سه‌شنبه ۲۰ شهریور ۱۴۰۳ |۶ ربیع‌الاول ۱۴۴۶ | Sep 10, 2024
کد خبر: 1181612
۲۰ شهریور ۱۴۰۳ - ۰۸:۳۶
نوشت افزار

حوزه/ هویت‌سازی دانش‌آموزان بر اثر عوامل مختلفی که در اطراف آن‌هاست و برایشان ارزش‌گذاری و ارزنده‌سازی می‌شود، شکل می‌گیرد.

به گزارش خبرگزاری حوزه از تهران، مسئله نوشت‌افزار و جایگاه آن در فرهنگ‌سازی و هویت‌سازی دانش‌آموزان به قدری است که رهبر معظّم انقلاب از آن به عنوان یک کالای حیاتی یاد می کنند. همچنین ایشان در جای دیگری با اشاره به ضرورت تولید نوشت‌افزار در داخل بر بار فرهنگی نوشت‌افزارهای وارداتی در جامعه تاکید می کنند: «کسانی در داخل کشور هستند که یک حرکت اقتصادی را شروع میکنند؛ باید به اینها کمک بشود. حالا اینکه گفتم مال این روزها است، همین مسئله‌ی نوشت‌افزار است؛ چند جوان باهمّت پیدا شده‌اند و نوشت‌افزار داخلی دارند تولید میکنند؛ نوشت‌افزار یک رقم مهمّی است؛ شما ببینید مصرف نوشت‌افزار -مداد و کاغذ و دفتر و بقیّه‌ی وسایل- چه حجم عظیمی دارد که ما در بسیاری از اینها داریم از واردات استفاده میکنیم که هم بارِ فرهنگی دارد، هم بارِ اقتصادی دارد.» ۱۳۹۷/۰۶/۰۷

رسانه KHAMENEI.IR به همین مناسبت در گفت‌وگو با مهدی یوسفوندی تولید کننده و توزیع کننده برتر نوشت‌افزار ایران و مدیر خانه خلاق و نوآوری تم(تجاری‌ سازی محتوای سالم) به تحلیل وضعیت صنعت نوشت‌افزار و تولید داخلی آن و ابعاد تاثیر آن بر فرهنگ و هویت جامعه پرداخته است.

تاکیدات رهبر معظّم انقلاب در رابطه با بحث نوشت‌افزار این بود که این کالا جزو کالاهای حیاتی برای کشور است. دلیل این حیاتی بودن چیست و تولید نوشت‌افزار داخلی بعد از انقلاب چه چالش‌ها و فراز و نشیب‌هایی را طی کرده است؟

اینکه نوشت‌افزار جزو کالاهای اساسی است کاملاً درست است، به‌خاطر اینکه در کشور یک جمعیت ۱۴ تا ۱۶میلیونی دانش‌آموز داریم و افزون بر آن یک جمعیت قابل‌توجه دانشجو که یکی از لوازم اصلی کارشان نوشت‌افزار است و لذا نوشت‌افزار جزو کالاهای اساسی حساب می‌شود. اینکه رشد نوشت‌افزار بعد از انقلاب چطور بوده، از اطلاعات قبل از انقلاب خبر ندارم و در مورد ۱۱سال اخیر می‌توانم اظهارنظر کنم. در ۱۱سال اخیر، در زمینه نوشت‌افزار یک حرکت خودجوش در تعدادی افراد دغدغه‌مند اتفاق افتاد که باعث شد حوزه نوشت‌افزار برای کشور چه در فضای مردم، چه در فضای مدیران دولتی و حاکمیت و چه در فضای بازار اهمیت یابد؛ به این معنا که محتوای آن مهم است و نوشت‌افزار فقط یک کالای مصرفی صرف نیست، بلکه باید محتوایش مدیریت شود، چون تاثیر تربیتی و فرهنگی بر بچه‌ها دارد و به‌خاطر اینکه فناوری بسیار پیچیده‌ای برای تولید آن لازم نیست به‌راحتی می‌توان آن را داخلی کرد و نیاز نیست این همه نوشت‌افزار حجیم و در حد میلیارد دلاری وارد کنیم، بلکه می‌توانیم همه را در داخل تولید کرده و تعداد زیادی اشتغالزایی داشته باشیم که در ۱۱ سال اخیر این اتفاق افتاد.

به معنای واقعی کلمه می‌توان نوشت‌افزار را به قبل و بعد از سال ۹۱ تقسیم کرد. از سال ۹۱ به بعد، بسیاری از واردکنندگان و کسانی که در بازار در قامت بازرگانانی بودند که محصول را از کشورهای مختلف وارد می‌کردند یا گاهی قطعات را وارد کرده و در اینجا تولید را انجام می‌دادند، بسیاری از این افراد به‌سمت تولید و خودکفایی پیش رفتند. و بعدها حتی به‌سمت این پیش رفتند که اسم‌هایی که برای نوشت‌افزارشان می‌گذارند ایرانی باشند و حتی فارسی بنویسند. این چیزی است که در دهه ۸۰ و ۷۰شمسی سابقه نداشت؛ ولی در دهه ۹۰ و دهه ۱۴۰۰ که به‌طور ملموس دیده می‌شود و حجم بسیار بالایی از نوشت‌افزارهای ایرانی در بازار وجود دارد که کیفیت آنها در سطح یک دنیاست و قیمت‌شان معقول و مناسب است و درعین‌حال تیراژ و میزان تحریرشان بالاست و حتی بعضی از آن‌ها صادرات هم دارند.

نمی‌دانم قبل از انقلاب چطور بوده، اما می‌دانم قبل از سال ۹۱ چنین چیزی وجود نداشته است و از ۹۱ به بعد، این فرآیند رفته‌رفته شروع شد و رشد کرد و اکنون در جایگاهی هستیم که به‌جرأت می‌توانم بگویم در نقطه اضافه کردن فناوری‌های نوین به نوشت‌افزارمان هستیم؛ یعنی امروز تولید، کیفیت و قیمت‌گذاری ما خوب است، می‌توانیم صادرات انجام دهیم و نیاز است فناوری‌های نوین را اضافه کنیم؛ یعنی به مرحله‌ای رسیده‌ایم که می‌توانیم خود را در مرز دانش نوشت‌افزار قرار دهیم و برای اینکه چنین اتفاقی بیفتد شاید یک فرآیند ۱۰ساله لازم باشد که شرکت‌های ما واقعا دانش‌بنیان شوند؛ نه به معنای دانش‌بنیانی که عرف شده، بلکه دانش‌بنیان به معنای اینکه بتواند مرز دانش را یک میلیمتر جابه‌جا و یک چیز نو را به دنیا عرضه کند و این فضایی است که باید شروع کرد و جلو رفت.

اصول اصلی برخورداری از تولید نوشت‌افزار قوی و کارآمد در سطح منطقه و جهان چیست؟ کشورهایی که در این حوزه حرف اول را می‌زنند چه اصولی را رعایت می‌کنند؟
* در زمینه نوشت‌افزار، ژاپن، آلمان و آمریکا در دنیا حرف اول را می‌زنند. ما با نوشت‌افزار آمریکایی ارتباط چندانی نمی‌گیریم چون ورودی به کشورمان نداشته و اطلاعات زیادی از آن نداریم. ژاپن و آلمان به‌عنوان کشورهایی که سابقه بسیار طولانی در تولید نوشت‌افزار، جوهر و قطعات مختلف که با آن‌ها می‌توان محصولات با فناوری پیشرفته را درست کرد، دارند و با فاصله زیاد از بقیه دنیا جلو هستند و بعد چین و هند در این زمینه بسیار قوی عمل می‌کنند. ایران از نظر فناوری و میزان کیفیت فنی محصولات در حد چین و هند است و برای اینکه به ژاپن، آلمان و آمریکا بپیوندد و یک کشور اثرگذار در دنیا باشد باید راهی را که آن‌ها می‌روند، دنبال کند. وقتی از یک نوشت‌افزار مثل خودکار، روان‌نویس یا کوله استفاده می‌کنید برای این است که حداقل نیازی را که به آن دارید پاسخ دهد. حداقل نیاز یا نیاز اولیه‌ای که می‌خواهد پاسخ دهد مثلاً خودکار نیاز نوشتن را پاسخ می‌دهد. مرحله بعدی این است که این نیاز را راحت‌تر پاسخ دهد که سطح دوم فناوری است و ایران در این سطح است؛ یعنی خودکاری نداریم که فقط بنویسد و خودکاری داریم که روان می‌نویسد، جوهر پس نمی‌دهد و در دست راحت جا می‌گیرد یا کوله‌ای که استفاده می‌شود تناسب دارد و فقط برای حمل نیست، زیبایی هم در آن مهم است و شست‌وشویش هم باید راحت باشد و...

سطح سوم سطحی است که اغلب کشورها در آن قرار ندارند، اما ژاپن، آلمان و آمریکا در سطح سوم عمل می‌کنند و آن این است که نگاه کنیم این محصول چگونه می‌تواند حداقل آسیب را به کره زمین و تمام موجوداتی که در آن هستند برساند؛ یعنی محصولی که درست می‌کنیم برای کودکی که از آن استفاده می‌کند به‌هیچ‌وجه مواد سمی نداشته باشد. اگر قرار بر این است که آن را دور بیندازیم، در محیط‌ زیست آلودگی عمیق ایجاد نکند. اگر قرار بر این است که برای این محصول مواد اولیه تامین کنیم، تامین این مواد اولیه به قیمت ازبین‌بردن منابع طبیعی یا منابع حیاتی کره زمین نباشد. این نوع نگاه کردن به نوشت‌افزار به‌عنوان یک کالای بسیار پرمصرف و پرتیراژ نگاهی است که لازم است به محصولات ما مثلاً محصولات کاغذی اضافه شود. با کاغذ یک دفتر تولید می‌شود که نیاز به نوشتن را پاسخ دهد و بعد به این فکر می‌کنیم که حالا که دارد نیاز نوشتن را پاسخ می‌دهد طوری باشد که راحت‌تر ورق بخورد، کاغذش الکی جوهر را جذب نکند و رنگ کاغذ چشم را اذیت نکند؛ در این مسئله کشورمان تا حدی در سطح خوبی است. البته در مورد کاغذ بسیار عقبیم. در این حوزه چین و هند در سطح مناسبی هستند.

سطح سوم که شاید چین و هند هم به آن اهمیت نمی‌دهند این است که برای تولید دفتر باید کاری کرد که تبعات منفی زیست‌محیطی و تبعاتی که ممکن است برای موجودات زنده ازجمله انسان داشته باشد، کم کنند. تا وقتی از کاغذی استفاده می‌کنیم که در آن از مواد شیمیایی استفاده شود، بچه‌ای که از این کاغذ استفاده می‌کند ناخودآگاه از این مواد شیمیایی متاثر می‌شود. وقتی برای تولید کاغذ درخت را قطع می‌کنیم یعنی ضربه‌ای به محیط‌زیست می‌زنیم. اگر به سمت کاغذهای بازیافتی برویم و به سمت تولید کاغذهایی برویم که از چوب یا ضایعات چوب یا محصولاتی درست می‌شوند که به‌صورت طبیعی در چرخه تولید محصولات کشاورزی هستند؛ مثلاً ضایعات نیشکر، گندم و جو؛ مثلاً وقتی گندم یا ذرت درو می‌شود آنچه می‌ماند فرآوری کرده و به کاغذ تبدیل کنیم به‌جای اینکه آن را دورریز کنیم. وقتی وارد این سطح می‌شویم دیگر درخت مهم‌ترین منبع تامین مواد اولیه کاغذ نمی‌شود که بسیاری از کشورها در این سطح‌اند و وقت آن است که کشورمان به این قضیه فکر کند.

یک‌سری اشتباهات در کشور رخ می‌دهد که مرا نگران می‌کند و از سمت نهاد ها و مدیران دولتی هم به‌شدت به آن دامن زده می‌شود؛ مثلاً گفته می‌شود می‌خواهیم در کاغذ خودکفا شویم، ولی تمام فرمول‌هایی که برای خودکفایی در کاغذ پیاده می‌شود فرمول‌های ۳۰-۴۰-۵۰ سال پیش دنیاست؛ یعنی درختان را قطع و آنها را به کاغذ تبدیل کنیم که با این کار تیشه به ریشه خودمان می‌زنیم. باید از فرمول‌های نوین استفاده کنیم. وقتی مجتمع بزرگی در جنوب‌غربی کشور داریم که نیشکر تولید می‌کند، با ضایعاتش می‌توانیم باکیفیت‌ترین کاغذ دنیا را تولید کنیم و وقتی تا این اندازه تولید گندم و محصولات کشاورزی داریم و ضایعاتش هدر می‌رود باید از آنها استفاده کنیم که به یک نگاه متفاوت نیاز دارد. با خودکفایی موافقم، اما خودکفایی بر مبنای داشته‌های طبیعی؛ قرار نیست خودکفا شویم، ولی از آن‌سو یک ضربه غیرقابل جبران بزنیم؛ مثلاً فرض کنید در کاغذ خودکفا شدیم اما جنگل‌های شمال نابود شده است که کار درستی نیست و جنگل‌هایی را که طی چند صدهزار سال به وجود آمده و رشد کرده‌اند به‌خاطر خودکفایی کاغذ نابود کنیم که بزرگ‌ترین ضربه و خیانت به این زیست‌بوم است.

امیدوارم نهادها و مدیران دولتی و مسئول متوجه اهمیت موضوع باشند که خودکفایی کاغذ تا چه اندازه مهم است چون کاغذ یک محصول حیاتی است، ولی از چه چیزی در درون کشور می‌توانیم استفاده کنیم که در کاغذ خودکفا شویم. دانش خارجی‌ها و بهترین دانشمندان خارجی را بیاوریم و از آنها بپرسیم که به چه فرمولی رسیدند و چطور می‌شود از ضایعات محصولات کشاورزی که شبیه چوب درخت می‌شود، جایگزین و برای تولید کاغذ استفاده کرد. هند در این خصوص کاری کرده و به این نتیجه رسیده که به‌جای قطع کردن درخت، به‌عنوان بزرگ‌ترین خریدار کاغذ ضایعات دنیا شناخته می‌شود؛ یعنی کشتی‌هایش در تمام دنیا هستند و فقط کاغذهای ضایعاتی را جمع می‌کنند و همه را به کشورشان می‌برند، ضایعات را از هم جدا می‌کنند و با یک‌سری فرمول خاص آنها را به کاغذ تبدیل می‌کنند که تقریباً کاغذ باکیفیتی است و صادر هم می‌شود و ما هم از این کاغذها استفاده می‌کنیم. ما نمی‌توانیم این راهکار را به کار ببریم چون جمع کردن ضایعات و حمل کردنشان برای هند یک مزیت است ولی از نظر هزینه‌ای و نیروی انسانی ارزان برای ما مزیت نیست و باید روی چیزهای دیگر تمرکز کنیم. لزومی ندارد کاری که ژاپنی‌ها، آلمانی‌ها یا کاری را که ۵۰ سال پیش اروپایی‌ها انجام می‌دهند انجام دهیم و اگر می‌خواهیم در کاغذ خودکفا شویم باید ببینیم چطور می‌شود بر مبنای زیست‌بوم واقعی خودمان بدون اینکه به زیست‌بوم خودمان ضربه بزنیم، این کار را انجام دهیم و اگر راهی ندارد نباید این کار را انجام دهیم؛ یعنی برای رسیدن به یک هدف نباید هر وسیله‌ای را به کار برد و هیچ وسیله‌ای ارزشمندتر از زیست‌بوم طبیعی کشورمان نیست. حق نداریم به‌خاطر اینکه می‌خواهیم در کاغذ خودکفا شویم زیست‌بوم طبیعی کشورمان را به خطر بیندازیم.

اگر این امکان وجود داشته باشد تمام مایحتاج نوشت‌افزار داخلی در داخل کشور تامین شود، چه نتایجی در بعد اقتصادی و فرهنگی کشور می‌تواند به دست بیاورد؟

۸۰ درصد نوشت‌افزار در داخل کشور تولید می‌شود و عدد خوبی است و صددرصد شدن چندان منطقی نیست و نباید به‌دنبال صددرصد تولید داخلی باشیم. برای مثال، اگر بخواهیم گلوله‌های فلزی را که در نوک خودکارها هستند در داخل کشور تولید کنیم و برایش یک کارخانه راه بیندازیم، اگر دو ساعت تولید کند به اندازه یک سال نیاز کشور از گلوله‌های فلزی است که توجیه اقتصادی ندارد و یکی دو شرکت در دنیا این را برای کل دنیا تولید می‌کنند، لذا نباید به دنبال خودکفایی صددرصد برویم و تا حد همین ۸۰ درصد بسیار عالی است، به شرط اینکه نگاهمان به صادرات باشد. وقتی قطب تولیدکننده یک محصول هستید قاعدتاً نباید متاثر از بالا و پایین رفتن قیمت ارز باشید؛ بنابراین کالایی دارید که متاثر از بالا و پایین رفتن قیمت ارز نیست و در شرایطی که مشکلاتی پیش می‌آید، مثل تحریم، جنگ اقتصادی و... قیمت دلار بالا می‌رود، بسیاری از محصولاتی که وابسته به خارج از کشور هستند، قیمتشان به‌شدت بالا می‌رود.

در این شرایط نوشت‌افزار که یک کالای اساسی است قیمتش ثابت می‌ماند و فشار بر مردم کمتر می‌شود؛ البته به این شرط که مواد اولیه‌ای که در اختیار این محصولات برای تولیدشان قرار می‌گیرد بر مبنای قیمت جهانی با آن‌ها محاسبه نشود؛ مثلاً اکنون مداد پلیمری در کشور تولید می‌شود که صفر تا صد مواد آن در داخل تولید می‌شود که آنها را از پتروشیمی‌های خودمان می‌گیرند؛ ولی پتروشیمی‌ها به تولیدکننده‌های داخلی دلاری می‌فروشند و وقتی دلار بالا می‌رود این جنس هم بالا می‌رود و لذا هیچ فرقی نمی‌کند، اگر از پتروشیمی‌ها یا از خارج از کشور بگیریم برای مردم فرقی نمی‌کند و شرط آن این است که دلاری حساب نکنند و چیزی که صفر تا صد تولید داخل است برای تولیدکننده ریالی محاسبه شود؛ اولین اثرش این است که قیمتش برای مردم تغییر نمی‌کند و دومین اثرش این است که نوشت‌افزار متناسب با ذائقه فرهنگی مردم کشور عرضه می‌کنید چون تولیدش در داخل انجام می‌گیرد و می‌توان این را اصولی و با برنامه مدیریت کرد تا محتوایی که منتشر می‌شود محتوایی باشد و تناسب فرهنگی داشته باشد که تاثیرش بلندمدت و تربیتی است.

یکی از مسائل دیگری که در بیانات رهبر انقلاب سال‌های گذشته این بود که واردات نوشت‌افزار هم بار فرهنگی و هم بار اقتصادی دارد. با توجه به این مساله میزان واردات ما طی سال‌های گذشته به چه صورت بوده و مصادیق این بار فرهنگی و اقتصادی در حوزه نوشت‌افزار شامل چه چیزهایی می‌شود؟

میزان واردات با توجه به بخش‌نامه‌هایی که وجود داشته کمتر شده است اما کالای قاچاق زیاد داریم؛ یعنی اگر همین الان در بازار بچرخید پر از کالای قاچاق است؛ کالاهایی که برگ سبز ندارند و خارجی هم آمدند، ولی درصد آن بسیار کمتر شده و اگر زمانی کالایی در بازار ۸۰درصد بود، الان ۲۰درصد است و نشان می‌دهد که واردات کمتر شده است. بار اقتصادی این است که خروج ارز کمتر شده است. بار فرهنگی که مهم‌تر است اینکه وقتی کالایی در داخل ایران تولید می‌شود می‌توانید رگولاتوری و مدیریت کنید چه محتوایی روی آن باشد؛ ولی با کالایی که از خارج وارد کنید نمی‌توانید این کار را بکنید و محتوایی می‌آید که هیچ تناسب فرهنگی با شما ندارد و بار فرهنگی‌اش اینجاست.

محصولی که از خارج از کشور می‌آید متناسب با فرهنگ بیگانه تولید شده و بعید می‌دانم یک سیستم و ساختار در دنیا شکل گرفته باشد که بگوید نوشت‌افزاری تولید کنیم و به ایران بفرستیم که مغز جوانان ایرانی را شستشو دهیم و فقط متناسب با فرهنگ خودشان تولید می‌کنند که با فرهنگ ما بسیار مغایرت دارد و با فرهنگ‌های کشور دیگر هم همین‌طور است و ما باید عاقل باشیم و چیزی را که به دردمان می‌خورد بخریم؛ ولی از آنجاکه واردکننده‌ها لزوما به جنبه فرهنگی نگاه نمی‌کنند و در این خصوص مسئولیتی ندارند، جنس را می‌خرند و فقط می‌گویند زیباست و فکر نمی‌کنند اینکه زیباست آیا تناسب فرهنگی هم دارد و بدآموزی دارد یا ندارد و با سن و جنس بچه‌های ما همخوانی دارد یا ندارد!؟ محصولی که از خارج می‌آید معمولا این همخوانی را ندارد و متناسب با فرهنگ آنهاست و تعارض فرهنگی ایجاد می‌شود؛ پس از مدتی می‌بینیم بچه‌های ما دارند شبیه بچه‌های خارجی می‌شوند که این اتفاق افتاده که فقط در نوشت‌افزار نیست و در دیگر محصولات حتی در قالب فیلم و سریال هم هست؛ صداوسیما بسیاری از فیلم‌هایی را پخش می‌کند که هیچ تناسب فرهنگی با ما ندارند؛ صداوسیمایی که تمرکز بیشتری از همه روی آن است و از سر تا ذیلش تک‌به‌تک توجیه می‌شوند که تناسب فرهنگی بسیار مهم است باز هم خروجی اشتباه دارد، چطور می‌شود از واردکننده‌ای که صرفا برای اینکه یک کار اقتصادی حلال انجام دهد انتظار داشته باشیم نماینده فرهنگی ما باشد!؟ وقتی جلوی واردات را از طریق تولید خودمان گرفتیم حداقلش این است که نمی‌گذاریم آن محتواها بیایند و محتواهایی که تناسب فرهنگی دارند روی نوشت‌افزار سوار می‌کنیم.

خبر بد این است که در تنظیم‌گری محتوا در داخل هیچ کاری نکردیم؛ یعنی نوشت‌افزاری که تولید داخل است محتوایش کماکان خارجی است؛ مثلا فردی که قبلا به چین می‌رفته و جنس وارد می‌کرد، الان که در ایران تولیدکننده شده همان محتوا را بر آن چاپ می‌کند؛ چون مابه‌ازایی به او ندادیم و بعد ناراحتیم که چرا این تولیدکننده‌های ایرانی محتوای خارجی می‌زنند!؟ تولیدکننده ایرانی که مسئول تولید محتوا نیست و می‌خواهد یک کار اقتصادی و بیزینس حلال انجام دهد که نان به سر سفره چند نفر ببرد. وظیفه حاکمیت و موسسات فرهنگی است که برای این کار بودجه دارند که بتوانند محتوای جذاب تولید کنند و در اختیار تولیدکننده بگذارند. اگر تولیدکننده اینها را ببیند به سمتشان می‌رود. از یک طرف محتوای جالب تولید نمی‌کنیم و از طرف دیگر، اگر تولیدکننده یک قدم کج بردارد و یک محتوای بد روی محصول خود بزند، جریمه می‌شود و معلوم است نمی‌شود و می‌گویند محصول را نمی‌خرند. تولیدکننده باید محصولش را بفروشد و وقتی محصول زشت باشد نمی‌تواند فروش داشته باشد.

در این رابطه شش سال قبل رهبر معظم انقلاب به این موضوع اشاره کردند که عده‌ای از جوانان در داخل کشور در حال تولید نوشت‌افزار هستند، ولی سنگ‌اندازی‌هایی هم می‌شود. آیا تغییری در طول این مدت در این حوزه داشتیم؟

تذکر رهبر انقلاب در جلسه‌ای بود که با هیئت دولت داشتند و دولت دوازدهم بود که در آن دولت هیچ اتفاقی نیفتاد. اگر دولت سیزدهم یک‌سری کمک‌ها کرد به دلیل این است بسیاری از افرادی که مسئولیت داشتند؛ از قبل با جریان نوشت‌افزار ارتباط دلی داشتند و کسانی که ارتباط دلی نداشتند کماکان همان داستان را دارند. بدنه دولت سیزدهم بدنه بسیار متفاوتی از قبل نبود و با اینکه مدیران عوض شدند، اما بدنه تقریبا همان بدنه ماند که براساس نگاه سلسله مراتبی و دیوان‌سالار عمل می‌کند و حمایت چندانی نداشتند، هرچند اتفاقات مثبت افتاد و در وزارت صمت یک میز مخصوص حوزه نوشت‌افزار هست که اتفاق مثبتی است. یکی از اتفاقات مثبت‌تری که افتاده این بوده که بحث حمایت از نوشت‌افزار در سند توسعه صنایع فرهنگی که دو سال قبل ابلاغ شد آمده است؛ حالا اینکه هنوز سند اجرا نشده بحث‌ دیگر است. اینکه آمده نشان می‌دهد اتفاقات خوبی دارد می‌افتد. این سند در دولت دوازدهم تدوین شد و معنایش این است که دولت قبلی متوجه شد باید کاری بکند و حالا به دست این دولت افتاده و امیدواریم کاری بکند.

در رابطه با بحث تبلیغات و اطلاع‌رسانی بازار نوشت‌افزار توضیح دهید و چه باید و نبایدهایی در این حوزه بایستی وجود داشته باشد؟

نوشت‌افزارها دو دسته‌اند؛ نوشت‌افزارهای کاراکترمحور و نوشت‌افزارهای معمولی که کالای کاملا مصرفی هستند و تبلیغاتشان به همان شکل کالاهای مصرفی جلو می‌رود؛ ولی نوشت‌افزارهای کاراکترمحور به حمایت ویژه نیاز دارند و نیاز به این دارند که هم در سطح شهر و هم در سطح رسانه‌ها به آنها فضای جداگانه داده شود تا مردم به سمت خرید کالای کاراکترمحور بروند. کالای کاراکترمحور این کمک را به بچه می‌کند که از همان ابتدا با یک عزت و افتخار روبه‌رو شود؛ محصولی که انتخاب می‌کنم یک محصول ایرانی است و محتوایش هم ایرانی است و از همان اول توسری نمی‌خورد که محصولم و محتوایش خارجی است و این به تبلیغات گسترده نیاز دارد.

برای اینکه چنین اتفاقی بیفتد باید کالاهایی که کاراکترمحورند در رسانه‌های مختلف ازجمله رسانه‌های تبلیغات محیطی که بیشتر در اختیار شهرداری‌ها و شرکت‌های تبلیغاتی که پیمانکار شهرداری هستند و رسانه‌های صوتی تصویری مانند صداوسیما یا رسانه‌هایی که در فضای مجازی کار می‌کنند برای محصولاتی که کاراکترمحورند و محتوایشان ایرانی است تخفیفات بسیار ویژه‌ای صورت بگیرد و نه فقط تخفیفات و چه بسا رایگان؛ برای مثال، شیرازه با سازمان صداوسیما قراردادی دارد که کتاب‌ها را در صداوسیما رایگان تبلیغ می‌کند و بایستی برای نوشت‌افزار کاراکترمحور چیزی شبیه این اتفاق بیفتد و اگر این اتفاق بیفتد و به آن فضا داده شود محصول بیشتر دیده می‌شود و وقتی دیده شود امکان خریدش بالا می‌رود و اگر امکان خریدش بالا برود، فروشنده‌ها و فروشگاه‌ها این محصول را بیشتر تامین می‌کنند و در ویترینشان می‌گذارند و با این کار دسترسی مردم به خریدشان راحت‌تر می‌شود و بعد از یک دوره سه چهار ساله تحول بزرگی در استفاده مردم از محصولات کاراکترمحور ایرانی اتفاق می‌افتد.

لازمه اصلی رشد صنعت نوشت‌افزار برای اینکه آینده پرقوت‌تر از امروز داشته باشد چیست؟

باید به سمت فناوری‌های بسیار نو برویم و در مرز فناوری حرکت کنیم. در حوزه نوشت‌افزار از نظر کیفی کم و کسری نداریم، ولی در حوزه فناوری و مرز فناوری نیاز است کارهای جدی بکنیم که در این قضیه به تحقیق و توسعه، چرخیدن در دنیا، سر و کله زدن با دانشمندانی که در این حوزه کار کرده‌اند و فضا دادن به تولیدکنندگانی که ریسک کنند و ریسک‌هایشان توسط موسسات مالی و اعتباری پوشش داده شود نیاز است و اگر این اتفاقات بیفتند، می‌توان به آینده نوشت‌افزار خوش‌بین بود؛ اما اگر با همین دست‌فرمان جلو برویم، ۱۰سال دیگر باز هم واردکننده نوشت‌افزار می‌شویم، چون چیز جدیدی اضافه نکردیم. باید بگویم تولیدکننده‌های بسیار باهوشی داریم و بعید می‌دانم تولیدکننده‌هایمان با همین دست‌فرمان جلو بروند و فناوری را به کارشان اضافه می‌کنند. اگر حمایت دولتی کنار زحمات آنها باشد، مطمئنا رشد فزاینده‌ای در آینده خواهند داشت و اتفاق مثبت‌تری می‌افتد.

انتهای پیام/

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha