به گزارش خبرگزاری حوزه، به مناسبت ۱۵ شوال سالروز شهادت حضرت حمزه سیدالشهدا(ع) عموی گرامی پیامبر اعظم(ص) با حجتالاسلام مجتبی شفیعی از کارشناسان مذهبی به گفتوگو نشستیم که آن را در ادامه می خوانید:
نقش حضرت حمزه در تاریخ اسلام چه بود؟
حضرت حمزه(ع) عموی پیامبر(ص) و یکی از فرزندان بنام عبدالمطلب است که بنا بر نقل مشهور دو سال از پیامبر بزرگتر بود و در میان قبیله قریش و اعراب به دلاوری و رشادت و شجاعت کم نظیر شناخته میشد. حضرت حمزه(ع) در زمان جاهلیت از میان فرزندان حضرت عبدالمطلب(ع) عهده دار ریاست قبیله قریش شد و چنان جایگاهی داشت که عدهای با ایشان پیمان بستند.
ایشان یکی از سران شناخته شده عرب بود و در عین حال جوانمردی، سرشناس و اثر گذار بر جامعه جاهلیت زمان خود بود. علاوه بر رابطه نسبی با پیامبر علاقه و ارادت شدیدی به رسول اکرم داشت. در زمان خشکسالی در حجاز به پیشنهاد رسول اکرم(ص) برای کمک به حضرت ابوطالب(ع) که فردی عیال وار بود نیز سرپرستی یکی از فرزندان وی، جعفر بن ابوطالب(ع) را به عهده گرفت.
قبل از مسلمان شدنش نیز همراه با حضرت ابوطالب(ع) از پیامبر اکرم(ص) در مقابل آزار و اذیت مشرکان محافظت میکرد.
نقل است که روزی ابوجهل نزدیک کوه صفا با پیامبر(ص) برخورد کرد و سخنانی ناشایست به آن حضرت گفت. پیامبر(ص) به او پاسخی نداد. کنیزی در آنجا بود و این ماجرا را دید. کمی بعد از آن ماجرا حضرت حمزه(ع) از شکار به مکه بازگشت. عادت حمزه چنان بود که، چون از شکار بر میگشت، کعبه را طواف میکرد، سپس به انجمنهای قریش میرفت و با آنان سخن میگفت. در همان هنگام، آن کنیز نزد حضرت حمزه(ع) رفت و گفت: نبودی ببینی ابوجهل به برادر زادهات چه گفت؟! حضرت حمزه(ع) به سراغ ابوجهل رفت، او را دید که در مسجدالحرام در میان مردم نشسته است، کمان خود را چنان بر سر ابوجهل کوبید که سر او زخمی بزرگ برداشت. سپس گفت: تو محمد را دشنام میدهی، مگر نمیدانی من به دین او در آمدهام، هر چه او بگوید من هم میگویم.
افراد قبیله بنی مخزوم خواستند به یاری ابوجهل برخیزند، لکن وی گفت: حمزه را رها کنید، چون من به برادرزاده او دشنامهای ناخوشایند دادهام. این پیشامد سبب شد که حمایت جدی و رسمی حضرت حمزه(ع)، دلاور عرب در میان مشرکان و افراد مختلف بپیچد و همین عامل در بازدارندگی مشرکان و مخالفان پیامبر تاثیر بسزایی داشت.
واکنش پیامبر گرامی اسلام بعد از شهادت حضرت حمزه چه بود؟ آیا بر فقدان ایشان عزاداری کردند؟
پیامبر گرامی اسلام(ص) وجود حضرت حمزه(ع) را در روزگار تاریک جاهلیت که هیچ کس حاضر به یاری پیامبر نبود، پشتیبانی محکم و استوار برای اسلام میدانستند و پس از شهادت حضرت حمزه(ع) نیز رنج سنگینی را متحمل شدند.
پس از شهادت آن حضرت، پیامبر(ص) فرمودند: هیچ موقفی تلختر از این موقف برای من نبود که بر سر بدن مثله شده عموی گرامیام حضرت حمزه سیدالشهدا(ع) حاضر شدم. ایشان در آن لحظه بسیار گریستند و روایت است که رسول خدا(ص) هیچ گاه چنین گریه نکرد.
در روایات متعدد نسبت به زیارت قبور مطهر رسولالله(ص) و ائمه معصومین(ع) و همچنین قبور شهدا و اولیای خدا از جمله زیارت قبر حضرت حمزه(ع) تأکید و توصیه شده است. در روایتی از رسول خدا(ص) نقل شده است که فرمود: «کسی که مرا زیارت کند و عمویم حمزه را زیارت نکند، در حق من جفا کرده است.»
طبق روایتی از امام صادق(ع)، حضرت فاطمه زهرا(س) هر صبح شنبه به زیارت قبور شهدای اُحد بخصوص قبر مطهر حمزه سیدالشهدا میرفتند و برای او طلب رحمت و مغفرت میکرد. همچنین حضرت فاطمه زهرا(س) برای شمارش تسبیح معروفش (۳۴ اللهاکبر، ۳۳ الحمدلله و ۳۳ سبحانالله)، در ابتدا از نخ پشمینهای که گرههایی در آن ایجاد کرده بود، استفاده میکرد و بعد از شهادت حضرت حمزه از تربت قبر او تسبیحی ساخت و تسبیحش را انجام میدادند.
حمزه علیه السلام چه زمانی به شهادت رسیدند؟
ایشان با هجرت رسول خدا(ص) به مدینه، هجرت کرد و در صف مهاجرین اولین قرار گرفت. او اولین فرمانده و پرچمدار اسلام است که از سوی رسول خدا در رأس گروهی از مسلمانان برای پاسخگویی به حمله مشرکان به محلی بنام «سیف البحر» اعزام گردید.
همچنین در جنگهای متعدد دیگری نیز شرکت کرد که مهمترین آنها جنگ بدر و اُحُد بود. شجاعت حضرت حمزه در جنگها زبانزد خاص و عام و مورد تأیید دوست و دشمن است و لذا در جنگ بدر و اُحُد وی با هر دو دست و با دو شمشیر میجنگید.
حضرت حمزه(ع) در سال سوم هجرت در جنگ احد پس از کشتن سی و یک تن از سران دشمن به مقام ارجمند شهادت نایل گردید.
جایگاه حضرت حمزه علیهالسلام در روایات اهلبیت علیهمالسلام چگونه است؟
از نام حضرت حمزه(ع) در روایات مختلف ذکری به میان آمده است و عمده روایات از پیامبر و معصومین از مقام بلند و جایگاه رفیع او در قیامت، عظمت رشادت و تعصب نسبت به پیامبر و القاب نیکو و بلند حمزه حکایت دارد.
در بصائرالدرجات در حدیثی از امام باقر(ع) از رسول خدا(ص) نقل کرده که آن حضرت درباره تعداد انبیا و تعداد اولوالعزم از آنان و این که هر پیامبری دارای وصی بوده، سخن گفته و آن گاه به خصوصیات خود و خاندانش اشاره میکند و در ضمن آن میفرماید: «وَعَلی قائمة العرش مکتوبٌ: حمزة اسدالله و اسد رسوله و سیدالشهدا».
یکی از موارد جالب توجه در روایات معصومین علیهم السلام در مورد ایشان، احتجاج به ایمان و فداکاری و شهادت حضرت حمزه در برابر دشمنان است. اینکه حضرات معصومین در مقابل دشمنان با ایمان و شهادت حضرت حمزه احتجاج میکردند نشان از جایگاه والا و شناخته شدن و معیار بودن فردی مثل حمزه در صدر اسلام دارد.
یکی از موارد احتجاج خطبه ای است که روز عاشورا امام حسین(ع) در مقابل سپاه دشمن قرائت فرمود تا به حقانیت خود همگان را گواه گیرد.
امامحسین(ع) در صبح عاشورا پس از تنظیم صفوف لشکر خویش، بر اسب سوار شدند و در برابر دشمن قرار گرفتند و با صدای بلند و رسا، خطاب به افراد لشکر عمرسعد، سخنان مفصلی ایراد کردند و با آنان اتمام حجت نمود و در ضمن این بیانات، چنین فرمودند: مردم، بگویید من چه کسی هستم، سپس به خود آیید و خویشتن را ملامت کنید و ببینید آیا قتل من و شکستن حرمتم برای شما جایز است؟ آیا من فرزند دختر پیامبر شما نیستم؟ آیا من فرزند وصی و پسرعموی پیامبر شما نیستم؟ مگر من فرزند کسی نیستم که پیش از همه به خدا ایمان آورد و پیش از همه رسالت پیامبر را تصدیق کرد؟ آنگاه فرمود: آیا حمزه سیدالشهدا عموی پدر من نیست؟ آیا جعفر طیار عموی من نیست؟ آیا شما سخن پیامبر را در حق من و برادرم نشنیدهاید که فرمود: این دو سروران جوانان اهل بهشت هستند.
انتهایپیام/