سه‌شنبه ۱۲ تیر ۱۴۰۳ |۲۵ ذیحجهٔ ۱۴۴۵ | Jul 2, 2024
تمدنی

حوزه / جواد تمدنی گفت: رسیدن به سینمای دینی یا به عبارت درست‌تر یک سینمای معناگرا که مبتنی بر مفاهیم اخلاقی دینی و انسانی باشد هرگز آسان نیست و چون امروزه و بعد از گذشت از ده‌ها و سده‌های مختلف که دانشمندان و عالمان علم انسان‌شناسی نظریات زیادی را درباره ماهیت وجودی و ابعاد مختلف و چندوجهی آدمی مطرح کرده‌اند، هنوز هم انسان ناشناخته است.

جواد تمدنی، مدیر روابط عمومی بنیاد سینمایی روایت فتح در گفت‌گو با خبرگزاری حوزه بیان کرد: سینما به عنوان یک ابزار و رسانه فراگیر و قدرتمند که امروزه تبدیل به یک ابر رسانه و به بیانی بهتر هنر صنعت رسانه شده است، یک رسانه متفاوت است که ضروریات و مقتضیات خود را می‌طلبد. سینمای ایران نیز از این مقوله جدا نیست و می‌بایست به ظرفیت‌های درون تمدنی و فرهنگی خودمان رجوع کنیم تا به یک تراز مطلوب دست پیدا کنیم، البته این کار بسیار سخت است و نیازمند پژوهش های علمی و آموزش نسل جدیدی است که ضمن آشنایی با فرهنگ و هنر و ادبیات دینی و ملی ایران و تسلط بر تاریخ و زیست بوم ایرانیان و تلفیق آن با تکنیکی به نام سینما بتوانند آثاری را منطبق بر گزاره‌های فرهنگی ما خلق کند و در معرض دید جهانیان بگذارد.

وی افزود: سینمای ایران به نسبت سینمای جهان از لحاظ تاریخی و پیدایش و رشد تکنولوژی چندان عقب نیست، بلکه از عدم بهره‌مندی از یک چارچوب مدون و نهادینه شده رنج می‌برد که اهالی سینما و سینماگران نمی‌توانند بر پایه یک سیاست‌گذاری درست و اصولی، فارغ از دولت‌های برآمده از هیجانات جریان‌های سیاسی روی کار و حرفه خود تمرکز کنند.

مدیر روابط عمومی بنیاد سینمایی روایت فتح ادامه داد: همچنین باید یک سیاست درست و منسجمی تدوین شود و پیش از آن البته باید به این سوال پاسخ دهیم که ما از سینما چه می‌خواهیم؟ در شرایطی که امروز سینما در جهان ابزاری برای کنترل افکار عمومی است ما چه انتظاری از سینما در داخل و خارج از کشور داریم؟ سینما به ماهو سینما یک ابزاری برای سرگرمی و تفریح بود که اندک اندک وسیله‌ای شد برای سمت و سو دادن به افکار جوامع.

وی ادامه داد: امروزه شاهدیم که هالیوود مهندسی فرهنگی و معادلات خرده فرهنگ‌های جوامع دنیا را تحت الشعاع خود قرار داده است و از سینما به عنوان یک ابزار استفاده می‌شود تا مهندسی پیام را که توسط طراحان شکل می‌گیرد در جوامع دنیا خصوصا کشورهای درحال توسعه رقم بزند، پس باید طرحی نو درانداخت و اگر سینما مهم هست که قطعا هم هست، باید تمهیداتی ویژه برای تقویت زیرساخت‌های این حوزه بکار بست و از آرا و نظرات جمعی از خبره‌ترین متخصصین حوزه‌های مختلف علوم انسانی خصوصا جامعه‌شناسی و انسان شناسی و امثالهم بهره برد.

این سینماگر درباره خاص تماشاگر از هنر هفتم، گفت: مخاطب از حضور در سینما اولاً و بالذات انتظار دارد اوقات خوب و خوشی را سپری کند و به قول معروف دمی بیاساید، اما هنر یک نظام مقتدر فرهنگی این است که از این فرصت نهایتا دوساعته که مخاطب در عالم سینما و به دور از هیاهوی شهر ‌زندگی غرق است، حداکثر استفاده را ببرد و مهندسی پیام و القای مفاهیم مد نظرش را در ساحت هنر و با بیانی شیوا و رسا و البته مخاطب پسند ارائه دهد، لذا با این گزاره رسیدن به مدلی از سینمای دینی شقوق مختلفی پیدا می‌کند و ساحت‌های متنوعی را می‌گشاید.

تمدنی اظهار کرد: رسیدن به سینمای دینی یا به عبارت درست‌تر یک سینمای معناگرا که مبتنی بر مفاهیم اخلاقی دینی و انسانی باشد هرگز آسان نیست و چون امروزه و بعد از گذشت ده‌ها و سده‌های مختلف که دانشمندان و عالمان علم انسان‌شناسی نظریات زیادی را درباره ماهیت وجودی و ابعاد مختلف و چندوجهی آدمی مطرح کرده‌اند، هنوز هم انسان ناشناخته است، لذا کار سینمایی کردن درباره مفاهیم حسی و درونی مثل دین و سینمای دینی ابدا و به هیچ وجه کار راحتی نیست و زمینه‌های متعددی را می‌طلبد.

وی ادامه داد: اساساً هنر با آن تعریفی که ما به عنوان یک انسان مسلمان از هنر داریم با تعریفی که دیگران دارند تفاوت‌های ماهوی بسیاری دارد. ما به عنوان یک مسلمان ایرانی با اتکا به آرا و نظرات بزرگانی همچون ابن سینا، فارابی، سهروردی، ابن عربی، حافظ، سعدی، عطار، نظامی، غزالی، ملاصدرا و نوعی نگاه به اثر هنری به عنوان یک جلوه و محصول ذوق یکی از ابنا بشر داریم که جلوه‌ای از جمال حضرت حق و انعکاسی از شمایل رخ محبوب است ولی بعضا در جوامع غربی به دلیل سیطره و حکومت اومانیسم و سایر مکاتب غربی این انسان است که اصالت و موضوعیت دارد. پس با این دیدگاه قطعا نوع نگاه یک فیلمساز ایرانی با یک فیلمساز غیر ایرانی متفاوت است. بنای این نگاه برای فیلمساز و هنرمند ایرانی قطعا اعتقاد و درونیات قلبی است که در اثرش بازتاب بیرونی دارد.

مدیر روابط عمومی بنیاد سینمایی روایت فتح افزود: یادمان نرود سینما یک تکنیک است که هرکسی می تواند آن را کم‌ و بیش فرا بگیرد اما آنچه مهم است آن که این تکنیک میخواهد در خدمت بیان چه مطلبی قرارگیرد. این مسأله مهمی است که باید بیشتر به آن پرداخت.

تمدنی در انتها بیان کرد: وقتی مولفه‌های یک بیان و محتوا در قالب سینما احصا شود و بر اساس آن تولید آثار سینمایی صورت گیرد مخاطب خودش آثار مبتنی بر سلایق و علایق خودش را پیدا می‌کند. اما عمیقأ بر این باورم و شخصا معتقدم ریل سینما نباید بر اساس ذائقه مخاطب تغییر کند و می‌بایست بر طبق یک ریل محاسبه شده دقیق فرهنگی آثاری را برای همه سلایق و علایق طرح ریزی و تولید کرد که به رشد سطح معرفتی و جهان بینی مخاطب کمک کرد.این کار فوق‌العاده سخت است اما شدنی است و می‌بایست فعالان این حوزه کمر همت را ببندند.

انتهای پیام

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha