خبر، هولناک تر میشود، وقتی که میشنویم، جسم نیمه جان این سرباز با وفای حضرت حجت(عج) برای تسکین زخمهای خود، پشت درب بیمارستانهای پایتخت کشوری که همه او را ملک حضرت صاحب الامر(عج) میدانند، شمارش معکوس آخرت میکند.
دردناک تر از آن، وقتی است که میدانیم، این سرباز رشید گردان عاشوراییان منتظر و طالبان خون سیدالشهدا(ع) چهارمین سربازی است که برای احیای امر به معروفی که گویا دست زمانه و غفلتهای ما آن را منکر کرده است در خون میغلطد و فریاد رسی نمی یابد.
سریال رخدادهای خونین نهی از منکر طلاب جوان در ماههای اخیر قلب هر مسلمان و عاشق فرهنگ اسلامی را به درد میآورد؛ اما مشکل چیست؟ قضیه از کجا آب میخورد؟ برای یافتن پاسخ سوالهای بی شمار باید به سراغ دردمندانی میرفتیم که درد دین و شریعت دارند. طلاب جوانی که با خلوص نیت پای در مسیر احیای شعایر الهی گذارده اند.
* مدرسه علمیه فیضیه قم، چند روز پس از ضرب و جرح طلبه ناهی از منکر
پای صحبت طلبههای جوان که مینشینی، از درد و اشتیاق و شوری که در دل دارند و سودایی که در سر میپرورانند، حرف میزنند، شعر میخوانند، برخی از آنان هم که بغض نازکی دارند به گریه هم میافتند و برای گفتن و نگفتن خیلی حرفها اظهار بی طاقتی میکنند. خیلیهاشان هم وسط حرفهایشان به ذکر شریف «الله اکبر» و «لااله الاالله» پناه میبرند.
حمید سبحانی یکی در حیاط فیضیه خیلی از حرفهایش را در دل نگاه داشت و حرفهای سرزبانی اش را این چنین آغاز کرد: یک وقتهایی هست که آدم احساس میکند، باید حرفهایش را صریح بگوید، ملاحظه چیزی را نکند و با صدای بلند فریاد مظلومیت طلبههایی که همه زندگیشان را برای دفاع از اسلام و قرآن گذاشته اند سر دهد که ای جماعت بر شما چه آمده که...
وقتی عقدههای ته نشین شده دل حمید جا باز میکند، آرام تر از قبل میگوید: این بچهها و طلبههایی که همین الان در حوزه درس میخوانند برای شهید شدن در راه امر به معروف و نهی از منکر و اجرای حدود شرعی و الهی، مشتاق تر از لبهای تشنه به آب گوارا هستند، اما بهای جان دادن برای اجرای حدود الهی در هر جا و مکانی یکی نیست.
حمید حرفش را ادامه میدهد که وظیفه داریم و از روزی که به حوزه آمده ایم، وظیفه مند تر شده ایم تا برای دفاع از حریم شرع، از هیچ تلاشی فروگذار نکنیم؛ اما شما به من بگویید، چرا هزینه دفاع از حریم شرع در کشور، این قدر سنگین شده است؟ این هزینهها برای کسانی که با عشق این کار را میکنند، چیزی نیست و با شیره جان آن را میخرند؛ ولی کمی آن طرف تر هم برویم و با خود خلوت کنیم که بر ما چه آمده است؟! چرا در کشور امام زمان(عج) که باید پاسخ امر به معروف و نهی از منکر، گل و شیرینی باشد، مشت و چاقو و... جای آن را گرفته است؟!
* چند روز دیگر باید صبر کنیم؟!
حمید حرفایش را با سکوت معنی داری به انتها رساند، ولی خلیل حسنی که هم حجره ای حمید است، حرفهایش را جور دیگری میزند. او با آرامش بیشتری حرف میزد و ماجرا را از پنجره دیگری میبیند، خلیل میگفت: در ماههای اخیر، این سومین یا چهارمین باری است که چنین خبری در تلکس خبرگزاریها و روزنامهها نقش میبندد، اما برای شنیدن خبر ضرب و جرح و یا شهادت پنجمین ناهی از منکر تا چند روز دیگر باید صبر کنیم؟ این صبر کردنها شاید کار دست فرهنگ و مردم و انقلاب ما بدهد، اینجا دیگر صبر جایز نیست، اشکالی ندارد ما صبر میکنیم و باید هم این کاره باشیم، ولی بهتر است خیلیهای دیگر مثل ما صبور نباشند و فکری برای فرهنگ و اسلام در این کشور بکنند.
او ادامه داد: در این چند روز خود طلبهها خیلی به این مساله نپرداختند؛ چون از شهادت در راه خدا ترسی به دل ندارند، ولی از این میترسیم که قبح جسارت به متشرعان ودین داران فروریخته شود و دیگر مجالی برای جمع کردن گردهای بی دینی که همه جا را فرا میگیرد، وجود نداشته باشد.
خلیل بازهم گفت: از همان روز اولی که خبر نابینا شدن یک طلبه برای دفاع از حریم اسلام و شرع و ناموس مسلمانان در جامعه مطرح شد؛ باید فکر این روز را میکردند که این مستند دردناک به سریال تبدیل نشود؛ چون همه ما میدانیم که اگر قبح این عمل در جامعه شکسته شود دیگر میل امر به معروفی باقی نمی ماند و منکری دیگر منکر شمرده نمی شود که کسی جرأت کند دیگران را از آن بازدارد.
از عباس امیری که کمی آن طرف تر از بقیه نشسته بود و نگاهی معنادار هم به ما داشت پرسیدم، آیا فکر نمی کنی که بعضی جاها جای امر به معروف و نهی از منکر نیست و نباید جان خود را برای منع کردن کسی که در ملا عام حاضراست هر هتاکی انجام دهند را سپر قرار دهیم، این طلبه جوان از جایش بلند شد و گفت: واقعا این جور فکر میکنید؟ درست است که اسلام به ما سفارش کرده که باید امر به معروف و نهی از منکر در چارچوب خاصی و با رعایت ضوابطی انجام شود، اما مثل این که فراموش کرده ایم وظیفه یک مسلمان دفاع از حریم اسلام و ناموس مسلمانان است.
* ناموس بی دفاع شیعه در خیابانهای شهر بیتفاوت!
او که از گستاخی اراذل و اوباش بر آشفته بود، ادامه داد: چگونه میتوان دین دار بود و در مقابل هتاکی چند جوان هرزه به ناموس بی دفاع شیعه در خیابانهای شهر بی تفاوت بود؟ اگر ناموس یک مسلمان در معرض تعرض عده ای خدانشناس بود، از مسلمانی که در نزدیکی آنها میگذشت انتظار نداشتید که برای نجات فرد مظلوم و مورد تعرض قرار گرفته کاری انجام دهد؟ اصلا انگار فرهنگ بی تفاوتی که میراث غرب در کشور ما هم جا باز میکند!
امیری با لحنی آرام تر میگوید: به نظر من خیلیها که دوست دارند دستگاه قضایی احکام محکمی برای هتاکان به حریم متشرعان وظیفه شناس در نظر بگیرد و با این احکام بساط بی حرمتیها برچیده شود در فکر باطلی هستند؛ باید فکری اساسی به حال فرهنگ عمومی شود و فرهنگ مبتذل بی تفاوتی در برابر ظلم و فساد به همسایه و همکار و دوست و آشنا را از بین برد. همه ما در مقابل انحرافات و انحطاطات مسئولیم و باید در حد توان در مقابل آسیبهایی که تیشه به ریشه اصالتهای اسلامی میزند، مقابله کنیم.
اذان مغرب، درد دلهای هم حجره ایها را جمع کرد و حمید و عباس و خلیل و خیلیهای دیگری که در صف نماز جماعت فیضیه بودند را بر آن داشت که ناگفتههایشان را با معبود زمزمه کنند.
بعد از نماز، کنار حوض با صفای مدرسه، روحانی محاسن سپیدی که صفا از سرورویش میبارید را تنها دیدیم و بر سر سفره دل این مرد باصفا مهمان شدم. ابتداء زیاد مایل نبود در باره اسم و رسمش سوالی کنیم و ما هم اصرار نکردیم، اما حرفهایش را سطر به سطر نوشتیم که میگفت: خیلی از آسیبهای فرهنگی که باید فکر اساسی به حال آن کرد، شیوع فرهنگ بی تفاوتی نسبت به دیگران است، همین مورد اخیر یعنی هتاکی به دامان متشرعان و ناهیان از منکر، خبر بسیار دردناکی است، اما باید از آن برای تبلیغ دین خدا و فرهنگ سازی جهت تجلیل از آمران به معروف و ناهیان از منکر و نهادینه کردن این فرهنگ در جامعه استفاده کرد. برخی در این مدت میگفتند که اصلا صداوسیما نباید این اخبار را منتشر میکرد؛ چون ممکن است اثر روانی داشته باشد که اصلا حرف درستی به نظر نمی رسد.
