یکشنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۳ - ۰۸:۰۷
یادداشت | ساکنانِ ساحلِ بی‌تفاوتی

حوزه/ ما کجای این درصدها هستیم؟ به ضریب بخشی کدام دسته از درصدها کمک می‌کنیم؟ حالا که در بسیاری از کشورهای جهان، ندای یاری فلسطین بلند شده است، ما چکاره هستیم؟

خبرگزاری حوزه | دنیای امروز دنیای درصدهاست. درصد سود در بورس، درصد چربی و درصد قند خون! یا درصدِ شارژ باتری وسایل الکترونیک. خواه‌ناخواه هرروز با درصدها سروکار داریم.

درصدها گاهی خطرناک هستند. گاهی عددِ درصد سرآغاز هشدار است. گاهی از درصدها می‌ترسم. مخصوصاً آمارها و درصدهایی که مربوط به جنگ و کشتار در دنیاست.

به نظرتان چند درصد از مردم ایران درگیر جنگ هشت‌ساله‌ی ایران با حزب بعث عراق به حمایت استکبار جهانی بودند؟ آیا کل مردم درگیر بودند؟

مثلاً چند درصد از افراد سرمایه‌دار کشور پای‌کار جنگ بودند؟ فکر می‌کنید چند درصد از مردم مقداری از تفریحات و سرگرمی‌های خود کمتر کردند تا کشور بتواند در برابر دشمن متجاوز ایستادگی کند؟

مثلاً چند درصد از مردم سفر تفریحی و سیاحتی خود را رها کردند تا با مشارکت در کمک به جبهه، شاید کشور بتواند سریع‌تر دست متجاوز را کوتاه کند؟ چند درصد شبانه‌روز درگیر جنگ و حواشی آن بودند؟

آنچه در میان تاریخ شفاهی و مشاهدات رزمندگان بیان می‌شود، عددی کمتر از پنجاه‌درصد است! عدد حقیقی نصف همین پنجاه هست. برخی حتی ده درصد از جمعیت کل کشور و کمتر از آن را بیان کرده‌اند!

در خاطرات و کتب دفاع مقدس این مسئله را به‌وضوح می‌توان مطالعه کرد. در کتاب خاطرات «نورالدین پسر ایران»، این مسئله به‌طور واضح بیان‌شده است. رزمندگانی که برای چند روزی استراحت، درمان و یا دیدار خانواده از دل جنگ برمی‌گشته‌اند، بی‌تفاوتی برخی از مردم را به‌خصوص در شهرهای بزرگ به‌راحتی احساس می‌کرده‌اند.

سخنان آقای رحیم‌پور ازغدی در مورد درصد مشارکت مردم در جنگ شنیدنی است. ایشان هم رقم خیلی کمی را اعلام می‌کنند. سپس خاطراتی از یکی از آشنایان خود بیان می‌کنند که واقعاً جای تأمل دارد.

پدر شهیدی می‌گفت: در همان زمان دفاع مقدس که شور انقلابی در کشور حاکم بود، بعد از شهادت پسرم حرف‌های ناگواری به ما می‌زدند. شبیه این‌که برای پول رفته شهید شده ... نمی‌خواست نمی‌رفت و ...

کتاب‌های دفاع مقدس نیز چه از زبان همسران شهدا و چه با قلم خود جانبازان و مجاهدان و... همه مربوط به همان درصد کمی است که شاید به عددی دورقمی نرسیده است. درصدی که شاید اگر کمی افزایش می‌یافت، دفاع ایران از مرزهای خود تا هشت سال طول نمی‌کشید.

چه می‌خواهم بگویم؟

روی سخنم باکسانی است که نه سن و سالشان با دفاع مقدس هم‌طراز است و نه مطالعاتی در این زمینه داشته‌اند.

گمان نکنید که در دفاع مقدس همه‌ی مردم پای‌کار بودند. عده‌ای غرق لذات و سرگرمی‌های روزانه، روز خود را به شب می‌رسانده‌اند. عده‌ای از گرانی و تحریم در بازار جیب خود را پر می‌کرده‌اند. عده‌ای دیگر ... اما همان درصدِ کم، پای‌کار جهاد و دفاع از کشور ایستادند. چه در جبهه نظامی و چه در پشتیبانی مردمی در پشت جبهه.

داستان مدافعان حرم و سوریه را که فراموش نکرده‌اید! مدافعانی که با وجود همسر و فرزند، جان خود را کف دست گرفتند و عاشقانه مجاهدت کردند.

ابتدا عده‌ای مخفیانه برای دفاع از حرم راهی شدند. نامی از آن‌ها در میان نیست. «نخسا» رمزی است برای پیدا کردن این افراد. نیروهای خودجوش سپاه اسلام (سرزمین‌های اسلامی). کم‌کم پای نیروهای داوطلب مردمی و نهادهای رسمی کشور به میان آمد؛ اما باز هم در این میان درصدها قابل‌توجه هستند.

درصدها در زمان فعلی هم نقش مهمی بازی می‌کنند. چند درصد از مردم ایران در حمایت از لبنان و فلسطین وارد میدان شده‌اند؟

شاید کمترین کار، اعلام حمایت خود در فضای مجازی و کمک‌های مالی برای کمک به زنان و کودکان رنج‌کشیده از این ظلم اسرائیل باشد. سکوت در برابر ظالم، به‌گونه‌ای یاری‌کردن او در تداوم ظلمش بر عالم است.

چند درصد از مسلمانان کشورهای اسلامی، این ظلم آشکار در حق مردم مسلمان فلسطین و لبنان را دیده و ندای دفاع از مظلوم سر داده‌اند؟

ما کجای این درصدها هستیم؟ به ضریب بخشی کدام دسته از درصدها کمک می‌کنیم؟ حالا که در بسیاری از کشورهای جهان، ندای یاری فلسطین بلند شده است، ما چکاره هستیم؟

ساکنانِ ساحل بی‌تفاوتی هستیم و یا سوار بر کشتی متلاطمِ مبارزه برای رسیدن به نجات؟

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha