یکشنبه ۱۱ آذر ۱۴۰۳ - ۱۱:۰۹
کرامت انسانی در جنگ‌های غزه و لبنان زیر سایه سکوت جهانی

حوزه/ استاد درس خارج حوزه علمیه خراسان، بر لزوم توجه به کرامت ذاتی انسان‌ها و مسئولیت جامعه جهانی در برابر این جنایات تأکید کرد، و با اشاره به سکوت سازمان‌های بین‌المللی و بی‌توجهی به تعهدات قانونی، وضعیت غیرنظامیان در این مناطق را به‌عنوان مصادیق بارز جنایت جنگی و نسل‌کشی برشمرد و از ضرورت شفاف‌سازی و جهاد تبیین در سطح جهانی سخن گفت.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه از مشهد، حجت‌الاسلام‌والمسلمین درایتی، در نشست علمی با موضوع «کرامت انسانی در حقوق بشر دوستانه با محوریت کشتار غیر نظامیان در لبنان و سوریه» گفت: اگرچه امید چندانی به اقدام مناسب حقوقی سازمان ملل، شورای امنیت و دیگر سازمان‌های بین‌المللی در ارتباط با اتفاقات رخ داده در غزه و لبنان نمی‌رود؛ اما استفاده از ظرفیت‌ها و تبیین این واقعیت‌ها بر اساس ادبیات حقوق بین‌الملل که در دنیا شناخته شده است، یکی از وظایفی است که در راستای جهاد تبیین، باید بدان توجه کرد؛ چه این‌که ممکن است با روشن شدن افکار عمومی ملت‌های جهان، فشار افکار عمومی به گونه‌ای باشد که در پایان دادن به این درد و رنج مؤثر باشد.

کرامت انسانی در اسناد بین المللی

حجت‌الاسلام‌والمسلمین درایتی با بررسی اصل کرامت انسان در اسناد بین‌المللی گفت: اصل کرامت انسانی، در ادبیات حقوق بین‌الملل سال‌ها است که مطرح شده است. در مقدمه منشور ملل متحد بر وصف کرامت ذاتی انسان تاکید شده است و اعضا جامعه ملل متحد، با ایمان و اعتقاد به این‌که انسان دارای حیثیت کرامت و شرافت ذاتی است، این منشور را متعهد و ملتزم می‌شوند. در اعلامیه جهانی حقوق بشر به کرامت ذاتی انسان اشاره شده است و اساسا می‌توانیم بگوییم تقریباً در تمام اسناد بین‌المللی و حتی اسناد منطقه‌ای که مرتبط با حقوق بشر و حقوق بشر دوستانه است، به موضوع کرامت ذاتی به عنوان یک امر مسلم غیر قابل خدشه، اشاره شده است.

عدم تعریف کرامت انسانی در اسناد بین‌المللی

این استاد خارج حوزه علمیه خراسان در ادامه اظهار کرد: با این‌که بحث کرامت انسان، بارها، در اسناد بین‌المللی مربوط به حقوق بشر طرح شده است؛ اما در هیچ سندی تعریف نشده است. شاید معتقد بوده‌اند، کرامت معنا و مفهوم روشنی دارد؛ اما مباحث مختلف و طریقه تنظیم اسناد بین‌المللی و معاهدات نشان از این دارد که دست‌کم در بعضی از مصادیق، اتفاق نظر وجود ندارد؛ اگرچه در اصل وجود کرامت انسانی اجماع وجود دارد؛ ولی مواردی هم هست که مورد اتفاق همه دولت‌ها نیست و این مطلب، در گفت‌وگوهایی که برای شکل‌گیری این معاهدات انجام می‌شود، خود را نشان می‌دهد.

کرامت یا شرافت؟

حجت‌الاسلام و المسلمین درایتی در ادامه با اشاره به فرق کرامت و شرافت گفت: شرافت در کنار کرامت به عنوان یک اصطلاح مشابه مطرح است و عده‌ای معتقدند کرامت انسانی غیر از شرافت انسانی است و این دو اصل را باید از یک‌دیگر متمایز کرد. تبیین چیستی کرامت و فرق آن با شرافت، بحث مستقلی را می‌طلبد.

