به گزارش خبرگزاری حوزه،در بیانیه این کنگره آمده: پس از حمد و سپاس الهی و سلام و صلوات به محضر پیامبر اعظم (ص) و اهل بیت مکرم و مطهر ایشان (ع)، به ویژه حضرت بقیه الله الاعظم( ارواح العالمین له الفدا )، در ابتدا لازم میدانیم ضمن گرامیداشت یاد و خاطره بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی(ره) و شهدای گرانقدر اسلام و انقلاب اسلامی، به ویژه علماء و دانشمندان عزیزی که با نثار خون خود، درخت شجره طیبه اندیشه اسلامی را آبیاری کردند، درود بفرستیم به رهبر فرزانه انقلاب اسلامی (مدظله العالی) که شکل گیری این تجمعات نورانی و کوشش برای شکل گیری علوم انسانیِ اسلامی از ثمرات هدایتهای حکیمانه ایشان است.
بدون تردید رشد و تعمیق اندیشه ناب اسلامی و حفاظت از سرمایههای فکری اسلام در طول تاریخ، مرهون کوششهای طاقت فرسا، مجاهدتهای فراوان و خالصانه علما و دانشمندان بزرگ در اعصار گوناگون است. در برخی برهههای تاریخی، وجود دولتهای خردمند و علم دوست در کنار حمایتهای مادی و معنوی مسلمین، به بسط ید متفکرین اسلامی و گسترش و عُمق بخشی، و یا نشر و ترویج آثار علمی وسعت و سرعت بخشیده، در برخی دیگر از مقاطع تاریخی، حضور دولتهای خودکامه و ضد دین و یا غفلت مردم از اهمیت فوق العاده توسعه اندیشه اسلامی، علاوه بر ایجاد ضعف و کندی در حرکت علمی، علماء و دانشوران اسلامی را با انواع محدودیتها و محرومیتها روبهرو ساخته که صدها نمونه از آن در متون تاریخی ثبت و ضبط شده است.
در ادامه تصریح شده: با وجود همه اینها، با امداد الهی و بنا بر وعده قطعی خداوند متعال در حفظ و صیانت از گوهر اسلام، هیچگاه محدودیتها و محرومیتها به توقف تلاشهای اندیشمندان آزاداندیشِ جهان اسلام، در راستای مراقبت و توسعه فکر اسلامی منجر نشده و با توفیقات الهی، درخت ریشه دار و تنومند اندیشه اسلامی به رشد و ثمربخشی خود در جهان ادامه داده و انشاءالله تعالی ادامه خواهد داد.
در بخش دیگری از این بیانیه تصریح شده است: با وجود خواست تاریخی ملل مسلمان مبنی بر جاری و ساری شدن احکام و ارزشهای مترقی اسلام در رگهای جامعه اسلامی، به دلایل گوناگون، بخش عمدهای از تاریخ اسلام با فقدان دولتهای اسلامیِ صالح سپری شده؛ در چنین شرایطی، طبیعی است که نه تنها نیازهای فکری جامعه اسلامی عمدتاً به سمت امور فردی سوق مییابد، بلکه همین تولیدات علمی اندک نیز در عرصههای اجتماعی به دلیل نبود میدانهای لازم برای تحقق عملی، به مرحله بُروز، ظهور، استحکام و پختگی خود نرسد. با این وصف، روشن است که بخش قابل توجهی از تعالیم مهم اسلامی که مختص حوزههای اجتماعی است، در انزوا مانده و قابلیتهای بی بدیل اسلام ناب برای اداره قدرتمندانه جامعه در راستای رساندن انسانها به سعادت حقیقی از نظرها مخفی میماند. البته باید توجه کرد که ظهور بخش کمی از این قابلیتها به طور طبیعی، خود به افزایش امید و انگیزه در میان مسلمانان برای خلق حماسههای تحول زا و استقرار دولت اسلامی منجر خواهد شد، چیزی که پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی در ایران و گسترش نظریه پردازی در عرصههای اجتماعیِ اسلام به ویژه از سوی حوزههای علمیه اتفاق افتاد.
این بیانیه افزوده است: در کنار جریان استبداد، انحراف و تحجر که همواره مانعی مهم در راستای رشد اندیشه دینی و ساری نمودن آن در جامعه اسلامی بوده اند، گسترش تمدن مادی غرب در طی قرون گذشته و همچنین تلاش همه جانبه آن برای سلطه بر دیگر ملل جهان من جمله ملتهای مسلمان، سدی بزرگ در برابر توسعه فکر اسلامی به شمار رفته است. سدی که چهره نرم و فرهنگی آن را باید بیش از چهره سخت آن مهم شمرد. در حقیقت، با هجمه نرم فرهنگ و اندیشه غربی به ملتها، آنچه بُروز یافت، جریانی بود که در پشت نقاب آزادی و روشنفکری تقلید همه جانبه از غرب را به مثابه امری نجات بخش و اجتناب ناپذیر برای سایر ملل معرفی میکرد؛ تقلیدی که میتوانست نه تنها داراییهای فکری و فرهنگی یک ملت را به کلی نابود کند، بلکه زمینه به زنجیر کشیدن ملتها را در عرصههای سیاسی و اقتصادی فراهم کند. در چنین وضعی، طبیعی بود که بسیاری از علماء و دانشمندان مسلمان، ضمن رصد هوشمندانه نفوذ اندیشه غربی و سونامی شبهات فکری- دینی علیه اسلام، تمام تلاش خود را مصروف ارائه تصویری دقیق و حقیقی از اسلام و پاسخگویی به نیازهای تازه ملل مسلمان، به ویژه در مواجهه با آثار فناوریهای جدید در زندگی فردی و اجتماعی آن کند. تلاشی که به ویژه طی یک قرن اخیر ابعاد تازهای به خود گرفته و نقاط عطف مهمی را در تاریخ فکر اسلامی به وجود آورد.
در ادامه یادآورشده است: از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی در سی و چهار سال قبل، میتوان به سکته مغزی غرب تعبیر کرد. در واقع، شکست قدرتمندترین عامل نظام سلطه در منطقه یعنی رژیم خودکامه و سرسپرده پهلوی و به روی کار آمدن یک نظام اسلامیِ مردمی، مستقل، پویا و بانشاط، درست آن چیزی بود که تصور میشد با رشد فزاینده غربگرایی، زمینه رویش آن برای همیشه در ایران و جهان اسلام از بین رفته است. ظهور انقلاب اسلامی آن هم به رهبری یک مرجع عالیقدر دینی، این پیام را برای غرب داشت که غربی شدن جهان یک فرجام محتوم نیست و از این پس، اسلام ناب باید مهم ترین رقیب جریان غرب در جهان محسوب شود که به طور بالقوه از قدرت منحصر به فردی برای ایجاد یک تمدن نو و پیشرفته در جهان و به حاشیه راندن تمدن مادی غرب برخوردار است. با پیروزی انقلاب اسلامی و تأسیس نظام جمهوری اسلامی در ایران، علاوه بر تشدید انگیزه علماء و دانشمندان علوم انسانیِ اسلامی برای تولید خودجوش فکری، نظام اسلامی نیز در حد وسع خود زمینههای مساعدی را برای کار در این عرصه چه در حوزههای علمیه و چه در دانشگاهها فراهم کرد. البته باید توجه داشت که استقرار یک نظام اسلامی در ایران که هدف اصلی آن به جریان انداختن فرهنگ و اندیشه اسلامی در ابعاد گوناگون زندگی مردم است، به طور طبیعی نیازهای فراوان و متراکمی را از جهات علمی متوجه حوزه و دانشگاه کرده؛ نیازها و انتظاراتی که نظیر آن در تاریخ اسلام پیدا نمیشود. در طول 34 سال گذشته، حجم تولیدات علمی در حوزه و دانشگاه به خصوص برای پاسخگویی به نیازهای نوظهور به طور جهشی سیر صعودی داشته، چنانکه از نظر بسیاری از کارشناسان، میزان تولیدات علمی در این مقطع تاریخی را باید با حداقل نیمی از حجم تولیدات علمی در طول تاریخ اسلام مقایسه کرد. البته روشن که با وجود این واقعیت، هنوز بخش مهمی از انتظارات علمی پاسخ داده نشده و فاصله وضع فعلی با نقطه مطلوب چشمگیر است، اما این موضوع نباید به نادیده انگاشتن آثار بی نظیر انقلاب اسلامی در عرصه تولید فکر و یا قدرناشناسی نسبت به زحمات علماء و دانشوران حوزه و دانشگاه منجر شود.
در این بیانیه خاطرنشان شده است: در کنار نیاز مبرم نظام اسلامی ایران به محصولات فکری امروز جریان رو به رشد بیداری اسلامی نیز که به ظهور انقلابهای اسلامی جدید در منطقه شمال آفریقا و خاورمیانه منجر شده و یا انشاء الله در آینده نزدیک منجر خواهد شد، به جد به نتایج علمی دانشمندان جهان اسلام چشم دوخته است. در حقیقت، تأسیس نظامات اسلامی با الهام از نظام اسلامی ایران در سایر کشورها، نیازمند ارائه انواع نظریهها و الگوهای علمی کارآمد و پخته شده از سوی مجامع علمی جهان اسلام است و قطعاً این مهم میتواند علاوه بر اینکه از انحراف نظامهای سیاسی از خط اسلام اصیل و یا به سرقت رفتن انقلابهای نو پیدا به دست روشنفکران غربزده جلوگیری کند، امید ملتهای مسلمان در راه اندازی نظامهای اسلامیِ صالح را نیز تقویت کند. علاوه بر این در سالهای اخیر، خوشبختانه شاهد رونق گفتمان تمدن نوین اسلامی در جهان اسلام هستیم. نمیتوان انکار کرد که یکی از مهمترین آرزوهای ملل اسلامی، احیاء تمدن شکوهمند اسلامی در عصر حاضر متناسب با شرایط زمانه است و در سالهای گذشته، حرکت به سمت تحقق این آرزوی قدیمی، سرعت محسوسی گرفته است. در این میان، نکته قابل توجه، اهمیت فوق العاده علوم انسانیِ اسلامی و نقش کلیدی آن در احیای تمدن اسلامی است. باید توجه داشت که بدون برخورداری از یک علوم انسانیِ مستقل و کارآمد امکان مدیریت درست جهان اسلام به منظور برداشتن قدمهای اساسی در راستای نیل به تمدن نوین اسلامی میسر نیست و بنا بر این امروز تلاش در راستای بسط و عمق بخشی به علوم انسانیِ اسلامی، تلاشی موثر در زمینه فراهم سازی مقدمات ضروری ظهور تمدن نوین اسلامی است.
در این بیانیه خاطرنشان شده است: بنا بر آن چه گذشت، جایزه جهانی علوم انسانیِ اسلامی امروز دارای هدف بسیار مهمی است. این جایزه بستر مساعدی را برای ترغیب پژوهشگران به کار مضاعف و درجه یک علمی فراهم میسازد و با کمک به رشد نظریه پردازی و نوآوری علمی در عرصه علوم انسانیِ اسلامی، قلههای علمی در هر رشته را نیز معرفی میکند؛ اقدامی که امکان دستیابی به قلل رفیع تر و مهمتر آن، بهره گیری موثر از دستآوردهای علمی دانشمندان جهان اسلام را به ویژه در صحنه عمل فراهم میکند. این جایزه که با همفکری بیش از 30 دانشگاه و مرکز تحقیقاتی برجسته ایرانی و غیرایرانی تاسیس شده بیش از آنکه ارزش مادی خود را به رخ بکشد، به دنبال معرفی اعتبار و وجاهت علمی خویش در مجامع علمی دنیای اسلام است. تعیین دهها شاخص دقیق برای ارزیابی آثار علمی در هر رشته و پیش بینی فرایند چند مرحلهای بررسی آثار تحقیقاتی نظریه پردازان بزرگ، آن هم با کمک صدها تن از صاحب نظران مطرح حوزه و دانشگاه، این جایزه را از جمیع جوایز علمی موجود در عرصه علوم انسانی متمایز ساخته است.
پایان این بیانیه تصریح شده است: برای سال 1392 نخستین جایزه جهانی علوم انسانیِ اسلامی اعطاء میشود. میل قلبی کمیته اعطاء جایزه این است که قبل از هر چیز، از یک عمر تلاش علمی موثر و خستگی ناپذیر دو تن از چهرههای علمی برجسته جهان اسلام که به حق سهم تعیین کنندهای در مهندسی و تعمیق اندیشه اسلامی دارند تقدیر و تشکر کند. این دو بزرگوار حضرت آیت الله استاد علامه عبدالله جوادی آملی و حضرت آیت الله استاد علامه محمد تقی مصباح یزدی ( دامت برکاته ) هستند که با اعتراف به ناتوانی خود در به جا آوردن شکر الهی نسبت به وجود پر خیر و برکت آنان و همچنین عرض سپاس به محضر خودشان به خاطر خدمات عظیمی که به اندیشه اسلامی داشتهاند، واجب میدانیم مراتب قدردانی را نسبت به این دو استاد ارجمند اعلام داریم و از خداوند متعال سلامتی و طول عمرشان را مسئلت کنیم. همانطور که اشاره شد، برای اعطاء نخستین جایزه جهانی علوم انسانیِ اسلامی بررسیهای مفصلی صورت گرفته است. در نهایت بر اساس این بررسیها، کمیته اعطای جایزه تصویب کرد که جایزه جهانی علوم انسانیِ اسلامی به سه تن از نظریه پردازان بزرگ ایران و جهان اسلام اختصاص یابد :
یکم.حجتالاسلام و المسلمین علیرضا اعرافی به خاطر تلاش علمی طولانی و پرثمر در عرصه تعلیم و تربیت اسلامی و ارائه نظریه جامع در این زمینه در ابعاد گوناگون.
دوم. پروفسور مسعود العالم چودری به خاطر تألیف دهها اثر مهم و پر مراجعه در موضوع اقتصاد اسلامی و همچنین روش شناسی علوم انسانیِ اسلامی و ارائه نظریات مطرح در این دو عرصه.
سوم. جناب حجت الاسلام والمسلمین آقای سید عباس موسویان به خاطر تلاش گسترده در راستای بسط و عمق بخشی به بانکداری اسلامی و تحقق عملی آن در نظام بانکی و ارائه چندین نظریه مهم در این عرصه.
در پایان ضمن تشکر از همه اساتید بزرگواری که در مراحل گوناگون ارزیابیها یاور کمیته اعطای جایزه بودند، و همچنین دستگاههایی که از اعطای جایزه جهانی علوم انسانی اسلامی حمایت کردند، از جمله مرکز پژوهشهای علوم انسانی اسلامی صدرا و شهرداری تهران، از خداوند متعال مزید توفیقات این سه دانشمند عزیز را در راستای گسترش اندیشه ناب اسلامی مسئلت داریم.