به گزارش خبرگزاری حوزه، مان «خون دریا» نوشته لیلا مهدوی است و او تا جایی که واژهها یاریاش کردهاند از زندگی و جنگ و پیوند میان این دو نوشته است. جملات کوتاه را به کار گرفته و با کمترین کلمات، کاملترین و ملموسترین صحنهها را آفریده است. «راه میافتیم به سمت لب شط. همه دارند خداحافظی میکنند. ما درست هفتاد و دو غواص بودیم یک نفرمان دم آمدن کم شد. خمپاره خورد جلوی پایش. هر تکهاش یک طرف افتاد. ندیدم. سرم را برگرداندم. اما وسط شقایقهای وحشی جوی خون راه افتاد. چشمهای سارا را هم گرفتم که نبیند. بعد از آن، همان شب پنجم دی، همان شبی که ماه پیدایش نبود و اروند داشت برایش گریبان چاک میداد زدیم به آب. اول من رفتم.»
«خون دریا» رمانی ۲۸۴ صفحهای است که همین امسال از سوی انتشارات کتابستان معرفت به بازار آمد و در نمایشگاه کتاب تهران نیز عرضه شد. این رمان، مثل تمام آثار ادبی و داستانی دیگر، خالی از عیب و ایراد نیست. اما در سختگیرانهترین سنجشها نیز نمره قبولی میگیرد. بسیاری از اهل فن، آن را کاری ارزشمند و قابل دفاع میدانند و کوشش نویسنده در خلق تصاویر عینی و درنگ بر عمیقترین و واقعیترین احساسات و عواطف انسان را تحسین میکنند. همچنین انسجام متن و انتخاب واژههای مناسب از سوی نویسنده را جزو ویژگیهای مثبت آن به شمار میآورند.
انتهای پیام