به گزارش خبرگزاری حوزه از یزد، خبرنگار این خبرگزاری، با خانم رقیه زارع سخویدی نویسنده کتاب «جاده بی پایان» مصاحبه ای انجام داده است که آن را در ادامه می خوانید:
لطفا خودتان را معرفی کنید و فعالیت های خودتان را تا به امروز بفرمایید.
با عرض سلام و ادب؛ بنده رقیه زارع سخویدی هستم، طلبه سطح سه رشته تفسیر و علوم قرآن، چند سال است که به خاطر علاقه به نوشتن شروع به نوشتن داستان و گاهی هم مقاله کردهام.
بنده کتاب های «جاده بی پایان»، «حکومت عشق» و همچنین سه داستان کوتاه «تسبیح ، برای لقمه ای نان و مَلِک سلطان» را در کتاب مجموعه داستان «طعم تلخ مداد» به چاپ رساندم و کتاب «مهمان ویژه» بنده هنوز رونمایی نشده است.
نویسندگی را از کجا و چگونه آغاز کردید؟
بنده از بچگی علاقه زیادی به داستان و شعر داشتم و پدرم در شب های بلند زمستان همیشه قصه های قدیمی یا خاطرات گذشتگان را برایمان تعریف می کرد؛ تا جایی که من که بزرگتر شدم و شروع کردم به مطالعه داستان و رمان و تمام اوقات فراغت من با کتاب میگذشت، تا اینکه بعد از ورود به حوزه به همت حوزه علمیه خواهران استان یزد یک دوره نویسندگی با حضور استاد مظفر سالاری برگزار شد که بنده هم در آن شرکت کردم و این شد که با عنایت خداوند متعال توانستم به این وادی راه پیدا کنم.
چه توصیههایی برای سایر طلاب خواهر علاقهمند به نویسندگی دارید؟
نوشتن و علاقه به نویسندگی بین برخی از طلاب وجود دارد؛ ولی آنچه مهم است برداشتن قدم اول است، قدم اول که برداشتید همه ترس ها را زیر پایتان له میکنید، همچنین در نوشتن پشتکار و استمرار بسیار اهمیت دارد، البته در زمان حال، به وسیله فضای متعدد مجازی می توان با داشتن قلم ساده و روان و قوی به نشر اعتقادات دینی و مذهبی و نشر معارف اسلامی در سطح بین المللی پرداخت.
اهداف و انگیزه اصلی شما از نگارش کتابتان چیست؟
اولین کتاب بنده به پیشنهاد آقای مظفر سالاری برای حفظ آثار و ارزش های دفاع مقدس بود که زندگی یک شهید را به رشته تحریر در بیاورم و این باعث شد که بنده این را برای شروع فعالیت به فال نیک بگیرم.
محتوای کتاب خود را بهصورت مختصر توضیح دهید.
کتاب داستان «جاده بی پایان» برگرفته از زندگی شهید علی محمد مقدم است که کودکی تا شهادت این شهید را به زبانی ساده و داستانی روایت می کند و کتاب «حکومت عشق» داستان هایی از رزمنده حجت الاسلام محمد هاشمی جد است که بیشتر فعالیت های رزمندگان و مردم یزد را به زبان ساده به تصویر میکشد و سه داستان کوتاه که در مجموعه داستان طعم تلخ مداد به چاپ رسیده است مناسب قشر نوجوان به بالا است و جزء اولین داستانهایی است که بنده نوشتم.
نظرتان در خصوص نقدهای ادبی و علمی در آثار طلاب خواهر چیست؟
نقد سازنده بسیار اثر گذار است و باعث سازندگی و پیشرفت کار نویسنده خواهد شد، به نظر من نقد مثل دارویی است که می تواند متن ضعیف را تقویت کند و آن را بهبود ببخشد، طلاب نیز اگر بعد از هر نوشته علمی و ادبی حتی بین دوستان خود مجالس نقد و بررسی برگزار کنند بسیاری از خطاهای نوشته کاسته خواهد شد و به بنیه و توانایی علمی و ادبی طلاب روز به روز افزوده خواهد شد.
به نظر شما طلبه خواهری که قلم در دست میگیرد، چه مسئولیتی در قبال خواننده دارد؟
اینکه "چه کسی می خواهد این کتاب را بخواند؟" و "چه چیزی به مخاطب عرضه می شود؟" بسیار مهم است و نویسنده باید این را بداند؛ زیرا نویسنده مسئول وقت و افکار و برداشتی است که می تواند به خوانند القاء کند.
خواندن داستان یعنی زندگی کردن با آن داستان، پس نویسنده در حال نوشتن یک زندگی برای تمام خوانندههای خود است و این نشان دهنده تاثیر عمیق داستان بر خواننده است؛ نویسنده باید ببیند چه محتوایی را برای مخاطب خود تهیه می کند و آیا این محتوا باعث پیشرفت جسمی و معنوی فرد می شود؟ این بسیار حائز اهمیت است.
فرهنگ کتاب و کتابخوانی در بین طلاب خواهر را چگونه ارزیابی می نمایید؟
حجم سنگین کتاب های درسی طلاب، گاهی باعث می شود که طلاب از لذت خواندن محروم شوند؛ اما خواندن کتابهای غیر درسی در کنار کتابهای درسی باعث پیشرفت طلاب خواهد شد و تولید علم را به همراه خواهد داشت و در حوزههای علمیه باید بیشتر به این امر توجه شود.
بهعنوان یک نویسنده چه انتظاری از خوانندگان کتاب تان دارید؟
هر نویسنده ای دوست دارد داستان هایش خوانده شود، خواندن و نقد کردن مطمئنا باعث بهبود نوشته های بنده خواهد شد، همچنین خواندن کتاب زندگینامه علما و شهدا را به آنها پیشنهاد می کنم؛ چون آنها الگوهای حقیقی برای رسیدن انسان به سرمنشأ حقیقت وجود هستند و خواندن کتابهای آنها مثل مجالست و همنشینی با آنهاست و همان طور که امام علی (علیه السلام) فرمودند: «جالِسِ العُلَماءَ یَزدَدْ علمُکَ ، و یَحسُنْ أدبُکَ ، و تَزکُ نَفْسُکَ ؛ با دانشمندان بنشین تا بر دانشت افزوده گردد، اَدَبت نیکو شود و تزکیه نفس یاب.
نظر شما