یکشنبه ۴ آذر ۱۴۰۳ |۲۲ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 24, 2024
کد خبر: 1176379
۲۵ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۳:۵۰
درس اخلاق

حوزه/ باید به کمال برسی و مراتب توحیدت را طی کنی و به مقام عبودیت و بندگی حق برسی، تا بندگی خدا را بکنی؛ حیات ابدی و جاودانه ما آخرت است؛ دنیا پلی بیش نیست و باید از آن عبور کنیم.

به گزارش خبرگزاری حوزه، مرحوم آیت الله محمدعلی ناصری از اساتید اخلاق حوزه در یکی از دروس اخلاق خود به موضوع «علت سستی در عبادات و راههای شناخت خداوند متعال» پرداختند که متن آن بدین شرح است:

انسان تا چیزی را نشناسد و قدر و منزلتش را نداند، نمی‌تواند به آن معرفت پیدا کند.

لذا حضرت حق در قرآن کریم فرموده‌ است: «وَ مَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ»؛ خدا را آن‌گونه که باید بشناسند، نشناختند. کسی نمی‌تواند حق خدا را ادا کند.

این آیه در سه جای قرآن آمده است. انسان برای اینکه از کسی قدردانی کند، لازم است او را بشناسد و فضائل و کمالات او را بداند، لکن ما خدا را نشناختیم.

وقتی نبی اکرم (ص) می‏فرمایند: «مَا عَرَفْنَاکَ حَقَّ مَعْرِفَتِکَ»؛ ما آنگونه که شایسته توست تو را نشناختیم، مراد این است که علم به ذات پیدا نکردیم و در ادامه می فرمایند: «وَ مَا عَبَدْنَاکَ حَقَّ عِبَادَتِکَ»؛ و آنگونه که شایسته عبادت توست، تو را عبادت نکردیم.

پیامبر اکرم (ص) به قدری ایستاد و خدا را عبادت کرد که پاهایش تاول زد، آیه نازل شد: «مَا أَنزَلْنَا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَی»؛ ما قرآن را از آن بر تو نازل نکردیم که (از کثرت عبادت خدا و جهد و کوشش در هدایت خلق) خویشتن را به رنج درافکنی.

نبی اکرم (ص) با این سبک از عبادت فرمودند: «مَا عَبَدْنَاکَ حَقَّ عِبَادَتِکَ».

پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار علیهمالسلام اوصاف جمال و جلال خداوند را شناختند.

درس اخلاق | چرا در انجام عبادات سست هستیم؟

علت اینکه هم در عباداتمان سست هستیم و هم در انجام معصیت‌ها ید طولایی داریم به خاطر این است که خدا را نشناختیم. چراکه اگر خدا را آنگونه که اولیای الهی شناخته بودند، شناخته بودیم هرگز گناه نمی‌کردیم و بیشتر به وظایف بندگی خود عمل می‌کردیم. انسان باید بنده خدا باشد.

سوال می‏شود که راه شناخت خدا چیست و چگونه خدای خود را بشناسیم؟

بزرگان فرموده‌اند دو راه برای شناخت خدا وجود دارد: آیات انفسیه و آیات آفاقیه.

با آیات انفسیه می‌توانیم به عظمت خالق، مدیر و مدبر و رازقمان پی ببریم. آیات انفسیه چند بار در قرآن کریم نام برده شده است. لکن آنچه که مسلم است این است که خودت را بشناسی. در روایت آمده است که «رَحِمَ اَللَّهُ اِمْرَءً عِلْمَ مِنْ أَیْنَ وَ فِی أَیْنَ وَ إِلَی أَیْنَ»؛ خدا رحمت کند آن کسی را که بداند از کجا آمده، برای چه آمده و به کجا می‌رود.

در روایت دیگری آمده است: «تَفَکُّرُ ساعَةٍ خَیرٌ مِنْ عِبادَةِ سَنَةً»؛ ساعتی اندیشیدن، از عبادت یک سال بهتر است.

علت آن است که با تفکر به عظمت خالقت و هدف خلقتت پی می‌بری.

در آیات متعددی از قرآن کریم به «نفس» اشاره شده است: «لَا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا»؛ «وَ مَا تَدْرِی نَفْسٌ مَّاذَا تَکْسِبُ غَدًا»؛ «وَ مَا تَدْرِی نَفْسٌ بِأَیِّ أَرْضٍ تَمُوتُ»؛ «و َلَا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللَّهُ»؛ «کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ»؛ «رَّبُّکُمْ أَعْلَمُ بِمَا فِی نُفُوسِکُمْ». نفس چه چیزی است که اینقدر در قرآن تکرار شده است؟

همچنین روایات «مَن عَرَفَ نَفسَهُ فَقَد عَرَفَ رَبَّهُ»؛ «اعرِف نَفسَک تَستَقِل امرَک» درباره نفس است.

«مَن عَرَفَ نَفسَهُ فَقَد عَرَفَ رَبَّهُ»؛ کسی که خود را بشناسد خدا را می‌شناسد. مراد از «نفس» چیست؟ کجا بود؟ الان کجا هست؟ پاسخ این است که نفس الان در باطن ماست.

دو عامل در وجود ما کار می‌کنند: یکی «عقل» و دیگری «نفس». عقل، لشکر ملائکه و نفس، لشکر شیطان است.

کمی درباره نفس بیندیش! این نفس کجا بود؟ چه کسی این کارخانه‌های وجودی را در وجود تو ایجاد کرده است؟ پدرت؟ یا مادرت؟ چه کسی عقل را در وجود تو ایجاد کرده؟ عقل چند شعبه دارد؟ مغز ما هشت خانه دارد و هر خانه دارای آثار خاص خود است. چه کسی آن را ایجاد کرده؟ چشم و گوش و زبانت را چه کسی ایجاد کرده است؟ پدرت ؟! اگر پدرت ایجاد کرده الان هم که چشمانت ضعیف شده بگو تا درستش کند.

کسی در پشت پرده است که این‌ها را ایجاد کرده و کاملا روشن است که خداوند متعال خالق است. لذا در روایت می‌فرماید «مَن عَرَفَ نَفسَهُ فَقَد عَرَفَ رَبَّهُ».

کمی فکر کن! مگر طلبکار بودی که خدا این گونه تو را خلق کند؟ بعضی الان هم از خدا طلبکار هستند و وقتی با مشکلی مواجه می‌شوند می‌گویند ای خدا مگر من چه کردم که گرفتار شدم؟!

انسان تنها یک نفس دارد و آن نفس دارای پنج حالت است. در قرآن کریم در چند جا از نفس اسم برده شده است: «نفس اماره»، «نفس لوامه»، «نفس مطمئنه»، «نفس راضیه»، «نفس مرضیه».

«نفس اماره» مرید و فرمانبردار شیطان است؛ «نفس لوامه» سرزنش‏گر است؛ «نفس مطمئنه» مطیع و فرمانبردار عقل است؛ «نفس راضیه» و «نفس مرضیه» بالاترین درجه نفس است.

بنابراین لازم است که انسان گاهی فکر کند، «رَحِمَ اَللَّهُ اِمْرَءً عِلْمَ مِنْ أَیْنَ وَ فِی أَیْنَ وَ إِلَی أَیْنَ»؛ خدا رحمت کند آن کسی را که بداند از کجا آمده، برای چه آمده و به کجا می‌رود.

اینجا آمدی تا به کمال برسی و مراتب توحیدت را طی کنی و به مقام عبودیت و بندگی حق برسی، تا بندگی خدا را بکنی، حیات ابدی و جاودانه ما آخرت است، دنیا پلی بیش نیست و باید از آن عبور کنیم، از شکم مادر آمدی تا داخل قبر شوی و این مسیر را باید طی کنی و این مدتی که مسیر طول می‌کشد به منظور تجارت است، تجارت و سرمایه اندوزی بکنیم برای آخرت، دنیا می‏گذرد.

حضرت حق می‌فرماید: «هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلَی تِجَارَةٍ تُنجِیکُمْ مِنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ»؛ آیا به تجارتی که از عذاب دردناک شما را نجات می دهد، راهنمایی کنم؟

«تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ» ایمان به خدا و تبعیت از حضرت حق بهترین تجارت است. انجام واجبات، ترک محرمات و خلوص در عمل و اینکه در زمان گرفتاری امام زمان خود را صدا بزنیم، راه این است.

بهتر است انسان کمی به فکر خودش باشد. کسی به فکر تو نیست، حتی زن و بچه انسان هم به فکر خودش هستند. این همه زحمت می‌کشد و برای آنها اموال جمع‏آوری می‌کند، اما در زمان مرگش می‌گویند زود خاکش کنید که ما از او می‌ترسیم. حاضر نیستند جنازه تو را شب تا صبح در خانه نگه دارند می‌گویند ما می‌ترسیم او را ببرید و در مسجد بگذارید. پس به فکر آخرت خودت باش.

برای اینکه به خدا برسی در کارخانه‌های وجودی خودت فکر کن. اینکه خداوند دوازده ملائکه را مامور کرده تا از تو در برابر شیاطین مراقبت کنند، ولی خب انسان نمی‌بیند و نمی‌فهمد خدا به واسطه رابطه‌ای که بین صانع و مصنوع، خالق و مخلوق، رازق و مرذوق هست دوستمان دارد.

وقتی به خلقت خودت بیندیشی می‌فهمی که تو حتماً یک خالقی داری یک مدیر و مدبری تو را به این گونه خلق کرده و تحویل اجتماع داده است. او خالق، مدیر و مدبر است و به او خدا می‌گویند.

این یک راهی برای شناختن خداست، اگر فکر کنی آنوقت به عظمت خداوند پی می‌بری.

راه دیگر شناخت خدا از طریق آیات آفاقیه است. خداوند میلیون‌ها سال است که خورشید را خلق کرده است، چهار فصل حتی یک دقیقه هم کم و زیاد نمی‌شوند چه کسی این‌ها را مدیریت می‌کند؟ چه کسی شب و روزها را کم و بیش می‌کند؟ طلوع و غروب ماه به دست چه کسی است؟ چه کسی تقویم‌ها را منظم می‌کند؟ به امر چه کسی است؟ روشن است که به امر حضرت حق است او مدیر و مدبر عالم وجود است.

در جلد ۵۷ بحارالانوار روایت است که به اندازه یک دهم اجنه، اولاد آدم در دنیا وجود دارد، مجموع جن و انس به اندازه یک دهم حیوانات بیابانی است، مجموع جن و انس و حیوانات بیابانی به اندازه یک دهم حیوانات دریایی است و مجموع جن و انس و حیوانات بیابانی و حیوانات دریایی به اندازه یک دهم ملائکه آسمان اول هستند و مجموع همه این‌ها به اندازه یک دهم ملائکه آسمان دوم می‏باشند. همینطور ادامه پیدا می‌کند تا به عرش و کرسی و لوح و قلم برسد. همه این‌ها را خداوند متعال خلق کرده است، ولی ما الان متوجه نمی‌شویم و وقتی به آن طرف رفتیم می‌فهمیم.

عده زیادی ملازم امام زمان (ع) هستند، اوتاد و ابدال و نجباء و صلحاء و رجال الغیب ملازم حضرت هستند و حجاب ظلمانی ندارند.

اگر می‌خواهی خدا را بشناسی از طریق آیات آفاقیه نیز می‌توانی.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha