلْیَهُودُ وَلَا ﭐلنَّصَارَیٰ حَتَّیٰ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ - بقره ۱۲۰
یهود و نصاری هرگز از تو راضی نمی شوند تا آن که از آئینشان پیروی کنی و از سوی دیگر در آیه ۲۱۷ سوره بقره می فرماید: (وَلَا یَزَالُونَ یُقَاتِلُونَکُمْ حَتَّیٰ یَرُدُّوکُمْ عَن دِینِکُمْ إِنِ ﭐسْتَطَاعُواْ).
مشرکان همواره با شما می جنگند تا شما را اگر بتوانند از دینتان برگردانند. که در این آیه شریفه نهایت تلاش دشمن را برای جامعه اسلامی ترسیم می کند.
در حال حاضر جبهه مقابل انقلاب اسلامی فراتر از یهود و نصاری است که استکبار جهانی به سرگردگی آمریکا و ارتجاع منطقه به عنوان ایادی شیطان در مصاف با انقلاب اسلامی وحاکمیت دینی قرار گرفته و مدام در حال فتنه انگیزی و اغواگری هستند و آخرین پرده آن اغتشاشات فتنه گونه سال ۱۴۰۱ بود که در غالب جنگ ترکیبی با هدف براندازی توسط دشمنان و ایادی داخلی آنان طراحی شده بود و با هدایت های رهبری معظّم انقلاب(مدّظلّه العالی) و مقاومت مردم در برابر تهاجم اهریمنان نقشه آنان خنثی گردید.
نقاط اشتراک و افتراق فتنه ها و غائله ها
همانطور که اشاره شد عملکرد جبهه کفر، شرک و طاغوت در فتنه انگیزی مقابل جبهه حق در اهداف، ابزار، شیوه ها و دیگر موضوعات در موارد بسیاری دارای نقاط مشترک هستند و در عین حال با توجه به متغیرها در هر دوره، عصر و زمان تفاوت هائی هم در بین آن ها وجود دارد که به برخی نقاط اشتراک و افتراق اشاره می شود:
بخش اوّل: نقاط اشتراک
الف- اشتراک در اهداف و مقاصد
جبهه کفر و استکبار در راهبرد فتنه انگیزی و غائله آفرینی، اهداف و مقاصد مشترکی را مد نظر دارند:
۱- مشروعیت زدائی
مشروعیت زدائی از رهبری الهی و حکومت دینی شیوه همه طاغوتیان بوده است.
انکار اساس نبوت انبیاء و منصوب بودن از سوی پروردگار و انکار امامان معصوم(علیهم السّلام) در راستای هدف مشروعیت زدائی است.
نسبت دروغ به انبیاء از دیگر شیوه های متداول جبهه باطل در برابر جبهه حق می باشد.
قرآن خطاب به پیامبر(صلی الله علیه و آله) می فرماید: وَإِن یُکَذِّبُوکَ فَقَدْ کُذِّبَتْ رُسُلٌ مِّن قَبْلِکَ (فاطر ۴)
پیامبر اگر تو را تکذیب می کنند همانا پیامبران قبل تو را هم تکذیب می کردند.
انکار امامت علی(علیه السّلام) و دیگر امامان پس از پیامبر، انکار ولایت فقیه و نفی مشروعیت الهی ولایت فقیه نیز با هدف مشروعیت زدایی انجام می شده است.
۲- اعتبار زدائی
اعتبار زدائی یکی دیگر ازشیوه های فتنه انگیزان در تقابل با انبیاء الهی و رهبران دینی بوده است. رفتار فتنه انگیزانه عنصری همچون سامری با عزیمت حضرت موسی(علیه السّلام) به میقات و تخریب جناب هارون به عنوان جانشین حضرت موسی به معنای اعتبار زدائی از جانشین رهبری و ایجاد فتنه در بین بنی اسرائیل است که به رغم هشدارهای حضرت هارون متأسفانه مردم در دام سامری قرارگرفته و مجدداً گرفتار بت پرستی شدند.
زیر سؤال بردن انتخاب حضرت علی(علیه السّلام) در حادثه مهم غدیرخم و تصرف در واژه مولی و تعبیرکردن ناصحیح آن به دوست، اعتبار زدائی از تصمیم پیامبر و امامت و جانشینان بعد از او به شمار می آید. در عصر حاضر هم دستگاه تبلیغات امپراطوری هر چه در توان داشتند برای اعتبار زدائی از ولایت فقیه و تصمیم خبرگان بعد از امام کوشیدند اما شخصیت چند بُعدی رهبری معظّم و مدیریت داهیانه و هوشمندانه معظّم له و درک درست مردم، نقشه دشمنان را خنثی نمود.
۳- کارآمد زدائی
حجم گسترده تبلیغات و اقدامات در قالب تحریم ها توسط استکبار به رهبری آمریکا وایادی داخلی آن در برابر موفقیت های نظام در عرصه های گوناگون و بزرگنمائی مشکلات و نارسائی های طبیعی همه در راستای کارآمد زدائی از جمهوری اسلامی و حاکمیت دینی است، اکنون که ایران در بُعد هسته ای، پزشکی، دفاعی، انرژی و دیگر ابعاد جزء معدود کشورهای دنیا می باشد امواج تبلیغاتی فراگیرتخریبی در جهت کاهش کارآمدی به سمت ایران نشانه رفته است.
۴-امنیت زدائی
از جمله اهداف دشمنان نظام و انقلاب در طراحی غائله ها و فتنه ها، امنیت زدائی و بی ثبات سازی در جمهوری اسلامی ایران است. دشمن می داند که بستر بسیاری از اقدامات برای تداوم حرکت پیشرفت نظام، مسأله امنیت است و لذا همه توانش را به کار می گیرد تا امنیت را مخدوش نموده و کشور را بی ثبات نماید. از اهداف مهم غائله ۱۸ تیر ۷۸، فتنه ۸۸ و اغتشاشات سال ۱۴۰۱ بی ثبات سازی کشور توسط دشمن بوده است.
۵- اعتماد زدائی
طاغوتیان و قدرت های استکباری که نقش مردم را در پایداری و حمایت از رهبران دینی و الهی می دانند، همه طراحی ها و فتنه انگیزی ها را برای کاهش بی اعتمادی مردم نسبت به حاکمیت اسلامی و دولت دینی و جدا کردن مردم از حاکمیت به کار گرفته اند. وقتی اعتماد مردم به حاکمیت کاهش پیدا کند میزان پشتیبانی و حمایت آنان هم کاهش می یابد. تلاش فرعون در پیش بینی تقابل ساحران با موسی(علیه السّلام) و تلاش گسترده او در تخریب حضرت موسی و هارون و جنجال آفرینی قدرت طلبان علیه علی(علیه السّلام) پس از حادثه غدیر و رحلت پیامبر، برای جدا کردن مردم از رهبران الهی بوده است، در جمهوری اسلامی هم که بیشترین اتکاء را به مردم داشته و مردم بیشترین نقش را در خنثی سازی توطئه های دشمنان داشتند، بیشترین تلاش آنان، در جهت کاهش اعتماد مردم و جدا شدن آنان از حاکمیت بوده است. هدف گیری انتخابات توسط دشمن هم برای کاهش مشارکت در عرصه انتخابات هم در همین راستا می باشد.
ب- اشتراک در بهره گیری از اهرم های قدرت
تکیه گاه جبهه کفر و استکبار در فتنه انگیزی و فتنه گری بر اهرم های قدرت می باشد که با تکیه بر این اهرم ها سعی دارند رهبری الهی را از صحنه خارج و دین را به حاشیه برانند:
۱-وجاهت
یکی از اهرم ها و نقاط اتکای سردمداران کفر و شرک قرار گرفتن در پوششی از وجاهت و اتخاذ چهره ای کاریزمائی است. فرعون در جایگاه ادعای خدائی ( انا ربک الاعلی) به تقابل با موسی بر می خیزد و سامری با ادعای حلول خدا در جسم گوساله به مقابله با موسی و هارون قیام می کند و کاهنان معبد مصر به اتهام کفر به آمون، حضرت یوسف را تخریب می کنند و یا با راه اندازی جریان جمل با لقب دادن امّ المؤمنین به عایشه در زیر علم او با خلیفه و جانشین پیامبر مقابله می کنند و معاویه با لقب خال المؤمنین و تحت عنوان خلیفه پیامبر، غاصبانه بر اریکه قدرت تکیه می زند و در عصر ما انگلستان با پناه دادن به شیعه انگلیسی در برابر تشیع علوی می ایستد و با تمسّک به یک ملّای قدرت طلب بنام محمد بن عبدالوهاب در مقابل مذهب شیعه به مبارزه بر می خیزد.
۲-ثروت
اهرم دیگری که طاغوتیان از آن بهره می برند اتکاء به ثروت است. جذب ثروتی که با چپاول اموال مردم به دست آمده برای اغواگری علیه مردم بهره می برند. قارون با تکیه بر انبوه ثروت خود در برابر حضرت موسی(علیه السّلام) مقابله می کند. سامری با جمع آوری طلاهای دست مردم، آنان را از اوج خدا پرستی به حضیض گوساله پرستی می کشاند، معاویه با دست برد بر بیت المال مسلمین حاکمیت دینی با محوریت
علی(علیه السّلام) را به چالش می کشد. و امروزه برخی کشورهای منطقه با ثروت حاصله از فروش نفت، در سلطه آمریکا بر منطقه به ظلم و جنایت آن کمک می کنند.
آمریکا با اتکاء به ثروتی که از سلطه بر منابع کشورهای اسلامی بدست آورده به طراحی فتنه ها و غائله ها علیه نظام اسلامی اقدام می کند. پشتیبانی از فتنه ۸۸ و طراحی اغتشاشات ۱۴۰۱ با حمایت مالی آمریکا بوده است.
۳ - مکنت
یکی دیگر از ابزاری که جبهه کفر و استکبار مورد استفاده قرار می دهد اتکاء به ظرفیت های در اختیار است که اغلب با اتکاء به هیمنه، ایجاد رعب و هراس و بهره گیری از زور و سلاح در برابر جبهه حق به مبارزه برخاسته و تلاش می کند امام نور را از صحنه خارج نماید.
فرعون در برابر حضرت موسی(علیه السّلام) قدرت خود را به رخ می کشد و می گوید: (وَنَادَیٰ فِرْعَوْنُ فِی قَوْمِهِ قَالَ یَا قَوْمِ أَلَیْسَ لِی مُلْکُ مِصْرَ وَهَذِهِ ﭐلْأَنْهَارُ تَجْرِی مِن تَحْتِی أَفَلَا تُبْصِرُونَ) (زخرف ۵۱) و فرعون در میان قومش ندا داد: ای قوم من آیا حکومت پادشاهی مصر ویژه من نیست و این نهرها از زیر (کاخ های ) من به فرمان من روان نیست آیا نمی بینید؟ مشابه ادعای فرعون را سردمداران آمریکا داشتند که در حالت مستی قدرت عربده می کشند و خود را کدخدای عالم معرفی می کنند.
بوش پدر رئیس جمهور وقت آمریکا در سال ۱۹۹۳ در کنگره می گوید: (جهانی که روزگاری به دو اردوگاه مسلّح تقسیم شده بود، امروز یک قدرت فائق مطلق می شناسد که همان ایالات متحده آمریکاست. باید بدانید ما ایالات متحده آمریکا هستیم، رهبر غربی که رهبری جهان شده است.)
نکته عبرت آموز، شباهت بدمستی حاکمان تاریخ معاصر یعنی سردمداران آمریکا با بدمستی فرعون در چند هزار سال قبل می باشد. البته روشن است که سرنوشت مستکبران عصر حاضر هم به سرنوشت مستکبران چند هزار سال قبل گرفتار خواهد شد.
۴- اطلاعات و امپراطوری رسانه ای
از دیگر اهرم های مورد استفاده فتنه انگیزان، بهره گیری از اطلاعات و سلطه اطلاعاتی است که اطلاعات در دو جهت استفاده می شود یکی اطلاعات امنیتی و نفوذ در جوامع اسلامی و در دستگاه های دولتی و دستیازی به اطلاعات و طراحی فتنه از درون جامعه و دوّم اطلاعات آشکار و حاکمیت امپراطوری رسانه ای است که می توانند حق را باطل و باطل را حق جلوه دهند، مظلوم را ظالم و ظالم را مظلوم جا بزنند، دموکراسی را دیکتاتوری و دیکتاتوری را دموکراسی معرفی کنند. سلطه اطلاعاتی و تصرف در ادراک سیاسی سیاستمداران و ادراک فرهنگی مردم زمینه ساز ورود در فتنه و تأثیرپذیری در آن ها و بسترسازی دستیابی دشمن به اهداف خود می باشد. آنچه در شوروی سابق اتفاق افتاد، کارکرد این نوع سلطه اطلاعاتی و فرهنگی است.
برژینسکی مشاور امنیت ملّی وقت آمریکا می گوید ما امپراطوری شوروی را با اتکاء به سلاح و قدرت سخت به سقوط نکشاندیم بلکه با بهره گیری از اشراف اطلاعاتی و فرهنگی زمینه استحاله و سقوط را فراهم نمودیم.
ج- اشتراک در شیوه ها
از دیگر امور مشترک در عملکرد جبهه کفر، شرک و استکبار در قبال جبهه حق، جریان سازی، فتنه انگیزی و اشتراک در شیوه هاست، که به مواردی از آن ها اشاره می شود:
۱- بزرگنمایی
بزرگنمایی ها، چهره سازی ها و تمرکز روی برخی عوامل با هدف فتنه انگیزی از شیوه های مشترک دشمنان می باشد. بازیگران قدرت یکی از همسران پیامبر را ارتقاء جایگاه می دهند و او را مرجع تشخیص حق و باطل نموده و علی(علیه السّلام) را متهم به قتل عثمان می نمایند و بدینوسیله زمینه فتنه جمل و به راه انداختن جنگ می گردند.
- ابوموسی اشعری جایگاه پیدا می کند و در داستان حکمیت در کنار عمروعاص مرجع حکمیت بین حق و باطل می گردد.
- آمریکا در ماجرای مداخله در نظام شوروی زمانی روی گورباچف متمرکز شده و چهره سازی می کند و هنگامی که تاریخ مصرف او تمام شد به سراغ یلتسین می رود.
در ایران هم این شیوه ها به کرّات تکرار شد و دشمن تلاش کرد پروژه گورباچف را در قالب خاتمی و یلتسین را در قالب یکی از عناصر تندروی اصلاح طلب بازسازی نماید که افشاگری رهبری معظّم انقلاب این پروژه را خنثی نمود.
۲- تقدس گرائی و قدسی سازی
قدسی سازی و تمسّک به مقدسات و اتکاء به ارزش های مورد احترام مردم و یا مقدس سازی، از جمله شیوه های مشترک فتنه انگیزان بوده است. اصطلاحاتی همچون ژوپیتر بزرگ در عهد دقیانوس و خدایگان، کاهن اعظم، خوابگذار اعظم در مصر باستان و امّ المؤمنین و خال المؤمنین در دوران پس از رحلت پیامبر در جهت قدسی سازی و اغواگری مطرح بوده است. واقعه اسف انگیز قدسی سازی شتری است که همسر پیامبر برآن سوار و چون مرکب همسر پیامبر است آنقدر به آن رنگ تقدس زدند که طبری تاریخ نگار معتبر می نویسد: کسانی که در اطراف شتر عایشه بودند پشگل شتر عایشه را بر می داشتند و می شکافتند و می بوئیدند و می گفتند آفرین بر مادر مؤمنان عایشه ( فَاِنَّ بَعرَ جمل امِّنا ریحُهُ ریحُ مشک«دو تاریخ همگون ص ۱۰۸»).
همانا پشگل شترش بوی مشک و عطر می دهد. در فتنه سال ۸۸ تمسّک به رنگ سبز که از رهنمودهای جورج سوروس برای انقلاب مخملی بود، مصداق آشکار تقدس گرایی در جهت عوام فریبی مردم به شمار می آید.
در تداوم اشتراک در شیوه ها، موضوع قهرمان سازی، و اسطوره سازی از چهره های دگراندیش در دستور کار فتنه انگیزان بوده است.تکریم از بلعم باعورهای بریده از حاکمیت دینی،حسن بصری ها، عبدالله عمرها در دستورکار جریان ساز بوده و هست.
د-رویکرد منافقانه
از دیگر امور مشترک در جبهه کفر و استکبار و فتنه انگیزان رویکرد منافقانه با تکیه بر اصطلاحات و شعارهای زیبا، عوام فریبانه و دلربا درجهت جذب مخاطب و بسترسازی برای دسیسه های مورد نظر می باشدکه به بعضی از عناوین اشاره می شود:
۱-آزادی خواهی
فراوان ترین اصطلاحی که جبهه استکبار در بکارگیری و سوء استفاده از آن اقدام نموده، اصطلاح آزادی خواهی است که به خصوص در دوران معاصر و پس از رنسانس موضوع آزادی خواهی مهمترین مستمسک برای استعمارگران و طاغوت های زمان برای سلطه بر سرمایه های مسلمین بوده است. جنایات آمریکا در طول بیش از دویست سال از پیدایش آن تحت شعار آزادی خواهی و حقوق بشر، روی بشریت را سیاه کرده است.
۲- مردم گرائی
شعار دفاع از مردم و مردم گرائی از دیگر پوشش ها و نقاب هائی است که دستگاه های طاغوتی در برابر انبیاء و رهبران الهی از آن سوء استفاده کرده اند.
قرآن از قول فرعون چنین نقل می کند: (وَقَالَ فِرْعَوْنُ ذَرُونِی أَقْتُلُ مُوسَیٰ وَلْیَدْعُ رَبَّهُ إِنِّی أَخَافُ أَن یُبَدِّلَ دِینَکُمْ أَوْ أَن یُظْهِرَ فِی ﭐلْأَرْضِ ﭐلْفَسَادَ)(غافر ۲۶)
فرعون خطاب به مردم گفت بگذارید موسی را بکشم و او پروردگارش را بخواند، چون من می ترسم دین شما را تغییر دهد و یا در این سرزمین فساد و تباهی به بار آورد.
مبنای پایه گذاری سقیفه توسط قدرت طلبان، دفاع از مردم و تعیین تکلیف برای مردم به شمار می آید در حالی که در غدیرخم تکلیف مردم از سوی خدای متعال تعیین شده بود.
۳-اصلاح طلبی
از دیگر اصطلاحاتی که همواره توسط ایادی و عناصر فتنه انگیز مورد بهره گیری و سوء استفاده قرار گرفته، اصطلاحِ اصلاح طلبی، خیانت و فتنه انگیزی تحت پوشش اصلاحات بوده است.
مارتین لوتر از چهره های شاخص مسیحی در جهت نجات آئین تحریف شده مسیح و تحت عنوان اصلاح گری ابداع کننده جنبش پروتستانتیسم برآمد و طراح سکولاریسم و جدایی دین از حکومت گردید که در واقع تیشه به ریشه دین نتیجه آن شد زیرا هم زمینه پیدایش مذهب پروتستان گردید (که مد نظر لوتر نبود) و هم رنسانس، با تأکید بر
اصالت دنیا در برابر آخرت و اتکاء به سکولاریسم، با اساس دین و وحی و خدا به مخالفت برخاست و بطور کلی ماورای طبیعت را مورد انکار قرار داد که در حقیقت نقض غرض لوتر و همفکران او بود.
جریان اصلاح طلبی در ایران پس از انقلاب هم بیمارگونه توسط بانیان آن متولد شد که با فراز و نشیب و گرایشات گوناگون در کش و قوس قرارگرفت و جریان سازان بارها وارد عرصه غائله و فتنه آفرینی گردیده تا بتوانند به قدرت دست پیدا نموده و اهداف انحرافی خود را تحقق بخشند که البته در مواردی هم به قدرت دست یافتند که با هدایت رهبری و همراهی مردم در کنار رهبری، طرفی نبستند.
۴-اتکاء به رهبری پیشین
از جمله طرفندهای جریان قدرت طلب و فتنه انگیز در تاریخ انبیاء و ائمه و عصر حاضر، شعار اتکاء به اقتدا به رهبری پیشین برای مقابله با رهبری مشروع بعدی بوده است. در عصر حضرت موسی(علیه السّلام)به رغم هشدارهای حضرت هارون به امت حضرت موسی
مردم در دام سامری قرارگرفته و به کرنش و عبادت در برابر گوساله سامری پرداختند و از پیام هارون سرپیچی نمودند، قرآن می فرماید: (قَالُواْ لَن نَّبْرَحَ عَلَیْهِ عَاکِفِینَ حَتَّیٰ یَرْجِعَ إِلَیْنَا مُوسَی) (طه ۹۱)
گفتند: ما همواره بر پرستیدن گوساله باقی می مانیم تا موسی به سوی ما باز گردد.
روشن است که در حجیت و اعتبار بین فرامین هارون با حضرت موسی تفاوتی نبوده و بر مردم اطاعت از هر دو پیشوا واجب بوده است. اشتباه بنی اسرائیل شخصیت گرایی یعنی اتکاء به حضرت موسی که در نتیجه به حاشیه راندن جانشین رهبری منجرگردید.
پس از پیامبر هم قدرت طلبان با تمسّک به شخص پیامبر و شخصیت گرائی در برابر جانشین پیامبر ایستادند و زمینه انحراف از خط نبوت و ولایت را فراهم نمودند. در عصر کنونی هم عده ای از خواص با تمسّک به شخصیت امام(ره) و تحت عنوان پیروان خط امام درصدد تضعیف و انزوای رهبری بعد از امام برآمدند که توفیقی نیافتند.
هـ: اشتراک در ویژگی ها
گونه شناسی فتنه ها و غائله ها، در گذشته های دور و تاریخ معاصر نشان می دهد، فتنه ها و غائله ها، ویژگی هائی دارند که درهمه و یا در بسیاری اعصار در ویژگی ها اشتراک دارند. واکاوی این ویژگی های مشترک شناخت جامعه را برای مقابله با فتنه ها و غائله ها ارتقاء می بخشد. که شامل:
یکم: چند لایه بودن آن
معمولاً فتنه ها و اقدامات فتنه گونه، چند لایه و دارای لایه های متعدد می باشند: لایه اندیشه ورزان و طراحان فتنه، لایه روی صحنه و... مدیریت آشکار فتنه و عوامل اجرا و مجموعه پشتیبانی کنندگان فتنه هستند. البته بسیاری از مردم لایه های پنهان را
نمی شناسند.
نکته حائز اهمیت این است که معمولاً طراحان فتنه همان لایه ی پنهان هستند که در سایه قرار گرفته و در اطاق در بسته به طراحی فتنه و ایجاد غائله می پردازند.
برای واکاوی فتنه ها و غائله های پس از رحلت پیامبر(صلی الله علیه و آله) از سقیفه تا حادثه عاشورا و تحلیل نیم قرن حوادث در دوران پسا پیامبر، بهترین سند، زیارت عاشورا است که عوامل پشت صحنه و لایه های پنهان را از لایه های بعدی و مجریان و عوامل روی صحنه و عوامل تدارکاتچی و پشتیبانی کنندگان را از هم تفکیک می کند در این سند، از دو گروه اسم نمی برد و تحت عنوان کسانی که بانیان اساس ظلم و جور بوده اند و کسانی که زمینه حذف امامان معصوم را از صحنه سیاسی بوجود آوردند و به دنبال ریشه کن کردن اهل بیت بودند یاد نمی کند اما گروه های بعدی یعنی مجریان و عوامل حذف فیزیکی امامان و پیروان آنها وکسانی که امکانات فراهم نموده و پشتیبانی کردند را معرفی می کند.
چرائی مخفی ماندن لایه های زیرین؟
این که چرا در قرآن یا بیانات ائمه معصومین(علیهم السّلام) و یا سند زیارت عاشورا عوامل اصلی حوادث را به صورت آشکار معرفی نمی کنند؟ می تواند دو علت داشته باشد. علت اول این که معمولاً کسانی که پشت صحنه فتنه ها هستند از خود سندی باقی نمی گذارند که به وضوح قابل استناد باشد. علت دوّم این که برای عوامل اصلی قدسی سازی نموده و حریم درست می کنند که در برابر افکار عمومی نتوانند آن عوامل را معرفی نمایند.
شاید مطلق گرائی در مورد صحابه در راستای همین حریم سازی و قدسی سازی باشد که شاهد بر آن سخن یکی از نویسندگان اهل سنت است که می نویسد : ( اِنَّ الصَّحابه رضِیَ الله عنهم هم صفوةَ الناسِ و ساداتُ الاُمَّةِ و اَفضلُ ممَّن بَعدهم و کلُّهم عدولٌ قدوةٌ لا نَخالةَ فیهم) همانا که تمامی اصحاب، برگزیده و نخبه، سروران امت و برتر از تمامی افراد مسلمان بعدی هستند. عادل و سر مشق اند و نخاله و ناخالص در آنان راه ندارد.) (نوری در شرح صحیح مسلم و بخاری ج ۸ ص ۲۲ به نقل تاریخ تحلیلی اسلام ( علی اکبر حسنی) ص ۳۳۶)
در تاریخ معاصر هم این چند لایه گی به اشکال دیگر تکرار شد مثلاً در ایتالیا و آلمان موسولینی و هیتلر جنایت کردند اما نظریه پرداز و پشت صحنه اندیشه آنان ماکیاول و نیچه هستند اما به این علت که ماکیاول و نیچه تحت عنوان فیلسوف، حریم دارند کسی سراغ آنان نمی رود و یا در روسیه لنین و استالین جنایت کردند اما پشت اقدامات آنان اندیشه های مارکس و انگلس قرار دارد.
در تاریخ انقلاب اسلامی هم پس از رحلت حضرت امام (ره) جامعه شاهد فتنه ها و غائله هائی بود که صحنه آشکار آن در سال ۸۸ اتفاق افتاد اما کسانی که طراح و پشت صحنه این حوادث بودند پنهان ماندند و عوامل روی صحنه و عوامل کف خیابان شناسائی و با آن ها برخورد شد این که چرا عوامل پشت صحنه معرفی نشدند. همان دو علت مذکور اینجا هم صادق است. زیرا افراد پشت صحنه، اولاً سندی دال بر ارتباط مستقیم با فتنه از خود باقی نگذاشتند ثانیاً زیر نام حضرت امام (ره) پناه گرفته و به عنوان کسانی که یار امام بوده و از حضرت امام حکم داشته اند برای آن ها حریم درست کردند.
البته در همه حوادث، شواهد و قرائنی دال بر نقش عناصر پشت صحنه وجود دارد که باید توسط خواص مجاهدانه برای مردم بیان شود همانطور که حضرت صدیقه اطهر(علیها السّلام) در مدت کوتاه حیات خود پس از پیامبر با بیان حوادث، برخی عوامل آن را معرفی فرمودند.
دوّم: قابل تکرار بودن
دومین ویژگی، فتنه ها و غائله ها قابلیت تکرار است، یعنی هر حادثه، فتنه و غائله علل و عواملی داشته و منشاء پدیداری آن شده است که هرگاه علل و عوامل آن فراهم شد، تکرار شده و جامعه را گرفتار می کند. فتنه سامری علل و عواملی داشت و آن قدرت طلبی، ماجراجویی و مخالفت با رهبری دینی و تلاش برای نفوذ در اندیشه و ادراک مردم بود که با ترفندی توانست به مردم القاء کند که همانطور که خدا در کوه طور بر موسی تجلّی یافت همان خدا در گوساله حلول کرده و زمینه انحراف و گوساله پرستی را فراهم کرد.
جریان سامری قابلیت تکرار دارد، بر همین اساس در روایت آمده: روزی مولای متقیان(علیه السّلام) در مسجد بصره خطبه می خواند، جمعی از نویسندگان سخنان آن حضرت رامی نوشتند که از جمله آن ها، حسن بصری بود. حضرت از او سؤال کرد که ای حسن بصری چکار می کنی پاسخ داد سخنان شما را می نویسم تا در فرصت های مناسب روایت کنم. امام در معرفی حسن بصری فرمود: (هو سامری هذه الامَّة قبض قبضةً من اثر الرّسول) او سامری این امت است که مشتی از آثار پیامبر را بر گرفت. حضرت ادامه داد که سامری می گفت (لا مساس) نزدیک من نشوید و این سامری می گوید (لاقتال) به جنگ نروید.
در حدیثی از پیامبر می فرماید: فرعون امت من معاویه و جاثلیق امت من ابوموسی و ... می باشد.
سامری زمان حضرت موسی با تکیه بر خصوصیاتی زمینه انحراف مردم را فراهم نمود که آن خصوصیات قابل تکرار است جنس گوساله موضوعیت ندارد آنچه باعث انحراف شد نوع انگیزه، رفتار و شیوه های کارکردی بود که قابل تکرار می باشد.
فتنه جمل از خصوصیاتی برخوردار بود همچون، بهانه کشتن خلیفه، شخصیت سازی، بهره گیری از وجاهت همسر پیامبر، قدسی سازی مرکب همسر پیامبر و امثال این ها که این ویژگی ها در شکل گیری هر فتنه ای قابل تکرار است.
فتنه معاویه در جنگ صفین و جریان خوارج، از شاخص هایی برخوردار بود که قابل تکرار است. حادثه صلح امام حسن(علیه السّلام) و قیام امام حسین(علیه السّلام) معلول عوامل و شاخص هایی بود که از جمله آن خیانت برخی خواص و عدم همراهی مردم بود که این ویژگی در هر دوره ای اگر وجود داشت می تواند منشاء فتنه گردد و تکرار شود.
از سوی دیگر پیروزی ها و موفقیت های انقلاب ها و امت ها هم معلول عواملی بود که هر کجا آن عوامل وجود داشته باشد منجر به پیروزی می شود.
سوّم- ایفای نقش چندگانه خواص
از دیگر ویژگی های مشترک جریان فتنه، ایفای نقش چندگانه خواص در برابر فتنه می باشد. خواص با انگیزه ها و دلایل گوناگونی در برابر جریان فتنه ها، رفتار متفاوت دارند. در فتنه جمل خواص به چندگروه تقسیم شدند: برخی خواص آگاهانه در کنار
علی(علیه السّلام) ایستادند و از امام تبعیت نموده و با همه وجود حمایت کردند و برخی در جبهه مقابل قرارگرفته و از جریان باطل حمایت کردند و برخی هم سکوت کردند که خواص ساکت هم به دوگروه تقسیم شدند برخی سکوت کردند و هیچ موضعی نگرفته و برخی مانند ابوموسی نوعی رفتارکردند که در واقع حمایت از جریان فتنه گر بود. شعار ابوموسی این بود که " العقود سبیل الاخرةِ و الخروج سبیلِ الدّنیا "
در جریان فتنه سال ۱۳۸۸ هم خواص دارای نقش چندگانه شدند برخی عمارگونه وارد عرصه شده و مجاهدانه به افشای جریان فتنه پرداختند و عده ای هم در کنار فتنه گران همواره حمایت کردند و برخی هم سکوت نموده و موضع روشنی نداشتند.
شاید علّت سکوت، تردید و ابهام در مورد جریان فتنه و عوامل پشت صحنه و روی صحنه ی آن بوده و به تصور این که تقابل، بین دوکاندیدا می باشد سکوت را بر موضع گیری ترجیح دادند. برخی هم سکوت خود را مستند به بیان امیرمؤمنان(علیه السّلام) می کردند که فرمود: "کن فی الفتنه کابن اللّبون لا ظهر فَیُرکب و لا ضَرع فیُحلب" (جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه جلد ۸ مهدوی دامغانی ) در فتنه همانند بچه شتر باش که نه پشتی دارد که سوارش شوند و نه پستانی دارد که بدوشنش. در حالی ابن ابی الحدید می نویسد منظور حضرت علی(علیه السّلام) در این بیان فتنه هایی است که دو طرف آن باطل باشند همانند فتنه عبدالملک و ابن زبیر و فتنه مروان و ضحّاک و فتنه حجاج و ابن اشعث اما اگر یک طرف حق بود نباید بی طرف بود و باید در دفاع از امام و پیشوای حق در برابر جبهه باطل به مقابله پرداخت و جهاد نمود.
چهارم-پیچیدگی
از دیگر خصوصیات مشترک فتنه ها پیچیدگی، غبارآلودگی و در هم ریختگی حق و باطل است که بسیاری از مردم و حتی خواص توان شناسایی ابتدایی ماهیت فتنه را ندارند و اگر به معیارها و محورهای اصلی یعنی امام و پیشوای حق تکیه نکنند ناخودآگاه در دام فتنه گران افتاده و درگرداب جریان سازان قرار می گیرند. همانطور که امت موسی(علیه السّلام)در دام سامری افتادند و هنگامی که موسی از میقات برگشت و آن مردم را مورد عتاب و خطاب قرار دادگفتند: (ما اَخلَفنا موعِدَک بِمَلکنا)که مفهوم آن این است که ما بدون اختیار در دام افتادیم و شبیخون خوردیم.
لذا حضرت علی(علیه السّلام)در بیانی می فرماید: (اِنَّ الفِتَن اذا اَقبَلَت شَبَّهَت و اذا اَدبَرَت نَبَّهَت)(نهج البلاغه خطبه ۹۳) فتنه، زمانی که آشکار شود، حق و باطل باهم مشتبه می شود و زمانی که از بین برود باطل بودنش معلوم می شود.
شباهت ها و نقاط مشترک ظاهری دو جبهه حضرت علی (علیه السّلام)و جبهه جمل یعنی طلحه و زبیر، حارث بن حوط را در انحراف و بطلان جریان جمل دچار تردید نمود و به امام علی (علیه السّلام)مراجعه کرد و گفت من بین دو جبهه متحیر شدم و باور نمی کرد.
طلحه و زبیر و همسر پیامبر به انحراف کشیده شده باشند حضرت فرمود:(یا حارث انک نظرتَ تحتک و لم تنظُر فوقک فَحِرت) (نهج البلاغه کلمات قصار۲۶۲) تو زیر پایت را می بینی اما راه های دور و پیرامونت را نمی بینی لذا سرگردان شدی.
نکته تعجب انگیز اینکه حارث بن حوط به حضرت عرض کرد، نمی شود من همانند سعد بن مالک و عبدالله عمر بی طرف باشم حضرت پاسخ داد: سعد بن مالک و عبدالله عمر نه حق را یاری کردند و نه در برابر باطل ایستادند.
بخش دوّم: نقاط افتراق
جریان شناسی فتنه ها و مقایسه شرایط و مقتضیات، مبیّن این واقعیت است که بین فتنه ها تفاوت هایی هم وجود داشته و دارد که به برخی موارد اشاره می شود:
الف-منشاء پدیداری فتنه
از جمله نقاط افتراق در فتنه ها نقطه شروع و منشاء پیدایش فتنه است که در مواردی فتنه منشاء داخلی داشته و هیچ ارتباطی با جای دیگری ندارد همانند فتنه سامری یا فتنه جمل وگاهی دشمن خارج از جغرافیای یک کشور هم در فتنه نقش دارد که این هم دو گونه است.گاهی فتنه منشاءداخلی دارد و دشمن خارجی بر موج فتنه سوار می شود و از جریان فتنه پشتیبانی می کند همانند فتنه ۸۸ که منشاء درونی داشت اما دشمن خارجی به شدت حمایت کرد و گاهی منشاء خارجی دارد و جریان داخلی از موج ایجاد شده استفاده می کند مثل اغتشاشات سال ۱۴۰۱ که دشمن با هدف براندازی پیش بینی کرده بود و جریان های داخلی موج سواری کردند.
ب-گستره ی قلمرو طراحان یا حامیان
از دیگر محورهای تفاوت بین فتنه ها، میزان گستره ی قلمرو طراحان و یا حامیان فتنه ها و عمق تأثیرگذاری آنهاست.گستره فتنه ی سامری با گستره فتنه ی جریان جمل و صفین و نهروان با گستره ی فتنه و حامیان آن در عصر حاضر بسیار متفاوت می باشد. فتنه های محصول عملکرد اصحاب جمل، صفین و نهروان مسیر تاریخ و حرکت بعثت و امامت را تغییر داد و نتیجه آن حاکمیت دستگاه جبار و فاسد بنی امیّه و بنی عباس بر جغرافیای جهان اسلام و بر امت اسلامی گردید.
فتنه های شکل گرفته در تاریخ انقلاب اسلامی و گستره دشمنان آن یعنی آمریکا، اروپا و ارتجاع منطقه می رفت که بزرگترین انقلاب توحیدی و الهی و حکومت دینی را از مسیرش خارج و به سقوط بکشاند و اسلام را قرن ها به حاشیه براند که مدیریت با صلابت حضرت امام(ره) و زعامت هوشمندانه حضرت امام خامنه ای(مدّظلّه العالی) و حمایت مردم ایران بزرگترین توطئه ها وفتنه ها را خنثی نموده و از حوادث تلخ پیشین جلوگیری نمود.
ج- ظرفیت ها و امکانات طراحان و حامیان
از دیگر محورهای تفاوت بین فتنه ها، متغیرها در ظرفیت ها، تجهیزات و امکانات، گسترش، تعمیق و تأثیرگذاری فتنه هاست. در دنیای امروز مجموعه امپراطوری رسانه ای جبهه کفر و استکبار اعم از ماهواره ها، اینترنت، فضای مجازی با دستیازی به انواع و اقسام حیله ها وفریب ها در جهت تأثیرگذاری بر فکر، اندیشه و دل ملت های مسلمان هستند. چگونه می توان بین گوساله سامری با میلیون ها گوساله ی رنگارنگ با هدایت میلیون ها سامری مقایسه نمود چگونه می توان بین شتر عایشه با میلیون ها شتر دست ساز شبکه اغواگر بین المللی با انواع و اقسام تزئینات مقایسه نمود.
خوارج نهروان کجا و محمد بن عبدالوهاب و شبکه وهابیت کجا، خوارج نهروان کجا شبکه تشیّع انگلیسی با پشتیبانی شبکه های ماهواره ای و تلویزیونی کجا؟
جایگاه و نقش مردم در تقابل با فتنه ها و غائله ها
در جهان بینی توحیدی و در نگرش دینی مردم جایگاه و نقش مهم، راهبردی و تأثیرگذار در حاکمیت دینی و استمرار آن دارند، به شکلی که مردم یکی از اضلاع سه گانه نظام اسلامی و حاکمیت دینی می باشند. یک ضلع نظام اسلامی رهبری الهی، ضلع دوّم شریعت و آئین اسلامی و مردم قاعده نظام هستند و ضلع سوم یعنی قاعده نظام و حاکمیت، در حدوث و بقاء نظام اسلامی نقش اساسی و زیربنائی دارد.
در تبیین جایگاه مردم در نظام اسلامی باید بین حق حاکمیت و قدرت حاکمیت تفکیک نمود. حق حاکمیت بر هستی و انسان از خداوند متعال است و قدرت حاکمیت از سوی مردم می باشد یعنی انتخاب حاکم معصوم یا عادل بر عهده خداوند و در سلسله مراتب ولایت الهی است اما فعلیت قدرت حاکم معصوم یا عادل بر عهده مردم می باشد. یعنی تعیین حاکم دینی از سوی خداوند یا پیامبر و یا امامان معصوم، مقام ثبوت بوده و تبدیل این ثبوت به اثبات به عهده مردم می باشد. به بیان دیگر رهبری الهی در سلسله مراتب الهی و آئین دینی (اسلامی) شرط لازم برای حاکمیت دینی و حضور مردم درحاکمیت بخشی به رهبری الهی و ایجاد زمینه حاکمیت دینی در جامعه هم شرط لازم و هم شرط کافی است.
بنابراین همانطور که در فلسفه به عنوان یک قاعده آمده که (علت محدثه علت مبقیه هم هست) مردم اگر در حدوث انقلاب و ایجاد قدرت برای رهبری الهی نقش دارند در بقاء هم نقش دارند و علت نوسانات در انقلاب های توحیدی فراز و نشیب در رفتار مردم در قبال رهبری الهی بوده است.
ارزیابی عملکرد مردم
ارزیابی عملکرد مثبت و منفی مردم درمسیر حرکت انبیاء و رهبری الهی در تقابل با طاغوتیان، فتنه ها و فتنه گران، در یک بیان مختصر نمی گنجد و نیاز به فرصت دیگری دارد اما به طور اجمال می توان به مصادیقی از عملکردها اشاره نمود:
امت موسی(علیه السّلام) در اصل پدیداری انقلاب الهی بر محور موسی قرارگرفته و موفق بوده اند اما در تداوم حرکت انقلاب، عقب گردکردند یعنی هنگامی که موسی به آنان فرمان داد برای جنگ با عمالقه آماده شوند پاسخ دادند (اذهب انت و ربّک فقاتِلا انّا ههنا قاعدون) همینطور در اکتفا به یک نوع غذا (من و سلوی) طاقت از دست داده و به نقل قرآن از حضرت موسی درخواست سبزی، خیار، سیر و پیاز نمودند که موسی پاسخ داد شما یک گوهر ارزشمند را با یک موضوع پست جایگزین می کنید. البته می توان گفت سنگین ترین شکست قوم موسی قرارگرفتن در دام فتنه سامری بود.
امت پیامبر حضرت محمّد رسول الله(صلی الله علیه و آله) در پدیداری انقلاب اسلامی بر محور پیامبر اعظم، پیروزی و استقرار آن و پشت سر گذاشتن جنگ ها و خسارت ها و صبر و استقامت در مسیر حرکت انقلاب بسیار موفق بودند و پیامبر توانست ظرف مدت بیش از یک دهه تمدن اسلامی را پایه گذاری نماید اما همین امت پس از رحلت پیامبر در بقاء انقلاب کم آورده و نتوانستند میراث پیامبر را بر محور امامان معصوم تداوم بخشند. بسیاری از خواص و مردم در فتنه های جمل، صفین و نهروان شکست خوردند و نتیجه این نارسائی ها تبدیل حکومت دینی به حکومت سلطنتی موروثی با محوریت شجره خبیثه بنی امیّه بوده است.
اما ملت ایران و امت خمینی و خامنه ای در آزمون های سخت و سنگین همچون دفاع مقدس، غائله های دهه اوّل و غائله ۱۸تیر ۷۸ و فتنه ۸۸ و اغتشاشات سال ۱۴۰۱ و حوادث ریز و درشت طراحی شده توسط استکبار و ایادی داخلی در طول بیش از چهار دهه موفق بوده است و از آزمون ها سرافراز بیرون آمدند.
۹ دی حماسه حضور مردم
یکی از برجسته ترین موفقیت های ملت ایران حضور فراگیر در حماسه ۹ دی بود که توانست در اجابت پیام های رهبری معظم انقلاب حضرت امام خامنه ای(مدّظلّه العالی) با حضور پرشور خود فتنه را خنثی نموده و جایگاه نظام را تثبیت نماید.
اکنون که ملت ایران در آستانه یکی از سرنوشت سازترین انتخابات خود یعنی انتخاب نمایندگان مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری قرار دارد تکلیف الهی، عقل و منطق، مصالح عالیه نظام و حکومت دینی، مصالح خود مردم و تداوم پیشرفت ها درعرصه های مختلف و حل مشکلات اقتصادی با همت دولت مردمی، اقتضا دارد با همه وجود در انتخابات مشارکت نموده و با رأی هدفمند خود مجلس انقلابی و کارآمد دیگری را شکل دهند.
پیامد حضور مردم در حماسه ۹ دی سال ۱۳۸۸
۱- خنثی نمودن فتنه بزرگ طراحی شده توسط ایادی قدرت طلب داخلی و حمایت همه جانبه دشمنان خارجی با محوریت آمریکا؛
۲- تبلور صلابت و نقش مؤثر رهبری ولی فقیه در صیانت و پاسداری از کیان نظام اسلامی، حریم قانون و حقوق مردم؛
۳- تجلّی تکلیف مداری، هوشمندی مردم در پاسداری از حریم ولایت و رهبری و حاکمیت دینی؛
۴- بازگرداندن ثبات قدرت و حاکمیت نظام در برابر اقدامات ساختار شکنانه؛
۵- حاکمیت قانون در برابر اهرم فشار و جنجال آفرینی؛
۶- تقویت اتحاد و انسجام ملّی.
پیامدهای مشارکت و برآیند رأی هدفمند مردم:
۱- تداوم انسجام قوای سه گانه بر محوریت ولایت فقیه؛
۲- ایفای نقش مردم در تداوم استقرار حاکمیت دینی و تثبیت پشتوانه مردم از نظام دینی؛
۳- تداوم پیشرفت های نظام در عرصه های گوناگون؛
۴- ارتقاء و افزایش اقتدار نظام در عرصه منطقه ای و بین المللی؛
۵- افزایش ضریب امنیتی نظام و ناامیدی دشمنان؛
۶- افزایش زمینه های حضور دولت در عرصه های بین المللی به ویژه سازمان شانگهای و بریکس و...؛
۷- ایجاد زمینه حل مشکلات اقتصادی و تقویت بنیه معیشتی مردم؛
۸-تداوم رسالت دولت در عمران و آبادانی و توسعه کشور.
انتهای پیام/