پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ |۱۹ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 21, 2024
خون بر شمشیر پیروز است

حوزه/ هر که با حسین است، اسلام متعلق به اوست، هر که دنباله رو حسین است، او در ادعای اسلام صادق است، هر که راه حسین را انتخاب می‌کند راست میگوید و امت پیغمبر آخرالزمان است.

به گزارش خبرگزاری حوزه، به مناسبت ایام ماه محرم الحرام، گزیده‌ای از بیانات رهبر معظم انقلاب به عنوان پرونده ویژه «گفتمان عاشورا» در مورد جریان شناسی و تحلیل چرایی و اهداف قیام عاشورا تقدیم شما فرهیختگان می‌شود.

تحلیل غلط دشمنان در مورد قیام امام حسین علیه السلام

روز عاشورا وقتی در مقابل سی هزار دشمن مسلح، جگر گوشه زهرا با هفتاد و دو نفر ظاهر شد، آن هم هفتاد و دو نفری که میان آنان نوجوان سیزده ساله هم بود، کودک یازده ساله هم بود، پیرمرد هفتاد ساله هم بود، دشمن با خود فکر کرد حسین علیه السلام دیگر تمام شد؛ مخصوصاً در آن لحظات آخر روز عاشورا، وقتی که همه یاران حسین بن علی علیهما السلام شهید شدند و این بدنهای پاک و مطهر بر روی خاکهای گرم کربلا غلتید، دیدند حسین بن علی علیهما السلام ظاهر شد؛ در حالی که قنداقه یک طفل شیرخواره روی دست اوست. همه یقین کردند دیگر از حسین و از پیام حسین در دنیا اثری باقی نمیماند.

آخر، همه دوستان امام حسین علیه السلام و فداکاران آنجا جمع بودند. مدینه در کربلا بود، مکه و کوفه و حجاز و عراق در همان میدان خلاصه شده بود؛ کس دیگری نبود که بتواند ادعا کند. دنباله رو حسینی آنها هم یکی پس از دیگری در خاک و خون غلتیدند و به درجه ی شهادت رسیدند؛ حالا در عصر عاشورا حسین بن علی علیهما السلام که یک روز، چشم دنیایی متوجه او بود، تنها سربازش و تنها رزمنده ی شیر خوارش را روی دست گرفته و در مقابل لشکر دشمن ظاهر شده است. چشم کوتاه بین ،دشمن حسین را تمام شده فرض کرد

هنگامی که حسین بن علی خطاب به دشمن فرمود:«إن لَمْ تَرَحَمُونِی فَارْحَمُوا هَذَا الطَّفْلَ»؛ یعنی ای سنگدلان! ای از انسانیت بیرون آمدها! اگر شما با من آنقدر مهر ندارید که نگذارید لب من به آب برسد، این طفل شش ماهه صغیر شیرخوار چه گناهی کرده است؟ باز هم دشمن نمی فهمید که حسین چه می‌کند باز هم آن سیاست الهی برای آن کوردلان معلوم نشد، عمر سعد از شقاوت و کوردلی حرمله استفاده کرد وگفت: حسین را خاموش کن به جای آنکه به طفل شیر خوار امام حسین علیه السلام آب بدهند، تیر سه شعبه ی زهر آلود به سوی او پرتاب کردند.

این طفل روی دست پدر پیچ و تاب خورد و جان داد، خون از گلوی علی اصغر جاری شد. حسین بن علی از همین نقطه گسترش خود را شروع کرد و نگذاشت خون علی اصغر لوث شود، نگذاشت شایعه پردازان و دروغگویان و سیاست‌بازان بگویند: طفل حسین خودش مُرد یا از گرمای آفتاب مرد، دستش را زیر گلوی علی اصغر گرفت، مشت حسین از خون علی اصغر پر شد؛ در مقابل چشم همه، این خونها را به طرف آسمان پرتاب کرد. یعنی این خون را ببینید، علی اصغر را کشتید ای نامردمان! حسین بن علی در اینجا طومار حقانیت خود را امضا کرد؛ یعنی به دنیا فهماند با چه جریانی روبه روست؛ به تاریخ فهماند با چه می جنگیده و برای چه می‌جنگیده است.

هر که دنباله رو حسین است، او در ادعای اسلام صادق است

حسین بن علی در تاریخ ثبت کرد که فداکاری آن است که او در نهایت تنهایی و هنگامی که نیروهای دشمن از همه طرف به سوی او سرازیر است، یک تنه قیام میکند، به یاران کم میسازد و نمیگوید تنهایم، نمیگوید همه با من مخالفند و از من کاری بر نمی آید، نمیگوید ضعیفم و چرا بیهوده بجنگم، بر سر دوراهی حق و باطل قاطعانه حق را انتخاب میکند و آماده میشود که در راه حق جانش را بدهد.

از همین نقطه گسترش فرهنگ حسین بن علی شروع شد، نه تنها یزیدبن معاویه که سلسله اموی نیز با خون علی اصغر و با خون شهیدان کربلا در هم پیچید، جریان انقلابهای جهانی تاریخ اسلام، انقلابهای بزرگ از نقطه خون این مظلومان آغاز شد.

هر جای عالم که نام اسلام رفته، نام حسین به عنوان نمودار اسلام رفته است. هر که با حسین است، اسلام متعلق به اوست، هر که دنباله رو حسین است، او در ادعای اسلام صادق است، هر که راه حسین را انتخاب می‌کند راست میگوید و امت پیغمبر آخرالزمان است.

یزیدیان در تاریخ رسوا شدند و خون بر شمشیر پیروز شد

امروز فرزند حسین، روح خدا و امام امت، موجودی خود را به میدان آورده است. این موجودی یک ملت است در مقابل همه دستگاههای سیاسی و نظامی عالم.

این ملت میخواهد ثابت کند فرزند حسین و دنباله رو راه حسین است. در صحنه های جنگ، فرد فرد رزمندگانی که به شوق و جاذبه ی جهاد یا در میدان نهاده اند، مانند سربازان حسین بن علی در عاشورا عاشق و مشتاق فداکاری اند و سرّ اینکه میشنوید وضع ما در جبهه‌ها بهتر شده است همین حقیقت همین است.

اگر می‌خواهی کوثر برای تو باشد دو کار باید انجام دهی:

خداوند می‌فرماید: «إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَر»؛ کوثر یعنی چیزی که در حال افزایش و بیشتر شدن است و خداوند به پیامبر کوثر داده است و ما داریم افزایش پیدا میکنیم، اما خدای متعال به پیغمبر در همین سوره کوتاه دو توصیه میکند، اگر میخواهی این افزایندگی برای تو باشد و بماند، «فصل لریک و انحر» دو کار باید انجام بدهی:

اوّل: صلات، یعنی رابطه ات را با خدایت قطع نکن. مردم رابطه تان را با خدا قطع نکنید؛ رابطه تان را با حسین قطع نکنید؛ رابطه تان را با نماز، با ذکر با مجالس حسینی هر چه می‌توانید مستحکم تر کنید.

من بالعیان دیدم این روح حسینی و خون حسینی است که جوانان ما را به آگاهی و معرفت می‌رساند؛ می فهماند در جبهه ی یک جنگ وسیع جهانی هستند و باید فداکاری کنند، اینها را در کتاب نخواندند. بسیاری از این رزمندگان شاید صفحات متعددی از کتابهای سیاسی را نخوانده اند، روشنفکر نیستند اما آگاهند. روشنفکر به معنای واقعی کلمه آنها هستند؛ آنها هستند که میدانند چرا باید فداکاری کنند، این را که به اینها آموخت؟ روح حسینی و حسین جویی این رابطه را حفظ کنید.

دوم: اینکه قربانی کنید، با قربانی دادن شماست که اسلام پیروز میشود خون ما از خون جگر گوشه ی پیغمبر، حسین بن علی علیهما السلام رنگین تر نیست. مبادا دشمن یا افرادی که نمیدانند و ناآگاهانه دشمنی میکنند در ذهن بعضی از افراد بی خبر و بی اطلاع تزریق کنند که چرا جوانهای ما در میدان کشته میشوند، وقتی انسان دنبال یک ایده و آرمانی حرکت نمیکند، زحمت هم نمیخواهد بکشد، تلاش هم ندارد، فداکاری هم نمیخواهد، کشته و خون دادن هم ندارد.

وقتی انسان به دنبال یک آرمان مقدّس حرکت میکند ایمانش به او تلاش و فداکاری او دستور می‌دهد، پس باید فداکاری کند و باید از جان خود هم بگذرد.«۱۳۵۹/۸/۲۳»

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha