به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری «حوزه»، آیت الله شیخ جواد مروی در ادامه سفر خود به جنوب شرق آسیا، به دعوت شیعیان شهر بانکوک، ضمن حضور در حسینیه بنی هاشم، در مراسم عزاداری شهادت امام حسن عسکری (علیه السلام) شرکت نمود. متن سخنان وی در این مراسم را بخوانید :
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله الذی صغرت فی عظمته عبادة العابدین و حصرت عن شکر نعمته السنة الحامدین و قصرت عن ادراک جلاله افکار العالمین و صلی الله علی سیدنا و نبینا، حبیب قلوبنا و طبیب نفوسنا ابی القاسم المصطفی محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) و علی اهل بیته الطاهرین صلاةً ترغم أنوف الجاحدین.
صاحب العصر الامام المنتظر ** من بما یأباه لایجری القدر
شمس اوج المجد مصباح الظلام ** صفوة الرحمن من بین الأنام
یا امام العصر یا بحر الندی ** عجّلن عجّل فقد طال المدی
و اضمحل الدین و استولی الظلال
عن ابی محمد العسکری (علیه السلام) عن آبائه عن علی (علیه السلام) ان علماء شیعتنا یحشرون و یخلع علیهم من خلع الکرامات علی قدر جدّهم فی ارشاد عباد الله.
اسباب مسرّت من است که امشب که در آستانه شهادت امام حسن عسکری (علیه السلام) قرار داریم در حسینیه عامر بنی هاشم (زاده الله شرفا و فخرا) حضور پیدا کردهام.
سابقه سفرهای گذشته و حضور در این حسینیه و استقبال أعزه مخصوصا جوانان در خاطر من ماندگار است.
ابتدا ذکری از امام حسن عسکری (علیه السلام) داشته باشیم سپس به ادامه موضوعی که از جلسات قبل داشتیم میپردازم.
امام حسن عسکری (علیه السلام) نقش بسیار بزرگی در بقاء و استمرار شیعه در عصر غیبت ایفاء کردهاند. در تاریخ، گروههای مختلفی را میبینیم که در مواجهه با خلأ رهبری، از بین رفتند لکن حضرت برای عصر غیبت حضرت حجت روشی برگزیدند که نه تنها شیعه در عدم حضور امام معصومشان دچار خلأ نشدند بلکه تشیع بالندهتر و بزرگتر و جمعیت بزرگتری شد که نقش امام حسن عسکری (علیه السلام) در این زمینه بسیار مهم و قابل توجه است.
در گفتار و عملشان تشیع را با سیستم وکالت، با امام بعد خودشان متصل نمودند به نحوی که شیعه احساس خلأ در رهبری نکرد.
با شهادت امام حسن عسکری (علیه السلام) ولایت و زعامت و امامت به آقا و مولای ما حضرت حجت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) منتقل میشود و شیعه وظیفه دارد هر آن و هر لحظه خود را در مرأی و منظر حضرت بداند و همیشه به یاد حضرت حجت باشد.
اگر کسی امامش را به خوبی بشناسد اینگونه رابطهای با امامش پیدا میکند که دکتر دینانی نقل میکردند پروفسور هانری کُربَن فیلسوف معروف اروپایی که توسط علامه طباطبائی شیعه شد، -جمعی از اهل فکر و اندیشه در بین ما هستند-، هانری کربن متخصص فلسفه "هایدگر" در اروپا بود، فلسفهای که از آلمان برخاست و شعاعش تا امروز اروپا را گرفته است. وی کتابهای "هادیگر" را از زبان آلمانی به انگلیسی و فرانسوی ترجمه کرد و متخصص در زمینه شناخت "هایدگر" بود.
دکتر دینانی گفتند: در جلسهای با هانری کربن نشسته بودیم، فردی از طرف رئیس دانشگاه تهران به ایشان پیشنهاد کرد که میخواهیم جلسهای بگیریم و همه اساتید فلسفه دانشگاه را دعوت کنیم که برایشان فلسفه "هادیگر" را تبیین کنید. هانری کربن دعوتنامه را نگاه کرد و کنار گذاشت و قبول نکرد. وقتی اصرار آنها را دید گفت کسی که مهدی فاطمه را شناخته است، دیگران برای او عظمت ندارد، چرا من باید در مورد "هایدگر" سخنرانی کنم.
به هانری کربن گفتند: شما در عرفان اسلامی کار کردهاید، عرفا معمولا یک ذکر جلی و یک ذکر خفی دارند، گفتند ذکر خفی شما چه ذکری است؟ جواب داد ذکر خفی من «قال الصادق و قال الباقر» است، از وقتی روایات اهل بیت (علیهم السلام) را شناختهام این روایات همه فکر من را در بر گرفته است.
اما موضوعی که از جلسات قبل پیگیری کردیم را ادامه میدهیم؛ گفتیم که باید معارف اهل بیت را در سه زمینه پیگیری کنیم: سلوک شخصی، سلوک خانوادگی و سلوک اجتماعی.
امشب یک نکته را به مناسبت، نسبت به سلوک و رفتار اجتماعی بیان میکنم. هر چند بحث، بسیار مفصل است. ابتدا باید جامعه معنا شود، ضلعهای جامعه باید تبیین شود سپس ببینیم مکتب تشیع نسبت به هر ضلعی چه سلوک و رفتاری در نظر گرفته است.
من فقط یک نکته را میخواهم عرض کنم. دوستان! در سلوک و رفتار اجتماعیمان اهل بیت عصمت و طهارت نسبت به سه دسته از افراد، رفتارهای خاصی را مطرح کردهاند:
رفتار با مؤمنین و شیعیان چگونه باشد؟
رفتار ما با سایر مسلمانان و برادران اهل سنت چگونه باشد؟
رفتار ما با سایر انسانها چگونه باشد؟ اگر در جمعی زندگی میکنیم که بودائیها هم در آن جمع هستند باید بدانیم روش تعایش و زندگی با اینان چگونه باید باشد؟
دو نمونه کوتاه را بیان میکنم؛ یکی از کیفیت رابطه ما با سایر انسانها حتی غیر مسلمانان و یک نمونه هم از رابطه با برادران شیعه خودمان بیان میکنم:
در مجامع معتبر شیعه وارد شده که راوی میگوید: کان لأبی عبد الله (علیه السلام) صدیق لا یکاد یفارقه إذا ذهب مکانا، فبینما هو یمشی معه فی الحذائین و معه غلام له سندی یمشی خلفهما إذا التفت الرجل یرید غلامه ثلاث مرات فلم یره فلما نظر فی الرابعة قال: یا ابن الفاعلة أین کنت؟ قال: فرفع أبو عبد الله (علیه السلام) یده فصک بها جبهة نفسه، ثم قال: سبحان الله تقذف أمه قد کنت أری أن لک ورعا فإذا لیس لک ورع، فقال: جعلت فداک إن أمه سندیة مشرکة، فقال: أما علمت أن لکل أمة نکاحا، تنح عنی، قال: فما رأیته یمشی معه حتی فرق الموت بینهما.
راوی میگوید: یکی از دوستان امام صادق (علیه السلام) همیشه همراه حضرت بود، یک وقتی امام صادق (علیه السلام) در مسیر میرفتند و او هم با غلامش همراه حضرت بود، این فرد با غلامش کار داشت سه بار پشت سرش را نگاه کرد و غلام را ندید. بار چهارم وقتی غلام را دید به غلام گفت کجا بودی ای پسر زن زناکار!؟ حضرت تا این ناسزا را شنیدند با دست مبارکشان به صورتشان زدند و فرمودند وای بر تو! چرا به مادر این غلام ناسزا گفتی و نسبت زنا دادی؟! من فکر میکردم تو فرد متقی هستی اما فهمیدم تقوا نداری چرا به مادر این غلام فحش دادی، عرض کرد: جانم فدای شما! مادر او یک هندی مشرک است و من به یک هندی مشرک ناسزا گفتهام، حضرت فرمودند آیا نمیدانی که هر امتی نکاح و ازدواج خودشان را دارند که آنها را از زنا جدا میکند، چرا چنین ناسزایی گفتی؟ از من دور شو، راوی میگوید دیگر ندیدم امام صادق (علیه السلام) با این مرد همراهی کنند تا اینکه مرگ بین حضرت و این فرد فاصله انداخت.
برادری که با سایر انسانها از ادیان دیگر زندگی میکنی، بدان که حتی حق ناسزا گفتن به یک انسان غیر مسلمان را نداری.
نسبت به موالیان اهل بیت (علیهم السلام) و برادران شیعه هم آنقدر در روایات تأکید شده که برادر شیعه انسان در مال انسان شریک است، برادر شیعه انسان در آنچه انسان دارد شریک است، همه دارائی خودش را باید در اختیار برادر مؤمن خودش قرار دهد. به ویژه آنان که ثروت و امکانات و موقعیت دارند، دستور اهل بیت این است که شیعه کسی است که همه توان خودش را در اختیار برادر دینیاش قرار دهد. شما نماد این مسئله را در اربعین میبینید که اگر روایات شیعه را مطالعه کنیم دستورات اهل بیت (علیهم السلام) این است که همه شیعه در همه سال باید نسبت به یکدیگر مثل ایام اربعین باشند. به این روایت دقت کنید:
شیعیان بعد از انجام اعمال حج به مدینه خدمت امام صادق علیه السلام میرفتند، جمعی از شیعیان منزل حضرت بودند. راوی میگوید: أبی هارون عن أبی عبد الله علیه السلام قال: "قال لنفر عنده وأنا حاضر: ما لکم تستخفون بنا؟ قال: فقام إلیه رجل من خراسان فقال: معاذ لوجه الله أن نستخف بک أو بشئ من أمرک فقال: بلی إنک أحد من استخف بی، فقال: معاذ لوجه الله أن أستخف بک، فقال له: ویحک أَوَ لم تسمع فلانا ونحن بقرب الجحفة وهو یقول لک: احملنی قدر میل فقد والله أعییت، والله ما رفعت به رأسا ولقد استخففت به ومن استخف بمؤمن فینا استخف وضیع حرمة الله عز وجل."
امام صادق (علیه السلام) در بین سخنانشان فرمودند ما لکم تستخفون بنا؟ ای شیعیان چرا ما اهل بیت و من امام صادق را خوار و خفیف میکنید؟ یکی از اهل خراسان بلند شد عرض کرد به خدا پناه میبریم از اینکه سبب استخفاف شما شویم، این مسئله آنقدر مهم است که حضرت مستقیم در مقابل دیگران با او برخورد کردند و فرمودند خود تو یکی از کسانی هستی که ما را خفیف و خوار کردی!! آن فرد خراسانی عرض کرد: مگر چه کردهام؟ حضرت فرمودند: شما در جحفه مُحرم شدی، وقتی راه افتادی و سوار بر مرکب بودی فرد شیعهای کنار مسیر به تو گفت به خدا قسم خسته شدهام مرا یک میل سوار مرکب خودت کن اما تو اعتنا نکردی و او را خفیف شمردی و کسی که مؤمنی را خفیف کند ما اهل بیت را خفیف کرده است.
حقوق برادران شیعه باید مراعات شود و اگر دستگیری نکنیم ولایت بین خودمان و اهل بیت را قطع کردهایم.
بیش از این قصد مزاحمت ندارم. این بحث هم گسترده است، فقط اشاره کردم. این جلسه هم آخرین جلسهای است که خدمت دوستان، برادران و خواهران هستیم و خواهشم این است که دوستان از فضلای جوان تایلندی که رویشهای بسیار خوب و فارغ التحصیلان جامعه المصطفی هستند استفاده کنند، این عزیزان هم برای دوستان این مطالب را بیشتر تبیین کنند.
برای همه دوستان از برادران و خواهران در مظان استجابت دعا ان شاء الله دعا میکنیم و امیدواریم خداوند ما را در مشاهد مشرفه گرد هم جمع کند، در مسجد الحرام، در روضه منوره رسول خدا، ائمه بقیع و عتبات عالیات و قبر مطهر امام هشتم (علیه الصلوة و السلام).
خداوند روح و بشارتی از این مجلس به ارواح کسانی که در غربت برای پیشرفت مکتب اهل بیت تلاش کردند و بین ما نیستند نثار بگرداند وچشمهای ما را به جمال آقا و مولایمان حضرت حجت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) روشن بگرداند. مردم مظلوم فلسطین به خصوص غزه بر دشمنانشان پیروز بگرداند.
و آخر دعوانا أن الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین.
شایان ذکر است در پایان بیانات آیة الله مروی جناب دکتر میثم مطیعی به مرثیهسرائی پرداخت.