سه‌شنبه ۴ آذر ۱۳۹۳ - ۱۰:۳۹
چرا اسرائیل باید محو شود ؟

حوزه/ حضرت امام(ره) اسرائیل را دشمن درجه یک کشورهای اسلامی خواندند و خواستار محو کامل این رژیم غاصب از سرزمین قدس شدند، ...

حوزه/ حضرت امام(ره) اسرائیل را دشمن درجه یک کشورهای اسلامی خواندند و خواستار محو کامل این رژیم غاصب  از سرزمین قدس شدند، خبرگزاری حوزه به بهانه آغاز فاز جدید انتفاضه در قدس و چرایی تاکید امام خمینی بر محو اسرائیل و مشکلاتی که برای جهان اسلام به وجود آورده است را بررسی کرده است.

حجت الاسلام والمسلمین جواد باغبانی آرانی، عضو هیئت علمی موسسه امام خمینی(ره) ومولف کتابهایی چون "اپوکریفای عهد عتیق"؛"درخصوص بررسی و تحلیل مسیحیت"و " مسیحیت از لابلای متون " درگفت وگو با خبرگزاری حوزه چرایی محو اسراییل ازنگاه حضرت امام(ره) را تشریح نموده است.

  تاریخچه مختصری از دولت اسرائیل و وضعیت یهودیان در منطقه ارائه نمایید؟

در 14 می سال 1948 ميلادی؛ ديويد بن‌گوريون، از رهبران اصلی صهيونيسم جهانی، تأسيس رژيم غاصب صهيونيستی را در سرزمينی در حدود نيمی از خاك فلسطين اشغالی اعلام كرد. پس از اين اقدام نامشروع صهيونيست‏ها، دولت‏های عربی وارد جنگ عليه آن‌ها شدند كه اين جنگ، با شكست اعراب پايان پذيرفت.

یکی از موضوعات مهمی که گاهی برای جامعه ما مطرح می‌شود، موضوع محور کشور اسرائیل است، حضرت امام فرمودند: اسرائیل باید محو شود، شاید این موضوع برای نسل جوان ما قابل تأمل باشد که چگونه می‌شود  کشوری که در نقشه جغرافیایی جهان حدود 65 سال از سابقه‌اش می‌گذرد، یک رهبر دینی و سیاسی می‌تواند مدعی شود این کشور باید از زمین محو شود به خصوص زمانی که تاریخچه بیت‌المقدس را که مطالعه می‌کنیم می بینیم، بیت‌المقدس سرزمینی است که بنی‌اسرائیل در آن زندگی می‌کردند و سال‌ها در این سرزمین حاکمیت داشتند، در تاریخ ثبت است که شش قرن قبل از میلاد بابلیان به رهبری بخت‌النصر به بیت‌المقدس حمله کردند و بسیاری از یهودیان را کشتند و بخشی از ایشان را به عنوان اسیر به بابل بردند، هفتاد سال در آنجا در اسارت بودند و این دوران هفتادساله در بابل مشهور است به "جلای بابل " بعد از این مدت در سال 538 قبل از میلاد کوروش پادشاه هخامنشی به بابل حمله می‌کند و حکومت بابلیان را سرنگون می‌کند و یهودیان آزاد می‌شوند و بخشی از یهود از کوروش می‌خواهند که در بابل بمانند و او موافقت می‌کند و بخشی از آن‌ها درخواست بازگشت به بیت‌المقدس را دارند و کوروش با این خواسته ایشان نیز موافقت می‌کند؛ بنابراین بخشی از یهود به رهبری فردی به نام «نحمیا» به بیت‌المقدس برمی‌گردند؛ نحمیا حتی از کوروش برای بازسازی هیکل سلیمان[1] کمک مالی می‌گیرد ، هیکل سلیمان ساختمان بلندمرتبه‌ای بوده که به عنوان معبد توسط حضرت سلیمان در تپه‌ای در اورشلیم و بیت‌المقدس ساخته می‌شود و آنجا معبد یهود می‌شود که «بخت‌النصر» در حمله خود به آن منطقه آن محل را از بین می‌برد و الان که یهودیان از بابل بر می‌گردند به کمک کوروش پادشاه هخامنشی "نحمیا" موفق به بازسازی هیکل سلیمان می‌شود و یهودیان مجدداً در آنجا ساکن می‌گردند و سکونت ایشان تا سال 70 میلادی ادامه می‌یابد و در این سال سردار یونانی به نام «پیتوس» به بیت‌المقدس حمله می‌کند و برای بار دوم هیکل سلیمان که توسط نحمیا بازسازی شده بود ویران می‌شود، بعد از آن یهودیان احساس می‌کنند که این منطقه امنی نیست لذا از این سال به بعد پراکندگی یهود شروع می‌شود، بخشی از ایشان به آفریقا رفته و در اوگاندا ساکن می‌شوند و بخشی در حجاز و مدینه ساکن می‌گردند و بعدها که قاره امریکا کشف می شود؛ برخی در آمریکای جنوبی و آرژانتین ساکن می‌گردند؛ در قرن 18 هم «تئودور هرتسل[2] »که یک حقوق‌دان و وکیل مجارستانی یا اتریشی است، برای اولین بار ایده تشکیل دولت یهود را مطرح کرد و به کشورهای مختلف سفر می‌کند و این تفکر را با روسای این کشورها در میان می‌گذارد و روسای این کشورها که ساکنان یهودی داشتند و یهود برای ایشان همواره چون استخوانی بود در گلوی؛ از پیشنهاد و تفکر هرتزل حمایت کردند و قول همکاری دادند تا یهودیان در یک موطنی جمع شوند.

چه پیشنهادهایی درباره محل تشکیل دولت یهود داده شد

در اینکه این یهودیان در کجا ساکن شوند چند پیشنهاد داده شد؛ برخی" اوگاندا" و بعضی مناطق دیگری را پیشنهاد کردند  تا اینکه در سال 1917 لرد بالفور[3] وزیر خارجه وقت بریتانیا پیشنهاد می‌کند که بیت‌المقدس محل تشکیل دولت یهود باشد و به هر حال این تفکر که فلسطین محل تشکیل دولت یهود باشد در دنیا مطرح می‌شود تا سرانجام در سال 1947 سازمان ملل متحد پیشنهاد تشکیل دولت یهود در بخشی از بیت‌المقدس را می پذیرد و طبق دستور سازمان ملل باید بخشی از بیت‌المقدس یهودی‌نشین و بخشی عرب نشین باشد یک سال بعد یعنی سال 1948 اولین دولت رسمی یهودیان به نام اسرائیل در فلسطین ایجاد می‌شود؛حدود 65 سال از تشکیل دولت اسرائیل می‌گذرد و دولت یهود با درگیر شدن با اعراب جنگ های متعددی را بر همسایگان خود تحمیل کرد که جنگ معروف شش روزه 1967 بخش سینای مصر، بلندی های جولان سوریه و کرانه غربی رود اردن را از کشورهای سوریه و مصر و اردن را اشغال کرد و بیت‌المقدس به طور کامل در اشغال اسرائیل درامد و این تراژدی از سال 1967 تا کنون باقی است با کمک دولت آمریکا و انگلستان بعد از شش روز جنگ معاهده و آتش‌بستی اعلام شد تا بر سر میز مذاکره مشخص شود اما مذاکرات تا کنون نتیجه نداده است و این کشور همچنان به اشغال گری خود ادامه می‌دهد.

چرا امام راحل فرمودند اسرائیل باید محو شود؟

با آغاز انقلاب اسلامی؛ امام، اسرائیل را دشمن درجه یک کشورهای اسلامی خواندند و خواستار محو کامل این کشور از زمین شدند، سئوالی که مطرح است با توجه به پیشینه‌ای که عرض شد این منطقه از آن یهودیان بوده است چگونه امام فرمود باید این کشور محو شود؟

پاسخی که می‌خواهم عرض بکنم این است که اولاً: یهودیان مدعی هستند که این منطقه یعنی بیت‌المقدس و فلسطین از آن ایشان است و بنابراین آن‌ها محق‌اند که در اینجا دولتی داشته باشند.

آیا مراد از یهود صهیونیست است؟

صهیون بخش افراطی از یهودیان هستند و صهیون نام تپه‌ای در اورشلیم است که در فراز این تپه؛ معبدی وجود داشته است که حضرت داوود علیه‌السلام آن قلعه را به تصرف خود در می‌آورد و به نام شهر داوود معروف می‌گردد و حزبی که الان در اسرائیل حاکم است نام خود را از نام این تپه گرفته است، صهیونیست‌ها بخشی از یهودیان هستند که جنبه افراطی دارند و خیلی از یهودیان دنیا اصلاً با تشکیل دولت یهود مخالف هستند به هر حال این حزب 65 سال است که تشکیل دولت داده و اعتقاددارند که این منطقه تنها از آن ایشان است.

استدلال یهود بر این مدعا چیست؟

 استدلال ایشان به فقره‌ای از سفر پیدایش تورات است، "سفر پیدایش" اولین سفر از اسفار پنج‌گانه تورات است، پنج سفر تورات در ابتدای 39 کتاب عهد عتیق یهودیان قرار دارد، در یکی از فقرات سفر پیدایش که فصل 17 است خداوند به ابراهیم می‌فرماید: من این سرزمین را به ارث تو و فرزندان تو در می‌آورم لذا از قول خداوند وعده داده‌ شده که این سرزمین متعلق به یهودیان است.

 پاسخ شما به این مدعی چیست؟:

*اسفار پنج‌گانه تورات جعل است

اولاً: این مجموعه اسفار پنج‌گانه تورات و 39 کتاب عهد عتیق به نظر ما جعل است، حتی تحریف هم نیست و اگر جعل بشر باشد نمی‌توان به فقرات آن استناد کرد و حجیتی ندارد و نمی‌توان به عنوان یک کتاب الهی به آن استدلال کرد؛ یهودیان معتقدند که نویسنده  5 سفر نخست موسی علیه‌السلام است، اما ناقدان امروز اثبات کرده‌اند که نویسنده 5 سفر اول تورات هم نمی‌تواند موسی علیه‌السلام باشد از جمله اسپینوزا[4] در قرن 17 ، با دلایل متعددی اثبات کرد که موسی علیه‌السلام نمی‌تواند نویسنده آن باشد.

 * اسفار 5 گانه تورات نمی‌تواند، استدلالی بر ادعای یهودیان باشد

بر فرض که اسفار 5 گانه تورات از سفر پیدایش را کتاب الهی بدانیم و نویسنده آن هم موسی علیه‌السلام باشد، باز این فقره چرا که خداوند متعال در سفر پیدایش باب هفدهم می‌فرماید: من کنعان یعنی فلسطین را به ارث تو و فرزندان تو در آوردم و اگر قرار باشد این آیه حجیت داشته باشد، کلام خدا به ابراهیم این است که من این سرزمین را به ارث تو و فرزندان ابراهیم در آوردم و از ایشان سئوال می کنیم فرزندان حضرت ابراهیم چه کسانی هستند؟

حضرت ابراهیم پسری از هاجر به نام اسماعیل و پسری از ساره به نام اسحاق دارد، اسحاق پسری به نام یعقوب دارد و یعقوب دارای 12 فرزند است، یکی از آن 12 فرزند لاوی[5] است و موسی بن عمران از نسل لاوی است، موسی بن عمران بن قحاط بن لاوی بنابراین موسی از نسل ابراهیم است و آیین یهود از آئین موسی است لذا یهودیان از نسل ابراهیم هستند و یهودیان می توانند ادعا کنند از نسل ابراهیم هستیم، اما آیا فقط یهودیان از نسل ابراهیم هستند؟جواب منفی است؛حضرت عیسی علیه‌السلام نیز از طریق اسحاق، به ابراهیم می‌رسد ؛عیسی بن مریم نیز  یکی از دوازده فرزند حضرت یعقوب است و یعقوب پسر اسحاق و او پسر ابراهیم است، لذا پیروان عیسی هم از نسل ابراهیم هستند لذا یهود نمی‌تواند ادعا کند که تنها ما فرزندان ابراهیم هستیم حتی مسلمانان نیز  از نسل ابراهیم‌اند چرا که پیامبر ما نیز  از طریق حضرت اسماعیل به ابراهیم می‌رسد لذا مسلمانان هم از نسل ابراهیم‌اند به همین دلیل  اگر به این فقره سفر پیدایش استناد کنیم لذا این منطقه هم از آن یهودیان و هم مسیحیان و هم مسلمانان هست و چرا یهود ادعای انحصار می‌کنند!!؟

 *  به اذعان سازمان های حقوقی سکونت شرط مالکیت است 

 اگر قرار باشد، یهودیان بگویند تنها ما وارث ابراهیم هستیم و ما این ادعا را بپذیریم سئوالی که مطرح می شود این است که بنا به این فرمایش ایشان یهودیان یعنی کسانی که از نسل موسی و لاوی به اسحاق و ابراهیم می‌رسند آیا مجموعه این یهودیان مجموعه این چهار میلیونی هستند که الان در اسرائیل تشکیل دولت یهود داده‌اند؟

 در تورات آمده است که وقتی موسی آماده نبرد بود حدود 306 هزار رزمنده‌ جوان که بالای بیست ساله‌ بودند  را سر شماری کرد؛ حضرت موسی چهار قرن بعداز یعقوب بود و فرزندان یعقوب 12 نفرند بعد از 4 قرن فقط رزمندگان ایشان 300 هزار نفرند اگر این تناسب رزمندگان با بقیه جمعیت را مقایسه کنیم در فاصله 4 قرن جمعیت بنی‌اسرائیل از 12 نفر به حدود 4 میلیون نفر رسیده است که 300 هزار ایشان فقط رزمنده بوده اند و از زمان حضرت موسی تا کنون نیز  3500 سال می‌گذرد اگر در فاصله 4 قرن جمعیت دوازده نفره به 4 میلیون می‌رسد این جمعیت دوازده نفره باید در طول 35 قرن به چند میلیون برسد؟ لذا جمعیت یهودیان باید اکنون میلیون‌ها و شاید میلیارد نفر باشد پس چه شده است؟ اگر قرار باشد این منطقه فقط از آن یهود باشد آن‌ها هم یهودی هستند اما ادیان دیگری انتخاب کردند چون ایشان هم از نسل یهود و بنی‌اسرائیل هستند بنابراین اگر قرار باشد بیت‌المقدس برای یهودیان باشد یهودیان ساکن بیت‌المقدس و فلسطین هم باید اجازه دهند که این صدها میلیون نفر بتوانند در این کشور اظهارنظری داشته باشند و سکونت داشته باشند. درحالی‌که یهودیان چنین مطلبی را به هیچ‌وجه قبول ندارند.

پاسخی دیگر:

 اگر همان فقره باب 17 سفر پیدایش را حجت بدانیم و خدا به حضرت ابراهیم گفته باشد که من کنعان و فلسطین را به ارث فرزندان تو در می‌آورم و همین مطلب را حجت بدانیم ؛همان فقره را زمانی که مطالعه می‌کنیم می ینیم که این فقره مشروط است؛ یعنی خداوند فرموده است ما این منطقه را به ارث فرزندان تو در می‌آوریم مشروط به اینکه به اوامر و نواهی من عمل کنید؛ درحالی‌که خود یهودیان بارها در تورات اقرار می‌کنند که اوامر و نواهی الهی را زیر پا گذاشته‌اند و وعده الهی مشروط به شرطی شده  است که محقق نشده و وقتی این شرط محقق نشده است لذا آن مشروط هم جهتی نخواهد داشت.

علاوه بر این پاسخ‌ها اگر قرار باشد قومی و ملتی به این استدلال که چون اجداد ایشان روزگاری در این سرزمین حاکمیت داشتند آن سرزمین از آن آنان باشد اگر چنین باشد خیلی از امت‌ها و اقوام دیگر نیز می توانند چنین ادعایی را مطرح کنند خود ایران در دوران هخامنشی کل سوریه؛ فلسطین کنونی، کنعان، افغانستان؛ بخشی از ترکیه، پاکستان تمامی این‌ها زیر نظر حکومت ایران بوده اند اما آیا دنیا می‌پذیرد که ایران ادعای مالکیت این بلاد را داشته باشد ؟!

آلمان‌ها در جنگ جهانی دوم ولو در مدت کوتاهی مالک بخش عظیمی از دنیا شد آیا الان دنیا می‌پذیرد که آلمان‌ها الان بگویند باید آن بلاد در دست ما باشد؟ صرف این ادعا که اجداد ما در آن محل سکونت داشتند و لذا باید مال ما باشد حرفی است که هیچ جای دنیا نمی‌پذیرند اگر این گونه باشد سنگ بروی سنگ نمی‌ماند امروزه سازمان های حقوقی پذیرفته‌اند جایی که ملتی سکونت دارد همان جا از آن ایشان است. تمام دنیا این نظریه را محکوم و مطرود می‌کنند.  

 *طبق قوانین بین‌الملل، اسرائیل باید ازمنطقه خارج شود

اگر این ادعا اخیر نمی‌تواند دلیل باشد و هر کس در هر منطقه‌ای سکونت دارد مالک است ممکن است برای ما سئوال شود که اسرائیلی‌ها که الان 64 سال است در این منطقه حاکم هستند؛ این دلیل می‌شود که حاکمیت باید از آن آنان باشد، درباره اسرائیل این مطلب کاملاً فرق می‌کند در سال 1947 وقتی سازمان ملل تز تشکیل دولت یهود را منطقه بیت‌المقدس داد بخشی از بیت‌المقدس به عنوان سرزمین یهودی‌نشین تعیین شد و بخشی عرب نشین، اسرائیلی‌ها وقتی دولت تشکیل دادند با جنگ های متعددی که انجام دادند اطراف و مناطق را اشغال کردند سازمان ملل بعد از آن بارها قطع‌نامه تصویب کرد و اسرائیل را به عنوان یک کشور اشغالگر معرفی کرد و از او خواست این مناطق را ترک کند لذا طبق قوانین بین‌الملل اسرائیل یک کشور اشغال گر است و غاصب بنابراین این قضیه اخیر نمی‌تواند راجع به اسرائیل صادق باشد لذا باید طبق قوانین بین‌الملل اسرائیل این مناطق را که اشغال کرده خارج شود.

 بهترین راه همان پیشنهاد رهبری است که فرمود:منطقه فلسطین باید حاکمیتش از میان آراء مردم و صندوق های رای بیرون بیاید بنابراین کسانی که ساکن این سرزمین بودند و الان اشغال‌ شده‌اند جمعیت انبوه به سرزمین خود برگردند یهودیان و مسیحیانی هم که هستند باشند و زیر نظر یک مجمع جهانی رای گیری شود و نظر نهایی را دهد هر که رای نهایی را آورد حاکمیت از آن ایشان باشد و قطعاً این مطلب اگر  محقق شود نتیجه اش همان سخن امام می‌شود که فرمود: اسرائیل باید از صفحه زمین محو شود و حاکمیت به دست فلسطینیان و کسانی خواهد رسید که حق حضور در این سرزمین را داشته باشند.

 

 

 


[1] - هیکل سلیمان یا هیکل مقدس (به عبری: בית המקדש הראשון تلفظ: بیت همیقداش هاریشون) یا پرستش‌گاه اورشلیم اولین معبد باستانی یهود بوده و ادعا شده که در اورشلیم واقع شده و اکنون ویران شده‌است. البته در کاوشهای انجام شده، هنوز اثری از آن به دست نیامده است. عده‌ای نیز منکر وجود تاریخی معبد در اورشلیم می‌باشند در کتاب مقدس عنوان هیکل برای این بنا به کار رفته‌است. بر باور یهودیان، معبد به دستور خدا و توسط سلیمان ساخته شد.

[2] - بنیامین زئب (تئودور) هرتسل (به عبری: בנימין זאב הרצל) (۲ مه ۱۸۶۰ - ۳ ژوئیه ۱۹۰۴) روزنامه‌نگار، فعال سیاسی و نویسنده یهودی‌الاصل اتریشی که جنبش سیاسی صهیونیسم را پایه نهاد.

[3] - بیانیه بالفور (به انگلیسی: Balfour Declaration)، نامه‌ای تاریخی بود که در تاریخ ۲ نوامبر ۱۹۱۷ میلادی، توسط آرتور جیمز بالفور، وزیر خارجه وقت بریتانیا، خطاب به والتر روتشیلد، سیاست‌مدار یهودی‌تبار و عضو مجلس عوام بریتانیا نوشته شد و در آن از «موضع مثبت» دولت بریتانیا برای «ایجاد خانه ملی برای یهودیان در فلسطین» خبر داده‌شد.بیانیه بالفور، سرآغاز تلاش در عرصه بین‌المللی برای تاسیس کشور اسرائیل بشمار می‌رود.

[4] - باروخ اسپینوزا و بعدها بندیکت دِ اسپینوزا (۱۶۳۲ - ۱۶۷۷ میلادی) فیلسوف مشهور هلندی است. او قابلیت‌های علمی فراوانی داشت و گستره و اهمیت آثارش تا سال‌ها پس از مرگ او به طور کامل درک نشد. امروزه، اسپینوزا یکی از بزرگ‌ترین خردگرایان فلسفه قرن هفدهم و زمینه ساز ظهور نقد مذهبی و همچنین عصر روشنگری در قرن هجدهم به شمار می‌رود. اسپینوزا به واسطهٔ نگارش مهم‌ترین اثرش، اخلاقیات، که پس از مرگ او به چاپ رسید و در آن دوگانه‌انگاری دکارتی را به چالش می‌کشد، یکی از مهم‌ترین فیلسوفان تاریخ فلسفهٔ غرب به شمار می‌رود. فیلسوف و مورخ، گئورگ ویلهلم فریدریش هگل، دربارهٔ فیلسوفان هم عصر خود نوشت:«شما یا پیرو اسپینوزا هستید، و یا اساساً فیلسوف نیستید.»اسپینوزا در جامعهٔ یهودیان هلند بزرگ شد و در آنجا تعلیمات یهودی را نزد تنی چند از بهترین خاخام‌های عصر خود فرا گرفت. اسپینوزا عهد عتیق و سایر متون یهودی را به خوبی فرا گرفت، اما با گذر زمان نظرهای بحث برانگیزی دربارهٔ سندیت عهد عتیق و سرشت امر مقدس پیدا کرد که به نظر می‌رسد در نهایت منجر به تکفیر و رانده شدن او از جامعهٔ یهودیان در سن ۲۳ سالگی شد. حتی پیش از واکنش یهودیان، کلیسای کاتولیک کتاب‌های او را در فهرست کتاب‌های ممنوعه قرار داد و پروتستانهای هلندی این کتاب‌ها را به آتش کشیدند.

[5] - لاوی یا لِوی (عبری: לֵוִי، به معنی نزدیک یا اتصال)، بر اساس کتاب پیدایش، سومین پسر یعقوب از لیه بود.

 

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • منتشرشده: ۶
  • در صف بررسی: ۰
  • غیرقابل‌انتشار: ۲
  • عبدالرضا IR ۲۱:۰۳ - ۱۴۰۱/۱۰/۲۲
    امروزه فقط یک شعارو عمل است که حافظ دین و دنیا و شرافت و عزّت و سلامت افراد و ملل و دول میباشد و آن این است که "اسرائیل باید نابود شود!" این کلام امام خمینی اسم اعظم موجودیت انسانِ معاصر در جھان است و چون عصای موسی حافظ سرنوشت بشر می باشد و معجزه می آفریند استاد علی اکبر خانجانی کتاب کندوکاوی در اصول ج۴
  • ابولی IR ۰۰:۴۰ - ۱۴۰۱/۰۵/۰۵
    اعراب دو دشمن برای خود متصورند یهود و مجوس و اگر بتوانند این دو را از میان برخواهند داشت حمله عراق به ایران این حقیقت را روشن مبکند
  • مسعود مهدوی IR ۱۵:۵۴ - ۱۴۰۰/۰۵/۱۶
    من که نفهمیدم چی شد و چه ربطی به ایران داشت.
  • سید عبدالمتین حسینی IR ۲۲:۴۴ - ۱۳۹۹/۰۸/۳۰
    مرگ بر اسرائیل
    • امیر حسین اسلامی IR ۲۱:۱۰ - ۱۴۰۱/۱۲/۱۷
      ممنون
  • ناشناس IR ۲۰:۳۰ - ۱۳۹۸/۰۱/۰۳
    به فضل الهی اسرائیل 25 سال آینده را نخواهد دید و ما به زودی در بیت المقدس نماز جماعت خواهیم خواند ...