به گزارش خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام والمسلمین محمد جعفر طبسی در متنی به مناسبت بیست و یکم ماه مبارک رمضان و سالروز شهادت أمیرالمؤمنین علی علیه السلام اینگونه آورده است:
بیست و یکم ماه پر فضیلت رمضان سالروز به شهادت رسیدن مولی الموحدین و امام المجاهدین امیرالمومنین علی علیه السلام است. امیرالمومنین همواره از شهادت خود خبر میداد. ابن حجر در کتاب الصواعق المحرقه صفحه ۱۶۳ از امیرالمومنین علیه السلام درباره شهادت خود اینگونه نقل کرده که فرمود: من منتظر شقیترین افراد هستم که این را به این خضاب کند و به محاسن و سر خودش اشاره کرد و این را محبوبم رسول خدا به من خبر داده است. (الفصول المهمه ابن صباغ مالکی مذهب جلد ۱ صفحه ۶۱۲)
در همین باره ابن عساکر در تاریخ دمشق جلد ۴۵ صفحه ۴۲۶ با سندی از عایشه همسر رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت کرده که دیدم پیامبر علی را در آغوش خود گرفت و او را بوسید و فرمود: پدرم فدای آن تنهای شهید، پدرم فدای آن تنهای شهید. در این باره روایات متعددی در منابع اهل سنت ثبت شده است که نقل آنها از حوصله این مقاله خارج است.
در اینجا نیم نگاهی به حدیث رسول خدا میافکنیم که فرمود: «عَلِیٌّ مَعَ الْحَقِّ وَالْحَقُّ مَعَ عَلِیٍّ». حدیث دیگری با همین مضمون وارد شده است که «اللهم أدر الحق معه حیث دار» یعنی خدایا حق را بر مدار علی بگردان.
بی تردید این روایت (عَلِیٌّ مَعَ الْحَقِّ وَالْحَقُّ مَعَ عَلِیٍّ) از صحت و قوت بالایی برخوردار است و تنها یک نفر به مخالفت آن برخاسته و آن ابن تیمیه دمشقی حرانی است که خواهد آمد.
جناب حاکم نیشابوری شافعی مذهب متوفی ۴۰۵ در کتاب ارزشمند المستدرک جلد ۳ صفحه ۹۶ با سندی از علی علیه السلام از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل کرده که «رحم الله علیا اللهم أدر الحق معه حیث دار» سپس میگوید: این حدیث طبق شرط مسلم متوفی ۲۶۱ صحیح است ولی او و بخاری آن را روایت نکردهاند.
خطیب بغدادی متوفای ۴۶۳ در کتاب تاریخ بغداد جلد ۱۴ صفحه ۳۲۱ با سندی از ابی ثابت مولای ابوذر نقل کرده که وارد بر ام سلمه شدم دیدم گریه میکند و یادی از علی علیه السلام میکند و گفت از رسول خدا شنیدم که فرمود: علی با حق است و حق با علی است و این دو از یکدیگر جدا نخواهند شد تا در کنار حوض کوثر در روز قیامت بر من وارد شوند.
ابو یعلی موصلی متوفای ۳۰۷ در کتاب مسند خود جلد ۲ صفحه ۳۱۸ از ابوسعید خدری از رسول خدا نقل کرده که نزد رسول خدا بودیم که علی علیه السلام عبور کرد حضرت فرمود: «الحق مع ذا الحق مع ذا» ابن حجر در کتاب المطالب العالیه جلد ۱۶ صفحه ۱۴۷ همین حدیث را ذکر میکند و میگوید: این روایت را ابو یعلی ذکر کرده و راویان آن همگی ثقه و مورد اعتماد هستند. ( مجمع الزوائد جلد ۷ صفحه ۲۳۵)
موضع ابن تیمیه
این حدیث به مذاق ابن تیمیه حرانی دمشقی خوش نیامده و درباره آن میگوید:
علی مع الحق والحق یدور حیث دار ولن یفترقا حیث یردا علی الحوض، لم یروه احد عن النبی لا بإسناد صحیح ولا ضعیف.(منهاج السنة جلد ۴ صفحه ۲۳۸) یعنی او معتقد است که هیچکس این حدیث را حتی با یک سند ضعیف، از رسول خدا نقل نکرده است. واقعا چه اندازه انسان باید بیتقوا و متعصب باشد که این حدیث صحیح را رد کند و بگوید احدی آن را از پیامبر نقل نکرده است. آیا واقعا ام سلمه و یا ابوموسی اشعری و یا ابوسعید خدری و یا کعب بن عجره و عبدالرحمان بن سعید و عایشه همسر رسول خدا این حدیث را مستقیماً از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل نکردهاند؟ آیا ابن تیمیه حدیث سعد بن ابی وقاص که به معاویه گفت: از رسول خدا شنیدم که گفت: علی مع الحق و الحق مع علی را نشنیده؟! (مجمع الزوائد جلد ۷ صفحه ۲۳۳) آیا حدیث عبدالله بن عباس صحابی بزرگ رسول خدا که از پیامبر اکرم نقل کرده که فرمود: «الحق مع علی بن ابی طالب حیث دار» را نشنیده است؟!
دیدگاه فخر رازی اشعری مذهب
فخر رازی متوفی ۶۰۶ در التفسیر الکبیر جلد ۱ صفحه ۱۸۰ در بحث «جهر بسم الله الرحمن الرحیم» بحثی را عنوان میکند که رسول خدا در نماز, بسم الله را به صورت جهر و با صدای بلند ادا میکرد. این جهر از عمر بن خطاب و ابن عباس و ابن عمر و ابن زبیر نیز نقل شده است. سپس میگوید: و اما علی بن ابیطالب هم جهر را در بسم الله الرحمن الرحیم رعایت میکرد و این با تواتر ثابت شده است. بعد از آن میگوید: هر کس در دینش به علی بن ابیطالب اقتدا کند هدایت میشود و دلیل بر این مطلب این حدیث است که «اللهم أدر الحق مع علی حیث دار» یعنی فخر رازی در مقام اثبات اقتدا به علی بن ابیطالب به این حدیث رسول خدا استدلال کرده است. بنابراین روشن است که این حدیث از رسول خدا صادر شده و حدیثی صحیح است اما متاسفانه ابن تیمیه تصریح کرده که این حدیث با سند صحیح و حتی با سند ضعیف از پیامبر اکرم نقل نشده است. در هر حال از این حدیث شریف چند مطلب استفاده میشود که عبارتند از:
۱. عصمت کبرای امیرالمومنین علیه السلام
از آنجا که حق هرگز از امیرالمومنین جدا نمیشود و اگر نعوذ بالله ایشان مرتکب گناه بشود بلافاصله از حق جدا میشود، فهمیده میشود که این اِخبار رسول خدا دلالت بر عصمت کبری امیرالمؤمنین دارد.
۲. عصمت ابدی
کلمه «لن» برای نفی ابد است؛ مانند گفته خداوند عزوجل خطاب به حضرت موسی «لن ترانی یا موسی» و اگر حضرت گناه کند و مرتکب معصیت خداوند شود از حق جدا میشود و این میشود تکذیب قول پیامبر. حال که تکذیب قول پیامبر توسط هیچ مسلمانی قابل پذیرش نیست، عصمت ابدی امیرالمومنین ثابت است.
دیدگاه ذهبی
ذهبی در ذیل حدیث در المستدرک علی الصحیحین جلد ۳ صفحه ۹۶ میگوید: «مختار ساقط، قال النسائی و غیره: لیس بثقة»منظور ذهبی این است که مختار یعنی مختار بن نافع تمیمی که در سلسله سند حدیث وارد شده، مورد اعتماد نیست. اما باید دانست که این ادعا غلط است؛ زیرا اولاً با گفته حاکم نیشابوری که حدیث را صحیح دانسته بود، معارض است. ثانیاً با سخن ابن حجر تعارض دارد زیرا ابن حجر مختار را صدوق یعنی راستگو خوانده است. همچنین با گفته ابوبکر بزاز (تهذیب الکمال جلد ۲۷ صفحه ۳۲۱) که مختار را صالح الحدیث شمرده سازگاری ندارد.
روشن است که در نظر ذهبی، مشکل اصلی مختار بن نافع این است که حدیثی را نقل کرده که مربوط به عصمت علی علیه السلام است؛ یعنی اگر حدیث مختار درباره صحابه دیگر رسول خدا بود هرگز تضعیف نمیشد بلکه در بالاترین درجه وثاقت قرار میگرفت.