به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام والمسلمین ابوالقاسم مقیمی حاجی، معاون پژوهش حوزه های علمیه در چهارمین ویژه برنامه «شبهات حجاب» که از سوی رادیو اینترنتی پاسخ وابسته به مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات حوزه های علمیه تهیه و پخش شد، به بررسی «کارکرد عرف در تشخیص حکم و چگونگی حجاب» پرداخت و اظهار کرد: این بحث از بحث های مهمی است که امروز محل گفت و گو در محافل علمی قرار می گیرد که آیا عرف می تواند در اصل حکم حجاب و چگونگی آن نقش داشته باشد یا خیر؟ ما زمانی که به فضای مجازی مراجعه کنیم می بینیم که برخی افراد در رابطه با تأثیر عرف در حکم حجاب هم نکاتی گرفته اند.
وی گفت: برخی معتقدند که از متون و نصوص دینی این طور فهمیده می شود که پوشش زن مانند پوشش مرد امری عرفی است که البته شریعت درباره آن توصیه هایی دارد؛ لذا پوشش زن و مرد تحت هیچ قانون ثابتی در نمی آید مگر قانون التزام به هنجارهای اجتماعی و فرهنگ عمومی جامعه که آن نیز به شدت متغیر است؛ زیرا هنجارها در هر دورهای تابع عرف و فرهنگ جامعه است و عرف در جامعه تأثیر دارد و هنجارها را تشکیل می دهد؛ لذا در مسأله پوشش آنچه دین از دینداران می خواهد پایبندی به هنجارهای جمعی است نه فراتر یا فروتر از آن و اینجا فرقی بین زن و مرد نیست.
استاد حوزه علمیه با بیان اینکه برخی معتقدند ما در حکم و کیفیت حجاب باید به هنجارهای اجتماعی رجوع کنیم، افزود: این یک شبهه ای است که امروز به انحای مختلف مطرح می شود و جای این را دارد که بررسی کنیم آیا عرف در اصل حجاب و عفاف نقش ایفا می کند یا خیر و معیارها و ضوابط آن را بررسی کنیم.
وی با بیان اینکه عرف از مفاهیم سهل ممتنع است و با این که با گوش ما آشناست ولی در تعریف آن محققان اختلاف نظر دارند، گفت: معنای مشهوری که از عرف شده «عرف چیزی است که به شهادت عقول، انسان ها بر آن استقرار می یابند و طبع انسان ها آن را می پذیرد و یا «عرف امری است که بر اثر تکرار فراوان در نفوس انسان ها جای می گیرد و نزد صاحبان طبع سلیم مورد قبول است؛ لذا بسیاری از افراد ریشه عرف ها را در شهادت عقول و طبع سلیم قرار می دهند.
آیا عرف باید ریشه در خرد خردمندان داشته باشد یا بر اساس قراردهای اجتماعی است؟
حجت الاسلام والمسلمین مقیمی حاجی بیان داشت: این موضوع در میان اصول پژوهان محل بحث و گفت و گوست که آیا الزاماً عرف باید ریشه در یک امر عقلانی و خرد خردمندان پیدا کند یا میتواند اعم از آن و قراردادهای اجتماعی باشد که نظریات اخیر تعمیمش به قراردادهای اجتماعی را می پذیرند و از این ها بین عرف با سیره عقلا زاویه پیدا می کنند زیرا سیره عقلا امری است که باید طبع عقلا و خرد خردمندان بر آن استوار شود و منحصر به زمان و مکان خاصی نباشد و افراد بر اساس عقلانیت بر پایه آن رفتار کنند؛ ولی عرف امری است که طبایع انسان ها بر اساس تکرار به آن عادت می کند و طبق قراردادهای اجتماعی استوار می شود. به طور مثال مباحث الفاظ امور عرفی و محاوره ای هستند تا بر اساس قراردادی که صورت گرفته حکایت از معنای خاصی کنند و مفهومی را افاده نمایند.
وی با اشاره به تعریف حقوقدان ها از عرف ابراز کرد: کاتوزیان می گوید عرف قاعده ای است که به تدریج و یا به خودی خود میان همه مردم یا گروه ویژه ای از آنها به عنوان قاعده الزام آوری تلقی می شود؛ یک معنا از عرف به عنوان امر تکرارپذیر مستمر تدریجی است که در بین انسان ها بر اساس یک نکته عقلانی یا بر اساس یک قرارداد اجتماعی استمرار یافته و طبع ثانوی مردم شده و روش یک جمع خاص یا جمع عام بر آن استوار شده است.
چه تفاوتی میان عرف و سیره عقلا وجود دارد؟
معاون پژوهش حوزه گفت: فرق عرف با سیره عقلا این است که سیره عقلا یک رفتار عملی عقلایی است که در آن برخاسته بودن از حیث عقلانیت نقش دارد و بر آن استوار شده است. ولی عرف عام اعم از حیثیت عقلایی است. بعضاً می بینیم در کتب اصولی مرادشان از عرف عام، عرف عقلاست و باید این موضوع مورد توجه قرار گیرد.
وی با بیان اینکه حجاب به معنای پوششی است که نسبت به زن یا مرد باید بخشی از بدن را بپوشاند و عفاف به معنای یک امر درونی در طبع انسان است که در نهاد انسان جای می گیرد، تأکید کرد: با این تفسیر عفاف تفکر و دیدگاه فرد را شکل می دهد و می تواند لایه های برونی و بروزها و تجلیاتی در ظاهر هم داشته باشد.
حجت الاسلام والمسلمین مقیمی حاجی با اشاره به نقش عرف در اصل حکم حجاب و چگونگی آن ابراز کرد: ما نقش عرف را می توانیم در چند لایه تعریف کنیم: اول نقش عرف در حکم حجاب، دوم نقش عرف در مصادیق، مدلها و الگوهای حجاب و سوم نقش عرف در تشخیص مفاهیم الفاظی که در ادله مربوط به حجاب وارد شده است.
حق تقنین و قانون گذاری تنها در اختیار خداوند
وی با بیان اینکه آیا عرف می تواند در کشف حکم شرعی حجاب دخالت کند و بگوید حجاب واجب است یا واجب نیست و آیا زن یا مرد حجاب داشته باشند یا نه، ابراز کرد: به عقیده همه دانشمندان مسلمان حق تقنین و قانون گذاری تنها در اختیار خداوند است و خداوند مرجع تشخیص تشریع و قانون گذاری است و این اختیار از طرف خداوند تنها به افراد خاصی مانند پیامبر و جانشینان خاص یا عام ایشان در محدوده ای که خداوند برای آنها مشخص کرده، واگذار شده است.
عرف نمی تواند به صورت عمومی مرجع تعیین حکم موضوعات قرار گیرد
استاد حوزه علمیه قم گفت: عرف نمی تواند به صورت عمومی مرجع تعیین حکم موضوعات قرار گیرد؛ در اینکه چه احکامی در اسلام تشریع شده باید به قرآن و نصوص معتبر مراجعه کنیم و حکم موضوعات مختلف را استخراج نماییم؛ البته در مواردی نقشی را برای غیر خداوند و آن هم در طول خداوند و به تفویض خداوند داریم که در جای خود بحث خواهد شد؛ ولی عرف به صورت مستقل آن هم به معنای قرارداد اجتماعی که از آداب و رسوم جمعی از مردم شکل بگیرد، نمی تواند در اصل حکم حجاب نقش ایفا کند.
وی با بیان اینکه اگر عرف را به معنای بنای عقلا و سیره عقلا بگیریم می تواند کشف حکم شرعی کند، گفت: در اصول فقه ما مطرح می شود که امری که ناشی از خرد همه خردمندان عالم است و طبع سلیم عقلایی که با هواهای نفسانی منحرف نشده است بر آن اتفاق نظر دارند طبق ضوابط و شروطی می تواند کشف حکم شرعی کند. به این صورت که اگر ما بتوانیم این بنای عقلا را به زمان معصوم بکشانیم و بگوییم در زمان معصوم هم عقلای قومشان همین رفتار را داشتند و این رفتار در مرعا و منظر معصومان بود و آنها این رفتار را یا صریحاً و یا با سکوتشان امضا و تأیید کردند این تأیید معصوم برای ما حجیت دارد و به بنای عقلا اعتبار می دهد و کاشف از دیدگاه معصوم است. این بنای عقلا می تواند مبنای کشف حکم شرعی شود.
حجت الاسلام والمسلمین مقیمی حاجی با بیان اینکه عرف اگر می خواهد در مقام کشف حکم در شریعت دخالت کند باید عرف عقلا شود، نه عرف برخاسته از قراردادهای اجتماعی یا عادات و رسوم یک جمع عام یا جمع خاص، افزود: امروزه خیلی از قوانین وضعی در جهان قوانین عرفی هستند که با مبنای مشهور فقهای شیعه سازگاری ندارند و عرف نمی تواند تشخیص حکم شارع بدهد و ما حکم شارع را به عرف مستند کنیم و بگوییم هر چیزی که عرف گفت همان حکم شرعی است.
حجاب در اسلام یک حکم مسلم است
وی با بیان اینکه حجاب در اسلام یک حکم مسلم است و تقنین آن به خداوند و کسانی که خداوند آنها را مبیّن احکام معرفی کرده واگذار شده است، گفت: ما وقتی به قرآن مراجعه می کنیم می بینیم که حجاب از نکاتی است که در آیات قرآن کریم نسبت به آن تصریح شده و یک حکم مورد اتفاق نظر میان مسلمانان است. پس اصل حجاب امری قرآنی بوده و تشکیکی در آن نیست.
معاون پژوهش حوزه های علمیه با اشاره به آیات مربوط به حجاب و عفاف در قرآن گفت: آیه اول آیه ۳۱ سوره نور است که به آیه حجاب شناخته می شود و زمانی که احکام تدریجی نازل می شد با نزول این آیه رعایت حجاب بر همه زنان واجب شد. خداوند در این آیه به مردان و زنان مؤمن در رابطه با حجاب و عفاف توصیه هایی دارد و به پیامبر(ص) می فرماید: «وَ قُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَی جُیُوبِهِنَّ وَ لَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ...»، به زنان با ایمان بگو که دیدگاه خود را از هر نامحرمی فرو بندند، پاکدامنی ورزند و زینت های خود را آشکار نگردانند، مگر آنچه که پیداست و به زنان دستور بده تا روسری خود را بر گردن خویش فرو اندازند و زینت های خود را جز برای محارم خود آشکار نکنند.
وی افزود: در ذیل این آیه خداوند می فرماید: «وَ لَا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ»، زنان پاهای خود را به گونه ای به زمین نکوبند که زینت نهفته آنها آشکار شود و مورد جلب توجه دیگران قرار گیرد. بنابراین اصل اینکه زنان حجاب داشته باشند و سر و سینه خود را بپوشانند در این آیه بیان شده است.
لزوم اجازه گرفتن فرزند برای ورود به اتاق خصوصی پدر و مادر
حجت الاسلام والمسلمین مقیمی حاجی گفت: آیه دیگری که در رابطه با حفظ عفاف و حجاب مطرح است، آیه ۵۸ سوره نور است که میگوید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِیَسْتَأْذِنْکُمُ الَّذِینَ مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ وَ الَّذِینَ لَمْ یَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنْکُمْ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ مِنْ قَبْلِ صَلَاةِ الْفَجْرِ وَحِینَ تَضَعُونَ ثِیَابَکُمْ مِنَ الظَّهِیرَةِ وَ مِنْ بَعْدِ صَلَاةِ الْعِشَاءِ ثَلَاثُ عَوْرَاتٍ لَکُمْ لَیْسَ عَلَیْکُمْ وَ لَا عَلَیْهِمْ جُنَاحٌ بَعْدَهُنَّ طَوَّافُونَ عَلَیْکُمْ بَعْضُکُمْ عَلَی بَعْضٍ کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الْآیَاتِ»، ای کسانی که ایمان آورده اید اگر غلام یا بچه نابالغ در منزل دارید اگر می خواهند وارد اتاق خصوصی شما شوند باید در سه وقت از شما اجازه ورود بگیرند، یکی قبل از نماز صبح، دوم در نیمه روز که جامه خود را از تن بیرون می آورید و سوم هنگام شبانگاه؛ زیرا این سه وقت هنگام خلوت شما است ولی در غیر این موارد می توانند بدون اجازه وارد شوند.
وی ادامه داد: در آیه ۵۹ سوره نور نیز خداوند فرموده است: « وَ إِذَا بَلَغَ الْأَطْفَالُ مِنْکُمُ الْحُلُمَ فَلْیَسْتَأْذِنُوا کَمَا اسْتَأْذَنَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیَاتِهِ وَ اللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ »، زمانی که کودکان به سن بلوغ رسیدند باید اجازه ورود بگیرند و در آیه ۶۰ سوره نور می فرماید: «وَ الْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاءِ اللَّاتِی لَا یَرْجُونَ نِکَاحًا فَلَیْسَ عَلَیْهِنَّ جُنَاحٌ أَنْ یَضَعْنَ ثِیَابَهُنَّ غَیْرَ مُتَبَرِّجَاتٍ بِزِینَةٍ وَأَنْ یَسْتَعْفِفْنَ خَیْرٌ لَهُنَّ وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ»، زنانی که از سن ازدواج گذشته اند و در معرض مسائل جنسی نیستند، می توانند در حجاب خود تخفیفی داشته باشند در حالی که سبب جلوه نمایی و تبرج به زینت نباشند. ولی در عین حال حتی این زنان هم اگر حجاب داشته باشند بهتر است.
این پژوهشگر حوزوی با اشاره به آیه ۳۲ سوره احزاب ابراز کرد: خداوند در این آیه خطاب به زنان پیامبر می فرماید: «یَا نِسَاءَ النَّبِیِّ لَسْتُنَّ کَأَحَدٍ مِنَ النِّسَاءِ إِنِ اتَّقَیْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلًا مَعْرُوفًا» شما مثل زنان دیگر نیستید پس در سخن گفتن به گونه ای نرم و نازک سخن نگویید که افرادی که در قلبشان مرض است به طمع بیفتند؛ در این آیه خداوند نفرموده «افراد سالم» بلکه فرموده است در جامعه افراد متفاوتی وجود دارند و در میان مخاطبین افرادی هست که در قلبشان مرض است و شما باید به گونه ای رفتار کنید که حتی این افراد هم به طمع نیفتند و بهداشت و سلامت اخلاقی جامعه در این آیه مدنظر قرار دارد.
وی گفت: خداوند در آیه ۳۳ سوره احزاب میفرماید: « وَ قَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَ لَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّةِ الْأُولَی وَ أَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَ آتِینَ الزَّکَاةَ وَ أَطِعْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ»، شما در منزل های خود بنشینید و مانند جاهلیت نخست خودنمایی نکنید؛ همچنین در آیه ۵۹ سوره احزاب میفرماید: «یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْوَاجِکَ وَ بَنَاتِکَ وَ نِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ ذَلِکَ أَدْنَی أَنْ یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ»، ای پیامبر به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو جلباب خود را به جلو بدن خود بیندازند؛ زیرا اینگونه مسلمان بودن آنها مشخص می شود و مورد آزار و اذیت قرار نمی گیرند. جلباب در لغت به لباسی گفته می شود که از روسری بزرگ تر و از رداء کوچک تر است و تا نیمه بدن را می پوشاند.
اصل حجاب در آیات قرآن و ده ها روایت تشریع شده است
حجت الاسلام والمسلمین مقیمی حاجی با بیان اینکه این مجموعه آیات و برخی آیات دیگرِ بحث حجاب و عفاف زن، کیفیت ارتباط زن و مرد و روابط اجتماعی زن را تعیین می کند، افزود: ما درباره حجاب دستور صریح در آیات متعدد داریم و ضوابطی را شارع به عنوان حکم شرعی برای زن تعیین کرده است. پس اصل حجاب در این آیات قرآن و دهها روایتی که به دست ما رسیده، تشریع شده است.
وی با اشاره به الفاظی مانند آشکار نکردن زینت و پوشیدن خمار و جلباب که در این آیات به کار رفته است، گفت: در موضوع حجاب با وجود این که اصل حکم حجاب را شارع صریحاً بیان کرده است، در مورد کیفیت حجاب هم ورود کرده و گفته است که حجاب باید با پوشیدن خمار و جلباب باشد و زنان باید خمار و جلباب را به جلوی بدن بیندازند؛ بنابراین کیفیت حجاب هم در این آیات قرآن معیّن شده است.
استاد حوزه علمیه گفت: در اینکه حدود و ثغور خمار و یا جلباب چگونه است بحث نقش عرف در تشخیص مفهوم الفاظ مطرح می شود؛ اگر شارع خودش از لفظی که به کار گرفته تعریف جدیدی ارائه دهد اینجا عرف را تخطئه می کند و ما باید در معنای این واژه به خود شارع مراجعه کنیم؛ مانند واژه صلاة که عرف آن را به معنای مطلق نیایش می داند ولی شارع برای واژه صلاة نیایش خاصی را مدنظر دارد و باید به تعریف شارع مراجعه کنیم و به لغت و عرف مراجعه نمینماییم. ولی در بسیاری از موارد شارع لفظی را به کار برده و برای آن معنای خاصی را ارائه نکرده است و در اینجا مرجع تشخیص مفهوم الفاظ عرف است.
وی افزود: بنابراین در الفاظی مانند خمار و جلباب که شارع معنای جدید را ارائه نکرده است باید به عرف محاوره زمان نزول آیات مراجعه کنیم و این در لغات ثبت شده و باید همان را معیار قرار دهیم. اگر خداوند فرموده جلابیب را بر جلوی اندام خود بیندازند در لغت آمده که جلباب یک روسری بزرگی بوده که نیمی از اندام زن را در بر می گیرد. بنابراین ما طبق تعریف عرف می گوییم زن باید جلباب داشته باشد و معیار حجاب می شود.
معنای زینت را از کجا بفهمیم؟
حجت الاسلام والمسلمین مقیمی حاجی گفت: در مواردی که واژه زینت بیان شده است، اگر شارع، تعیین ضوابط نکرد که به چه چیزی زینت گفته می شود ما باید به معنای عرفی آن رجوع کنیم. بنابراین اصل حجاب یک حکم شرعی است و به عهده عرف نیست و شارع در آیات متعدد قرآن و روایات برای آن تعیین تکلیف کرده و از موارد مسلم دین اسلام است. در مورد این که زنان چه میزان پوشش داشته باشند و کیفیت پوشش اندام فوقانی زن و موی سر و صورت زنان به چه صورت باشد هم در آیات حجاب آمده و در کنارش هم ما روایاتی داریم که نسبت به پوشش زن که باید تمام بدنش را جز وجه و کفین بپوشاند تعیین تکلیف کرده و نسبت به پاهای زن و دیگر اندام او ادله قطعی داریم که پوشش آنها لازم است.
وی حکم حجاب را برگرفته از نص صریح قرآن کریم دانست و تأکید کرد: در واقع اصل حکم حجاب و میزانی که باید بدن زن و مرد پوشیده باشد در آیات و روایات آمده و عرف نقشی در آن ندارد؛ اما در کیفیت و نوع پوشش و معنای خمار و جلباب و زینت ما به عرف مراجعه می کنیم.
استاد حوزه علمیه قم ادامه داد: وقتی ما اصل حکم حجاب و میزان حجاب را از شارع دریافت کردیم دیگر در نوع، رنگ و کیفیت پوشش الگوی خاصی وجود ندارد که بگوییم همه باید یک مدل و الگوی حجاب را رعایت کنند؛ بلکه هر چیزی که این ضوابط در آن رعایت شده باشد که تبرج نباشد، اندام و برجستگی های بدن زن مشخص نباشد، پوشش از پوست و موی او داشته باشد و تحریک و آشکار کردن زینت در آن نباشد شامل حجاب می شود. اسلام در این حیطه ورود پیدا نکرده و به عرف واگذار شده است.
وی گفت: یک بحث دیگر این است که آیا عرف در مصادیق هم دخالت دارد یا خیر، که اینجا محل اختلاف نظر است؛ برخی معتقدند عقل ضوابط را از شارع دریافت کرده و مفاهیم را از عرف می گیرد و خودش بر مصادیق تطبیق می دهد؛ ولی برخی از فقها مانند مرحوم امام می گویند در تطبیق مصادیق می توان به عرف مراجعه کرد و آن دقت های عقلی لازم نیست.
عفت درون می تواند زمینه ساز حجاب باشد، اما هر بدحجابی بی عفت نیست
حجت الاسلام والمسلمین مقیمی حاجی با بیان اینکه برخی قائلند که ما باید به دنبال عفاف باشیم نه حجاب، گفت: ما گره زدن حجاب به عفاف را قبول نداریم و نمی گوییم که هر جا حجاب خدشه دار شد، الزاماً عفاف هم خدشه دار می شود؛ باید دانست که می شود زن در عین حالی که بدحجاب است نسبت به عفت و حریم داری و پاکدامنی مقید باشد. ولی از طرف دیگر باید به این نکته توجه کرد که در روایات ما آمده آنچه باعث می شود که زن حجاب ظاهری را رعایت کند عفت درون است و در خیلی از موارد عدم رعایت حجاب ظاهری به عدم رعایت عفاف و خویشتنداری فرد برگشت می خورد.
وی گفت: امیرمؤمنان(ع) فرمودند: عفت و پاکدامنی ثمره حیا و شرم است و کسی که حیا داشته باشد عفت و پاکدامنی و خویشتنداری را در خود نهادینه می کند و هر فرد به میزان حیائی که دارد می تواند عفت و پاکدامنی داشته باشد. بنابراین اگر میخواهیم عفت و پاکدامنی داشته باشیم باید چیزی که سبب و علت آن است را ایجاد کنیم و آن حیا و شرم است و عدم رعایت حجاب ظاهری به پاکدامنی خودش و دیگران آسیب می زند.
معاون پژوهش حوزه های علمیه فرد دارای حجاب شرعی را دارای تفکر، عقیده و رفتار خاص دانست و اظهار داشت: این که خداوند در آیه قرآن می فرماید: «کسی که جلباب دارد مشخص می شود که مسلمان است و مورد آزار و اذیت دیگران قرار نمی گیرد» به این معنی است که فرد دارای حجاب اعلام می کند که من تفکر و رفتار خاص دارم و همین امر برای او ایجاد حریم می کند؛ بنابراین افرادی که برای عفت و پاکدامنی خود ارزش قائل هستند و می خواهند آسیبی به آن وارد نشود و به سلامت اخلاقی و پاکدامنی دیگران آسیبی وارد نکنند، رعایت حجاب یکی از بهترین اموری است که میتواند عفت و پاکدامنی آن ها را حفظ کند.
بی حجابی با دینداری سازگار نیست
حجت الاسلام والمسلمین مقیمی حاجی در پایان این ویژه برنامه خاطرنشان کرد: ما اگر می خواهیم عفت را در زنان ایجاد کنیم باید حیا و شرم را در زن تقویت کنیم و اگر زن به شرم و حیا برسد به عفت و حجاب نزدیک تر خواهد شد؛ اگر باورهای دینی و اعتقاد به خدا و معاد و پاسخ گویی در برابر خدا بیشتر شود خود افراد می فهمند که بی حجابی با دینداری سازگار نیست و فطرت انسان می فهمد که بی حجابی و اختلاط و خودنمایی در برابر اجانب با حریم پاکدامنی و سلامت معنوی و زندگی طاهر سازگاری ندارد.
نظر شما