به گزارش سرویس علمی- فرهنگی مرکز خبر حوزه، این کتاب در بر دارنده مطالب عمیق علمی، پژوهشی در زمینه شخصیت فردی، اجتماعی و سیاسی مختار میباشد و به طور مستند ابعاد شخصیتی وی را مورد نقد و بررسی داده و سیمای واقعی او را به عموم مسلمانان میشناساند.
نویسنده، هدف از نگارش این کتاب را زدودن غبار ابهام از چهره پر فروغ مختار، قهرمان خونخواه اهلبیت(ع) بیان میکند که در رهگذر تاریخ مورد اتهام و ابهام واقع شده است.
ویژگیهای شخصی مختار، شخصیت مختار در گفتار ائمه(ع) و علما، تهمتهای ناروا سه فصل نخست کتاب است. در فصل دوم، صفحه 47 اینچنین آمده : میثم تمار که هم بند مختار در زندان عبیدالله بن زیاد در کوفه بود به مختار گفت: تو از زندان آزاد خواهی شد و به خونخواهی حسین(ع) قیام خواهی کرد و این جباری که ما اکنون در زندان او هستیم به وسیله تو کشته خواهد شد و با همین پاهایت، سرو صورت او را لگدمال خواهی کرد، از این مطلب روشن میشود که هدف مختار از قیام، دنیا و ریاستطلبی نبود، بلکه خونخواهی شهدای کربلا بوده است.
در قسمتی دیگری از این فصل از قول ابننما، عالم و فقیه شیعه، بیان میکند که: خوشا به حال مختار که به چنین افتخار بزرگی دست یافت و به چنین پاداش معنوی نایل شد، آری، او با این عمل خود، پیامبر(ص) را شاد کرد و غبار غم و اندوه را از چهره خاندان پیامبر(ص) زدود، مرحوم ابننما میافزاید: اگر راه و روش مختار، بر خلاف حق یا در عقیدهاش، انحرافی بود، امام سجاد(ع) هرگز او را دعای خیر نمیفرمود و مورد ستایش قرار نمیداد و دعای امام در حق او عبث و بیهوده بود در حالی که امام(ع) منزه از سخن لغو و بیهوده است.
محمد حنفیه و مختار، زمینه فلسفه قیام، اوضاع آشفته عراق و حوادث قبل از قیام فصلهای چهارم تا هفتم این کتاب را تشکیل میدهند.
در قسمتی از فصل هفتم به این مطلب اشاره شده است: امام سجاد(ع) در جواب محمد حنفیه و سران شیعه که برای اذن قیام به نزدش آمده بودند، فرمودند: ای عموجان اگر بردهای از زنگبار، به حمایت ما اهلبیت(ع) برخیزد، بر مردم واجب است او را یاری دهند و من تو را در این امر قیام، نماینده خود قرار دادم، پس به آنچه صلاح میدانی، در این زمینه اقدام کن، سران شیعه، با دست پر و اطمینان خاطر از محضر امام (ع) مرخص شدند و میگفتند زینالعابدین(ع) و محمد حنفیه به ما اذن قیام دادهاند.
قیام، پیروزی قیام، شورش درکوفه و نیز انتقام فصلهای هشتم تا یازدهم این کتاب را تشکیل میدهد، در فصل یازدهم که عنوان انتقام را به خود گرفته، به بیان هلاکت رسیدن قاتلان سیدالشهداء (ع) توسط مختار و یارانش میپردازد.
در بخشی از این فصل اشاره شده حکیمبنطفیل از سران و اشراف کوفه و از منافقان و حامیان سرسخت حکومت یزید بود و در کربلا در قتل و غارت و... دست داشت، حکیمبن طفیل کسی است که به سوی امام حسین(ع) تیراندازی کرد. او قاتل اباالفضل العباس(ع) بود و لباس و اسلحه او را به غارت برده بود، بعد از اینکه عبدالله کامل، معاون مختار با افرادش حکیم بن طفیل را دستگیر کردند.
مطالبی که در این فصل نویسنده به آن پرداخته، برآورده شدن دعاهای شهدای کربلا در به هلاکت رسیدن دشمنان و قاتلان دشت کربلا میباشد که به دست مختار و یارانش محقق میشود.
در فصلهای دوازده تا چهاردهم نیز به مرحله دوم قیام، درگیری مختار و عبداللهبن زبیر، پایان کار قیام مختار پرداخته است.
در فصل دوازدهم در مورد سرنوشت شوم ابنزیاد آورده شده است: هنگامی که سر ابن زیاد و دیگر جانیان لشکر شام را نزد مختار آوردند، مختار بر سر سفره غذا نشسته بود تا چشمش به آن سرهای نحس افتاد، حمد و شکر الهی را بجا آورد و چنین گفت، هنگامی که سر بریده امام حسین(ع) را جلوی ابن زیاد نهادند سر سفره غذا نشسته بود و اکنون سر ابن زیاد در حالی مقابل من قرار دارد که من نیز بر سر سفره غذا نشستهام و بعد از تمام شدن غذا بلند شد و پای خود را روی صورت نحس ابنزیاد نهاد.
کتاب قیام مختار نوشته سید ابوفاضل رضوی اردکانی در 3 هزار نسخه و 581 صفحه و از سوی شرکت چاپ و نشر بینالملل به چاپ رسیده است.
علاقمندان به تهیه این کتاب میتوانند به نشانی: تهران، میدان فلسطین، فروشگاه مرکزی مراجعه یا با تلفن 88921980-88903843-021 تماس بگیرند، همچنین سایت www.intlpub.ir در دسترس علاقمندان میباشد.
نظر شما