* طلاب برای دفاع از نوامیس حتی از بذل جان ابایی ندارند
حجت الاسلام احمدی صحبتهایش را در باب رسالت طلاب برای دفاع از حریم دین ادامه میدهد و میگوید: باید به طلاب جوان آفرین گفت که این گونه به حفظ حرمتهای شریف در جامعه اقدام میکنند و برای دفاع از نوامیس شیعه از هیچ چیز حتی بذل جان ابایی ندارند؛ چون اصل طلبگی هم به همین نوع حساسیتها نسبت به دفاع از شریعت است.
این روحانی پیشکسوت صحبتهای خود این گونه ادامه داد: وقتی انسانی تصمیم میگیرد در بهار زندگی خود، راه طلبگی را انتخاب کند و تمام خوشیهای ظاهری دنیا را بر خود حرام میکند و قبول میکند که سرباز گمنام امام زمان(عج) باشد، یقینا حساب همه این اتفاقات را هم کرده است، اما حرف ما با مسوولان است که چرا این اتفاقات آنها را به هوش نمی آورد؟ مگر میشود باور کرد که چندین و چند بیمارستان دولتی از پذیرش این طلبه خودداری کرده اند؟
وی که با لحنی گلایه آمیز نسبت به حاکم شدن ضد ارزشها در جامعه و وقوع این گونه اتفاقات تلخ و ناگوار و بیتفاوتی برخی سخن میگفت، یادآور شد: هر کسی راه خود را در زندگی انتخاب میکند، طلبهها هم این راه را برای خود برگزیده اند وبرای این که سرباز خوبی برای حضرت باشند، حاضرند، بهای بیشتری هم بدهند. مساله بعدی اینجاست که تعلیمات اسلامی به همه میآوزد که تنها طلبهها نیستند که باید در مقابل منکرات عکس العمل نشان دهند؛ بلکه همه مردم باید نسبت به شیوع منکر در جامعه حساس باشند. من نمی خواهم بگویم این اتفاقات چند ماه اخیر یک سریال و یا سناریوی از پیش تعیین شده است، اما باید نسبت به این مساله هم حساس بود و آن را موشکافی کرد تا جلوی اتفاقات بعدی گرفته شود.
بیرون از مدرسه فیضیه و کنار گیشه روزنامه فروشی مشغول مطالعه سرخط روزنامهها بودم که صحبت دو طلبه دیگر توجهم را به خود جلب کرد. صحبت آنها دقیقا درباره همین مسئله اخیر بود. پیش از آن که حرفهای آنها به انتها برسد، وارد بحث شدم یکی از آنها گفت: متاسفانه در این چند روز سایتهای منحرف و اجنبی پرست که از وقوع این اتفاقات ناگوار، خرسند تر از همیشه بودند، با کنار هم گذاشتن نهی از منکر و فضولی سعی کردند، ناهیان منکر را افرادی فضول قلمداد کنند که در حریم شخصی مردم وارد میشوند و سعی میکنند به زور، دیگران را به کاری وا دارند که دوست ندارند انجام دهند.
* زهی خیال باطل ...
این طلبه جوان ادامه داد: ضد انقلاب در این چند روز به خیال خود بهره برداری عظیمی برای نفوذ فرهنگ مقابله و مبارزه با روحانیت در کشور کرده است و از این راه قصد دارد با تمسخر طلاب، مردم را به اهانتهای بیشتر به روحانیون و قشر حزب اللهی و متدین جامعه وادار کند، ولی زهی خیال باطل... .
او بازهم گفت: آنها فکر میکنند که با این هجمههای تبلیغاتی میتوانند به مقاصد شوم خود برسند، ولی نگاه قدسی امام عصر(عج) به سربازان راستین خود در عصر غیبت، توطئههای آنان را به خود باز میگرداند؛ طلاب و متشرعان و مدیران فرهنگی کشور باید برای تحقق عدالت و زمینه سازی ساختن جامعه ای پاک تلاش شان را مضاعف کنند و نگذارند خون به ناحق ریخته جوانان برومند به جای آبیاری نهال صبر و فرهنگ سازی استقرار نظام فکری و فرهنگی امر به معروف در جامعه، پایمال شود.
* مسئولان به هوش باشند
طلبه دیگری که کنار ما بود هم وارد بحث شد و گفت: طلاب در طول تاریخ مکتب فقه جعفری همواره زندگی و جان خود را برای دفاع از کیان اسلام و شریعت بذل کرده اند و هزینههای گزافی را هم برای اعتقاد خود خرج کرده اند، ولی مسئولان کشور هم باید به گوش و به هوش باشند که گرههای فرهنگی که در جامعه وجود دارد و مشکلاتی که میتواند به بروز ناهنجاریهای اخلاقی و اجتماعی در جامعه منجر شود، باید از سوی کارشناسان بازشناسی و برای درمان آنها اقدام شود.
گزارش: محسن صفری