بیانات رهبر انقلاب چند حوزه مهم و تأثیرگذار و چند جهت ساختاری و محتوایی را شامل می شد که می بایستی مورد توجه همه از مدیران هنری گرفته تا هنرمندان و مجریان سیاستهای فرهنگی و هنری قرار گیرد.
ایشان هم به ویژگیهای کار هنری و نحوه برنامه ریزی برای آن، هم به زمینه های معرفتی هنر اسلامی و هم به افق ها و عرصه های امیدآفرین و راهکارهای رسیدن به آن پرداخته اند.
بیانات معظمله را براستی می توان مانیفست انقلاب و دین در عرصه فرهنگ و هنر دانست و راهکارها و رهیافتهایی که عمل درست و دقیق به آنها می تواند هنر و به ویژه سینمای ما را از این رخوت و نخوت گرفتار آمده در آن برهاند و افق های جدیدی را پیش روی هنرمندان و مدیران ما باز کند.
محورهای اصلی بیانات ایشان را می توان در چند حوزه مرتبط به هم به شکلی که مجموعه ای منتظم و منشوری از مباحث ریشه ای و ساختاری را تشکیل می دهد اینچنین دسته بندی کرد.
«نگاه به هنر اسلامی و سینمای دینی باید نگاهی بلند مدت و همراه با برنامه ریزی دقیق و امید به آینده و بهره گیری مناسب از ابزار هنر برای تأثیرگذاری حداكثری باشد.»
«برنامه ریزی بلند مدت»، «امید به آینده» و «استفاده از ابزار هنر» سه شاخصه جدی و اصلی در حرکت درست به سمت افق های هنر انقلابی و دینی از منظر رهبری معظم انقلاب است.
جهت دیگر در منویات ایشان توجه به فضای ملی و بین المللی ایران اسلامی و انقلابی و حقیقت آنچیزی است که در پیرامون این کشور به لحاظ حقایق دشمنی ها و لازمه های این موقعیت مطرح و نیازمند تأمل و دقت است: «حركت انقلاب اسلامی كه با پیروزی آن در سال 1357 آغاز شد و شكسته شدن هیمنه آمریكا و حوادث مختلفی كه در این 34 سال روی داده است همه مقدمات رسیدن به اهداف اصلی نظام اسلامی است، بنابراین باید با همت و تلاش مضاعف و نهراسیدن از دشمن و توطئه های او، پرهیز از سیاه بینی و یأس، با سرعت بیشتر به سمت قله حركت كرد.»
و آنگاه توجه به جوانان به عنوان موتور محرک و نیروی اصلی در این حوزه:
«در این عرصه جوان های مومن، با طراوت و شاداب و دارای نگاه نو و همت بلند، موتور محرك برای حركت رو به جلو هستند و پیش كسوتان نیز باید با بیان تجربیات خود و تربیت نیروهای جدید و كارآمد به این حركت شتاب بیشتری ببخشند.»
توجه ایشان به خاستگاه هنر سینما و تبعات و آسیب های محتمل و نحوه واکسینه شدن در برابر این آسیب ها از نکات مهم و مباحث مبتلابه جدی در این حوزه در میان اهالی سینمای ماست:
ایشان، با اشاره به خاستگاه غربی هنر سینما بر ضرورت برنامه ریزی و تشكیل اتاق فكر برای حركت جوانان و استعدادهای جدید در عرصه هنر اسلامی و سینمای دینی و همچنین ورود افراد متدین و انقلابی و صاحب تخصص و تجربه به این عرصه تاكید كردنده اند و این خود از حلقه های مفقوده در میان اهالی سینماست که خلأ آن آسیبب های فراوانی به فعالان این عرصه وارد کرده است.
رهبر انقلاب اسلامی در عین حال شرط اصلی ورود تأثیرگذار افراد متدین و انقلابی به عرصه سینما و تأثیر نپذیرفتن از فضای آن را مصونیت سازی برشمردند و تاكید كردند: «تنها راه مصون سازی نیز ارتباط مستمر با خدا، بجا آوردن نوافل و تضرع به درگاه الهی است، همانگونه كه عمار اینگونه خود را مصون و تزلزل ناپذیر كرده بود.»
این تذکر و توجه و تنبه دادن در میان اهالی هنر با همه ویژگی هایی که طی تجربیات این سالها از آن سراغ داریم بسیار تأمل برانگیز و پدید آورنده بازقه هایی از رشد و حرکت به سوی مقاصد متعالی است که سالهاست در میان –حداقل- بخشی از اهالی سینما به فراموشی سپرده شده است.
ایشان افزودند: «عبادت و ذكر و توجه به خدا از هر لذت هنری بالاتر است.»
اما یکی دیگر از جدی ترین و مهم ترین حوزه ها در حیطه هنر سینما مدیریت و وظایف مسئولان است که همیشه مورد مناقشه و بحث انگیز بوده است.
چه در کم و کیف و چند و چون و چه در اندازه و شکل برخورد و نحوه مدیریت.
چه مدیریت بودجه ها و چه مدیریت نیروی انسانی.
آنهم طیف هنرمند که سختی و مرارت بالایی برای مدیریت شان لازم است و هر کسی را این توان و فهم و ظرفیت نحوه مواجهه و تعامل مثبت و اثربخش با آنها نیست.
رهبر انقلاب اسلامی نقش مسئولان و مراكز دانشگاهی مرتبط را در اثرگذاری بر فضای سینمایی و رسانه ای كشور مهم دانستند و تأكید كردند: «اصلاح این عرصه نیازمند اصلاح مبادی ورودی آن است.»
آری؛ «اصلاح مبادی ورودی»!
یکی از مواقف و مواضع مغفول مانده طی این سالها که از محل همین غفلت چه ضربان سنگین و سهمگینی بر پیکره هنر انقلابی و اسلامی وارد آمده است.
و بالاخره تأکید حضرت آیت الله خامنه ای بر اینکه «كسانی كه امروز مشغول كار و فعالیت در عرصه فیلم های با مضامین انقلابی و دفاع مقدس هستند واقعا در حال جهاد هستند.»
و آنگاه ذکر سه نکته مهم و کلیدی؛ «فیلمنامه و قصه در سینما»، «داشته های نرم افزاری و زمینه های واقعی و تاریخی و موضوعات غنی برای پرداخت هنری» و «زمینه ها و ریشه ها و عقبه های مشکلات هنر جدید غرب.»
ایشان استفاده شایسته از ابزار هنر و بهره گیری از قصه و داستان و فیلم نامه قوی را یكی از ضروریات اساسی در فیلم سازی دانستند:« مقوله قصه نویسی و رمان در كشور با نقطه مطلوب فاصله زیادی دارد و باید این بخش تقویت شود.»
رهبر انقلاب اسلامی، موضوعات مربوط به تاریخ انقلاب اسلامی، دفاع مقدس، فلسطین و بیداری اسلامی را از جمله موضوعات مهم و پر مایه برای استفاده در فیلم سازی برشمردند: «یكی از مسائل دروغی كه در دنیا تبلیغ می شود این است كه می گویند هنر نباید با سیاست آمیخته شود، در حالیكه مجموعه های هنری غرب از جمله هالیوود كاملا سیاسی هستند و اگر اینگونه نبود چرا به فیلم های ضد صهیونیستی ایران اجازه حضور در جشنواره های سینمایی را نمی دهند؟»
«ساخت فیلم های سیاسی بر ضد ایران و یا اعطای جایزه به فیلم های ضد ایرانی نشانه های آشكار از آمیخته بودن سیاست و هنر در آمریكا و غرب است.»
رهبر انقلاب اسلامی مشكل علوم انسانی غربی را پایه های معرفتی غلط آن دانستند: «اصلاح در علوم انسانی و تحول در سینما و تلویزیون بدون اصلاح پایه های معرفتی علوم انسانی غربی امكانپذیر نیست و اصلاح این پایه ها نیز در گرو ارتباط موثر با حوزه های علمیه و علمای دین است.»
و در نهایت حضرت آیت الله خامنه ای جریان های سینمایی علاقمند به دین و انقلاب را به پرهیز از كشیده شدن به حاشیه ها و مشغول شدن به اختلافهای بی نتیجه توصیه كردند: «معتقدین به دین و انقلاب در عرصه سینما كه ممكن است دارای سلایق مختلف باشند، باید همت و تلاش خود را معطوف كارهای اساسی و اصلی كنند.»
امید آنکه این بیانات راهگشا و روشن، زمینه های حرکتی جدی و امیدبخش و اثرگذار را در عرصه سینمای ایران اسلامی فراهم آورد.
محمدرضا محقق