به گزارش خبرگزاری «حوزه»، دکتر علی اصغر رضوانی در دوره کوتاه مدت امام حسین(ع) شناسی که در حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه(س) برگزار شد، در موضوع "عرفان حسینی" به ایراد سخن پرداخت و گفت: می توان برای این موضوع تعابیر دیگری نیز همچون تجلی جمال الهی در قیام حسینی یا تجلی شور، شعور و شعار در قیام حسینی به کار برد. برای ورود در این بحث باید به مقدمه ای اشاره کرد تا بتوان به این موضوع بهتر پرداخت.
* انواع روضه خوانی بر سالار شهیدان
روضه خوان های امام حسین(ع) در مقتل خوانی برای "گریز" روش و طریقه خاصی دارند که به آن میپردازیم.
دسته اول افرادی هستند که بیشتر به بُعد مظلومیت أباعبدالله الحسین(ع) می پردازند که این افراد به چند دسته تقسیم می شوند.
الف) برخی اعتقاد دارند که امام حسین(ع) کشته شد تا ما بر او گریه کنیم و برای آن به جمله «أنا قتیل العبرات»؛ من کشته اشک ها هستم؛ استناد می کنند که به تعبیر این گروه، امام حسین(ع) کشته شد تا ما بر او بگرییم و با گریه بر آن حضرت به بهشت برویم.
این دیدگاه دو اشکال دارد؛ نخست اینکه مسیحیان نیز می گویند: مسیح کشته شد تا کفاره گناهان ما باشد و تئوری آنها نیز این است که حضرت آدم(ع) گناهی را انجام داد و این گناه در نسل او باقی ماند و همه گنهکار شدند؛ لذا حضرت عیسی(ع) به دار آویخته شد تا این گناه را پاک کند و نسل آدم(ع) را تا روز قیامت تطهیر نماید.
اشکال دوم این است که این افراد اشاره ای به هدف قیام امام حسین(ع) ندارند و به این وصیت نامه حضرت به برادرش محمد حنفیه توجهی ندارند که فرموده است: «من نه از روی خودخواهی و یا برای خوشگذرانی و نه برای فساد و ستمگری از شهر خود بیرون آمدم؛ بلکه هدف من از این سفر، امر به معروف و نهی از منکر است و خواسته ام از این حرکت، اصلاح مفاسد امت و احیای سنت و قانون جدم، رسول خدا(ص) و راه و رسم پدرم، علی بن ابی طالب(ع) است. پس هر کس این حقیقت را از من بپذیرد (و از من پیروی کند) راه خدا را پذیرفته است و هر کس رد کند (و از من پیروی نکند) من با صبر و استقامت (راه خود را) در پیش خواهم گرفت تا خداوند در میان من و بنی امیه حکم کند که او بهترین حاکم است. و برادر! این است وصیت من به تو و توفیق از طرف خداست، بر او توکل می کنم و برگشتم به سوی اوست».
بزرگ فلسفه شاه دین این است که مرگ سرخ به از مرگ ننگین است
نه ظلم کن به کسی نه به زیر ظلم برو که این مرام حسین است و منطق دین است
* دیدگاه شهید مطهری درباره عوامل قیام امام حسین(ع)
استاد شهید مطهری در علل و دلایل قیام امام حسین(ع) سه عامل دعوت، بیعت و امر به معروف و نهی از منکر را ذکر فرموده و عامل سوم را هدف اصلی أباعبدالله الحسین(ع) معرفی می کند.
پس این دسته فقط به بُعد مظلومیت امام حسین(ع) می پردازند و با روضه خوانی قصد گرفتن گریه از مردم را دارند.
روش دوم این است که برخی به هر طریقی که ممکن است قصد دارند از مخاطب گریه بگیرند؛ اگرچه به قیمت بیان مطالب غیر واقعی باشد. این دسته از افراد، گاهی مطالبی را بیان می کنند که باعث وهن امام حسین(ع) بوده و اگر در ماه رمضان این مطالب دروغ بیان شود، باعث باطل شدن روزه آنها می گردد.
این گروه سید و سالار شهیدان را فردی ضعیف و ناتوان معرفی کرده و با این روش می خواهند از مستمعین خود اشک بگیرند.
دسته سوم، افرادی هستند که بیشتر در ذکر مصیبت خود به دنبال ایجاد شور هستند؛ به این معنا که شور را با شعار و احساس همراه کرده و کم کم روضه را کنار گذاشته و فقط به اهداف می پردازند.
* أباعبدالله(ع) به اهداف خود رسیدند؛ پس باید شادی کرد!
دسته چهارم، افرادی هستند که روضه خوانی و گریه برای امام حسین(ع) را صحیح نمی دانند و قائل به این سخن هستند که سید و سالار شهیدان به اهداف خود رسیدند؛ لذا باید شادی و خوشحالی نمود.
دسته پنجم، گروهی هستند که قائلند پیشوای سوم شیعیان با خدا معامله و عشق بازی کرد. «اِنَّ اللهَ اشْتَرَي مِنَ الْمُؤْمِنينَ أنْفُسَهُم ْوَ أمْوَالَهُمْ بِأنّ َلَهُمُ الْجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِاللهِ فَيقْتُلُونَ وَ يُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَيْهِ حَقّاً فِي التَّوْرَاةِ وَ الإنْجِيلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أوْفَي بِعَهْدِهِ مِنَ اللهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُمْ بِهِ وَذَلِكَ هُوَالْفَوْزُ الْعَظِيمُ»؛ خدا از مومنان جان ها و مال هایشان را خرید، تا بهشت از آنان باشد در راه خدا جنگی كنند چه بكشند چه كشته شوند وعده ای كه خدا در تورات و انجیل و قرآن داده است به عهده اوست و چه كسی بهتر از خدا به عهد خود وفا خواهد كرد به این خرید و فروخت كه كرده اید، شاد باشید كه كام یابی بزرگ است. لذا، شیخ محسن ابوالحب زبان حال امام حسین(ع) را در این بیت شعر ترسیم نموده است «إن کان دینُ محمّدٍ لَم یَستقِم، إلاّ بِقَتلی فَیا سیوفُ خُذینی»؛ اگر دین محمّد(ص) جز به کشتن من پایدار نمیماند، پس ای شمشیرها مرا بگیرید.
*دو طرف سکه داستان عاشورا از نگاه یکی از عرفا
یکی از عرفای بزرگ می فرمود که یک طرف قصه أباعبدالله الحسین(ع)، اوج مظلومیت حسین بن علی(ع) است که درباره آن آمده است: «لا یوم کیومک یا أباعبدالله»؛ هیچ روزی مانند روز تو نیست ای ابا عبد الله. این سخن برخی که گفته اند در طول تاریخ جنایات عظیمتر از واقعه عاشورا نیز رخ داده است، صحیح نیست؛ چراکه اگر کسی به اهداف امام حسین(ع) بنگرد، به این مسئله پی می برد که آن حضرت جان خود را در راه خود تسلم کرد "وَ بَذَلَ مُهجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبادَکَ مِنَ الجَهالَهِ وَ حِیرَهِ الضَّلالَه»؛ آن حضرت نهايت تلاش را در دعوت مردمان براي هدايت به کار برد و براي آنان به هر نحو ممكن خيرخواهي كرد تا آن جا كه در نهايت خون خويش و جان عزيزش را براي بيداري مردم از ناداني و گمراهي فدا كرد.
* دلائل برتری شهدای کربلا
به دلایل متعدد شهدای کربلا از شهدای صدر اسلام و شهدایی که در رکاب امام مهدی(عج) شهید خواهند شد، برتر هستند که یکی از آن دلائل عبارت است از اینکه أصحاب پیامبر(ص) و امام عصر(عج) با زن و فرزند خود به میدان نیامده و نمی آیند؛ اما امام حسین(ع) با اینکه اسارت و مشکلات اهل بیت را بعد از خود می دانست، با آنان به میدان آمدند امام(ع) راهی جز دفاع و نبرد نداشتند و از همه طرف مشکلات و مصیبات به حضرت هجوم آورده بود.
از دلائل دیگری که می توان عنوان کرد این است که اصحاب رسول اعظم(ص) در جنگ تشنه نبودند اما امام حسین(ع) و یارانش تشنه بودند و از بدن آنها به شدت خون می رفت که خود آن یکی از اسباب تشنگی است. مصیبت های فراوان و فعالیت زیاد در هوای گرم از دیگر عوامل تشنگی است که أباعبدالله الحسین(ع) و یاران باوفایش، به آن دچار بودند. در برخی از مقاتل آمده است که آنقدر تشنگی بر حضرت فشار وارد کرد که ایشان ما بین آسمان و زمین را مانند دود می دید.
* روانشناسی گریه
برخی اشکال می کنند که چرا اینقدر گریه می کنید و از آن دست بر نمی دارید؟ در پاسخ باید گفت که گریه از نظر روانشناسی انواع و اقسامی دارد. برخی از انواع گریه ها حالت انحطاط و افسردگی در انسان ایجاد می کند، مانند گریه بر از دست رفتن دنیا و اموال دنیوی و فقد أحبّاء و فرزند؛ اما گریه در سوگ اولیاء خدا که در راه خدا جان داده اند؛ نه تنها در انسان افسردگی ایجاد نمی کند؛ بلکه او را زنده ساخته و روح متعالی را در کالبد انسان ها می دمد.
* روی دیگر سکه داستان عاشورا
طرف دیگر قصه امام حسین(ع)، پیام ها و عشق بازی های امام حسین(ع) در راه خداست. مناجات حضرت پیش از حمله به دشمن و در گودال قتلگاه اوج عرفان حضرت است که از کلام ایشان نمایان شده است.
در ظهر عاشورا وقتی یکی از اصحاب به ایشان گفت: وقت نماز است، حضرت فرمودند: «ذکرت الصلوه جعلک الله من المصلین» که نکته قابل توجه اینجاست که حضرت نفرمود: «ذکرتنی الصلوه»؛ بلکه فرمود: «ذکرت الصلوه/ یعنی تو به یاد نماز افتادی؛ نه اینکه مرا به یاد نماز انداختی»؛ زیرا امام حسین(ع) همیشه به یاد نماز بوده و همه وجود و حرکات ایشان نماز است.
حال سؤالی که مطرح می شود این است که حقیقت نماز چیست؟ «اقم الصلوة لذکری؛ نماز به خاطر ذکر خدا است و امام حسین(ع) دائم الذکر است و در کنار آن آیه «ألا بذکر الله تطمئن القلوب»؛ ذکر خدا آرامش دلها است، وجود دارد؛ حال اگر این دو آیه را کنار هم قرار دهیم، نتیجه اش این آیه از قرآن کریم خواهد شد: «یا أیتها النفس المطمئنه إرجعی الی ربک راضیة مرضیه فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی» که مصداق بارز آن أباعبدالله الحسین(ع) است.