این مجموعه که در جنوب شرقي شهر اصفهان واقع شده است، بزرگانی همچون بابا رکن الدين، ميرفندرسکي و آقامحمد بيدآبادي را در دل خود به آغوش کشیده است.
در واقع به دليل وجود آرامگاه اين بزرگان و تعداد بي شماري از عالمان، حکيمان، عارفان و هنرمندان در اين گورستان است که تخت فولاد را داراي قداست مذهبي و معنوي فراواني است؛ تا جايي که آن را در کنار قبرستان «بقيع» در مدينهي منوره، قبرستان «ابوطالب» در مکه ي مکرمه و «وادي السلام» در نجف اشرف از مهم ترين و متبرک ترين مراقد جهان اسلام به شمار مي آورند.
اهميت و ارزش قبرستان «تخت فولاد» تنها به قداست معنوي آن نيست، بلکه اين مجموعه ي گرانقدر را مي توان آينه ي تمام نماي فرهنگ و هنر ايراني-اسلامي دانست. وجود ابنيه هاي زيباي تاريخي از دوره هاي صفويه، زنديه، قاجاريه که با نمونه هاي عالي هنر کاشي کاري، آجرکاري، خوشنويسي، حجاري و... زينت يافته اند؛ همگي «تخت فولاد» را به گنجينه يي از سبک هاي گوناگون معماري و هنري بدل کرده اند و ارزش و اهميتي ويژه به آن بخشيده اند.
بابا رکنالدين از دانشمندانی است که در تخت فولاد به خاک سپرده شده و تا چندی پس از عهد صفوی قبرستان تخت فولاد را هم « قبرستان بابا رکن الدین» میگفتند حتی پل خواجو را که در معبر آن مقبره واقع شده«پل بابارکن الدین» می نامیدند.
اما تختفولاد قبل از دوره شکوفای صفویان والبته بعد از آن، محلی برای تجمع دراویش بوده و خانقاهی هم در آن ساخته بودند که با نام آرامگاه بابا رکنالدین شناخته میشود. در زمان صفویه در کنار این قبرستان کاروانسرایی احداث شد که آخرین منزلگاه کاروانهایی بوده که از جنوب وارد اصفهان میشدهاند. در دوران صفویه این قبرستان یک گورستان اختصاصی تلقی میشده و تنها بزرگان مملکتی در آن به خاک سپرده میشدند. پس از این دوره در آن تکایایی احداث شد و سرانجام به قبرستان همگانی شهر تبدیل گشت. در سال ۱۳۶۳ دفن اموات به غیر از شهدای جنگ ایران و عراق – در این قبرستان متوقف و به قبرستان جدید شهر به نام باغ رضوان منتقل شد.
به قدمت خلقت زمين
مي گويند قبر يوشع نبي، از پيامبران بني اسراييل در تکيه ي «لسان الارض» قبرستان تخت فولاد قرار دارد و به همين دليل، قدمت اين قبرستان را از دوران پيش از اسلام مي داند. هر چند وجود مقبره ي «يوشع بن نوح» وصي حضرت موسي در فلسطين احتمال اين ادعا را ضعيف مي کند، اما بنا بر تحقيقات انجام شده توسط محققان مجموعه ي فرهنگي- مذهبي تخت فولاد، مي توان گفت اين مقبره متعلق به يکي از بزرگان يا صالحان قوم بني اسراييل بوده است.
به هر حال، هيچ آثار ديگري از دوران پيش از اسلام در گورستان تخت فولاد به دست نيامده است و حصار قديمي اطراف تکيه «لسان الارض» نيز هيچ شباهتي با ابنيه ي دوران پيش از اسلام ندارد. اگرچه کشف تعدادي سنگ قبر به خط کوفي و نسخ با تاريخ هاي 567 و 686ق، قدمت اين گورستان را به قرن ششم و هفتم ميرساند.
از قرن هفتم تا دهم هجري، تخت فولاد به يکي از مکانهاي عبادت و رياضت بدل شد و عرفا و زاهداني همچون بابا رکن الدين و بابا فولاد در آن جا براي خود عبادتگاهي ساختن و به راز و نياز مشغول و پس از فوت نيز در همان عبادتگاه مدفون شدند.
تخت فولاد در عصر صفوي
پس از انتخاب اصفهان به عنوان پايتخت دولت صفويه، توسعه يي عظيم در ساختار شهر اصفهان اتفاق افتاد. دارالسلطنه جديد صفوي، رشد سريع و شگفت آوري را آغاز کرد و اين شهر به يکي از مهم ترين مراکز ديني، سياسي و اقتصادي کشور تبديل شد. در همين دوران شاهد اوج شهرت و رونق تخت فولاد هستيم.
در اين زمان با محدود شدن گورستان هاي داخلي شهر و توسعه ي شهر اصفهان و کثرت جمعيت، گورستاني وسيع و عمومي مورد نياز بود به همين خاطر گورستاني در حاشيه ي جنوبي زاينده رود و دامنه ي کوه صفه که در بردارنده ي آثاري از قرون چهارم هجري به سبب وجود مزار بابا رکن الدين بود، به عنوان گورستان عمومي شهر انتخاب شد و مورد استفاده قرار گرفت.
بيشترين تغيير و تحول در محدوده ي تخت فولاد در زمان شاه عباس دوم صورت گرفت. شاه عباس در راستاي توسعه ي اصفهان، پل حسين آباد (خواجو) را تجديد بنا کرد و به بخش جنوبي پل نيز توجهات خاصي مبذول داشت. باغ و عمارت هايي به دستور او در اين بخش احداث شد و خياباني از ميان اين باغات به سوي جاده ي شيراز کشيده شد و تا دروازه ي تخت فولاد امتداد پيدا کرد.
در اين زمان تخت فولاد چنان رونق پيدا کرد که ميهمان سراهاي متنوع، خانقاه ها، تکايا و باغي هاي متعددي در آن به وجود آمد. علاوه بر اين، دو يخچال بزرگ که آب خنک زائران قبور را تأمين مي کرد نيز در آنجا ساخته شد و اين موضوع نشان دهنده ي ميزان قابل توجه زائراني است که به اين مکان مي آمدند. به هر حال، اين توجه فراوان به تخت فولاد تا جايي پيش رفت که در زمان شاه سليمان صفوي محدوده ي تخت فولاد به حد اعلاي خود رشد و گسترش يافت. در اين زمان عدد تکيه ها و خانقاه هاي تخت فولاد به چهارصد مي رسيد.
تجلي گاه شاهکاري هنري
تکاياي موجود در «تخت فولاد» متعلق به چهار دوره ي تاريخي مجزاست که هر دوره، ويژگي معماري و هنري خاصي را بر ابنيه ي تخت فولاد منعکس کرده اند. تخت فولاد علاوه بر اين، آلبومي بي نظير از نقوش تزييني و نمادين است که هم در تزيينات کاشي کاري و گچ بري و هم در تزيين سنگ هاي قبور به زيبايي و ظرافت تمام نمايان است. جز اين ها نقوش نمادين و ابزار نمايانگر شغل متوفي عموماً بر روي سنگ قبرها حک شده اند. خوش نويسي کتيبه ها و سنگ نوشته ها نيز از ديگر عناصر هنري در تخت فولاد است که به زيبايي تجلي يافته است و به ما اين امکان را مي دهد که به نمونه هاي نفيسي از کتيبه هاي خوش نويسي در تخت فولاد دسترسي داشته باشيم. هم چنين آثار هنري بسياري را مي توان در «تخت فولاد» يافت که از جمله آنها اشعاري است که بر روي سنگ قبر نوشته شده اند و عموماً با بهره گيري از ماده ي تاريخ، به سال، ماه تولد و وفات فرد مدفون اشاره مي کنند و از جهت زيبايي شناسي، جامعه شناسي و فرهنگ عاميانه قابل توجه هستند.
عالمان و مشاهير عصر صفوي
قبر استاد «فولادين استاد شجاع الدين حلوايي»، از عرفاي برجسته قرون دهم هجري، يکي از ارزشمندترين قبول «تخت فولاد» است. ظاهراً بابا فولاد در دوره ي شاه طهماسب صفوي مي زيسته و به عبادت و وارستگي شهرت داشته و کرامات بسياري از او نقل کرده اند
ميرزا ابوالقاسم فندرسکي استرآبادي(متوفي 1050ق) از بزرگ ترين فيلسوفان و عرفاي جهان اسلام يکي از بنيان گذاران حوزه ي فلسفي اصفهان است که پس از وفات در تکيهي منسوب به خود او در تخت فولاد دفن شد. قبر او بدون هيچ بنايي در صحن تکيه قرار دارد. تکيه ي «ميرزا رفيع نائيني» نيز بقعه ي زيبايي است که به دستور شاه سليمان صفوي بر مزار فيلسوف بزرگ آن دوره بنا شده است. اين بقعه داراي معماري هشت ضلعي با گنبدي ناري شکل است.
مساجد تخت فولاد
زمین تخت فولاد بالاخص قسمت معروف به لسان الارض متبرك و در نزد مومنین و مقدسین از زمینهایی است كه امید استجابت دعا در آن بیشتر از جاهای دیگراست. .
در قرون هشتم تا دهم تعدادی زیادی خانقاه و تكیه از طرف عرفاء و صوفیه در آنجا برقرار بود كه در آن جمعی از عباد و زهاد بعبادت و نماز و دعا و ذكر اوراد مشغول بوده اند و متاسفانه در طول تاریخ آن خانقاه ها یكی پس از دیگر خراب گردیده است .
از قرن دهم كه سلاطین صفویه روی كار آمدند و بخصوص زمان شاه عباس اول كه او را كبیر گفته اند، ساختن مسجد جهت عبادت به وسیله بزرگان و متمكنین در اصفهان و سایر شهرهای ایران رواج گرفت. به همین جهت در تخت فولاد كه محلی آرام و خلوت بود و مومنین می توانستند در آنجا با فكر آسوده و خیال راحت عبادت كنند نیز شبستان هائی ساخته شد. بعضی از این مساجد و شبستان ها كه از آن تاریخ تا كنون ساخته شده، بقرار زیر است:
مسجد تكیه میر محمد اسماعیل خاتون آبادی
مرحوم میر محمد اسماعیل مدرس خاتون آبادی در تخت فولاد، مدرسه ای بنا كرد كه خود نیز در آنجا مدفون شد. برای این مدرسه در قسمت جنوبی مسجدی طرح انداخت، تاریخ ساختن مدرسه قبل از 1116 هجری یعنی سال فوت مرحوم خاتون آبادی می باشد.
مسجد تكیه آقا میرزا محمد باقر چهار سوقی، صاحب روضات الجنات
شبستانی در سمت جنوب تكیه جهت عبادت و احیاء در شبهای جمعه و همچنین برگزاری مراسم فاتحه خوانی و برگزاری مراسم هفته و چهلم و غیره بنا گردیده است
مسجد امام حسن(ع)
در سالهای اخیر در قسمت جنوب تكیه خاتون آبادی عده ای از اهالی تخت فولاد زمین قبرستان را تصرف نموده و در آنجا خانه ساختند و هم طرح مسجدی كوچك انداخته و آن را بنام حضرت مجتبی امام حسن علیه السلام نامیدند .
مسجد تكیه آقا حسین خوانساری
در سمت جنوب غربی تكیه (شبستان ) جهت نماز واحیای شبهای جمعه
مسجد تكیه حاج محمد حسین كازورنی
در قسمت جنوب غربی تكیه شبستان آجری و آبرومندی است كه در موقع ساختن تكیه آنجا نیز بنا شد و شبهای جمعه در طول سال مراسم دعای كمیل و نماز جماعت در آنجا انجام میگیرد.
مسجد ركن الملك (میرزا سلیمان خان)
مهمترین مسجد در مزار تخت فولاد است كه بوسیله مرحوم ركن الملك شیرازی نایب الحكومه اصفهان در سال 1320 (تقریباً) در اول تخت فولاد بنا شده است.
مسجد تكیه حاج آقا مجلس خادم الشریعه (شبستان)
كه متاسفانه در سالهای اخیر در موقع احداث خیابان این شبستان نیز خراب شد وقبلاً شبهای جمعه در آنجا مراسم دعا و احیاء و قرائت دعای كمیل بوسیله مرحوم حاج آقا شمس الدین خادمی اجرا می شد
مسجد مصلی
در قرون اولیه اسلام همانگونه كه هر محله ای جهت خود گورستانی مخصوص داشت به همین كیفیت مصلائی نیز داشته كه نماز عید را عموماً در آنجا اقامه می كردند از آنجمله مصلای بیدآباد بهنام قبله دعا كه اكنون نیز محله ای بهمین نام معروف است و قبرستان آنجا را در سال 1331 ه.ش به بعد از بین بردند.