دوشنبه ۱۷ دی ۱۴۰۳ - ۱۸:۴۸
نماز، جهاد یا شادکردن مؤمن؟؛ چگونه روایات برترین اعمال را بفهمیم؟

حوزه/ بهترین عمل در اسلام چیست؟ با بررسی روایات و شرایط مختلف، به درک عمیق‌تری از این مفهوم دست خواهیم یافت و در این مطلب درباره آن سخن خواهیم گفت.

به گزارش خبرگزاری حوزه، اعمال نیک و با فضیلت در دین اسلام اهمیت بسیاری دارند و در روایات متعدد به آن‌ها اشاره شده است. این اعمال نه‌تنها از نظر ثواب، بلکه در شرایط خاص و با ملاک‌های متفاوت مورد توجه قرار گرفته‌اند.

در ارتباط با بیان بهترین و پرثواب‌ترین اعمال که در روایات آمده، باید گفت که «افضل الاعمال» همواره به معنای با فضیلت‌تر بودن یک عمل نسبت به تمام اعمال دیگر نیست؛ به عبارتی این فضلیت و برتری، مطلق نیست، بلکه منظور برتری نسبی نسبت به بسیاری از اعمال دیگر است.

در روایات متعددی از کارهای مختلفی به عنوان بهترین عمل، یاد شده است؛ مانند:

انتظار فرج،[۱] صلوات بر محمد و آل محمد(ص)،[۲] آب دادن به تشنگان،[۳] حُبّ علی(ع)،[۴] وارد نمودن شادی بر مؤمن،[۵] استمرار داشتن در عمل نیک،[۶] زیارت قبر امام حسین(ع)،[۷] نماز شب،[۸] نماز اول وقت،[۹] اطعام به دیگران،[۱۰] سخت‌ترین اعمال.[۱۱]

در کنار این احادیث، روایاتی وجود دارد که بهترین اعمال را با اضافه کردن یک قید، مانند بهترین اعمال در مقاطع زمانی (مانند: روز جمعه،[۱۲] ماه مبارک رمضان،[۱۳] شب نیمه شعبان[۱۴]) بر شمرده است.

در این‌جا برای نمونه برخی از روایات را بیان کرده، آن‌گاه به تحلیل و بررسی این موضوع خواهیم پرداخت.


۱. «أَنَّ رَجُلًا جَاءَ إِلَی رَسُولِ اللهِ(ص) فَقَالَ أَخْبِرْنِی مَا أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ فَقَالَ الْإِیمَانُ بِالله »؛[۱۵] شخصی خدمت رسول خدا(ص) رسید و پرسید کدام کار با فضیلت‌تر است، حضرت فرمود: «ایمان به خدا».

۲. «وَ لَیْسَ شَیْ ءٌ مِمَّا افْتَرَضَ اللهُ عَلَی الْعِبَادِ أَشَدَّ مِنَ الْجِهَادِ هُوَ أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ ثَوَابا»؛[۱۶] در آن چیزهایی که خداوند بر بندگانش واجب فرمود، چیزی سخت‌تر و با فضیلت‌تر از جهاد وجود ندارد.

۳. «وَ أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ عِنْدَ اللهِ إِدْخَالُ السُّرُورِ عَلَی الْمُؤْمِنِ»؛[۱۷] با فضیلت‌ترین اعمال در پیشگاه خدای متعال، وارد نمودن شادی بر مؤمن است.

۴. «عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ(ع) أَنَّ النَّبِیَّ(ص) قَالَ: فَوْقَ کُلِّ بِرٍّ بِرٌّ حَتَّی یُقْتَلَ الرَّجُلُ فِی سَبِیلِ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَإِذَا قُتِلَ فِی سَبِیلِ اللهِ فَلَیْسَ فوقُهُ برٌّ»؛ [۱۸] بالاتر از هر نیکی‌ای نیکی دیگری است، تا این‌که کسی در راه خدا کشته شود، و هنگامی که در راه خدا کشته شد، بالاتر از آن نیکی‌ای وجود ندارد.

۵. «إِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ جَمَعَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ النَّاسَ فِی صَعِیدٍ وَاحِدٍ وَ وُضِعَتِ الْمَوَازِینُ فَتُوزَنُ دِمَاءُ الشُّهَدَاءِ مَعَ مِدَادِ الْعُلَمَاءِ فَیَرْجَحُ مِدَادُ الْعُلَمَاءِ عَلَی دِمَاءِ الشُّهَدَاءِ»؛[۱۹] وقتی در روز قیامت خداوند تمام مردم را در یک‌جا جمع کند، و ترازوی اعمال آورده شود، خون شهیدان با قلم دانشمندان وزن می‌شود، و قلم علما بر خون شهیدان برتری خواهد یافت.

همان‌طور که دیده می‌شود، در این احادیث از کارهای مختلفی به عنوان بهترین عمل یاد شده است.

حال چگونه می‌توان این روایات را در قالب یک بحث منطقی با هم جمع کرد؟

در این راستا دو مسئله را باید مورد دقت قرار داد:


۱. تفاوت در ملاک: همه این اعمال که در روایات به عنوان «بهترین عمل» آمده است، با ملاک و معیار مختلف، بیان شده است.

وقتی روایت می‌گوید: بهترین عمل نماز شب است، یک‌سری از ملاک‌ها را مورد نظر داشته، اما وقتی فرمود بهترین عمل، جهاد است، برخی دیگر از معیارها را در نظر گرفته است.

به طور مثال، وقتی جهاد در راه خدا پیش می‌آید، بهترین عمل، جهاد در راه خداست و وقتی ملاکات نماز شب مهیا شود، بهترین عمل نماز شب است.

بنابراین، اختلاف در ملاکات، دلیل خوبی برای توجیه علمی این‌گونه از روایات است. تعدادی از این امور مانند؛ «جهاد»، دارای ملاک و اثر مستقیم اجتماعی‌اند. برخی از آنان صرفاً جنبه شخصی دارند، و برخی مانند «انتظار فرج» از هر دو خصوصیت برخوردار است، اما برخی دیگر مانند «حب علی(ع)» اصولاً از باب اعتقادند نه عمل. در پاره‌ای از روایات نیز مصداق خاصی برای برترین عمل، ذکر نشده و گفته شد: «برترین اعمال، سخت‌ترین آنها است».[۲۰]

۲. اختلاف در شرایط: گاهی شرایط موجود در ناحیه مکلّف است که این روایات را توجیه علمی می‌کند.

فرق آن با قسمت اول این است که در قسمت اول، ملاک‌ها و معیارهای موجود در ناحیه آن فعل مخصوص(نماز، جهاد و...)، موجب فرق و اختلاف بین این اعمال می‌شود، ولی در قسمت دوم، وجود برخی از شرایط در ناحیه خارج از اصل فعل، مانند شرایط ویژه مکلف، شرایط زمانی خاص، و غیره است که موجب توجیه علمی بهتر بودن همه این اعمال با هم می‌شود.

مثلاً در مورد انتظار فرج، در شرایطی که مسلمانان در سختی‌های مبارزات صدر اسلام قرار داشتند و یا آن زمان که شیعیان در شرایط دشواری فرا می‌گرفتند، مأیوس نشدن و منتظر فرج بودن بالاترین عبادت بود؛ چرا که در صورت یأس همه چیز آنان در معرض زوال قرار می‌گرفت، ولی با انتظار فرج، روحیه امید و مقاومت در آنان زنده مانده و راه برای پیروزی و غلبه بر مشکلات فراهم می‌گشت.

دیگر موارد نیز شامل همین قاعده کلی است، مسلماً مسئله‌ای مانند «جهاد» بهترین عمل برای زنان - در حالت‌های غیر اضطراری - نیست. همچنین «نماز شب» برای تازه مسلمانی که هنوز نمازهای واجب را فرا نگرفته، نمی‌تواند بهترین عمل باشد.


نتیجه: با توجه به آنچه که بیان شد، منظور از این برتری‌ها نسبی است؛ یعنی هریک از این اعمال با توجه به موقعیت و شرایط خود بالاتر از دیگر اعمال است.

به عنوان نمونه، اگر پیامبر اسلام(ص) فرمود بالاتر از هر نیکی و خوبی، نیکی دیگری نیز وجود دارد، مگر شهادت در راه خدا که بالاتر از آن نیکی‌ دیگری وجود ندارد، این برتری به شرایط زمانی خاصی بستگی دارد که فقط با جهاد و شهادت در راه خدا می‌توان از دین و اهداف آن پاسداری نمود، اما در شرایطی که جامعه در صلح و آرامش نسبی به سر می‌برد، آن‌جا قلم دانشمندان در ترویج دین از خون شهیدان تأثیرگذارتر خواهد بود؛ لذا در این شرایط، قلم عالمان برتر از خون شهیدان است.

پی نوشت ها:

[۱]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۷۵، ص ۲۰۸، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
[۲]. محدّث نوری، حسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج ۵، ص ۱۱۹، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۸ق.
[۳]. همان، ص ۳۳۱.
[۴]. همان.
[۵]. حر عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۴۹۹، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، ۱۴۰۹ق.
[۶]. مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج ۱، ص ۱۳۱.
[۷]. وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۴۹۹.
[۸]. مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج ۶، ص ۳۳۷.
[۹]. همان، ج ۳، ص ۹۸.
[۱۰]. وسائل الشیعه، ج ۲۴، ص ۴۲۷.
[۱۱]. بحار الانوار، ج ۶۷، ص ۱۹۱.
[۱۲]. وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۳۹۹.
[۱۳]. همان، ج ۱۰، ص ۳۱۳.
[۱۴]. طوسی، محمد بن الحسن، مصباح المتجهد، ص ۸۲۹، بیروت، مؤسسه فقه الشیعه، ۱۴۱۱ق.
[۱۵]. علی بن موسی (امام هشتم)، الفقه المنسوب للإمام الرضا(ع)، ص ۳۷۶، مشهد، مؤسسة آل البیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۶ق.
[۱۶]. نصر بن مزاحم ، وقعة صفین، ص ۳۰۵، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی ، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق .
[۱۷]. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، ص ۱۴۶، نجف اشرف، دار المرتضویة، چاپ اول، ۱۳۵۶ش.
[۱۸]. شیخ صدوق، الخصال، ج ۱، ص ۹، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۲ش.
[۱۹]. ابن بابویه، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۳۹۹، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.
[۲۰]. بحار الانوار، ج ۶۷، ص ۱۹۱.

منبع: پرسمان دانشگاهیان

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha