پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ |۱۹ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 21, 2024
توطئه‌های سعودی - اماراتی علیه یمن: جنگ مذهبی و طائفه‌گرایی در خدمت سلطه‌گری

حوزه/ یمن در سال‌های اخیر شاهد توطئه جنگ داخلی و مذهبی است که ریشه‌های آن به توطئه‌های سعودی و امارات بازمی‌گردد. این دو کشور با بهره‌گیری از کارت‌های مذهبی و طائفه‌گرایی، تلاش دارند تا جنگ داخلی را در یمن شعله‌ور کرده و منابع طبیعی این کشور را به تصرف درآورند.

به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری «حوزه»، یمن در سال‌های اخیر شاهد توطئه جنگ داخلی و مذهبی است که ریشه‌های آن به توطئه‌های سعودی و امارات بازمی‌گردد. این دو کشور با بهره‌گیری از کارت‌های مذهبی و طائفه‌گرایی، تلاش دارند تا جنگ داخلی را در یمن شعله‌ور کرده و منابع طبیعی این کشور را به تصرف درآورند. استفاده از گروه‌های تکفیری و تحریکات مذهبی برای ایجاد شکاف‌های عمیق میان مردم یمن، یکی از روش‌های اصلی آنها برای پیشبرد اهداف سیاسی و اقتصادی‌شان است. این فتنه‌گری‌ها نه تنها به بحران انسانی در یمن دامن زده است، بلکه تلاش می‌کند تا این کشور را به ابزار رقابت‌های منطقه‌ای تبدیل کند. در نهایت، هدف اصلی سعودی و امارات از این اقدامات، تسلط بر ثروت‌ها و منابع یمن و اعمال نفوذ در منطقه است.

محمد تقی سازندگی، پژوهشگر مسائل یمن، در این یادداشت به بررسی ابعاد مختلف فتنه‌گری سعودی-اماراتی در یمن می‌پردازد و با تحلیل اقدامات و سیاست‌های این دو کشور در یمن، بر نقش برجسته آن‌ها در تشدید تنش‌های داخلی و بحران‌های مذهبی تأکید می‌کند.

***

در بحبوحه تداوم جنگ‌افروزی و جنایت‌های رژیم صهیونیستی علیه غزه و لبنان، ایالات متحده آمریکا و انگلیس نیز به شدت به بمباران هوایی مناطق مختلف در یمن، از جمله شهرهای صنعا و الحدیده، ادامه می‌دهند. در این میان، شاهد تشدید حملات هماهنگ آمریکا و انگلیس با همکاری رژیم صهیونیستی علیه جبهه مقاومت انصارالله یمن هستیم. در جدیدترین تحولات، جنگنده‌های بمب‌افکن آمریکایی به بخش‌های مختلف صنعا، پایتخت یمن، و بندر الحدیده حمله کرده و به ادعای خود قصد دارند توانمندی‌های نظامی و راهبردی انصارالله را تضعیف کنند. در این تجاوزات، نقش مخرب سعودی‌ها و اماراتی‌ها نیز قابل توجه است، زیرا این دو کشور به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم در تحمیل بحران‌های متعدد به یمن و تقویت جنگ‌افروزی در منطقه مشارکت دارند.

ریاض و ابوظبی در مسیر تخریب کشورهای عربی

کشورهایی همچون سوریه، عراق، لیبی، سودان و دیگر کشورهای عربی و اسلامی که به دلیل توطئه‌های پیچیده و شوم از سوی عربستان سعودی و امارات دچار بحران‌های عمیق و رنج‌های فراوان شده‌اند، یمن نیز از این توطئه‌های کثیف و پست دو کشور حاشیه خلیج فارس، که به عنوان دست‌نشانده‌های قدرت‌های جهانی چون ایالات متحده و رژیم صهیونیستی در منطقه عمل می‌کنند، در امان نبوده است.

عربستان سعودی و امارات با بهره‌گیری از ابزارهای مختلف، همواره در تلاش بوده‌اند تا کشورهایی را که به‌ویژه در حوزه‌های اقتصادی و اجتماعی پیشرفت‌هایی داشته‌اند، به تخریب و نابودی کشانده و منابع طبیعی آن‌ها را به چپاول ببرند. همان‌طور که در سوریه شاهد بودیم، کشوری که روزگاری در زمینه صنعت و تجارت به عنوان پیشگام جهان عرب شناخته می‌شد و بسیاری از آن به عنوان «چین عرب» یاد می‌کردند. اما با دست‌درازی‌های سیاسی و نظامی کشورهای خلیجی، این رویای عربی به‌طور فاجعه‌آمیزی به پایان رسید و اولین کشور صنعتی عربی به ورطه سقوط کشیده شد. پس از آنکه فتنه‌های مذهبی با حمایت و ترویج گروه‌های تکفیری علیه دولت سوریه به شدت شعله‌ور شد، دمشق به کشوری با اقتصاد آسیب‌دیده و تابع تبدیل گشت، که در نهایت به خدمت کشورهای استکباری مانند ایالات متحده و رژیم صهیونیستی درآمد. در همین حال، ترکیه به عنوان بزرگترین بهره‌بردار از بحران سوریه، توانست پس از تخریب صنایع این کشور، اقتصاد خود را تقویت کرده و محصولات خود را جایگزین کالاهای سوریه کند.

اگرچه عربستان سعودی و امارات نتوانستند به موفقیت‌های چشمگیری در تخریب و نابودی این کشورها دست یابند، اما به‌وضوح از ابزار مؤثر «مذهب و طائفه‌گرایی» بهره جسته‌اند؛ ابزاری که همچون دروازه‌ای برای نفوذ قدرت‌های بزرگ، نظیر ایالات متحده، به شمار می‌آید. آمریکا با بهره‌گیری از این حربه، توانست وارد عراق و افغانستان شود، این دو کشور را اشغال کرده و منابعشان را به مدت بیش از سه دهه چپاول کند. از این‌رو، ریاض و ابوظبی نیز ناگزیر شدند تا در یمن همان روش را پیاده‌سازی کنند، تا بدین وسیله فتنه را گسترش داده و جنگ داخلی را ادامه دهند؛ به‌ویژه پس از آنکه در تلاش‌های نظامی، سیاسی و اقتصادی خود برای تحقق اهدافشان به شکست‌های مکرر دست یافتند.

در این راستا، تنش‌ها و درگیری‌ها در استان‌های جنوبی و شرقی یمن اخیراً به مرحله‌ای بسیار خطرناک وارد شده است، به‌ویژه پس از آنکه ائتلاف سعودی-اماراتی به استفاده از کارت طائفه‌گرایی روی آورده‌اند تا به‌طور مداوم کنترل مناطق راهبردی را در دست بگیرند و از منابع طبیعی یمن به سود خود بهره‌برداری کنند.

دست‌های پنهان سعودی و امارات در گسترش آشوب‌های مذهبی و اقتصادی

به گزارش منابع محلی در استان نفت‌خیز «شَبوَه»، در جنوب شرق یمن، گروه‌های تکفیری افراطی که از پشتیبانی مستقیم ائتلاف سعودی-اماراتی برخوردارند، به طور فزاینده‌ای در حال تسلط بر مساجد و مراکز عبادی در شهر «عَتِق» هستند. این گروه‌ها با هدف تحریک و ایجاد تفرقه مذهبی علیه پیروان جریان صوفی، که در استان‌های جنوبی، به‌ویژه شَبوَه و حَضرَموت، به‌طور گسترده‌ای حضور دارند، اقدامات تحریک‌آمیز خود را شدت بخشیده‌اند. به گفته منابع مذکور، گروه‌های تکفیری وابسته به نیروهای موسوم به «قوات العَمالِقَة»، که از حمایت مالی عربستان سعودی برخوردارند، در مساجد عتق به تحریک نمازگزاران علیه مشایخ صوفی پرداخته و آن‌ها را به کفر و الحاد متهم می‌کنند.

در این زمینه، شهروندان و فعالان اجتماعی در شبوه، نسبت به خطرات فزاینده این تحریکات مذهبی هشدار داده‌اند که به‌طور قابل توجهی در حال رشد است و به‌ویژه در سایهی حمایت‌های سیاسی و نظامی ائتلاف سعودی-اماراتی و به‌کارگیری ابزارهایی همچون تکفیری‌ها و تروریست‌های مزدور، به تهدیدی جدی برای وحدت داخلی یمن تبدیل شده است. هدف اصلی این گروه‌ها، ایجاد فتنه مذهبی و کشاندن استان‌های جنوبی و شرقی یمن به جنگ داخلی و تصفیه مذهبی است، تا بدین وسیله کشورهای متجاوز بتوانند بر این مناطق و منابع طبیعی آن‌ها تسلط یابند و به اهداف استراتژیک خود در منطقه دست پیدا کنند. حَضرَموت، به دلیل موقعیت ساحلی‌اش در مجاورت آب‌های اقیانوس و منابع نفت و گاز، ثروتمندترین استان یمن محسوب می‌شود و استان شبوه دومین استان نفت‌خیز یمن بعد از مأرب است. ساحلی بودن این استان و داشتن بندر نفتی باعث شده است که سعوی و امارات، به این استان و نفت و گاز آن چشم بدوزند.

مراکز تکفیری، کارخانه‌های تولید تکفیر و افراطی‌گری

عربستان سعودی و امارات متحده عربی اخیراً در یک رقابت استراتژیک، به تأسیس مراکز دینی افراطی تحت عنوان «دارالحدیث» در مناطق جنوبی یمن اقدام کرده‌اند، به‌ویژه در مناطقی که دچار فقر فرهنگی و ناآگاهی هستند و تسلط بر افکار عمومی در آنجا آسان‌تر می‌باشد. این اقدامات به‌وضوح نشان‌دهنده هماهنگی توطئه‌ها و پروژه‌های مشکوک در یمن و سایر کشورهای عربی است که هدف آن‌ها ایجاد تفرقه و بهره‌برداری از شرایط نامساعد اجتماعی است.

بر اساس منابع معتبر، از سال ۲۰۱۵، ریاض و ابوظبی بیش از ۲۳ مرکز آموزشی برای ترویج اندیشه‌های وهابی افراطی در استان‌های جنوبی و شرقی یمن تأسیس کرده‌اند. این مراکز در مناطقی چون الصبیحه، حضرموت، صلاح الدین، عدن، ابین، شبوه، المهرة و یافع گسترش یافته‌اند و به‌طور فعال در پی آموزش نیروهای تکفیری و افراطی هستند.

در همین راستا، فعالان و شهروندان یمنی، سعودی‌ها و اماراتی‌ها را به تأمین مالی این مراکز متهم کرده‌اند و آن‌ها را به‌عنوان ابزارهایی برای تقویت افکار تکفیری و افزایش تنش‌های مذهبی و طائفه‌ای در یمن قلمداد می‌کنند. از سوی دیگر، فعالان سیاسی و اجتماعی در استان‌های اشغالی، کمپین‌های الکترونیکی علیه این مراکز به راه انداخته‌اند و با هشتگ «سلفی‌های اطلاعاتی»، این مراکز را ابزارهایی برای نفوذ اطلاعاتی و گسترش قدرت‌های فرامنطقه‌ای مانند آمریکا و اسرائیل می‌دانند. این پروژه‌ها به‌طور مستقیم به دامن زدن به بحران‌های مذهبی و امنیتی در یمن و منطقه کمک می‌کند و زمینه‌ساز سیاست‌های استعمارگرایانه و تجاوزکارانه در سطح بین‌المللی است.

راهکارهای مقابله با اجرای طرح تکفیر و افراطی گری

برای مقابله با نقشه‌های فتنه‌گری و جنگ مذهبی که از سوی سعودی و امارات علیه یمن تحمیل می‌شود، این کشور باید استراتژی‌های چندجانبه و مؤثر را به‌کار گیرد که هم از لحاظ سیاسی و هم از لحاظ نظامی و اجتماعی کارآمد باشد. در این راستا، چندین روش برای مقابله و مبارزه با طرح‌های سعودی و اماراتی وجود دارد که به حفظ وحدت ملی و تمامیت ارضی یمن کمک خواهد کرد:

۱. تقویت انسجام داخلی و همبستگی ملی

اولین گام برای مقابله با طرح‌های تفرقه‌افکنانه دشمن، تقویت همبستگی داخلی و وحدت ملی است. یمنی‌ها باید با همکاری نیروهای سیاسی، مذهبی و اجتماعی مختلف، همه اقشار جامعه را در برابر تلاش‌های بیگانگان برای ایجاد شکاف‌های مذهبی و طائفه‌ای متحد کنند. ترویج گفت‌وگوی ملی، حل مشکلات داخلی از طریق مذاکره و توافقات سیاسی، و تقویت احساس همبستگی در برابر تهدیدات خارجی می‌تواند از تنش‌های داخلی کاسته و در مقابل فتنه‌گری‌ها ایستادگی کند.

۲. مقابله با افراطی‌گری از طریق آموزش و فرهنگ

یکی از مهم‌ترین روش‌های مبارزه با افراطی‌گری، ترویج فرهنگ اعتدال، احترام به تفاوت‌های مذهبی و ملی و آموزش نسل جوان در مسیر تفکر انتقادی و آزاداندیشی است. یمن باید برنامه‌های آموزشی برای مقابله با اندیشه‌های تکفیری و وهابی، با تأکید بر ارزش‌های انسانی و اسلامی واقعی، به‌ویژه در مناطق جنوبی و شرقی، تدوین و اجرایی کند. این برنامه‌ها می‌تواند در قالب مراکز فرهنگی، دانشگاه‌ها و مساجد پیگیری شود تا افکار افراطی را از ریشه نابود کند.

۳. افشای نقشه‌های سعودی و اماراتی در سطح بین‌المللی

یمن باید از طریق دیپلماسی فعال و رسانه‌ها، نقشه‌های سعودی و اماراتی را در سطح بین‌المللی افشا کند و جهانیان را نسبت به توطئه‌های منطقه‌ای این کشورها آگاه سازد. استفاده از شبکه‌های بین‌المللی و نهادهای حقوق بشری برای ارائه مستندات و شواهد از جنایات جنگی، بمباران‌ها و ترویج افراطی‌گری می‌تواند فشارهای بین‌المللی بر سعودی‌ها و اماراتی‌ها را افزایش دهد و از آن‌ها بخواهد که دست از حمایت از گروه‌های تکفیری بردارند.

۴. تقویت نیروهای مقاومت ملی و جبهه‌های دفاعی

یمن باید جبهه‌های مقاومت خود را تقویت کند و به تجهیز و آموزش نیروهای مردمی و نظامی برای مقابله با حملات نظامی و اقتصادی بیگانگان بپردازد. انسجام در نیروهای مقاومت و تقویت توان دفاعی می‌تواند از تهدیدات خارجی جلوگیری کند و مانع از تسلط نیروهای دشمن بر مناطق استراتژیک یمن شود. همچنین، تقویت ارتباطات و هماهنگی با سایر جبهه‌های مقاومت در منطقه، مانند حزب‌الله لبنان و گروه‌های مقاومت در عراق، می‌تواند برای مقابله با دشمنان یمن و ایجاد یک جبهه متحد منطقه‌ای مفید باشد.

۵. توسعه برنامه‌های حمایتی اقتصادی و اجتماعی

در راستای مقابله با سیاست‌های اقتصادی و اجتماعی سعودی و امارات، یمن باید از حمایت‌های مردمی و منطقه‌ای برای بازسازی زیرساخت‌ها، تأمین نیازهای اولیه مردم و بهبود وضعیت اقتصادی استفاده کند. تأمین نیازهای اساسی مردم، به‌ویژه در مناطق جنگ‌زده، می‌تواند به کاهش تأثیرات جنگ و مقابله با فشارهای اقتصادی دشمنان کمک کند.

آینده وضعیت داخلی یمن در شرایط کنونی

با توجه به ادامه تهدیدات خارجی و چالش‌های داخلی، آینده یمن در صورتی که به‌طور مؤثر از استراتژی‌های فوق استفاده شود، می‌تواند امیدوارکننده باشد. به‌ویژه اگر یمن بتواند حمایت‌های بین‌المللی را جلب کرده و جبهه‌ای متحد از نیروهای مقاومت و جنبش‌های مردمی ایجاد کند، قادر خواهد بود از فشارهای خارجی بکاهد و به یک قدرت مستقل در منطقه تبدیل شود.

واکنش انصارالله از مداخلات سعودی و اماراتی

چندی پیش، «محمد البخیتی»، عضو دفتر سیاسی انصارالله، با هشدار نسبت به مداخلات عربستان سعودی و امارات متحده عربی در یمن اظهار داشت: «اگر سعودی‌ها و اماراتی‌ها به مداخلات و اقدامات نظامی علیه یمن ادامه دهند، بهترین فرصت برای ما خواهد بود، زیرا بدین‌ترتیب فهرست اهداف استراتژیک ما گسترش خواهد یافت و شامل اهدافی چون چاه‌های نفت و گاز، بنادر و مخازن نفتی عربستان و امارات خواهد شد».

این سخنان نشانگر تغییر معادلات قدرت و راهبردهای انصارالله در برابر تجاوزات خارجی است و از استراتژی‌ای نوین پرده برمی‌دارد که به‌جای تمرکز صرف بر دفاع از یمن، گزینه‌های تهاجمی علیه زیرساخت‌های اقتصادی حیاتی کشورهای متجاوز را نیز در دستور کار قرار داده است. تهدید به حمله به چاه‌های نفت، بنادر و دیگر زیرساخت‌های حیاتی عربستان و امارات، نشان از آن دارد که انصارالله می‌تواند از قدرت و نفوذ خود در سطح منطقه‌ای برای به چالش کشیدن منابع اقتصادی و زیرساختی متجاوزان بهره‌برداری کند.

این تغییر رویکرد می‌تواند تأثیرات چندگانه‌ای بر آینده یمن و جبهه مقاومت انصارالله داشته باشد. از یک سو، افزایش دامنه حملات و تهدیدات علیه زیرساخت‌های اقتصادی عربستان و امارات می‌تواند فشارهای سیاسی و اقتصادی بر این دو کشور را به‌شدت افزایش دهد و آنان را وادار به تجدیدنظر در سیاست‌هایشان در قبال یمن کند. از سوی دیگر، این تهدیدات می‌توانند به تثبیت جایگاه انصارالله در جبهه مقاومت کمک کند.

چنین اظهاراتی از سوی مقامات انصارالله حامل پیامی استراتژیک به متجاوزان است که از عزم این جبهه در دفاع از یمن و وارد ساختن هزینه‌های سنگین به کشورهای متخاصم پرده برمی‌دارد، امری که می‌تواند بر معادلات ژئوپلیتیکی منطقه تأثیرگذار باشد و رویکرد بازدارندگی را در پیشبرد اهداف مقاومت تقویت کند.

انتهای پیام./

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha