چهارشنبه ۱۶ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۰:۲۸
خودش را برای «صفر» آماده کرده بود

حوزه/ با اطاعت از حرف امام راحل، می‌رود برای صفر شدن و ناگهان سر از رهبری در می‌آورد! تمام مسائل خلقت همین است. کسی که تردید در صفر شدن نکند، تردید در «فنا» نکند، «باقی» می‌ماند. راه بقاء ، فناست!

به گزارش خبرگزاری حوزه، مرحوم آیت الله حائری شیرازی در یکی از سخنان خود به موضوع «ذوب در ولایت فقیه بودن مقام معظم رهبری» پرداخت و گفت:

وقتی کسی که در ولایت الهی ذوب نشده، زمامدار می‌شود. مشکل پیدا می‌شود. شما می‌پرسید مگر این رهبر ما ذوب در ولایت الهی شده است؟ من می‌گویم بله! من شهادت می‌دهم!

یک ماه قبل از رحلت امام (ره) برای کاری به دفتر ایشان رفتم. گفتم دوره ریاست جمهوری شما دارد تمام می‌شود، شما بعد از آن چکار می‌کنید؟ گفتند: «حوزه! می‌روم قم و آخوندی می‌کنم. بعد مثل‌اینکه چیزی یادش آمده باشد گفت: البته مگر اینکه امام نهی‌ام کنند. من بعد از ریاست جمهوری اگر امام به من بگویند برو مسئول عقیدتی سیاسی ژاندارمری یکی از روستاهای سیستان و بلوچستان بشو؛ تردید نمی‌کنم»!

فکرش را کنید! رئیس‌جمهور آماده باشد که اگر به او بگویند عقیدتی سیاسی ژاندارمری یک روستای سیستان بلوچستان بشو، برود.

می‌دانید روستاهای سیستان و بلوچستان چقدر خطرناک است برای کسی که قبلاً رئیس جمهور بوده؟ اما می‌گوید برای رفتن «تردید نمی‌کنم»! خود را برای «صفر» آماده می‌کند؛ برای «هیچ». می‌رود برای صفر شدن و ناگهان سر از رهبری در می‌آورد! تمام مسائل خلقت همین است. کسی که تردید در صفر شدن نکند، تردید در «فنا» نکند، «باقی» می‌ماند. راه بقاء، فناست!

راضی بودن در برابر امر امام(ره) به معنای «ذلت باطنی» است، و «ذلت باطنی» مهارکنندهٔ «عزت ظاهری» است. وقتی «ذلت باطنی» اینگونه است، «عزت ظاهری» برای انسان خطرناک نیست.

عزت رهبری به اندازه‌ای است که مردم او را در موقع نماز دعا می‌کنند. این عزت ظاهریِ بالا، ذلت باطنی به اندازهٔ خودش می‌خواهد که بتواند آن را مهار کند و الّا تعادلش بر هم می‌خورد. ذلت باطنی و احساس مسئولیت رهبری بالا بوده و به همین دلیل برای رهبری انتخاب شد.

هشت سال ریاست جمهوری رهبری از نوع شش هزار سال عبادت ابلیس بود و قبول امر امام برای رفتن به سیستان و بلوچستان به عنوان نماینده ولی فقیه در ژاندارمری، از نوع سجده بر آدم.

این رهبر، ذوب است؛ ذوب در ولایت الله است که اینطوری به سر خودش می‌آورد و آن طرفش را دیگر نگاه نمی‌کند. شما دو تا درس لمعه بگیر، بعد بیا دو تا درس معالم بگیر، بعد بیا درس جامع‌المقدمات (اولین درس حوزوی) بگیر. ببین در وجودت چه رذالتی پیش می‌آید؟! اما ایشان می‌گوید مسئولیت عقیدتی سیاسی ژاندارمری، آن هم در یکی از روستاها، آن هم در سیستان و بلوچستان را حاضرم قبول کنم و تردید هم نمی‌کنم! این، همان نگه داشتنِ آتش در دست است. این انسان وقتی که زمامدار می‌شود، ماشین نظام می‌شود؛ ماشینِ ترمزدار؛ لا یأخذه فی الله لومه لائم: ملامت رویش اثر نمی‌گذارد.

خودش را برای «صفر» آماده کرده بود

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha