به گزارش خبرگزاری حوزه، کتاب «داستان‌هایی از نماز» که با بهره‌گیری از میل و علاقه‌ی فراوان انسان به شنیدن و خواندن داستان‌ها به نگارش درآمده است، با داستان های متنوع و آموزنده از نماز نگاشته شده که در شماره‌های گوناگون تقدیم شما خواهیم کرد.

در بحارالانوار روایت شده است که شبی «قتاده ابن نعمان» که از اصحاب خاتم انبیا محمد ( صلی الله علیه و آله ) در مسجد النبی حاضر بود.

اول مغرب، نماز جماعت را با پیغمبر خواند. معمولا رسول خدا ( ص ) برای ملاحظه حال اصحابش که راهشان دور بود و مدینه هم مثل زمان حاضر، آبادیهایش جمع نبود، بلکه پراکنده و متفرق بود، لذا رسول خدا (ص) نماز مغرب و عشا را طوری می خواند که هنوز هوا خیلی تاریک نشده بود.

شبی هوا ابری بود و قتاده وقتی نمازش را تمام کرد، متوجه شد که هوا بسیار تاریک و برگشتنش خیلی مشکل است.

رسول خدا ( صلی الله علیه و آله ) دانست که اکنون موقعی است که باید قتاده از نور عملش بهره ببرد لذا از گوشه مسجد، چوب خشکی از نخل خرما افتاده بود، پیغمبر آن را برداشت و به قتاده داد، نوری از آن چوب برخاست و فرمود: این چوب تا ده ذراع جلو و پشت سر تو را روشن می کند.

قتاده آن را گرفت و به وسیله روشنی آن، به منزلش رفت.

اتفاقا جانوری در گوشه خانه اش بود که از همین نور چوب، او را تشخیص داد و کشت.

در روایت چنین می فرماید که : «نور این چوب نور نماز جماعتش بود». آری هر کس نوری از ایمان و عملش، با او خواهد بود. (۱)

* اهمیت نماز شب از دیدگاه علی (ع )

حضرت علی ( علیه السلام ) در روایتی می فرمایند: هنگامی که حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: نماز شب نور است، هرگز نماز شب من ترک نشده است.

«ابن الکواء» که در آنجا حضور داشت، از آن حضرت پرسید: حتی در لیـلة الهریر هم نماز شبتان ترک نشد؟

آن حضرت در پاسخ فرمودند: حتی در لیـلة الهریر هم ترک نشد،(۲)

* شیوه حل شدن مشکلات علمی بوعلی سینا

هرگاه «شیخ الرئیس بوعلی سینا» در مسایل علمی به مشکلی برمی خورد، وضو می گرفت و به مسجد می رفت و نماز می خواند و از خدا می خواست که آن مسأله مشکل را برای او آسان گرداند. (۳)

پی نوشت ها:

(۱) داستانهای پراکنده از آثار شهید دستغیب ، ج ۴، ص ۱۹ و ۲۰

(۲) در این شب که یکی از مشهورترین شبهای جنگ صفین می باشد، آن حضرت ۵۲۳ نفر را از پا درآورد_ بحارالانوار، ج ۴۱، ص ۱۷

(۳) ... و کان اذا اشکلت علیه مسئلة توضّاء و قصد المسجد الجامع و صلی ودعا اللّه عزوجل ان یسهّلها علیه ویفتح مغلقهاله ...، (تاریخ ابن خلّکان ،قطع بزرگ ،ص ۱۶۷).