آب را بر روی خاندان رسالت بستند، پیر و جوان را کشتند، کودک شیر خوار اباعبدالله الحسین(ع) را غرق به خون کردند، فرزند رسول خدا و امام معصوم(ع) را به شهادت رساندند، به بدن مبارک اباعبدالله(ع) اسب دواندند و سر مبارک آن حضرت را ...
آری! عاشورایی دیگر هم از راه رسید و همچون چشمهای جوشان و خروشان، کام تشنگان حقیقت و معرفت را سیراب نمود.
* دهم محرم الحرام
در روز دهم محرم، پس از نماز صبح، امام حسین (علیهالسلام) پیشاپیش خیمهها، سپاه خویش را که 32 سواره و 40 پیاده داشت، به سه بخش تقسیم کرد و فرماندهی دسته راست را به زهیربن قین و دسته چپ را به حبیب بن مظاهر و دسته وسط را به حضرت عباس (علیهالسلام) سپردند. 1
* خطبهخواندن امام حسین (علیهالسلام)
امام حسین (علیهالسلام) هنگامی که دو سپاه، در برابر هم صفآرایی کردند، به ایراد خطبهای مفصل پرداخت و در آن، ضمن اشاره به شأن و منزلت اهل بیت (علیهمالسلام)، خواستار پیشگیری از جنگ و درگیری شد؛ ولی پاسخ مثبتی از سوی سپاه عمر بنسعد دریافت نکرد. 2
عمر بن سعد با افکندن تیری به سوی سپاه امام حسین (علیهالسلام)، رسماً جنگ را آغاز کرد. 3
*نماز ظهر عاشورا
در روز عاشورا، هنگامی که زمان نماز ظهر فرار رسید، ابوثمامة صیداوی به امام حسین (علیهالسلام) عرض کرد که وقت ادای نماز ظهر شده است؛ امام پس از اینکه در حق او دعا فرمود، با جمعی از اصحاب خویش در همان میدان جنگ به نماز ایستاد. 4
* وداع امام حسین (علیهالسلام) با خیمهها
پس از آنکه همه یاران و اهل بیت امام حسین (علیهالسلام) به شهادت رسیدند، امام حسین (علیهالسلام) خود را آماده شهادت کرد. به سمت خیمهها آمد تا با اهل بیت خویش وداع کند. زنان و دختران همین که امام را آمادة رفتن به میدان دیدند، صدا به شیوه و گریه بلند کردند.5
* شهادت امام حسین (علیهالسلام)
بعد ازظهر روز عاشورا، شمار زیادی از سپاه دشمن به دست امام حسین (علیهالسلام) به هلاکت رسیدند. بسیاری از دلاوران و جنگاوران سپاه یزید سرنگون شدند و پس از آن، دیگر کسی جرئت به میدان آمدن نداشت، امام حسین (علیهالسلام) در حالی که در اثر شدت مبارزه و گرما و تشنگی، ضعیف و ناتوان شده بود، لحظهای ایستاد تا کمی استراحت کند؛ ناگهان، سنگی به پیشانی مبارکشان خورد. لباس خود را بالا زد تا خون صورتش را پاک کند، تیری سه شعبه از کمان حرمله، سینه مبارکشان را شکافت. آنگاه، سپاهیان عمر بن سعد، با تیر و نیزه از هر طرف امام را مورد حمله قرار دادند. امام از اسب بر زمین افتاد. مدتی نسبتاً طولانی ـ بر زمین کربلا بود، در حالی که در خون خود میغلتید. کسی جرئت نزدیکشدن به او را نداشت؛ ولی سرانجام شمر ملعون، در کمال قساوت به آن حضرت نزدیک شد و او را به شهادت رساند. 6
* غارت خیمهها
پس از شهادت امام حسین (علیهالسلام) در عصر روز عاشورا به دستور عمر بن سعد، سپاهیان سیاهدل، با یورش به خیمهها، آنها را به آتش کشیدند و کودکان و زنان را آواره بیابانهای سوزان و پرتیغ و خار کربلا کردند.7
*دگرگونی عالم، پس از شهادت امام حسین (علیهالسلام)
گفتهاند که پس از شهادت امام حسین (علیهالسلام)، غبار شدیدی که سیاه وتاریک بود، فضای آسمان را پوشاند و زمین به سختی لرزید و شرق و غرب عالم تاریک شد. 8
بعد از شهادت سید الشهدا (ع) لشگریان عمربن سعد، زنان، کودکان و اهل بیت پیامبر (ص) را از خیمه ها بیرون کردند، خیمهها را آتش زدند، زنان حرم پابرهنه و غارت زده مانند اسیران، پریشان و سوگوار بودند، چون چشم حضرت زینب (س) بر جسم برادر افتاد، شیون و فریاد کرد: یا محمد (ص) این حسین توست که با تن خون آلود و اعضای بریده افتاده است و دخترانت اسیر شدند.
عمربن سعد در میان یارانش جار کشید چه کسانی داوطلب میشوند بر بدن حسین(ع) بتازد، ده نفر داوطلب شدند و بر حسین(ع) تاختند و از ابن زیاد برای این کار خود جایزه در خواست کردند که او اندک جایزهایی به آنها داد، مختار هنگام قیام خود این ده نفر را که همگی زنازاده بودند را گرفت و دست و پای آنها را به نرده های آهن بست و اسب بر پشت آنها تاخت تا هلاک شدند.
عمربن سعد سر مبارک حسین (ع) خاندان و یارانش را از بدن ها جدا کرد، به همراهی شمربن ذی الجوشن به نزد ابن زیاد فرستاد.
پی نوشت:
1. ارشاد شیخ مفید، ج 2، ص 95.
2. بحارالانوار، ج 45، ص 6.
3. لهوف، ص 199.
4. بحارالانوار، ج 45، ص 21.
5. مقتل الحسین (علیهالسلام)، ص 282.
6. لهوف، ص180.
7. بحارالانوار، ج 45، ص 53؛ مقتل خوارزمی، ج 2، ص 39؛ کامل ابن اثیر ، ج 4، ص 78.
8. لهوف، ص 147.
نظر شما