به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری «حوزه»، در ادامه سفر آیت الله شیخ جواد مروی به جنوب شرق آسیا، حجت الاسلام و المسلمین سید مبارک الحسینی در شب شهادت حضرت امام علی بن موسی الرضا (علیه السلام) از وی برای افتتاح حسینیه اهل البیت (علیهم السلام) دعوت به عمل آورد.
آیت الله مروی ضمن اجابت این دعوت در مراسمی که با حضور انبوه پیروان اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) برگزار شد، سخنانی به شرح زیر ایراد کرد:
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله الذی صغرت فی عظمته عبادة العابدین و حصرت عن شکر نعمته السنة الحامدین و قصرت عن ادراک جلاله افکار العالمین و صلی الله علی سیدنا و نبینا، حبیب قلوبنا و طبیب نفوسنا ابی القاسم المصطفی محمد (ص) و علی اهل بیته الطاهرین صلاةً ترغم أنوف الجاحدین.
یا حبذا دوحــــــة فی الخـــلد نابتة ** ما فی الجنان لها شبه من الشـــجر
المصطفی أصلها و الفرع فاطـــمة ** ثـمَّ اللقاحُ علیّ سیّدُ البشـــــــــر
وهاشمیان سبطاها لها ثمــــــــــــر ** والشیعة الورق الملتفّ بالشــــــجر
هذا مقـال رســــول الله جـــــاء بـه ** أهل الروایات فی العالی من الخبر
إنی بحـبـِّهمُ أرجو النجاة غــــــــداً ** و الفوز معْ زمرة من أحسن الزمر
در ایام شهادت سلطان سریر ارتضاء الامام علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیة و الثناء قرار داریم. به این مناسبت عرض میکنم، روایت متواتری از پیامبر مکرم اسلام (ص) هم در کتب برادران اهل سنت و هم در کتب روائی شیعه به فراوانی آمده است که: « لَا یَزَالُ الدِّینُ قَائِمًا حتی تَقُومَ السَّاعَةُ او یَکُونَ عَلَیْکُمْ اثْنَا عَشَرَ خَلِیفَةً کَعِدَّةِ نُقَبَاءِ بنی اِسْرَائِیلَ.»
قوام دین اسلام به دوازده خلیفه و جانشین است به عدد نقباء بنی اسرائیل. بین اندیشمندان شیعه و علمای اهل سنت در مصادیق این دوازده نفری که پیامبر اسلام قوام دین را به وجود آنان نسبت میدهد اختلاف است که چه کسانی هستند. در اینجا دو تفکر از هم جدا میشود. با صرف نظر از عقیده ابن تیمیه که تردید میکند مولی علی (ع) حتی جزو خلفا باشد، علمای اهل سنت بعد از خلفای ثلاثه نام دوازه نفر را می برند. قاضی عیاض که ضمن معرفی آنان از معاویة بن ابی سفیان، یزید بن معاویه، عبدالملک بن مروان، ولید بن عبدالمک و... نام میبرد. در شروح صحیح بخاری و صحیح مسلم و سایر کتب اهل سنت هم همین افراد را به عنوان کسانی که قوام دین به آنان است معرفی میکنند. بنده در مقام بیان کارهای معاویه بر اساس تحلیل تاریخی نیستم. فقط یک نکته را بیان میکنم.
یک کشیش متعصب مسیحی بلژیکی به نام پدر لامنس که بیش از بیست کتاب بر ضد اسلام دارد مینویسد: «ایکاش ما عکسی از معاویة بن ابی سفیان داشتیم و از روی آن عکس مجسمه میساختیم ، آن را در واتیکان نصب میکردیم و یکشنبهها بر آن تعظیم میکردیم چون اگر معاویه نبود حکومت عدل علی (ع) تمام اروپا را درمینوردید و امروز از مسیحیت اثری نبود. حیات میسحیت مرهون معاویة بن ابی سفیان است که در مقابل علی (ع) ایستاد.»
در تاریخ ابن دُقماق مصری آمده است که عبدالملک مروان استخری پر از شراب داشت. صبح از آن مینوشید و مست به مسجد پیغمبر(ص) میآمد. نماز صبح را چهار رکعت میخواند، میگفتند نماز صبح دو رکعت است چرا چهار رکعت خواندی؟ میگفت الان حالم خوب است «ان شئتم زدناکم»؛ اگر میخواهید بیشتر میخوانم. به همین ولید گفتند برای اینکه بدانی عاقبت تو چه میشود به قرآن تفأل بزن. قرآن را باز کرد این آیه آمد: «وَ خابَ کُلُّ جَبَّارٍ عَنیدٍ»؛ «و[سرانجام] هر گردنکش حقستیزی نومید و نابود شد». قرآن را سیبل قرار داد، آنقدر تیر به قرآن زد که قرآن پاره پاره شد بعد هم این اشعار را خواند:
أ تو عدنی بجبار عنید ** و ها انا ذاک جبار عنید
اذا لاقیت ربک یومحشر ** فقل یا رب خرّقنی الولید
این یک خط فکری است و کسانی هستند که آنان را به عنوان امام برای خودشان انتخاب کردهاند. حالا خط دیگر را ببینید. تفکر شیعه را ببینید راجع به این دوازده نفر چه نظری دارد؟ آیا جای این هست که هر روز سر به سجده گذاشت و خدا را ستایش کرد یا نه؟ بعد از رحلت پیامبر اسلام(ص) ایام امامت است. شیعه میگوید ابتدای این دوازده نفر مولای ما امیرالمومنین، یعسوب الدین، قائد الغرّ المُحجّلین علی بن ابی طالب (ع) است و آخرین از این ائمه حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) میباشد.
چنانچه هر صفحه از این صفحات دوازده گانه را باز کنیم و در مقابل متفکرین عالم قرار دهیم، همه در مقابل صفحات امامت شیعه خاضع هستند.
برای مثال، کسی را پیدا میکنید که در مقابل کلام مولی امیرالمومنین علی (ع) خاضع نباشد؟ استاد دانشگاه کمبریج، «سیمون اوکلی» 169 کلمه از کلمات قصار آن حضرت را به انگلیسی ترجمه کرده است. در مقدمهاش نامهای به همکارش توماس بریک مینویسد و می گوید دوست خوبم، مرا نکوهش نکنید که چرا 169 کلمه از کلمات امام شیعیان را به انگلیسی ترجمه کردهام. بدان که من این کلمات را با انجیلهای چهارگانه و آنچه در عهد عتیق آمده است و با همه دستوراتی که در کتب دینی ما آمده است مقایسه کردهام و معتقدم از همه آنها برتر است.
کدام صفحه از صفحات امامت شیعه را میتوان باز کرد که انبوه تعظیمات متفکران جهان را در پی نداشته باشد؟
کتاب روزنامه نگار مسیحی «آنتوان بارا» تحت عنوان «الحسین فی الفکر المسیحی» را که تحت تاثیر شرکت در مراسم عزای حضرت اباعبدالله و مطالعه زندگانی ایشان نگاشته است و به هفت زبان ترجمه شده ملاحظه کنید. این نویسنده که در قم به ملاقات ما آمده است میگوید: رفتم واتیکان از یکی از بزرگان مسیحیت سوال کردم حسین را میشناسید؟ این اسقف خطاب به من گفت: «نعم، لو کان الحسین منا لنشرنا له فی کل أرض رایة، ولأقمنا له فی کل أرض منبر، ولدعونا الناس إلی المسیحیة بإسم الحسین ولکن اسفا اسفا اسفا لیس لنا حسین» بله میشناسم. اگر ما مسحیان حسین را داشتیم در هر شهر برای او پرچمی میافراشتیم و در هر سرزمینی برای معرفی او منبری میگذاشتیم و همه مردم دنیا را به نام حسین به مسیحیت دعوت میکردیم. بعد چند مرتبه با اظهار تأسف گفت ما حسین نداریم.
عالمی به نام کشاجم در مورد غدیر قصیدهای دارد که علامه امینی آن را در کتاب الغدیر آورده است. اگر بگویم کیست تعجب میکنید. کشاجم نوه سندی بن شاهک یهودی، قاتل امام موسی بن جعفر است. بنابراین اگر حقایق تشیع به بزرگترین دشمنان شیعه هم برسد، در مقابل آن خصوع میکنند و کشاجم به یکی از علمای بزرگ شیعه تبدیل میشود.
عالم بزرگ اهل سنت «عبدالله علائلی» در کتاب «سمو المعنی فی سمو الذات» میگوید: در جهان هر حرکتی که علیه ظلم اقامه میشود باید از قیام حضرت ابا عبدالله (علیه السلام) الگو بگیرد.
رئیس کنونی حماس «یحیی سنوار» می گوید مسیر مقاومت ما مسیر امام حسین (علیه السلام) است.
سخنان وکیل متشخص و معروف بودائی آقای «لوکائو» را مطالعه کنید. خلاصه سخن او این است که در هر کجای دنیا کسی میخواهد با ظلم مبارزه کند و در مقابل ظالم بایستد باید سرمشق او حسین بن علی (علیه السلام) باشد.
پس از سخنرانی آیة الله مروی، مداح اهل بیت (ع) میثم مطیعی به مرثیه سرائی پرداخت.