به گزارش سرويس استانهاي مركز خبر حوزه، حضرت آيت الله سبحاني در هفتمين جلسه از سلسله جلسات كلام و انديسه اسلامي در مدرسه علميه عالي نواب مشهد در ادامه بحث بدعت، به دو نوع بدعت حسنه و سيئه در تفسیر اهل سنت اشاره كرده و گفتند: اين موضوع برگرفته از زمان خليفه دوم است كه در ماه مبارك رمضان مشاهده نمود كه عدهاي نماز تراويح و مستحبي را انفرادي ميخوانند و عده اي به صورت جماعت اقامه مي نمايند كه به همين جهت دستور داد، نماز تراویح به جماعت خوانده شود و خليفه آن را بدعت حسنه ناميد.
معظمله ادامه دادند: با توجه به اين كه پيامبر(ص) اجازه اين كار را نداده و ما هم معتقديم كه نوافل ماه رمضان بايد «فرادي» خوانده شود، اين عمل جماعت در مثال فوق، با ميزان شرعي تطبيق نمي كند؛ بنابراين بدعت فقط سئيه است و بدعت حسنه اصلا وجود ندارد.
* نظر شاتبي درباره بدعت
حضرت آيت الله سبحاني با اشاره به نظر شاتبي، مؤلف الموافقات، اشاره نمودند و با بيان اين كه او بدعت را به دو قسم حقيقي و نسبي تقسيم مي نمايد، ابرازداشتند: بدعت حقيقي همان بدعت اهل كتاب و يهود است كه رهبانان را ارباب خود مي دانند.
اين مرجع تقلید در ادامه توضيح نظر شاتبي، بدعت نسبي را مانند برگزاري جلسات مذهبي در شبهاي پنجشنبه دانسته كه از نظر التزام به زمان مخصوص، بدعت نسبي حساب مي شود.
ايشان به این سخن و کلام شاتبی پاسخ داده و افزودند: بايد در بدعت دانستن چيزي، به شرایط گفته شده در جلسه گذشته توجه شود و الا بدعت نيست.
معظم له با بيان اين كه اگر مثلاً تعیین وقت جلسه مذهبي را به خدا نسبت دهيم، بدعت است و چنانچه اين كار به خاطر مشغله افراد مثلا در روزهاي مياني هفته انجام مي شود، بدعت محسوب نمي شود.
اين مرجع تقليد با اشاره به آيات 157 و 158 يا 159 سوره اعراف درباره واژه "يعذرون"، از مناسبت ولادت حضرت رسول خدا(ص) گفتند و يادآورشدند: قرآن كريم در تكريم رسول الله(ص) بر همه ايام تاکید دارد، ولي چون اين فرصت هميشه فراهم نيست، بهترين روز به عنوان تكريم انتخاب مي شود.
* خيرالقرون و شرالقرون؟
حضرت آيت الله سبحاني در ادامه به تفسير بدعت، پرداختند و با بيان اين كه وهابيون، قرن اول تا سوم هجري را "خيرالقرون" ناميده و مقياس حق و باطل قرار داده اند و هر امر نو و جديدي را در غير اين سه قرن، بدعت ميدانند، ابرازداشتند: اين تفسير بدعت، خود نوعي بدعت است.
ايشان با اشاره به استدلال آنها درباره روايت رسول الله (ص) كه فرمودند " الطبراني و الحاكم عن جعدة عن هبيرة نقلا يعني عن النبي خير الناس قرني الذي أنا فيهم ثم الذين يلونهم ثم الذين يلونهم و الآخرون أراذل الصوارمالمهرقة ص : 19"، توضيح دادند: «قرن» در لغت عرب به معناي نسل مي باشد و حتی قرآن هم به معني نسل آورده است، كما اين كه به اين معنا در بين اعراب نيز استفاده مي شود.
معظم له افزودند: بنابراين اولاً قرن به معني زمان نيست و اگر به معني زمان هم باشد، بايد ميانگين زماني را كه 60 تا 70 سال است در نظر گرفت نه اينكه آن را 100 سال بدانيم.
ايشان با بيان اين كه اصلاً اين حديث صحيح نيست، با اشاره به ظلمهايي چون ماجراي عاشورا، حره، امويان، حجاج و ... كه در سه قرن اول انجام شد، تأكيد كردند: اتفاقاً شرالقرون در همان سه قرن اول بوده است.
اين استاد برجسته حوزه علميه، نتيجه گرفتند: حديث فوق از نظر محتوا و دليل اشكال دارد و فقط مي شود توجيه كرد و گفت كه «خير القرون» بودنش به خاطر فتوحات اسلامي مي باشد.
حضرت آيت الله سبحاني در ادامه مثال زدند: اگر مرقدها و قبور پيامبران(ص) در زمان فتح و حضور اسلام در كشورهاي ديگر در سه قرن اول، حفظ شده و به خدام آنها حقوق پرداخت مي شد، بنابراين عدم اجازه ساخت حرم ائمه اطهار(ع) و تخريب نمودن آن نوعي بدعت مي باشد.
* مثالهايي از بدعتهاي وارد شده در اسلام
معظم له در ادامه با اشاره به بدعتهاي وارد شده در اسلام، اولين آن را جلوگيري از نوشتن و انتشار حديث براي ثبت سنت نبوي عنوان كردند و با استناد به آيه " يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِذا تَدايَنْتُمْ بِدَيْنٍ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى فَاكْتُبُوهُ وَ لْيَكْتُبْ بَيْنَكُمْ كاتِبٌ بِالْعَدْلِ وَ لا يَأْبَ كاتِبٌ أَنْ يَكْتُبَ كَما عَلَّمَهُ اللَّهُ فَلْيَكْتُبْ وَ لْيُمْلِلِ الَّذي عَلَيْهِ الْحَقُّ و... بقره282 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِذا تَدايَنْتُمْ بِدَيْنٍ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى فَاكْتُبُوهُ وَ لْيَكْتُبْ بَيْنَكُمْ كاتِبٌ بِالْعَدْلِ وَ لا يَأْبَ كاتِبٌ أَنْ يَكْتُبَ كَما عَلَّمَهُ اللَّهُ فَلْيَكْتُبْ وَ لْيُمْلِلِ الَّذي عَلَيْهِ الْحَقُّ"، افزودند: عمر خطاب آنچه را از نبي اكرم (ص) به عنوان حديث و ... نزد مردم بود را فراخواند و آتش زد و نتيجه اش تحريف حديث و جعل روايت توسط كذاب و رهبان شد.
ايشان يادآورشدند: اين امر معلوم مي نمايد كه سه قرن اول اسلام، خير القرون نبوده و الا اين همه حديث جعلي و كذب توليد نمي شد و چهره اسلام غربت نمي يافت.
اين مرجع تقليد ادامه دادند: هر چه به زمان پيامبر اكرم(ص) مراجعه کنیم، تعداد حديث كمتر مي شود و هر چه به سرچشمه نزديك تر مي شويم، ضعيف تر است و بر عكس هر چه دورتر مي شويم، قويتر و تعداد حديث بيشتر مي شود؛ اين نشان مي دهد كه جعل و كذب روايت و حديث در جامعه انجام ميشده است.
معظم له، تصريح كردند: البته خاندان پيامبر اكرم (ص) در كتابهايي مانند كتاب علي(ع)، مصحف فاطمه (س) و روايات صحابه شيعي، به حفظ احاديث پرداخته و نسبت به تحريم اشاعه آن، بي اعتنا بوده اند و لذا در اين مورد شيعه ضرري نكرد، اما به طور کلی اسلام و مسلمان، ضرر نمودند.
ايشان يكي از گرفتاريهاي امروز مسلمانان را اسرائيليات دانستند كه از مطالب تحريف شده يهود و نصاري جعل شده است.