پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ |۱۹ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 21, 2024
کد خبر: 1177709
۲۸ مرداد ۱۴۰۳ - ۲۲:۰۶
نوشتن

حوزه/ هجرت در پیشرفت، تحول و ایجاد تمدن‌ها نقشی تعیین‌کننده داشته است. مهاجرت معمولاً هدفی دارد و در پی آن، حرکتی رخ می‌دهد. رفتن از «دنیای گفتار» به «جهان نوشتار» بهترین نوع هجرت است.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، نجمه‌صالحی، نویسنده و پژوهشگر حوزوی در یادداشتی آورده است:

هجرت در پیشرفت، تحول و ایجاد تمدن‌ها نقشی تعیین‌کننده داشته است. مهاجرت معمولاً هدفی دارد و در پی آن، حرکتی رخ می‌دهد. رفتن از «دنیای گفتار» به «جهان نوشتار» بهترین نوع هجرت است؛ یعنی تصمیم بر قلم به دست گرفتن و فکر کردن در قالب کلمات مکتوب؛ یعنی وقتی بخواهیم هر روز بنویسیم و روی کاغذ با خودمان و دیگران حرف بزنیم.ما شخصیت متفاوت خود را در این هجرت خاص می‌شناسیم.

نوشتن، همچون سفری است که هر آن، با آن به کشف و شناخت جدیدی از خود و جهان پیرامون‌مان می‌رسیم. این سیاحت نه‌تنها به ما کمک می‌کند احساسات و افکارمان را بهتر درک کنیم، بلکه این امکان را می‌دهد تا با دیگران نیز ارتباطی عمیق‌تر و معنادارتر برقرار کنیم. درباره‌ چنین مهاجرتی که با دیگران صحبت می‌کنم، پرتکرارترین سؤال این است: «از چه بنویسم؟». گویا درست‌ترین و کاربردی‌ترین جواب این است که ببینید چه چیزی شما را به نوشتن وامی‌دارد؟ غم؟ شادی؟ بلاتکلیفی؟ نیاز به هم‌صحبت؟ نیاز به تخلیه‌ی هیجانی؟ شروع یک کار جدید؟ یا چیزهای دیگر؟ درباره همان بنویسید.

این پیشنهاد، برای انگیزه‌ دادن است تا دست به قلم شوید؛ اما گاهی بعد از این پاسخ، پشیمان می‌شوم؛ چون یاد کسانی می‌افتم که هر بار که چیزی نشر می‌دهند از پیش می‌دانم درباره‌ چه نوشته‌اند.

می‌دانم فلانی موقع نالیدن‌هایش پست تازه‌ای می‌گذارد یا بهمانی با عفریت افسردگی دست‌به‌یقه است. قدر و قیمت نوشتن بالاتر از این است که در وقتِ بروز و ظهور احساسی ثابت به سراغش برویم.

به نظرم در وقتِ خوشی، دم ناخوشی، زمان سفر و هنگام تجربه‌ احساسات متفاوت باید نوشت و نوشت و نوشت. نوشتن باید هم‌نشین جان آدم و چیزی از جنس خود نویسنده باشد. رنگ‌وبوی نویسنده باید از قلم او بتراود.

کلمات باید نماینده و رسانه‌ افکار او باشد و نباید در حصار و انحصار هیچ‌کدام از حالات روحی درآیند. آدمی پر از خلق‌وخوی بالا و پایین است؛ انباشته از حالات گوناگون و آکنده از تناقض. چه‌بسا درباره‌ی هر بخشی از وجودمان بیشتر بنویسیم، به آن محدودتر شویم؛ درحالی‌که ترجیح این است با آزادیِ تمام، قلم بزنیم و کشتی کلمات را به دریاهای خیال بسپاریم.

شاید در این مسیر، با چالش‌ها و موانعی روبرو شویم. گاهی، ممکن است احساس کنیم که چیزی برای نوشتن نداریم یا اینکه نوشته‌هایمان به‌اندازه کافی خوب نیستند؛ اما فراموش نکنیم که نوشتن، یک فرآیند است. هر نوشته‌ای، اگرچه به نظرمان کامل نباشد، گامی به‌سوی بهبود و پیشرفت است. نوشتن، آینه‌ای است که همه‌ وجود ما را بازمی‌تاباند.

هر کلمه، بازتاب یک سلول از اندام‌واره‌ شخصیت و ادراکات ماست که با آن می‌توانیم خودمان را بهتر و بیشتر بشناسیم. نوشتن را یک فعالیت روزمره ندانیم؛ بلکه آن را بهترین ابزار ارتباط ما با «خودمان» و «دیگران» بدانیم. ارتباطی که از آن به تغییر، تحول و پیشرفت راه می‌یابیم.

با نوشتن و انتشار موضوعات و ایده‌های جدید، دیگران هم به تماشای گُل افکارمان می‌نشینند و شاید فرصتی برای تفکر بیابند! گاهی باید مثل شازده‌کوچولو برای محافظت از شادی یا غم ارزشمند (ارزشمند است چون برایش هزینهٔ روحی داده‌ایم) آن را در محفظه‌ای شیشه‌ای نگه داشت و بعد رهایش کرد!

با نوشتن، می‌توانیم از درد و رنج‌ و حتی شادی‌مان فاصله بگیریم، ذهن را رها کنیم و رویدادها را از زاویه‌ای دیگر ببینیم. نوشتن موجب شناسایی و درک درست احساسات‌ می‌شود. در فرآیند نوشتن، نه تنها با خودمان صادق‌تر خواهیم بود، بلکه ارتباطات‌مان با دیگران نیز تقویت می‌شود. برای همین چیزهاست که می‌شود گفت: نوشتن بهترین هجرت‌ها برای خودآگاهی در مسیر رشد و تکامل است.

انتهای پیام

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha