دوشنبه ۲۶ آذر ۱۴۰۳ |۱۴ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 16, 2024

حوزه نیوز: توجه به مبانی معرفتی اسلام و آموزه های قرآن و اهل بیت علیهم السلام نقش فزاینده ای در تکامل معرفتی انسان دارد . تعمق و تدبر در این آموزه ها مسیر سعادت و انسان بودن را آشکار می‌کند.

به گزارش سرویس علمی وفرهنگی مرکزخبر حوزه، تبیین مفهوم تجسم اعمال در آیات قرآن گفتاری از آیت العظمی مظاهری است که در ذیل تقدیم می‌شود.

يكى از بحثهاى مربوط به معاد كه پاسخگوى بسيارى از شبهه‏ها و از بهترين مباحث مربوط به معاد است، بحث «تجسّم عمل» است.

انواع سه‌گانه تجسم اعمال

 تجسّم عمل در قرآن كريم به سه گونه، تصوير شده است كه يك نوع آن مربوط به دنياست و شكل ديگر آن مربوط به آخرت و نوع سوّم آن، هم در دنيا و هم در آخرت وجود خواهد داشت:

تجسم در دنیا

 1) نوع اوّل از تجسّم عمّل كه مربوط به اين دنياست، آن است كه تمام اعمال ما (خوب يا بد)، در زندگى اين دنيا تأثير دارد، كارهاى نيك ما موجب پيدايش حيات طيّبه يعنى زندگى سالم و با ارزش مى‏شود و كارهاى بد ما موجب حيات همراه با خباثت يعنى زندگى ناسالم و بى ارزش مى‏شود:

 «مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ اَو اُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيوةً طَيِّبَةً وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ اَجْرَهُمْ بِاَحْسَنِ ما كانُوا يَعْمَلُونَ».- نحل / 97.

 «هر كسى - مرد يا زن - كار شايسته كند و مؤمن باشد، او را با زندگى پاكيزه‏اى حيات (حقيقى) بخشيم و به آنان بهتر از آنچه انجام مى‏دادند پاداش خواهيم داد».

 «لا يَزالُ الَّذينَ كَفَروُا تُصيبُهُمْ بِما صَنَعُوا قارِعةٌ اَو تَحُلُّ قَريباً مِنْ دارِهِمْ»- رعد / 31.

 «كسانى كه كافر شدند، پيوسته به (سزاى) آنچه كرده‏اند مصيبت كوبنده‏اى به آنان مى‏رسد يا نزديك خانه‏هايشان فرود مى‏آيد».

 از قرآن شريف استفاده مى‏شود كه زندگى طيّب و زندگى نكبت بار، جزاى اعمال نيست، بلكه بروز و ظهور خود اعمال است كه به اين صورت در آمده و در حقيقت »تجسّم عمل« انسان در اين دنياست:

 «وَ لَو أَنَّ اَهْلَ الْقُرى امَنُوا وَ اتَّقَوا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْاَرْضِ وَ لكِنْ كَذَّبُوا فَاَخَذْناهُمْ بِما كانُوا يَكْسِبُون».اعراف / 96

 «اگر اهل شهرها ايمان مى‏آوردند و تقوا پيشه مى‏كردند بركات آسمان و زمين را بر آنها مى‏گشوديم ولى (آنها حقّ را) تكذيب كردند، ما هم آنان را به كيفر اعمالشان مجازات كرديم».

 «وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً قَرْيَةً كانَتْ امِنَةً مُطْمَئِنَّةً يَأْتيها رِزْقُها رَغَداً مِنْ كُلِّ مَكانٍ فَكَفَرَتْ بِاَنْعُمِ اللَّهِ فَاذاقَهَا اللَّهُ لِباسَ الْجُوعِ وَ الْخَوفِ بِما كانُوا يَصْنَعُونَ». نحل / 112.

 «خداوند منطقه‏اى را مثل زده است كه امن و امان بود و روزى (اهل) آن منطقه از هر سو مى‏رسيد امّا نعمتهاى خدا را ناسپاسى كردند و خداوند به خاطر اعمالى كه انجام مى‏دادند لباس گرسنگى و ترس را بر اندامشان پوشانيد».

 نظير اين دو آيه كه در آنها بركات و بلايا، همان اعمال انسان معرّفى مى‏شود، بسيار است.

تجسم عمل در آخرت

 2) شكل دوّم از تجسّم عمل كه تجسّم عمل در آخرت است، به اين معنى است كه اعمال ما (خوب يا بد) صورت ملكوتى دارد و همه جا با ما است، اگر خوب است به شكل مونس خوب و اگر بد است به شكل مونس بد، ظاهر و مجسّم خواهد شد، مونسى كه داراى حيات و شعور مى‏باشد:

 «يَومَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَو اَنَّ بَيْنَها وَ بَيْنَهُ اَمَداً بَعيداً وَ يُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ».

]   - آل عمران / 30. [

 «روزى كه هر كسى، آنچه را از كار نيك انجام داده، حاضر مى‏بيند، و آرزو مى‏كند ميان او و آنچه از اعمال بد انجام داده، فاصله زمانى زيادى باشد خداوند شما را از (نافرمانى) خودش بر حذر مى‏دارد و (در عين حال) خدا نسبت به همه بندگان مهربان است».

 بلكه از قرآن شريف استفاده مى‏شود كه نعمتهاى بهشت و نقمتهاى جهنّم نيز، همين اعمال ما است:

«كُلوُا وَ اشُرَبُوا هَنيئاً بِما اَسْلَفْتُمْ فِى الْاَيَّامِ الْخالِيَة»

- حاقّه / 24.

«بخوريد و بياشاميد، گواراتان باد، در برابر اعمالى كه در ايّام گذشته انجام داده‏ايد».

 «وَ ذُوقُوا عَذابَ الْحَريقِ ذلِكَ بِما قَدَّمَتْ اَيْديكُمْ وَ اَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلّامٍ لِلْعَبيدِ».

انفال / 51 - 50

«و بچشيد عذاب سوزنده را، اين در مقابل كارهايى است كه از پيش فرستاده‏ايد، و خداوند نسبت به بندگانش هرگز ستم روا نمى‏دارد».

 «يا اَيُّهَا الَّذينَ امَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ».

 - حشر / 18.

 «اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد از (مخالفت) خدا بپرهيزيد و هر كس بايد بنگرد تا براى فردا، چه چيز از پيش فرستاده است».

 «يَومَ يَنْظُرُ الْمَرْءُ ما قَدَّمَتْ يَداهُ وَ يَقُولُ الْكافِرُ يا لَيْتَنى كُنْتُ تُرابَاً».

- نبأ / 40.

 «روزى كه انسان آنچه را از قبل با دستهادى خود فرستاده مى‏بيند و كافر مى‏گويد اى كاش خاك بودم».

«وَ جيى‏ءَ يَومَئِذٍ بِجَهَنَّمَ يَومَئِذٍ يَتَذَكَّرُ الْاِنْسانُ وَ اَنّى لَهُ الذِّكْرى يَقُولُ يا لَيْتَنى قَدَّمْتُ لِحَياتى».

- فجر / 24 - 23.

«و در آن روز جهنّم را حاضر مى‏كند، در آن روز انسان متذكّر مى‏شود، امّا اين تذكّر چه سودى براى او دارد؟ مى‏گويد اى كاش براى زندگيم چيزى از پيش فرستاده بودم».

 مولوى در توصيف همين مسأله با اشاره به نعمتهاى بهشتى و نقمتهاى جهنّمى چنين سروده است:

 آن درختان مر ترا فرمان بَرند

كآن درختان از صفاتت با بَرند

 چون به امر تُست اينجا، اين صفات

پس در امر تُست آنجا، آن جَزات

 چون ز دستت، زخم بر مظلوم رَست

آن درختى گشت، از آن زقّوم رَست

 اين سخنهاى چو مار و كژدُمت

مار و كژدُم گشت و مى‏گيرد دَمت

تجسم اعمال در دنیا و آخرت

 3) نوع سوّم از تجسّم عمل كه هم در اين دنيا و هم در آخرت، وجود دارد، عبارت است از تكوين هويّت براى انسانها. توضيح بيشتر اين مطلب آن است كه: از نظر قرآن كريم و روايات بلكه از نظر عقل و مشاهدات عقل و مشاهدات اهل اللَّه، تناسخ دقيقى در انسانها وجود دارد - كه غير از آن تناسخِ باطل است و ربطى به آن‏ندارد - و آن اين است كه، رفتار و كردار انسانها تأثير به سزايى در تكوين هويّت آنها دارد به اين شكل كه افعال و اعمال ما براى ما «ملكه» مى‏سازد، يعنى هر كار و عملى كه خود را به آن عادت دهيم، به تدريج و آرام آرام، همان عمل، شخصيّت ما را مى‏سازد و موجب تكوين يك هويّت خوب يا بد براى ما مى‏شود. از اينرو اگر افكار، گفتار و كردار انسان شايسته و درست باشد، در نتيجه انسانيّتى شكوفا، داراى حيات طيّب و با طراوت پديد خواهد آمد، و انسان را تبديل به يك انسان كامل خواهد كرد، چندانكه در قيامت با شور و شعف به ديگران مى‏گويد:

«هاؤُمُ اقْرَؤُا كِتابِيَه».

- حاقّه / 19.

 «بياييد و كتابم را بخوانيد».

 ولى اگر افكار، گفتار و كردار انسان، ناشايست و بد باشد، به تناسب آن اعمال، انسان به صورت حيوانى شهوت پرست يا بوزينه‏اى شكم پرست يا خوكى متكبّر يا پلنگى ظالم يا سگى هار و خلاصه به صورتهايى زشت و پليد جلوه خواهد كرد:

«وَ نَحْشُرُهُمْ يَومَ الْقِيامَةِ عَلى وُجُوهِهِمْ عُمْياً وَ بُكْماً وَ صُمّاً مَأْواهُمْ جَهَنَّمَ».

اسراء / 97

«و روز قيامت آنها را بر صورتهايشان محشور مى‏كنيم در حالى كه نابينا و گنگ و كر هستند، جايگاهشان دوزخ است».

«يَومَئِذٍ يَصْدُرُ النَّاسُ اَشْتاتاً لِيُرَوا اَعْمالَهُمْ».

زلزال / 6.

«آن روز مردم (به حال) پراكنده برآيند تا كارهايشان به آنان نشان داده شود».

نظير اين آيات در قرآن كريم بسيار است، بلكه آياتى كه مفسّران عاليقدر آن آيات شريفه را از باب تشبيه و يا از باب سرزنش شمرده‏اند، به عقيده ما بيان واقعيّات و تبيين هويّات است.

 «وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ كَثيراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْاِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا يَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ اَعْيُنٌ لا يُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ اذانٌ لا يَسْمَعُونَ بِها اُولئِكَ كَالْاَنْعامِ بَلْ هُمْ اَضَلٌّ اُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ».

اعراف / 179

«در حقيقت بسيارى از جنّيان و آدميان را براى دوزخ آفريده‏ايم، آنها دلهايى دارند كه با آن نمى‏فهمند و چشمانى دارند كه با آن نمى‏بينند و گوشهايى كه با آن نمى‏شنوند، آنها همچون چهار پايانند بلكه گمراهتر، ايشان همان غافلان هستند».

«فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ اِنْ تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ اْو تَتْرُكْهُ يَلْهَثْ».

اعراف / 176

«مثل او همچون سگ (هار) است كه اگر به او حمله كنى دهانش را باز، و زبانش را بيرون مى‏آورد و اگر او را به حال خود واگذارى باز همين كار را مى‏كند».

«مَثَلُ الَّذينَ حُمِّلُوا التَوريةَ ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوها كَمَثَلِ الْحِمارِ يَحْمِلُ اَسْفاراً».

جمعه / 5.

«كسانى كه مكلّف شدند به تورات عمل كنند ولى حقّ آن را ادا نكردند مانند دراز گوشى هستند كه كتابهايى را حمل مى‏كند».

لبّ کلام

 خلاصه كلام اينكه تجسّم عمل به اين معنى، در نزد اهل كشف و شهود امرى قطعى و شهودى است. علمى نيست بلكه يقينى است، حصولى نيست بلكه حضورى است، نقلى نيست بلكه عينى است و خلاصه غيبى نيست بلكه شهودى است چرا كه اهل معنى و صاحبان چشمهاى تيزبين، اين هويّتها را در همين دنيا نيز ملاحظه‏مى‏كنند و از اين‏جهت است كه گفتيم‏قسم سوّم از تجسّم‏عمل، هم در آخرت و هم در اين دنيا وجود دارد، چنانكه اين مسأله در روايات نيز امرى قطعى است:

تجسم عمل در کلام امام باقر‌(ع)

 ابو بصير مى‏گويد در مراسم حجّ، خدمت امام باقر (ع) بودم، به ايشان گفتم: اى فرزند رسول خدا ! امسال افراد بسيارى به حجّ آمده‏اند، امام باقر (ع) فرمودند:

«ما اَكْثَرَ الضَّجيج وَ أَقَلَّ الحَجيجُ»

بحار الانوار، ج 46، ص 261، باب 5، ح 62

«چه بسيارند فرياد كنندگان - و سياهى لشگر - و چه كم‏اند حاجيان واقعى».

 ابو بصير مى‏گويد امام باقر (ع) دست به چشمهايم كشيدند و به اين وسيله چشمهايم تيزبين شد و من حيوانهاى گوناگونى را ديدم كه انسان در ميان آنها بسيار كم بود.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha