به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه از هرمزگان، حجت الاسلام والمسلمین ابراهیم شفاهی در طی یک یادادشت به اتفاقات طوفان الاقصی در یک سال و نیم پیش رخ داد می پردازد.
متن یادداشت:
طوفان الاقصی در یک سال و نیم پیش رخ داد، زمانی که برخی از کشورهای عربی روابط دیپلماتیک خود را با اسرائیل غاصب عادیسازی کرده و برخی دیگر در حال مذاکره برای عادیسازی بودند. این رویداد در شرایطی اتفاق افتاد که اشغال فلسطین در جهان به امری عادی تبدیل شده و بسیاری از مردم فلسطین را به فراموشی سپرده بودند.
واقعه مهم طوفان الاقصی پیامدهای زیادی داشت که به مهمترین آنها اشاره میشود:
۱. فلسطین و غزه در رأس اخبار جهان: فلسطین و غزه به تیتر اول روزنامهها و فضای مجازی دنیا تبدیل شدند. تلویزیونها، رادیوها، روزنامهها، سایتها و صفحات مجازی در سراسر جهان به دنبال مخابره خبری جدید از وقایعی بودند که در باریکه غزه به وقوع پیوسته و خواب اسرائیل غاصب را برهم زده بود. این اتفاق منجر به کشته و اسیر شدن دهها صهیونیست شد.
۲. بیداری افکار جهانی: طوفان الاقصی، افکار مردم دنیا را، چه در بین دانشجویان، رسانهها، کشورها و مردم عادی، بیدار کرد و همه متوجه شدند که در غزه و فلسطین در سالهای متمادی چه اتفاقات هولناکی افتاده است.
۳. همبستگی عملی و بیشتر جبهه مقاومت: پس از طوفان الاقصی، جبهه مقاومت به رهبری جمهوری اسلامی ایران، حزبالله لبنان، حشد الشعبی عراق و انصارالله یمن، خود را در کنار حماس و مقاومت فلسطین قرار دادند و عملاً وارد جنگ شدند. فشار جبهه مقاومت باعث شد گردش اقتصادی اسرائیل در این مدت به شدت آسیب ببیند.
۴. اولین تهاجم پهپادی و موشکی علیه اسرائیل از جمهوری اسلامی ایران: پس از تأسیس غیرقانونی رژیم صهیونیستی و شکستهای پیاپی کشورهای عربی در برابر این غده سرطانی، کسی نمیتوانست به این رژیم نگاه چپ کند، چه رسد به اینکه به آن حمله کند. ایران اسلامی با اقتدار کامل در دو وعده صادق، این کار را عملی کرد و موجب شادی جهان اسلام، مستضعفان و مردم مظلوم فلسطین شد.
۵. گرایش به تشیع: پس از طوفان الاقصی و حمایت جبهه مقاومت شیعی از غزه و مردم مسلمان فلسطین و خیانت کشورهای عربی و اسلامی دیگر به آرمان مقدس فلسطین، گرایش به تشیع و شیعه شدن در فلسطین و دنیای اسلام رونق گرفت و این امر باعث وحشت کشورهای منطقه و جهان اسلام شد.
در یک سال و نیم گذشته، اگرچه جبهه مقاومت بسیاری از رهبران، رزمندگان و یاران خود را از دست داد، اسرائیل غاصب نیز ابهت پوشالی و عنکبوتی خود را از دست داده و از نظر سیاسی، نظامی و اقتصادی به سالها عقب برگشته است. سانسور رسانهای در اسرائیل و غرب مانع از این شد که خسارتهای وارده جانی و مالی اسرائیل به دنیا مخابره شود.
باور کنید جبهه مقاومت، اسرائیل را به زانو درآورده بود، تا اینکه غربیها و اروپاییها وارد عمل شدند و با پیشنهاد آتشبس بین حزبالله لبنان و اسرائیل در دو ماه قبل و آتشبس بین حماس و اسرائیل در روزهای اخیر، باعث شدند اسرائیل نیمهجان و محتضر نجات یابد.
آتشبس و چرایی آن:
دو دیدگاه مهم در آتشبس اسرائیل با حزبالله و آتشبس اسرائیل با حماس وجود دارد:
۱. آتشبس به منظور جلوگیری از خسارت بیشتر مالی، جانی، سیاسی و اقتصادی اسرائیل صورت گرفت. اگر آتشبس نمیشد، با اختلافات داخلی دولت اسرائیل و آوارگی صدها هزار شهرکنشین و بازگشت عدهای از یهودیها به کشورهای خود، اسرائیل از درون دچار فروپاشی میشد.
۲. آتشبس به منظور متمرکز کردن توجه اسرائیل، آمریکا، اروپا و کشورهای منطقه بر جمهوری اسلامی ایران انجام شد. سقوط دولت بشار اسد در سوریه بعد از آتشبس اسرائیل با حزبالله را میتوان در همین راستا توجیه و تفسیر کرد. نتانیاهو بارها در مصاحبههای خود گفته بود که باید بر ایران تمرکز کنیم.
مسلح کردن داعشیهای کراواتی، تجزیهطلبان داخلی ایران اسلامی، راهاندازی جوخههای ترور و ایجاد اغتشاش و ناامنی، میتواند از نشانههای تمرکز بر جمهوری اسلامی ایران باشد.
نگارنده اعتقاد دارد که از نظر نظامی، کسی نمیتواند بهطور مستقیم با نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران درگیر شود. تنها امید اسرائیل ضربه زدن از درون و توسط منافقین و مخالفین داخلی نظام اسلامی و بدتر کردن وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم است.
امیدی که میتوان با وحدت ملی، گوش به فرمان ولی امر بودن و یکپارچگی مردم و مسئولین، آن را خنثی کرد.
به امید سر افرازی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، جبهه مقاومت و آزادی قدس شریف.
حجت الاسلام والمسلمین ابراهیم شفاهی
۳۰/۱۰/۱۴۰۳
نظر شما