جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳ |۲۰ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 22, 2024
قران

حوزه/ عفاف و حجاب برای هر مرد و زنی زینت است و البته برای زنان واجب و ضروری‌ است.

خبرگزاری حوزه|دعای روز دوازدهم ماه مبارک رمضان 《اللهمّ زَیّنّی فیهِ بالسّتْرِ والعَفافِ خدایا، مرا در این ماه به پوشش و پاک دامنی زینت ده》

عفاف و حجاب برای هر مرد و زنی زینت است و البته برای زنان واجب و ضروری‌ است.
متاسفانه در عصر کنونی، بی‌حیایی و بی‌عفتی همه جوامع بشری را دستخوش آسیب‌های فاجع‌بار نموده‌است و تاسف‌بارتر اینکه فرهنگ برهنگی غربی تا قلب کشورهای اسلامی نیز رسوخ کرده‌است.

بی حجابی و بی‌حیایی، بنیادی‌ترین نهاد بشری یعنی خانواده را مورد هجوم کُشنده قرار داده‌ و انسانیت را تا مرز حیوانیت به سراشیبی سقوط کشانده‌ است.

در احادیث فراوانی از حضرات اهل‌بیت علیهم‌السلام و همچنین بررسی‌های دقیق کارشناسان خانواده، بدپوششی و عشوه‌گری زنان، به عدم غیرت و ناموس‌پرستی مردان نسبت داده‌شده‌است. و حقیقتا حفظ زنان از آسیب‌های اخلاقی از وظیفه اولیه شوهر، پدر و برادر آن زن است.

رسول خدا(ص) از جبرئیل سوال فرمودند که آیا فرشتگان خنده و گریه دارند؟ جبرئیل عرض کرد: بله. (یکی از جاهایی که فرشتگان می‌خندند) زمانی است که زن بی‌حجاب و بدحجابی می‌میرد، و بستگان او را در قبر می‌گذارند و روی آن زن را با خشت و خاک می‌پوشانند تا بدنش دیده نشود. فرشتگان می‌خندند و می‌گویند:تا وقتی که جوان بود و با دیدنش هر کسی را تحریک می‌کرد و به گناه می‌انداخت(پدر و برادر و شوهرش و محارمش از خود غیرت نشان ندادند) و او را نپوشاندند، ولی اکنون که مرده و همه از دیدنش نفرت دارند او را می‌پوشانند

سخن در خصوص مزیت‌های پوشش و عفاف بسیار زیاداست که در این خلاصه نمی‌گنجد، لذا نگارنده تلاش داشت که آسیب‌شناسی از چرایی بدحجابی زنان را به صورت کوتاه بیان نماید و آن عدم غیرت مردان است.

《 واسْتُرنی فیهِ بِلباسِ القُنوعِ والکَفافِ
و مرا در این ماه، به لباس قناعت و اکتفا به اندازه حاجت بپوشان》

قناعت یعنی راضی شدن به اندک و خشنود بودن از آنچه خداوند روزی او کرده‌است.
آن‌کس که چشم طمع بر مال و منال دیگران دارد، اگر نیمی از دنیا را صاحب باشد باز احساس فقر و بی‌چارگی می‌کند و آنکه به مقام قناعت دست‌یابد به قرص نانی اکتفا کرده و راضی و سپاسگذار است.
عجب گنج بی‌پایانی است، گنج قناعت.

امیرالمومنین میفرمایند:
خوش‌ترین و شادترین زندگی را کسی دارد که خداوند، قناعت را ارزانیش داده و همسری پاک و شایسته نصیبش کرده‌است. غررالحکم

سعدی در تمثیلی زیبا در کتاب گلستان می‌گوید:
بازرگانی را شنیدم که صد و پنجاه شتر بار داشت و چهل بنده خدمتکار.
شبی در جزیرهٔ کیش مرا به حجره خویش در آورد
همه شب نیارمید از سخنهای پریشان گفتن که: فلان انبازم به ترکستان و فلان بضاعت به هندوستان است و این قبالهٔ فلان زمین است و فلان چیز را فلان ضمین.
گاه گفتی: خاطر اسکندریه دارم که هوایی خوش است.
باز گفتی: نه! که دریای مغرب مشوش است. سعدیا! سفری دیگرم در پیش است، اگر آن کرده شود بقیت عمر خویش به گوشه بنشینم.
گفتم: آن کدام سفر است؟
گفت: گوگرد پارسی خواهم بردن به چین که شنیدم قیمتی عظیم دارد و از آنجا کاسهٔ چینی به روم آرم و دیبای رومی به هند و فولاد هندی به حلب و آبگینهٔ حلبی به یمن و برد یمانی به پارس، و زآن پس ترک تجارت کنم و به دکانی بنشینم.
گفت: ای سعدی! تو هم سخنی بگوی از آنها که دیده‌ای و شنیده.
گفتم:
آن شنیدستی که در اقصای غور
بارسالاری بیفتاد از ستور
گفت چشم تنگ دنیادوست را
یا قناعت پر کند یا خاک گور

《واحْمِلنی فیهِ علی العَدْلِ والإنْصافِ
و مرا در این ماه، بر عدالت و انصاف وادارم نما》

امام باقر علیه‌السلام بهترین مدل عدالت‌ورزی را رعایت انصاف می‌داند و میفرماید:
لا عَدلَ کالإنصافِ؛ هیچ عدالتی چون انصاف نیست. بحارالانوار
انصاف به معنی پرداختن حق دیگران است و این عین عدالت است.
نفس انسان تمامیت‌خواه و خودخواه است و هیچ حقی را برای دیگران قائل نیست، حالا اگر فردی صفت ممدوح انصاف را در خود تقویت نماید، حقوق دیگران را رعایت می‌کند، این حقوق می‌تواند مادی باشد یا معنوی...
چه روح بزرگی دارد آن مردِصاحب قدرت و مکنتی که هر وقت ببیند زیردستانش یا همسر و یا حتی فرزند کوچکش حق میگویند، متواضعانه از آنها بپذیرد و با انصاف خویش، تسلیم شود.
در کتاب غررالحکم از امیرالمؤمنین نقل شده‌است؛ که انصاف افضل فضائل است و انسان منصف دوستدارانش زیادند.

《وامِنّی فیهِ من کلِّ ما أخافُ بِعِصْمَتِکَ یا عِصْمَةَ الخائِفین
و مرا در این ماه از هرچه می‌ترسم ایمنی ده، به نگهداری‌ات ای نگهدارنده هراسندگان》

بارخدایا، من بیش از هر چیزی از خودم هراسانم، از نفس سرکش و هواها و هوس‌های حیوانی خویش می‌ترسم.
من از جهل و تنبلی و رذائل اخلاقی خویش بیم دارم، و از خوی درنده‌ خویش به تو پناه میبرم، که هیچ کس و هیچ چیز، بیش از نفس من بر من دشمن نیست.

محمدصادق‌ناطقی

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha