ابوجعفر، محمد بن علی بن شهرآشوب بن ابونصر بن ابوالجیش مازندرانی ملقب به رشیدالّدین و عزالدّین و مشهور به اِبنِ شَهْرْآشوب.
نگاهی به زندگی این مرد بزرگ نشانگر این نکته است که از اوان کودکی در راه کسب علم و فضیلت تلاشی پیگیر و خستگی ناپذیر داشته و در سن هشت سالگی به توفیق حفظ قرآن کریم نائل آمده است.
ابن شهرآشوب اهل سفر بود و تنها در دیار خویش به درس آموزی اکتفا نکرد
ابن شهرآشوب در طول سالهای تحصیل و علم آموزیش، مسافرتهای علمی در سرزمینهای مختلف جهان و ایران از بغداد، موصل و حلب گرفته تا مازندران، مشهد مقدّس، نیشابور، سبزوار، ری، کاشان، اصفهان و همدان به انجام رساند تا در نهایت در سال ۵۴۷ ق. در بغداد سکنی یافت که پایتخت عباسیان و مشهورترین مرکز علوم اسلامی آن روزگار بود.
در آن زمان بغداد، به نوعی، پایتخت علمی اسلام بود و محل تجمع مراکز علمی و بزرگان فکری جهان اسلام، تحصیل و ترویج علوم مختلف و فنون فکری گوناگون در آنجا رونق و رواجی بسیار داشت.
ابن شهرآشوب که عاشق علم و واله اندیشه اسلامی بود، در آن سامان به فراگیری فنون گوناگون و حضور جدی در مراکز علمی و نیز تألیف کتب خویش در زمینه های مختلف پرداخت و دورانی پرافتخار و مهم از عمر خویش را گذراند.
در همین زمان ابن شهرآشوب در میان علمای دینی جایگاهی برجسته داشت و شخصیتی ممتاز به شمار می آمد.
تا اینکه این عالم بزرگوار به حلب هجرت کرد و این شهر آخرین منزلگاه دنیایی او گشت.
نویسنده روضات الجنات میگوید: «علت انتقال ابن شهرآشوب از عراق به شهر حلب آن بود که شهرستان مزبور در آن روزگار مجمع رجال و بزرگان بوده و مردمِ آنجا هم عموماً با امامیمذهبان به خوبی رفتار میکرده و به مناسبت اینکه شهرستان حلب، تحت نظر آل حمدان بود (که امامیمذهب بودهاند ...) نسبت به علمای شیعه احترام میکردند»
پس آنگاه در شب جمعه ۲۲ شعبان سال 588 ه.ق در حلب دار فانی را وداع گفت و به دیار حق شتافت، در جبل الجوشن در نزدیکی محلی مشهور به مشهد الحسین (ع) تدفین گشت.
*اساتید
از جمله استادان ایشان می توان به بزرگان و برجستگانی نظیر احمد غزالی، جارالله زمخشری، ابوعلی طبرسی، ابوالحسن بیهقی فرید خراسان، خطیب خوارزمی و قطبالدین راوندی اشاره کرد.
*شاگردان
و از زمره شاگردان ایشان هم میتوان از ابن ادریس حلی، ابن بطریق حلی، ابن ابوطی حلبی و ابن زهره حلبی یاد کرد و نیز دیگر بزرگانی همچون شیخ تاجالدین حسن بن علی دربی شیخ یحیی بن محمد سوراوی، یحیی بن ابوطی حلبی، سید کمالالدین حیدرحسینی.
ابن شهرآشوب از بزرگان و متبحران در علم حدیث و اجازهدار نقل آن بوده است. از جمله کسانی که اجازه نقل حدیث به او داده بودند می توان به شیخ ابومنصور طبرسی، محدث شیخ علی ابن شهرآشوب، شیخ ابوعلی فضل بن حسن طبرسی، شیخ جمالالدین ابوالفتوح رازی، قطبالدین راوندی و ... اشاره کرد.
ابن شهرآشوب در شعر و ادب هم حضوری برجسته داشته و قلمی ادیبانه و شاعرانه و در سرایش شعر نیز تجربه هایی چند از او باقیست.
*آثار و تالیفات
از آثار چاپ شده او می توان به مناقب آل ابی طالب، معالم العلماء، متشابه القرآن و مختلفه اشاره کرد.
«علامه سید هبه الدین شهرستانی» درباره کتاب «متشابه القرآن و مختلفه» نوشته ابن شهر آشوب می گوید: «این کتاب گرانقدر دارای سبک و اسلوب زیبا، و در اعصار و شهره و ممالک، مورد توجه خاص دانشمندان بودهاست؛ و چه بسا که نخستین کتاب در موضوع خود باشد.مصنفِ علامه و ذوفنون آن، آیات متشابه قرآن را نخست از ابواب توحید سپس عدل و تنزیه خداوند، و پس از آن ابواب امامت تا معاد را مورد بحث و بررسی قرار داده و از آن پس ابواب فقه و تشریع احکام اسلامی را به ترتیب کتب فقهی مطرح ساخته، و در آخر از فنون ادبی و عربی قرآن سخن گفتهاست. فصاحت و شیوایی لفظ، بلاغت و رسایی معنی آن با ایجاز و اختصاری که ابن شهرآشوب در آن رعایت کردهاست، اقتضای آن را دارد که این کتاب نفیس جزو برنامه درسی قرار گیرد.»
آثار خطی نظیر مثالب النواصب، المخزون و المکنون فی عیون الفنون، اعلام الطرائق فی الحدود و الحقائق ، مائدة الفائدة، المثال فی الامثال، الحاوی، الاوصاف، المنهاج هم از جملة میراث گرانقدر این عالم فرزانه است.
آری؛ ابن شهرآشوب نام بلند و آوازه عالم گستری است که در پهنه علم و خرد چونان ستاره ای فروزان و پرفروغ می درخشد و یاد و خاطره اش تا همیشه برای پویندگان راه علم و حقیقت زنده و جاوید است.
خدایش بیامرزاد!