به گزارش خبرگزاری حوزه، پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب به انتشار مطلبی پیرامون «آیا استغاثه از اولیاء به معنی عبادت آنهاست؟» پرداخته که تقدیم علاقهمندان میشود:
خلاصه
انسانها در هنگامه بروز مشکلات و اتفاقات ناگوار، دست به گریبان زمین و زمان میشوند تا بتوانند قدری از این مشکلات را کاهش دهند. از همینرو بسیاری از مسلمانان، برای رهایی از مشکلات، به اولیاء الهی پناه برده و از ایشان یاری میطلبند.
این امر (یعنی یاری طلبیدن از اولیاء الهی) اختصاصی به دهههای اخیر نداشته، بلکه در طول تاریخ، فراوان مشاهده شده است که حتی پیشوایان دینی، با مدد گرفتن از اشخاص صالح (اعم از اینکه ایشان زنده باشند یا نه)، به دنبال رفع حوائج مادی و معنوی خود بودهاند؛ با این همه، وهابیون با استغاثه و طلب یاری از اولیاء الهی، به شدت مبارزه کرده و حتی بسیاری از مسلمانان را به بهانه یاری جستن از اشخاص صالح، مشرک تلقی کردهاند.
دلیل سر زدن چنین کاری از وهابیون نیز این است که آنان، استغاثه را عبادت دانسته و لذا استغاثه از اولیاء الهی را به عنوان عبادت غیرالله، از موجبات شرک دانستهاند، که فهم اشتباه آنان است.
شبهه
از دیرباز تاکنون، وهابیت با مفاهیمی همچون استغاثه از اولیاء الهی، به مخالفت برخاستهاند، بدینسان که آنان به خیال اینکه استغاثه نوعی عبادت است، استغاثه از اشخاص صالح را ممنوع و از موجبات شرک قلمداد کردهاند.
چنانکه در مجموع فتاوی بن باز (از مفتیان مطرح وهابی مسلک) تصریح شده است که استغاثه از بزرگان دین، نوعی عبادت آنان بهحساب میآید.[۱]
پاسخ
این ادعا در حالی از سوی وهابیونی همچون بن باز مطرح شده است که بسیاری از مسلمانان، به استغاثه ملتزم بودهاند؛ بدین معنا که در هنگامه بروز مشکلات، یکی از راههایی که مسلمانان، بدان تمسک میجستهاند، استغاثه و طلب یاری از اشخاص صالح بوده است.
همچنین پیشوایان مذاهب اسلامی نیز از مدافعین دائمی مشروعیت استغاثه و طلب یاری از اولیاء الهی بودهاند.
بهعنوان نمونه، سمهودی از علمای مطرح سنی مذهب، در مورد مشروعیت استغاثه و طلب شفاعت از صالحین چنین مینویسد:
«اعلم أن الاستغاثة والتشفع بالنبی (صلیاللهعلیهوآله) وبجاهه وبرکته إلی ربه تعالی من فعل الأنبیاء والمرسلین، وسیر السلف الصالحین، واقع فی کل حال، قبل خلقه وبعد خلقه، فی حیاته الدنیویة ومدة البرزخ وعرصات القیامة.[۲] آگاه باش استغاثه و طلب شفاعت از پیامبراکرم (صلیاللهعلیهوآله)، از جمله افعالی است که انبیاء و مرسلین (علیهمالسلام) بدان ملتزم بوده و از سیره سلف امت محسوب میشود.
استغاثه و طلب شفاعت از حضرت رسول (صلیاللهعلیهوآله) در هر زمانی، حتی قبل از ولادت آن حضرت محقق شده است.»
بنابراین مشخص میشود استغاثه و طلب یاری از اولیاء الهی، همچون نبی مکرم اسلام (صلیاللهعلیهوآله) مشروع بوده و از جمله اموری بهحساب میآید که در همه اعصار، بزرگان بدان ملتزم بودهاند.
اما در مورد اینکه استغاثه از اولیاء الهی، عبادت محسوب میشود یا خیر، باید گفت: اولاً اگر استغاثه از اشخاص صالح، عبادت بود، چگونه (طبق عبارت سمهودی که در بالا ذکر شد) میتوان تصور کرد که انبیاء الهی (علیهمالسلام) و سلف صالح، با این وجود، بدان ملتزم بودهاند.
پس معلوم میشود طلب یاری از صالحین، عبادت غیرالله بهحساب نمیآید.
ثانیاً: همانطور که بسیاری از علمای فریقین تأکید کردهاند، در تعریف عبادت لازم است اعتقاد به الوهیت و ربوبیت نیز لحاظ شود؛ بدین معنا که اگر خضوع و خشوع در برابر کسی، همراه با اعتقاد به الوهیت و ربوبیت آن شخص باشد، عبادت غیرالله خواهد بود و الا، عبادت محسوب نمیشود.
چنانکه سجده حضرت یعقوب (علیهالسلام) و فرزندانش بر حضرت یوسف (علیهالسلام) عبادت غیرالله بهحساب نیامد. چنانکه نابلسی (از علمای سنی مذهب معاصر) در کتاب «الرویه الوهابیه للتوحید و اقسامه عرض و نقد»، اعتقاد به ربوبیت و الوهیت را در تعریف عبادت داخل میداند و با استناد به ادله متعدد، مدعی آن است که مجرد خضوع و خشوع، عبادت محسوب نمیشود.[۳]
از همینرو استغاثه، تنها زمانی عبادت است که توأم با اعتقاد به الوهیت و ربوبیت نسبت به اولیاء الهی باشد و در غیر اینصورت عبادت غیرالله تلقی نمیشود.
بر همین اساس مشخص میشود، افزون بر آنکه استغاثه از اولیاء الهی، امری رایج بین مسلمانان و بزرگان دینی در اعصار مختلف بوده است، همچنین استغاثه از شخصی صالح را زمانی میتوان عبادت غیرالله بهحساب آورد که شخص استغاثه کننده، قائل به الوهیت و یا ربوبیت آن شخص صالح بوده باشد، حال آنکه هیچیک از استغاثه کنندگان از اولیاء الهی، معتقد به الوهیت و ربوبیت آن بزرگواران نیستند.
از مجموع این مباحث میتوان اینگونه نتیجه گرفت که بر خلاف ادعای بن باز و دیگر وهابیون، استغاثه از اشخاص صالح، عبادت آنان محسوب نمیشود.
پینوشت:
[۱]. «ودعاء الأموات والأنبیاء والصالحین والذبح لهم أو السجود لهم، أو الاستغاثة بهم، کل ذلک عباده.» بن باز، مجموع فتاوی، ج۳، ص۱۳۹، بیجا، بیتا.
[۲]. سمهودی، وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفی(صلیاللهعلیهوآله)، ج۴، ۱۹۳، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۹هق.
[۳]. الرویه الوهابیه للتوحید و اقسامه عرض و نقد، نابلسی، ص۱۴۱ و ۱۴۴، اردن، دارالنور المبین، بیتا.
نویسنده: محمد باغچیقی (باغچقی)