به گزارش خبرگزاری حوزه، انقلاب اسلامی یکی از مردمیترین انقلابهای تاریخ است. انقلابی که توانست گستره بسیار زیادی از مردم خود را در انقلاب دخیل کند. اما بلافاصله پس از انقلاب این سئوال پیشروی رهبران آن قرار داشت که چه ایدهای برای اداره حکومت خود دارید؟ مشخصا این سئوال در زمینه اقتصاد و سیاست مطرح بود. رهبران انقلاب که بهدنبال طرح جدیدی از حکومتداری بودند با فهمی که از شرایط جهان داشتند ایده خود را برای یک اقتصاد مردمی که عموم در آن دخیل هستند و نقش جدی دارند را در ذهن میپروراندند. اقتصادی که مردم رکن اساسی آن بودند. اقتصادی که نه سوسیالیستی و دولتی بود نه سرمایهداری و سرمایهمحور بود که تعداد زیادی از مردم کارگر و محتاج سرمایهدار باشند. این اقتصاد دادوستد جدی با سیاست داشت و ارتباط مهمی با آن برقرار میکرد. در این یادداشت سعی داریم یک مرور اجمالی به ایده تعاونی و اهمیت آن در نگاه متفکران انقلاب اسلامی داشته باشیم. در این ایده و جایگاه این مسئله در نگاه امام خمینی (ره) و حضرت آیتالله خامنهای و شهید بهشتی بهعنوان اصلیترین رهبران و متفکران انقلاب اسلامی پیمیگیریم. همانطور که در ادامه میبینیم تعاونی یکی از اصلیترین ایدههای انقلاب اسلامی برای تحقق اقتصاد مردمپایه و عدالتمحور است. مسئلهای که سعی شده در امتداد خود در سیاست هم اثرگذار باشد. تا بدانجا که شهید بهشتی گفت اقتصاد و سیاست جمهوری اسلامی در یک خط میشود: تعاون در اقتصاد و سیاست در شورا.
اقتصاد مردمی از منظر امام خمینی
امام خمینی (ره) به صراحت «عدالت اجتماعی اسلام» را مشروط به چند مسئله کرد؛ از جمله: «دخیل کردن تودههای میلیونی مردم محروم در تولید و تلاش و خلاقیت و ابتکار» و بعد «ارائه طرحها و اصول تبیین جهتگیری اقتصاد اسلامی در راستای حفظ منافع محرومان و گسترش مشارکت عمومی آنان و مبارزه اسلام یا زراندوزان» را ارمغان انقلاب دانست؛ طرحهایی توسط شهید بهشتی و دیگران در قانون اساسی آمد و توسط رهبر انقلاب پیگیری شد. ایشان از یک طرف سیستم اقتصادی آن زمان را سیستمی میدانست که کشورهای غربی برای استثمار دیگر کشها تدارک دیده بودند. از طرف دیگر معتقد بودن این تحمیلی که بر ما شده است به دلیل ضعف مدیریت و وابستگی کشورهای اسلامی است. از این جهت ایشان در فراخوانی، از عموم کارشناسان و محققین اسلامی میخواهند که فکری برای این سیستم ناصحیح کرده و بهفکر جایگزین برای آن باشند. «به هر حال این مصیبتی است که جهانخواران بر بشریت تحمیل کردهاند و کشورهای اسلامی به واسطه ضعف مدیریتها و وابستگی، به وضعیت اسفبار گرفتار شدهاند که این به عهده علمای اسلام و محققی و کارشناسان اسلامی است که برای جایگزین کردن سیستم ناصحیح اقتصاد حاکم بر جهان اسلام، طرحها و برنامههای سازنده و دربرگیرنده منافع محرومین و پابرهنهها را ارائه دهند و جهان مستضعفین و مسلمین را از تنگنا و فقر معیشت به درآورند. البته پیاده کردن مقاصد اسلام در جهان و خصوصا برنامههای اقتصادی آن و مقابله با اقتصاد بیمار سرمایهداری غرب و اشتراکی شرق، بدون حاکمیت همه جانبه اسلام میسر نیست و ریشهکن شدن آثار سوء و مخرب آن، چه بسا بعد از استقرار نظام عدل و حکومت اسلامی همچون جمهوری اسلامی ایران نیازمند به زمان باشد، ولی ارائه طرحها و اصولا تبیین جهتگیری اقتصاد اسلام در راستای حفظ منافع محرومین و گسترش مشارکت عمومی آنان و مبارزه اسلام با زراندوزان، بزرگترین هدیه و بشارت آزادی انسان از اسارت فقر و تهیدستی به شمار میرود و بیان این حقیقت که صاحبان مال و منال در حکومت اسلام هیچ امتیاز و برتریای از این جهت بر فقرا ندارند و ابداً اولویتی به آنان تعلق نخواهد گرفت، مسلّم راه شکوفایی و پرورش استعدادهای خفته و سرکوبشده پابرهنگان را فراهم میکند. و تذکر این مطلب که ثروتمندان هرگز به خاطر تمکن مالی خود نباید در حکومت و حکمرانان و ادارهکنندگان کشور اسلامی نفوذ کنند و مال و ثروت خود را به بهانه فخرفروشی و مباهات قرار بدهند و به فقرا و مستمندان و زحمتکشان، افکار و خواستههای خود را تحمیل کنند، این خود بزرگترین عامل تعاون و دخالت دادن مردم در امور و گرایش آنان به اخلاق کریمه و ارزشهای متعالی و فرار از تملقگوییها میگردد و حتی بعضی ثرورتمندان را از اینکه تصور کنند که مال و امکاناتشان دلیل اعتبار آنان در پیشگاه خداست متنبه میکند.» (صحیفه امام، ج ۲۰، ص ۳۴۰) حضرت امام در صحبتها ارتباط میان اقتصاد، ثروت و سیاست را نیز توضیح میدهند. ایشان معتقدند اقتصادی باید روی کار بیاید که عموم استعدادها که در این اقتصاد متعارف سرکوب شدهاند شکوفا شوند.
خلاصهای از مقاله تعاونی شهید بهشتی
شهید بهشتی را میتوان فرد اصلی در میان طراحان قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران دانست. بخشهای مهمی از قانون اساسی را خود او طراحی و برای تحقق و تصویباش تمام تلاش خود را بهکار گرفته است. شهید بهشتی علاوهبر تسلطی که بر احکام اسلام داشت هم دنیا دیده بود و تجارب کشورها و مکاتب فکری دیگر را دیده و بررسی کرده بود هم در زمینههای سیاسی و اقتصادی نظریات علوم مربوطه را تسلط داشت. یکی از اصولی که شهید بهشتی خود طراحی و تنظیم کرده بود و برای تصویب آن تلاش کرده بود اصول مربوط به بخش اقتصادی قانون اساسی و مشخصا اصل ۴۳ قانون اساسی است. یکی از بخشهای مهم اصل ۴۳ قانون اساسی توجه به دخیل کردن مردم در ابزار تولید و مسئله تعاونیها است. در ادامه خلاصهای از سخنرانی شهید بهشتی برای تبیین مسئله تعاونیها را که در شماره ۵۸ مجله تعاون در تاریخ تیر ۵۷ منتشر شده است آوردهایم.
علاقهمندان برای مطالعه ادامه این یادداشت میتوانند به صفحه ۳۷ فصلنامه «نامه جمهور» از این لینک مراجعه کنند.
انتهای پیام
انتهای پیام/