معنای ذاتی بودن کرامت انسان در اسناد بین‌المللی

این استاد دروس خارج تفسیر حوزه علمیه خراسان، در مورد معنای ذاتی بودن کرامت انسان اذعان کرد: «ذاتی» بودن کرامت انسان، به این معناست که هیچ یک از معاهدات و اسناد بین المللی، کرامت را به انسان نبخشیده است. کرامت انسان، اعطایی قراردادها و اسناد بین‌المللی نیست، نقش اسناد بین‌المللی تنها شناسایی چیزی است که در انسان بوده است. اعلام التزام و تاکید بر رعایت این کرامت است؛ بنابراین معاهده دیگری نمی‌تواند آن را بردارد؛ چون با معاهده نیامده است که با معاهده برود. وقتی ذاتی انسان شد؛ غیر قابل سلب است. اما این نکته را باید دقت کرد که ادبیات حقوقی، ادبیات فلسفی نیست؛ به خاطر این نباید این تعبیر «ذاتی» را فلسفی تفسیر کرد. ذاتی در این‌جا بدین معناست که انسان به ذاته، بدون در نظر گرفتن جنسیت، بدون در نظر گرفتن ملیت، بدون در نظر گرفتن مذهب و دین، بدون در نظر گرفتن زبان، دارای حقوقی است که در این اسناد شناسایی شده است؛ چون ذاتی به معنای غیر قابل سلب نقض دارد؛ چه‌این‌که خودشان مواردی را به عنوان سالب حیات شناسایی کرده‌اند؛ ولی به هر حال برخی دوست دارند تا حد امکان بگویند این همان ذاتی است که سلب نمی‌شود.

کرامت انسان، اصل یا حق؟

استاد درایتی در ادامه با ذکر نکته دیگری گفت: کرامت انسان اصل است؛ به این معنا که از آن حقوق متعدد دیگری منشعب می‌شود. اصل ریشه‌ای است که از آن حقوق بسیاری منشعب می‌شود برخلاف حق؛ به نظر برخی از حقوقدانان تمام حقوق بشر تجلی اصل کرامت است. حق حیات انسان، حق کار، حق تعیین سرنوشت، حق آزادی، حق آموزش و پرورش، حق بهداشت، همه تجلی اصل کرامت انسان است؛ یعنی همه حقوق مطرح در حقوق بشر، به اصل کرامت انسانی بر می‌گردد و این نشان دهنده اهمیت این اصل است.، اصلی که در عرض اصول دیگر قرار نمی‌گیرد؛ مثلا این اصل، در عرض اصل برابری نیست. این‌که انسان‌ها به لحاظ حقوق همه با هم برابرند، به اصل کرامت انسان برمی‌گردد؛ از این‌رو است که این اصل روح تمام اسناد حقوق بشری بین‌المللی و حتی منطقه ‌ی مثل کنوانسیون حقوق بشر اروپایی، کنوانسیون حقوق بشر آمریکایی است و گاهی در مقدمه و نه در متن آمده است؛ انسان موجودی است که دارای کرامت و شرافت است و حیثیت ذاتیش این است که باید تکریم شود؛ به خاطر این باید حق حیات، حق آزادی، حق تعیین سرنوشت و دیگر حقوق انسانی وی محترم باشد.

اصل کرامت انسان در حقوق بشر دوستانه

وی با اشاره به معنای حقوق بشر دوستانه ادامه داد: اصل کرامت در منابع حقوقِ بشردوستانه نیز به خوبی اشاره شده است. حقوقِ بشردوستانه، در حقیقت محتوای دو حقوق است. حقوق مخاصمات و حقوق بشر؛ مثلا کنوانسیون ژنو تا آن‌جا برای اسیران حقوق قائل شده که تقریبا فرقی بین اسیر و غیر اسیر دیده نمی‌شود؛ با این‌که اسیر، در جنگ به اسارت درآمده است. دلیلش کرامت انسان است. درست است اسیر است؛ ولی نمی‌توان به او توهین کرد. نمی‌توان آزار روحی و جسمی و گرسنگی و تشنگی داد. اسیر باید بهداشت و دسترسی به درمان داشته باشد. باید مکاتبه و ارتباط با خوانده‌اش حفظ شود. در عهدنامه چهارگانه ژنو انصافا حقوق زیبایی آمده است؛ اگرچه در عمل طور دیگری رفتار می‌شود.

استاد درایتی در ادامه عبارتی از کمیته بین المللی صلیب سرخ خواند و گفت: در متن مقدمه این‌طور آمده است: «تاکید بر توجه به شخصیت و عزت انسان‌ها یک اصل جهانی است که حتی در صورت عدم تعهدات قراردادی الزام‌آور است؛ چنین اصولی ایجاب می‌کند که در زمان جنگ به کلیه کسانی که به طور جدی درگیر جنگ نیستند و همچنین تمام افرادی که به دلیل بیماری، زخم، اسارت یا هر شرایط دیگری درگیر جنگ شده‌اند احترام گذاشته شود و از آنها در برابر اثرات جنگ محافظ شود». در این اسناد خیلی این عبارت‌ها تکرار می‌شود. در این متن هم آمده است که این تعهد قراردادی نیست؛ یعنی اصلی جهانی است و برای همه کشورها الزام آور است و فرقی نمی‌کند کشوری به آن ملحق شده باشد یا خیر.

عهدنامه چهارم ژنو و کرامت و حقوق غیرنظامیان

وی اظهار کرد: بحث ما حقوق غیرنظامیان بر اساس اصل کرامت است. عمده عهدنامه‌ای که به حقوق غیرنظامیان می‌پردازد، عهدنامه چهارم ژنو است. حقوق غیرنظامیان چند دسته هستند؛ گروهی غیرنظامیانی هستند که در دولت متخاصم زندگی می‌کنند که سه وضعیت دارند: یا بر اساس تابعیت، زندگی قانونی در آن کشور دارند یا پناهندگی دارند یا حضورشان در کشور متخاصم، غیر قانونی است، کنواسیون در هر سه حالت حقوقشان را محترم شمرده است و گفته با کرامت باید با آنها رفتار شود؛ اما محل بحث ما غیر نظامیانی است که در کشور خودشان هستند. حقوق این غیرنظامیان در شرایط جنگی چیست؟ باید حداکثر سعی و تلاش انجام شود تا جنگ هیچ گونه آسیبی به غیرنظامیان وارد نکند؛ وظیفه دولت متخاصم این است که علی رغم جنگ، غیر نظامیان آسیب نبینند؛ نباید به مناطق مسکونی، پناهگاه، مدرسه، بیمارستان و مراکز درمانی حمله شود. نباید مناطق مسکونی به‌گونه‌ای محاصره شود که موجب قحطی یا مانع امدادرسانی شود؛ گروگان‌گیری و در فرض اسارت خشونت جایز نیست. ایجاد رعب و هراس عمومی جایز نیست. استفاده از حضور غیرنظامیان جهت استتار هدف‌های نظامی و یا تحت پوشش قرار دادن عملیات نظامی جایز نیست؛ حتی تا زمانی که ضرورت نظامی(با مستندات خودش)، ایجاب نکرده، کوچ دادن اجباری جایز نیست؛ این‌که مثلا اعلام شود منطقه‌ای تخلیه شود تا بمباران انجام گیرد.

وی در ادامه گفت: برخی از این‌ها در اساسنامه دادگاه کیفری بین‌المللی نیز آمده است؛ چون برخی از این اتفاقات، گاهی در حد جنایت جنگی و گاهی بالاتر در حد جنایت علیه بشریت است و گاهی مصداق نسل‌کشی قرار می‌گیرد که تمام این موارد، در صلاحیت بررسی این دادگاه قرار داده شده است.

جنایات غزه و لبنان در آیینه اسناد حقوق بشری

استاد درایتی با تطبیق اسناد و حقوق بین‌المللی با آنچه امروزه در غزه و لبنان اتفاق می‌افتد گفت: اگر سابقه اتفاقات غزه را مد نظر قرار بدهیم، مواجهیم با قطعنامه‌های فراوانی که سازمان ملل و شورای امنیت علیه رژیم جعلی اسرائیل صادر کرده است که البته رعایت هم نمی‌شود؛ اما اگر بدون نگاه به آن سابقه هم نگاه کنیم، می‌بینیم در همین یک سالی که این اتفاق رخ داده است، تقریبا تمام این جنایت جنگی در غزه صورت گرفته است. از هجرت و کوچ اجباری تا اسارت با شرایط غیر انسانی؛ مثل برهنه کردن و عکس گرفتن تا محاصره و بمباران پناهگاه‌ها، بیمارستان و مراکز درمانی و جلوگیری از امدادرسانی، قطع آب و برق و ... تقریبا تاکنون ۵۰ هزار نفر زن و کودک و غیرنظامی کشته شده‌اند؛ بدون هیچ تمایزی. ادعای آن‌ها این است که دشمنان ما در این خانه‌ها یا در بیمارستان و مدرسه پناه گرفته‌اند. مستندات درستی هم نداشتند و بعد از انهدام، معلوم شده است، مستندات صحیح نبوده است. خود گزارشگرهای سازمان ملل گفته‌اند، کلکسیونی از جنایت‌های جنگی در حال انجام است که نه تنها جنایت جنگی و جنایت علیه بشریت؛ بلکه نسل‌کشی است.

وی در ادامه به شرایط لبنان اشاره کرد و گفت: وضعیت لبنان هم همین است؛ مثل اتفاق پیجرها که از وسیله ارتباطی به عنوان وسیله جنگی استفاده کردند؛ وسیله‌ای که نه تنها در اختیار مبارزان؛ بلکه در اختیار فرزندان و خانوادها بوده است. گویا از باب تفریح، زمین را مثل شخم زدن منفجر می‌کنند.

وی در ادامه به نکته دیگری اشاره کرده و گفتند: کنوانسیون‌های ژنو علاوه بر اینکه برای کل غیرنظامیان یک مقررات و ساختار حقوقی را چیده است، برای حفاظت و کرامت افراد و گروه‌های خاص نیز مقرراتی دارد؛ مثلاً بیگانگان، پناهندگان، کسانی که تابعیت گرفته‌اند؛ به ویژه زنان و کودکان روزنامه نگاران و خبرنگاران ...؛ این‌ها از یک مصونیت‌های خاص و رژیم حقوقی سختگیرانه‌تری بهره‌مندند؛ ولی می‌بینیم حتی حقوق خبرنگاران و روزنامه نگاران در این جنگ رعایت نمی‌شود. چند روز قبل در بیروت، مقری که مربوط به حضور خبرنگارها و روزنامه‌نگاران بود، بمباران کردند یعنی قوانین و کنوانسیون‌ها نه به صورت عام و نه به صورت‌ خاص رعایت نمی‌شود.

علت سکوت سازمان‌های بین‌المللی

حجت‌الاسلام والمسلمین درایتی در پایان با اشاره به علت بی‌عملی سازمان‌های بین‌المللی اظهار کرد: چیزی که امروزه در غزه و در لبنان اتفاق می‌افتد با موازین حقوق بین‌الملل و اسناد بین الملل ناسازگار است؛ اما چرا سازمان‌های بین‌المللی صرفاً به ابراز تاسف و نگرانی اکتفاء می‌کنند. این را باید در ساختار این سازمان‌ها جست. رکن اجرایی سازمان ملل، شورای امنیتی است که همیشه یک استثناء روشن، برای اجرای همه قواعد بین‌الملل قائل است و آن هم اسرائیل است. بعد از جنگ جهانی اول جامعه ملل تشکیل شد برای جلوگیری از جنگ با جنگ جهانی دوم جامعه ملل به هم خورد و سازمان ملل به وجود آمد و الان تقریبا شاهد فروپاشی سازمان‌ ملل هستیم. سازمانی که هیچ نقشی در توقف این جنایات وحشیانه ندارد.

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha