به گزارش سرویس علمی- فرهنگی خبرگزاری حوزه، حجتالاسلام و المسلمین انصاریان در شرح صحیفه سجادیه آورده است:
انسان با نافرمانى از اراده حق و قانون از محور خود بيرون مىرود و آثار ناگوارى بر زندگى موجودات زمينى و آسمانى به جا مىگذارد و علاوه بر وجود انسان، حتى حيوانات و گياهان هم گرفتار نتيجه عمل برترين آفريده خداوند يعنى «آدم» مىشوند و صحنههايى از قيامت كبرى را به نمايش مىگذارند.
*ترازوهای دقیق قیامت
پيامبر عزيز اسلام صلى الله عليه و آله در وصيت خويش به ابن مسعود مىفرمايد:
يَا ابْنَ مَسْعُودٍ! إِحْذَرْ يَوْمَاً تُنْشَرُ فِيهِ الْصَّحائِفُ وَ تَظْهَرُ فِيهِ الْفَضائِحُ؛ فَإِنَّ اللَّهَ تَعالى يَقُولُ:
وَ نَضَعُ الْمَوَ زِينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيمَةِ فَلَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيًا وَ إِن كَانَ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مّنْ خَرْدَلٍ أَتَيْنَا بِهَا وَ كَفَى بِنَا حسِبِينَ» «1». «2»
اى پسر مسعود! بترس از روزى كه در آن نامهها گشوده مىشود و رسوايىها آشكار مىگردد؛ زيرا خداوند بلند مرتبه مىفرمايد:
«و ترازوهاى عدالت را در روز قيامت مىنهيم و به هيچ كس هيچ ستمى نمىشود؛ و اگر [عمل خوب يا بد] هم وزن دانه خردلى باشد آن را [براى وزن كردن] مىآوريم، و كافى است كه ما حسابگر باشيم.»
*آزردن صفای دل
بيشتر گناهان همراه با لذّت و شيرينى نفس است، هر چند روح و باطن آدمى و صفای دل آن به خاطر گناه و زهر كشنده آزار مىبيند، ولى شيفتگى به شهوات و اميال كه خوشايند هواى نفس است، ننگ زيادى در پى دارد.
حضرت على عليه السلام در اين زمينه مىفرمايد:
*حَلاوَةُ الشَّهْوَةِ يُنَغِّضُها عارُ الْفَضيحَةِ. «3»
شيرينى شهوات را ننگ رسوايى تلخ مىكند.
*تعجب امام سجاد(ع)
شخصى در نزد امام سجّاد عليه السلام از گناهان ياد كرد؛ حضرت فرمود:
عَجِبْتُ لِمَنْ يَحْتِمى عَنِ الطَّعامِ لِمَضَرَّتِهِ وَ لايَحْتَمِى مِنَ الذَّنْبِ لِمَعَرَّتِهِ. «4»
در شگفتم از كسى كه از خوردن غذايى كه برايش ضرر دارد، پرهيز مىكند؛ اما از گناه كه مايه زيان و رسوايى است پرهيز نمىكند.
گاهى شتاب انسان در ارتكاب معاصى به قدرى زياد است كه او خيال مىكند تنها راه نجات در اين مسير است ولى نمىداند كم صبرى و تقوا پيشه نكردن چه خسارتهايى به بار مىآورد.
*نتیجه شکیبایی
در اين باره امام صادق عليه السلام فرمود:
قِلَّةُ الصَّبْر فَضيحَةٌ. «5»
ناشكيبايى، رسوايى و شرمسارى به بار مىآورد.
خداوند عزّوجل به عُزير پيامبر عليه السلام وحى فرمود:
هر گاه بلايى به تو برسد پيش بندگانم گله و شكايت مكن، همان گونه كه من وقتى بدىها و رسوايىهايت بالا مىآيد از تو پيش فرشتگانم شكايت نمىكنم. «6» و هر روز بنده خدا با اعضاى بدن و روان خود به ويژه زبان و قلب، حق تعالى را كوچك مىشمارد و اگر پروردگار بخواهد كسى را رسوا كند، چه شود!!
از حضرت صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود:
إِذا أَرادَ اللَّهُ بِعَبْدٍ خِزْياً أَجْرى فَضيحَتَهُ عَلَى لِسانِهِ. «7»
هر گاه خداوند خوارى بنده را بخواهد؛ از راه زبانش او را رسوا مىكند.
*نتیجه سه پیشامد
و نيز فرمود:
ثَلاثٌ مَنِ ابْتُلِىَ بِواحِدَةٍ مِنْهُنَّ تَمَنَّى الْمَوْتَ: فَقْرٌ مُتَتابِعٌ وَ حُرْمَةٌ فاضِحَةٌ وَ عَدُوٌّ غالِبٌ. «8»
سه چيز است كه هر كس به يكى از آنها گرفتار شود آرزوى مرگ كند؛ تنگدستى پى در پى، محروميّت رسواکننده و کسی که دشمن بر او چيره شده.
و نيز فرمود:
كانَ أَمِيرُالْمُؤْمِنِينَ عليه السلام يَقُولُ: لاتُبْدِيَنَّ عَنْ واضِحَةٍ وَ قَدْ عَمِلْتَ الْأَعْمالَ الفاضِحَةَ وَ لايَأْمَنِ الْبَيَاتِ مَنْ عَمِلَ السَّيِّئاتِ. «9»
مولاى مؤمنان على عليه السلام پيوسته میفرمود: تو كه كارهاى رسوا كننده كردهاى! دهان را به خنده باز مكن و كسى كه گناه كرده است، نبايد خود را از شبيخون خدا ايمن بداند.
*رسیدگی به حساب و کتاب نفس
و نيز به پسر جندب فرمود:
يا ابْنَ جُنْدَبٍ! حَقٌّ عَلَى كُلِّ مُسْلِمٍ يَعْرِفُنا أَنْ يَعْرِضَ عَمَلَهُ فى كُلِّ يَوْمٍ وَ لَيْلَةٍ عَلَى نَفْسِهِ، فَيَكُونَ مُحاسِبَ نَفْسِهِ، فَإِنْ رَأَىَ حَسَنَةً اسْتَزَادَ مِنْها وَ إِنْ رَأَىَ سَيِّئَةً اسْتَغْفَرَها مِنْها، لِئَلَّا يَخْزَى يَوْمَ الْقِيامَةِ. «10»
اى پسر جندب! بر هر مسلمانى كه نسبت به ما معرفت دارد لازم است كه در هر شبانه روز عمل خود را بررسى كند و حسابرس نفس خويش باشد. اگر ديد كار خوبى انجام داده است به دنبال بيشتر از آن باشد و اگر ديد كار بدى از او سر زده، استغفار كند، تا در روز رستاخيز سرشكسته و شرمنده نشود.
و نيز فرمود:
مَنْ قَبِلَ النَّصِيْحَةَ أَمِنَ مِنَ الْفَضِيحَةِ. «11»
كسى كه پند و اندرز بپذيرد؛ از رسوايى در امان ماند.
اى ياد تو مونس دل من
رخسار تو شمع محفل من
فردوس نمىكنم تمنّا
تا كوى تو هست منزل من
شادم كه غم تو اى دل آرام
خو كرده مدام با دل من
ديوانه عشقم و نباشد
جز طرّه تو سلاسل من
مهرم به تو تازگى نباشد
اى دلبر نيك مقبل من
گر عشق تو اى صنم نورزم
باشد چه به دهر حاصل من
ديرى است چو روح در تن اى دوست
مهر تو سرشته با گل من
حاجت به چراغ نيست كافى است
رخسار تو شمع محفل من
خورشيد ز ذرّه هست كمتر
باشد چو رخت مقابل من
مشكل شده زندگى به هجران
حل كن ز وصال مشكل من
(شعر از محيط قمى)
پی نوشت ها:
_____________________________
(1)- انبياء (21): 47.
(2)- بحار الأنوار: 74/ 111، باب 5، حديث 1؛ مكارم الأخلاق: 457.
(3)- غرر الحكم: 304، حديث 6964.
(4)- بحار الأنوار: 75/ 159، باب 21، ذيل حديث 19؛ كشف الغمة: 2/ 107.
(5)- بحار الأنوار: 75/ 229، باب 23، ذيل حديث 107؛ تحف العقول: 315.
(6)- بحار الأنوار: 14/ 379، باب 25، حديث 25؛ الدعوات، راوندى: 169، حديث 472.
(7)- بحار الأنوار: 75/ 228، باب 23، حديث 101.
(8)- بحار الأنوار: 75/ 232، باب 23، حديث 107؛ تحف العقول: 318.
(9)- الكافى: 2/ 269، حديث 5؛ بحار الأنوار: 70/ 317، باب 317، حديث 4.
(10)- بحار الأنوار: 75/ 279، باب 24، حديث 1؛ تحف العقول: 301.
(11)- غرر الحكم: 226، حديث 4579.
حجت الاسلام و المسلمین حسین انصاریان – شرح صحیفه سجادیه