یکشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۳ |۱۳ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 15, 2024

حضرت آیت‌الله جوادی آملی با بیان این‌که اخلاق واقعیتی است که با موعظه حل نمی شود، گفت: همانطوری که فقه و اصول و فلسفه و کلام داریم، فن شریف اخلاق که از دقیق ترین و قوی ترین علوم اسلامی است را داریم و باطن کار را به ما نشان می‌دهد.

به گزارش مرکز خبر حوزه، معظم‌له در جمع بسیجیان، دانشگاهیان و حوزویان اظهار داشتند: انسان یک موجود حقیقی است و در نظام تکوین موجود است و این موجود حقیقی تکوینی در مسیر تکامل و پویایی است 

ایشان تاکید کردند: یک موجود حقیقی تکوینی متکامل را باید با امور تکوینی تکامل داد؛ انسان با قوانین اعتباری زندگی می کند و مالکیت و حرمت و ریاست جزو عناوین اعتباری محسوب می شوند.

حضرت آیت الله جوادی آملی در ادامه با بیان این که انسان که یک موجود حقیقی و متکامل است و کمالش باید با امور حقیقی باشد، آیا با امور اعتباری می شود امور حقیقی را به کمال رساند، یا پشتوانه این عناوین اعتباری، حقایق است؟گفتند : آنهایی که به وحی و شریعت الهی معتقد و متکی هستند، به این سئوال یک پاسخ مثبتی می‌دهند و می‌گویند که ملاک های حقیقی وجود دارد که این احکام مسبوق به آنهاست و همین عناوین به صورت حقایق در بهشت و جهنم در می آید و انسان را تامین می‌کند.

ایشان اظهار داشتند : کسانی که به شریعت معتقد نیستند، دستشان خالی است؛ بنابراین تمام عناوین اعتباری به یک سلسله حقایقی متکی است، منتها اگر خواستند به زبان حقیقت با ما سخن بگویند، می‌گویند این سمّ است و اگر خواستند به لسان قانون با ما سخن بگویند، می‌گویند رشوه و زیرمیزی حرام است.

حضرت آیت الله جوادی آملی با اشاره به روایتی از حضرت امیرالمومنین علیه السلام تأکید کردند: اگر خواستند با زبان ولایت و حقیقت با ما سخن بگویند، می‌گویند رشوه، رومیزی و زیرمیزی سّم است و اگر خواستند با زبان رساله عملیه با ما سخن بگویند، می‌گویند که این کارها حرام است.

*هیزم جهنم را از جنگل نمی‌آورند

مفسر قرآن کریم با بیان این‌که قرآن به ریشه اصلی کارهای حرام پرداخته است، تصریح کردند: همه ما شنیدیم و معتقدیم که جهنمی وجود دارد و در این جهنم، هیزم و آتش هست و یک عده را می سوزانند، اما این هیزم جهنم را از جنگل نمی‌آورند، بلکه برابر آیه «و أمّا القاسطون فكانوا لجهنّم حطباً»، هیزم جهنم خود افراد ظالم هستند.

معظم له با ذکر آیه شریفه «لَيْسَ لَهُمْ طَعامٌ إِلاَّ مِنْ ضَرِيع»، اظهار داشتند: وقتی بخواهند با زبان اخلاق با ما سخن بگویند، می‌گویند باطن رفتارهایی همچون زبان درازی کردن و آبروی کسی را بردن در دنیا همان بوته پرتیغ است و در قیامت که انسان غذا می‌خواهد، این تیغ خشک را به او می خورانند.

استاد برجسته حوزه علمیه با اشاره به حرام بودن نگاه به نامحرم از نظر فقهی، تأکید کردند: وقتی خواستند با زبان اخلاق با ما صحبت کنند می‌گویند نگاه به نامحرم چرک است، چون در قرآن کریم آمده است «کَلاَّ بَلْ رانَ عَلى قُلُوبِهِمْ ما کانُوا یَکْسِبُونَ»، یعنی انسان، قلبی دارد که مثل آئینه است و نگاه به نامحرم یا مال حرام‌خوردن نوعی چرک است که روی این آئینه را می‌گیرد.

حضرت آیت الله جوادی آملی افزودند: وقتی چرک بر روی آئینه وجود داشته باشد، این همه اسراری که در این عالم وجود دارد در این آئینه نمی تابد، برای اینکه آئینه غبارآلود جایی را نشان نمی دهد.

ایشان اظهار داشتند: در دنیا اگر خانه کسی را آتش زدند، صاحبخانه می‌تواند از خطر حریق نجات یابد، یا اگر لباس او را آتش زدند، می‌تواند این لباس را از بدنش جدا کند و نجات یابد، اما اگر این آتش از درون برخاست، این شخص جایی برای فرارکردن ندارد.

استاد برجسته حوزه علمیه خاطرنشان کردند: آتش های دنیا، اول از بیرون شروع می‌شود و بعد ممکن است به درون برسد، اما «نَارُ اللَّه» از درون شروع می‌شود.

معظم‌له تأکید کردند: ما با اخلاق زندگی می‌کنیم و اخلاق آب زندگانی و آب حیات جامعه است و اگر اخلاق را از جامعه ای برداریم، آن جامعه ارباً اربا می‌شود.

*اخلاق آب حیات جامعه است

بر اساس گزارش روابط عمومی بنیاد علوم وحیانی اسراء، ایشان در بخش دیگری ازسخنان خود به تفسیر نامه 25 امیرالمومنین علیه السلام از کتاب شریف نهج البلاغه پرداختند و تصریح کردند: این نامه دستوری است که وجود مقدس امیرالمومنین علیه السلام به والیان خود درباره چگونگی دریافت زکات و وجوه شرعی مرقوم فرمودند.

حضرت آیت الله جوادی آملی اظهار داشتند: امیرالمومنین علیه السلام در این نامه درباره مشخص بودن کیفیت دریافت زکات و توجه به حرف صاحب مال، مطالب مهمی را بیان فرمودند و به افرادی که برای دریافت زکات مأموریت داشتند، فرمود: اگر صاحب مال گفت بدهکار نیستم، شما اصرار نکنید و حرف او را بپذیرید و اگر گفت من بدهکارم، در کیفیت گرفتن زکات، اختیار را به دست خود او بدهید.

ایشان افزودند: حضرت امیرالمومنین علیه‌السلام هفته‌ای یک بار درِ بیت‌المال را باز می‌کردند و اموال را در بین نیازمندان توزیع می‌کردند و به شکرانه رساندن بیت‌المال به صاحبان اصلی‌اش دو رکعت نماز می‌خواندند و می‌فرمودند: خدا را شکر که اموال فراوانی وارد این بیت شده و همه آنها را به صاحبان اصلی‌اش برگرداندیم و خودمان آلوده نشدیم.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha