یکشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۳ |۱۳ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 15, 2024
جنین

حوزه/ارزیابی جهان هستی که رحمت واسعه حق ،ظاهر وباطن آن را فراگرفته قابل اندازه گیری وشمارش نیست ولی گوشه ای از این ساختمان را که انسان روی سیاره ای از آن برای مدتی اندک میهمان است می توان با عینک دانش وبینش تماشا کرد.

  سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری «حوزه» در این نوشتار شرح فرازی از دعای کمیل به قم حاج شیخ حسین انصاریان گوشه ای از آثار رحمت واسعۀ حق درمراحل شکل گیری حیات انسان را بررسی می کند.  

*الَّلُهمَّ اِنّی أَسأَلُکَ بِرَحمَتِک التی وَسعَت کُلَّ شیء.

 به دنبال آراسته شدن خانۀ هستی و نظام گرفتن جهان و آماده شدن مواد لازم و گسترده شدن سفرۀ کامل نعمت ها، ارادۀ حضرت محبوب براین تعلق گرفت که از باب رحمت و مهربانیش، مهمان شریف، و موجودی محترم و مخلوقی مرکب از جسم و جان و مغز و قلب و فطرت و کرامت، به عنوان خلیفۀ معنوی خود برای مدتی اندک در مهمان خانۀ جهان برتخت تکلیف قرار دهد، تا با استفاده از همۀ نعمت ها- که بر اثر فعالیت های مستمر عناصر به وجود می آید- قدرت و انرژی کسب کند و آن را هماهنگ با کتاب های آسمانی و هدایت انبیاء و امامان(ع)، در راه بندگی و عبادت خالق و خدمت به مخلوق و هم نوع خود بکارگیرد؛ سپس از دالان مرگ وارد جهان دیگر شود و در آنجا برای ابد به مزد کوشش ها و تلاش های مثبتش از نعمت های بی پایان مادی و معنوی حق در بهشت و عنبر سرشت بهره مند شده و جاودانه در سایۀ رحمت حق به سلامت ،خوشی و سرور و شادمانی بماند.

*مراحل شکل گیری حیات انسان

قرآن محید حیات جنینی انسان را به اطوار و مراحل مختلفی تقسیم کرده، می فرماید:« وَ قَد خَلَقَکُم أَطوَاراً» خدا شمار را در مراحل مختلفی آفرید.

*مرحلۀ اول: خاک

« وَ لَقَد خَلَقنَا الأِنسانَ مِن سُلالَهٍ مِن طینٍ».

 ما انسان را از عصاره و فرآورده های خاک آفریدیم.

 نطفۀ انسان، مولود غذاهای گوناگونی است که از نباتات و گوشت و لبنیات سرچشمه می گیرد. حیوانات هم از نباتات تغذیه می کنند و هم از خاک مایه می گیرند. بنابراین نطفۀ انسان – که بعداً به صورت انسانی در می آید- مولود خاک است. اکتشافات جدید هم نشان می دهد عناصری که از زمین در بردارد از قبیل: آهن، مس، کلسیم، ید و ... عصارۀ آن ها در انسان وجود دارد و انسان، به وسیلۀ نباتات وحیوانات از عصاره های مواد خاکی تغذیه می کند و به تولید مثل برمی خیزد.

*مرحله دوم: آب

 «هُو الَّذی خَلَقَ مِن المآءِ بَشَرا» اوست که بشر را از آب آفرید. فرقان آیه 25 : 54

 از نظر زیست شناسان، انسان مانند اسفنجی است که آب او را فرا گرفته است. جسم یک فرد هفتاد کیلویی، از 50 لیترآب تشکیل شده است، و این نسبت ثابت است. اگر شخصی بیست درصد آب بدنش را از دست بدهد، دیگر سلامتی خود را باز نخواهد یافت.

 آب یاخته های بدن انسان، دارای مقدار زیادی پتاسیم می باشد و عملا فاقد نمک است، ولی آب خارج از یاخته ها، عملا پتاسیم ندارد، بلکه دارای مقدار زیادی نمک است و این ترکیب آب خارج از یاخته ها، جزء  به جزء به آب دریایی شباهت دارد که میلیونها سال قبل، اولین اشکال حیات در آن شکل می گرفت و بعدا زمانی که موجودات آبی به خشکی روی می آوردند، دریای درون را نیز با خود آوردند؛ چون بدون آن زندگی برای آنها در خشکی ممکن نبود.

آری، این است معجزۀ شگفت انگیز قرآن که در صحرایی خشک و سوزان و بدون ابزار علمی در جامعه ای بی سواد اعلام کرد: « اوست که بشر را از آب آفرید».

*مرحله سوم: علق

«خَلَقَ الأِنسانَ مِن عَلَقٍ» علق96: 2

پرودگار انسان را از علق« کرمکی شبیه زالو» آفرید.

علق در لغت، کرمکی است که به دیوارۀ رحم زن می چسبد؛ و به معنای زالو و حیوان شناور و خون خوار نیز آمده است. امروزه وقتی اسپرماتوزئید را نیز زیر میکروسکوپ می گذارند، انبوه کثیری از کرمک های زندۀ شناور را مشاهده می کنند که این کرمک ها وقتی وارد رحم می شوند، مانند زالو به دیوارۀ رحم می چسبند.

اسپرماتوزئید در حدود چهار سانتی متر مکعب است، که در هر یک سانتی متر آن صد تا دویست میلیون حیوان زندۀ شناور یافت می شود. این حیوانات حیرت انگیز، دسته جمعی به قصد رسیدن به « اوول»،(سلول ماده) حرکت می کنند. تخمدان یک زن جوان، تقریبا شامل 300 هزار تخمک نارس است، ولی از همه این ها در حدود 400 عدد شان رسیده و بالغ می شوند. هنگام قاعدگی، تخمک، پس از تَرَک خوردن کیسه ای که محتوای آن است، به روی دنبال های لولۀ کوتاهی که از تخمدان تا زهدان کشیده شده می افتد و با حرکت مژه های لرزان این لوله، خود را به زهدان می رساند و به این تر تیب تخمدان، خود را برای  پذیرش اسپرم نر آماده می کند.

* مرحلۀ چهارم: ایجاد از آب بی ارزش

«ثُّم جَعَلَ نسلَهُ مِن سُلالَهٍ مِن ماءٍ مَهینٍ» سجده32: 8. آن گاه خدا نسل بشر را ازچکیده و خلاصۀ آب بی مقدار پدید آورد.

اسپرم ها یعنی همان کرمک ها و به تعبیر قرآن علق ها و یاخته های جنسی نر با مادۀ لزجی، همراه نطفۀ مرد خود را به دهانۀ رحم می رساند و پس از رسیدن به داخل رحم، ناگهان نبرد شگفتی میان آنان به وقوع می پیوندد.

در این نبرد،200 میلیون اسپرم شرکت دارند که با سرعت 15 کیلومتر در ساعت  برای تصرف تخمک زن حرمت می کنند و طولی نمی کشد که اولین صفوف اسپرم ها به جدار تخمک می رسند.

ناگهان هزاران کرمک، تخمک را در بر می گیرند. کرمک ها دم هایشان می جنبد - در زیر ذره بین مانند چمن زاری هستند که با وزش نسیم، موج می زنند و تا زمانی که یکی از کرمک ها نتوانند خود را در آغوش تخمک فرو برد، این عمل ادامه دارد. هر اسپرم کوشش می کند اولین نفری باشد که به درون تخمک وارد می گردد، تا این که اولین اسپرم پوسته را می شکافد و وارد تخمک می شود، و به محض ورود، دم کرمک قطع شده، محل ورود متورم می شود، در این هنگام پرتو پلاسمای تخمک نیز منقبض گشته، مایعی از خود خارج می کند تا کرمک های دیگر نتوانند وارد آن شوند. بنابراین از 200 میلیون اسپرم تنها یک اسپرم با تخمک می آمیزد و انسان تولید می شود، و چنانچه ارادۀ حق و رحمت و اسعه اش تعلق بگیرد، دو سه اسپرم وارد می شود در این صورت در رحم زن، جنین دو قلو یا سه قلو پرورش می یابد.

*مرحلۀ پنجم: امشاج« سلول تخم»

اِنّا خَلَقنا الانسانَ مِن نُطفَهٍ أَمشاجٍ» ما انسان را از نطفه مخلوط پدید آوردیم. انسان76: 2 .

برای اینکه انسانی به وجود آید، ابتدا باید تخمک- یعنی یاختۀ جنسی مادۀ که یکی از کرمک ها را در برگرفته - وارد رحم شود، تخمک دانۀ سفیدی است که 250 هزار بار از یاختۀ جنسی نر یعنی  اسپرم بزرگ تراست؛ به این خاطر وقتی تخمک، با سیل اسپرم برخورد می کند، یکی از آن ها را در خود فرو می برد و باکرموزوم های سلول نر که تعدادشان به نصف تقلیل یافته باکرموزوم های سلول تخمک می آمیزد و در نتیجه، موجود تازه ای بنام سلول تخم پدید می آید که در اصطلاح قرآن امشاج نامیده شده است.

اگر بهترین وضع زندگی برای سلول نر و سلول ماده فراهم باشد، قادر به ادامۀ زندگی نیستند و به زودی می میرند، مگر آن که با یکدیگر ترکیب شوند و سلول تخم- یا  به تعبیر قرآن «امشاج» را به وجود بیاورند. بعد از عمل لقاح، سلول تخم شروع به تقسیم می کند، ابتدا به دو بعد به چهار و سپس به هشت و ... تقسیم می شود و به همین صورت براثر تقسیمات متوالی، توده ای سلولی به وجود می آید.

*مرحله ششم: صورت بندی جنین

 هو الله الخالقُ الباری المصورُ له الأسماءُ الحُسنی (سوره حشر 59،  24) .

 اوست خدا، آفریننده، نوساز، صورت گر، همۀ نام های نیکو ویژه اوست.

پس از تکمیل شدن سلول ها- یعنی مصالح ساختمان جنین- انبوه کثیری از سلول ها برای پیکرۀ انسان، تحویل رحم داده می شود و در رحم، ساختمان جنین آغاز می گردد.

ابتدا این سلول های بی شمار، به قدرت خدا و در سایۀ رحمت واسعه و مهربانیش از یکدیگر مجزا شده، هرکدام به جایگاه مخصوص خود روانه می شوند؛ سلول های مغز، سلول های چشم، سلول های گوش و ... همین طور هریک، ذرات هم عضو خود را پیدا کرده، تشکیل عضوی می دهند و به این ترتیب پیکر جنین به وسیلۀ سلول ها ساخته و پرداخته و صورت بندی می شود. گلولۀ کوچکی که در طرف چپ جنین قرار دارد، منبع تغذیۀ جنین است. این گلوله در خون شناور است، عصارۀ غذا و آب و تنفس را که توسط دستگاه های گوارش و اکسیژن تهیه و وارد خون شده است، گرفته و از راه ناف به بدن طفل منتقل می کند!

 این است رحمت واسعۀ الهی که همه چیز را فرا گرفته و آثارش در ذره ذره بنای خلقت از خورشید روشن تر است.

*مرحله هفتم: پیچیده شدن جنین در سه پرده

 یخلقکم فی بطون أُمَّهاتِکُم خَلقًا مِن بَعدِ خَلق ٍفی ظُلمُاتٍ ثلاثٍ. زمر39 :6

 خدا شما را در شکم های مادرانتان می آفریند، آفرینشی بعد از آفرینش دیگر در سه تاریکی. به تدریج، سه پرده جنین را در برمی گیرد. این پرده ها عبارتند از: پردۀ آمینوس، کوریون و آلانتوئید.

 آمینوس: پرده ای است که از نمو سطح خارجی جنین حاصل می شود و از اطراف توسعه پیدا می کند، تا فضایی به نام حفرۀ آمینوس در پشت جنین به وجود می آورد و آن گاه در حفرۀ آمینوس، مایع زلالی پدید می آید.

 پردۀ کوریون، خارج از پردۀآمینوس قرار دارد و به کمک آن، جنین محفوظ می ماند.

پردۀ آلانتوئید، در ناحیه شکمی جنین است مربوط به لولۀ هاضمۀ آن بوده، به جذب غذا کمک می کند. این پرده ها نمی گذارند از ناحیۀ نور، آب، باد و ضربات وارده زیانی به جنین وارد آید، و در فاصلۀ میان پرده آمینوس و جنین، مایعی ای وجود دارد که هرگاه ضربه ای به شکم وارد شود، این ضربه به مایع منتقل می گردد ودر آن خنثی و مستهلک می شود. این است رحمت واسعۀ حق که همه چیز را فرا گرفته و گوشه ای از آثارش در اوضاع و احوال جنین لمس می شود.

*مرحله هشتم: دمیده شدن روح

 ثُمَّ أَنشأناهُ خَلقًا آخَرَ فَتَبارَکَ اللهُ أَحسَنَ الخَالِقین.( مؤمنون23: 14 ). آن گاه که(جنین را در) آفرینشی دیگر پدید آوردیم. آفرین باد برخدا که بهترین آفرینندگان است.

پس از پایان صورت بندی جنین- که خود دنیای شگفت انگیزی از قدرت خدا است و هنوز بسیاری از حقایق آن به صورت اسرارآمیزی مانده  و تا کنون ابزارهای علمی و افکار قویم به کشف آن دسترسی پیدا نکرده اند- مرحلۀ دمیدن روح فرا می رسد که خود از عجایب بسیار پیچیده است. حضرت حق، به رحمت و اراده اش، تحول شگفت انگیزتری درجنین پدید می آورد، یعنی جان در او می دمد و جنین مرده را زنده می کند!!

وَ نَفَختُ فِیهِ مِن رُوحی.(حجر 15 :29). و از روح خود در او بدمم.

 از این پس، جنین تعلیم می گیرد که انگشت خود را در دهان بگذارد، و به همین خاطر است که نوزاد بلافاصله پس از تولد می تواند پستان مادر را بمکد.

*مرحله نهم: تولد

وَ اللهُ اَخرَجَکُم مِن بُطونِ اُمَّهاتِکُم. ( نحل16 :78  )

 خدا شما را از شکم های مادرانتان بیرون آورد.

 داستان تولد نوزاد یکی از شگفت انگیزترین حوادثی است که در دستگاه آفرینش اتفاق می افتد. جنین 9 ماه تمام در سکوت و تاریکی و گرمای مطبوع رحم زندگی کرده، اینک  به ارادۀ خدا و در سایۀ رحمت حق، وارد محیطی جدیدکه قابل مقایسه با محیط قبل نیست، می شود و برای این که بتواند خود را با محیط جدید وفق دهد و هماهنگ کند، رحمت الهی همه نوع استعداد و نیروی لازم را به او بخشیده است.

و از رحم مادر- که دارای حرارتی به میزان 37 درجه است- وارد محیطی که حرارتش کمتر یا بیشتر است می شود، ولی خود را با محیط جدید هماهنگ می کند، چگونگی این هماهنگی از معماهای علم طب است. از تاریکی قدم به روشنایی می گذارد و نور خیره کنندۀ دنیای جدید را با چشمان کوچک و لطیفش تحمل می کند. و از محیطی مرطوب و لزج به محیطی خشک می آید و خود را با خشکی محیط بلافاصله وفق می دهد. تا پیش از ولادت از راه ناف تغذیه می کرد، اینک با دهان غذا می خورد و بدون واسطه از هوا تنفس می کند!

این ها جلوه های رحمت واسعۀ حق است که همه چیز را فرا گرفته و در این مقام است که انسان باید با تمام وجود به شکر نعمت های بی شمار حضرت دوست برخیزد و با تضرع و زاری و ذلت و مسکنت و زبان حال و قال برای تکیمل سفرۀ مادی و معنویش بگوید: َالَّلُهمَّ اِنّی أَسأَلُکَ بِرَحمَتِک التی وَسعَت کُلَّ شیء.

 

انتهای پیام:40/313

 

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha