خبرگزاری حوزه | ارشاد بشر و دعوت بهسوی خداوند سبحان از سیره پیامبران بوده و از این منظر کسانی که به تبعیّت از این بزرگواران همّت و تلاش به خرج میدهند، لازم است که به آداب و اخلاق ایشان آراسته باشند.
تبلیغ دینی در قرآن و روایات بسیار مورد تأکید قرار گرفته است تا جایی که مقام عالمِ مُبلغ، ارجمندتر از عابد معرفی شده است. خداوند سبحان در سوره فصلت آیه ۳۳ میفرماید:
«وَ مَن اَحسَنُ قَولاً مِمَّن دَعا اِلَی اللَّهِ وَ عَمِلَ صالِحا»
«کیست؟ نیکوکارتر از کسی که مردم را به خدا دعوت کند و خود نیز نیکوکار باشد».
طبرسی در تفسیر این آیه مینویسد: «این آیه دلالت دارد که دعوت مردم به دین خدا از بهترین واجبات و بزرگترین اطاعتهاست». (مجمعالبیان، ج۹،ص۱۹)
شرایط حساس جامعهٔ کنونی بیش از بیش میطلبد تا مبلغان دینی حضوری پررنگتر در عرصه تبلیغ داشته باشند که این مهم با مهیاشدن اسباب و ملزوماتی میسر میگردد. یکی از ویژگیهای خاص و بارز فردی در امر تبلیغ و پیشبرد اهداف مبلغ، داشتن اخلاص در عمل است.
اخلاص به معنای خالص کردن و ارادت صادق داشتن به کار میرود. مُخلص به کسی گفته میشود که تمام آنچه انجام میدهد چه فعل قابلمشاهده و چه احساس و نیت درونی خویش را، از غیر خدا پاک کند و هدفی جز نزدیکی به خداوند نداشته باشد.
عمل انسان اگر دارای خلوص باشد جلوهٔ جاودانگی پیدا میکند؛ کمااینکه دیدهایم نهضت پیامبران و اولیای خدا باگذشت چند صدسال پابرجا و فراموش ناپذیر است و این سرِ اخلاص عمل را میرساند. ابلاغ دین از میراث پیامبران بوده و به حقیقت نیازمند جوهره اخلاص است. هرکس شاهکلید اخلاص را در دست بگیرد و تنها برایخدا و خشنودی او قدم در این وادی بگذارد تأثیر کلام او بهمراتب بالا میرود. اگر مُبلغ به خداوند باریتعالی اعتماد و ایمان حقیقی داشته باشد خداوند محبت او را در قلوب انسانهای دیگر قرار میدهد؛ زیرا خداوند است که فرمانروای قلبهای بندگان خویش است.
انسان مُخلص اشتیاقی به تظاهر عملش ندارد؛ امّا این خداوند است که بهواسطه محبت نسبت به بنده مخلص خویش محبت او را در دلهای دیگران قرار میدهد. مُبلغی که در روند فعالیتش خدا را ناظر بر عمل خود بداند و خلوص عملش را حفظ کند هر چند آن را در اعماق قلبش پنهان کند؛ امّا خداوند که صاحب قلبهاست عمل او را آشکار میکند و به این سبب باعث محبوبیت او در بین اقشار جامعه میشود حتی اگر خواهان محبوبیت و اکرام نباشد از محبت دیگران بهرهمند میشود و اینگونه خداوند مزد عملشان را میپردازد.
در وادی اخلاص با دو واژه مُخلِص به (کسرلام) و مُخلَص به (فتحلام) روبهرو میشویم. شاید در نگاه اول تفاوت چندانی نداشته باشد؛ ولی با رجوع به کتب اخلاقی به این نتیجه میرسیم که بین مخلِص و مخلَص تفاوت فراوانی وجود دارد. کلمه مُخلِص اشاره به اخلاصی دارد که ثبات پابرجایی در نهاد فرد پیدا نکرده و با کوچکترین بحرانی دچار تزلزل میشود بهعنوانمثال خداوند در قران کریم میفرماید:
«فَإِذا رَکِبُوا فِی الْفُلْکِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَی الْبَرِّ إِذا هُمْ یُشْرِکُونَ»
«هنگامی که سوار بر کشتی شوند خداوند را بااخلاص میخوانند؛ اما همین که خدا آنها را نجات داد و به ساحل رساند دوباره مشرک میشوند». (عنکبوت آیه ۶۵)
ولی مخلَصین کسانی هستند که اخلاص در وجودشان ریشه دوانده و تثبیت شده است. درجه مخلَصین از مخلِصین بالاتر است، به این معنا که آنها مقدمات رسیدن به کمال را طی کردهاند و در مسیر معرفت نفس قدم گذاشتهاند همانگونه که خداوند به اخلاص حضرت موسی علیهالسلام اشاره میکند و میفرماید: «واذکُر فی الکِتابِ مُوسی انَّهُ کَانَ مُخلَصاََ و کَانَ رَسُولاََ نبِیاََ»
«در این کتاب از موسی یاد کن که او مخلَص بود و رسول و پیامبر والامقامی بود». (مریم آیه ۵۱)
یک مبلغ برای موفقیّت در مسیر حرکت خود باید به این امر واقف باشد که گرچه در زمره مخلِصین قرار دارد؛ ولی باید به جهد کوشش نماید تا خود را به مقام مخلَصین برساند و این امر میطلبد تا مبلغ ابتدا با هوای نفس خود مبارزه کند. زیرا هر کس نتواند بر این نیرو غلبه کند و به هر سمتوسویی که نفس اماره او را میکشاند سوق پیدا کند هرگز به این مقام نمیرسد.
چهبسا در جریان عمل، یک مبلغ توجه ویژهای به امر اخلاص دارد و کارش را مخلصانه شروع میکند؛ اما در ادامه تحتتأثیر شرایط مختلف قرار گرفته و دچار لغزشهایی همچون خودبرتربینی، فخرفروشی، ریا و منتگذاری میشود و بهیکباره ارزش کارش را از بین میبرد.
امام صادق علیهالسلام در تفسیر سوره ملک آیه ۲ «الَذی خَلَقَ المَوتِ وَ الحَیوهَ لِیَبلُوَکُم اَیُّکُم اَحسَنُ عَمَلا وَ هُوَ العَزیزُ الغَفُورُ» «خدایی که مرگ و زندگی را آفرید تا شما را بیازماید کدامیک از شما عملش بهتر است» میفرمایند: مقصود خداوند از اَیُّکُم اَحسَنَ عملاً کسی است که صحیحتر عمل میکند نه آنکه بیشتر عمل میکند و عمل صحیح آن است که با خداترسی و صدق نیت همراه باشد. سپس فرمودند: نگهداری عمل از آلودگی، سختتر از انجام خود عمل است. (اصول کافی ،ج۲/ص۱۶؛تفسیر المیزان،ج۲۰/ص۱۱)
از دیگر اموری که اخلاص یک مُبلغ را تحتتأثیر قرار میدهد خوشحالی از مدح و ثنای دیگران است. اگر یک مُبلغ در مسیر کار و فعالیتش همواره فکر و تمرکز خود را بر این مورد قرار دهد که در چه موقعیتی اطرافیان از عملکرد او خشنود بوده و چه زمانی ناراضی بودهاند کیفیت کارش پائین آمده و از موفقیّت فاصله میگیرد. البته تذکر این نکته بجاست که خوشحالی از تعریف و تمجید مردم زمانی ریا و خودنمایی بهحساب میآید که این تعریف و تمجیدها محرک اصلی انجام کار باشد؛ امّا اگر هدف اصلی انسان از عمل تنها بهدستآوردن رضای خدا باشد و مردم خود به دنبال اِبراز محبت و تعریف از فرد مُبلغ باشند؛ خوشحالی از تعریف و ثنای مردم خارج از چهارچوب عمل نبوده و بااخلاص منافاتی ندارد. طبیعتاً انسان، موفقیّت و خوشنامی را دوست دارد و این دلیل بر ریا نیست تا جایی که حضرت ابراهیم خلیلالله به خداوند فرمود: «وَٱجعَل لِّی لِسَانَ صدقِِ فِی ٱلأٓخِرِینَ» «خدایا نام مرا بر زبان آیندگان نیکو و سخنم را دلپذیر بدار». (سوره شعرا آیه ۸۴)
مسئله دیگری که یک مبلغ باید به آن توجه کند مسئله اُجرت در قبال تبلیغ است. اُجرت به معنی پاداشی است که هر انسانی در ازای خدماتی که ارائه میدهد از فرد مقابل دریافت میکند.
از اموری که میتواند اخلاص یک مبلغ را تحتتأثیر قرار دهد این است که در مقابل کاری که انجام میدهد اُجرتی تعیین کند. هر چند که عرف اِقتضا میکند هنگامی که فردی کاری برای ما انجام داد به پاسداشت زحمات او اُجرت یا هدیهای بپردازیم اما پرداخت اُجرت باید از طرف خود مردم انجام گیرد و فرد مُبلغ تعیینکننده در این امر نباشد. گرفتن مزد و پاداش میتواند در دلگرمی یک مبلغ برای استمرار تبلیغش مؤثر باشد؛ ولی این مسئله، نباید تمام هموغم یک مُبلغ باشد. آنچه گفته شد از جمله اموری است که میتواند به اخلاص یک مُبلغ آسیب برساند؛ بنابراین بر مبلغین لازم است تا از راه تهذیب نفس به تقویت اخلاص خویش بپردازند.
زهرا صادقی