به گزارش سرویس علمی و فرهنگی خبرگزاری حوزه، يكى از بهترين شيوه هاى تربيت، معرفى الگوهاى موفق است.
الگو به كليات و تئورى ها، روح و حيات مىبخشد.
الگوى خوب، مردم را از رفتن به سراغ الگوهاى بد باز مىدارد.
الگوى خوب، دعوت و تبليغ عملى است.
دليل و فلسفه مجالس عزادارى امامان معصوم علیهم السلام به خصوص امام حسين عليه السلام آن است كه پرچم الگوهاى ايمان و استقامت در تاريخ برفراز باشد.
خداوند، بارها به پيامبرش دستور داده، نمونه هاى برجسته انسانيت را به مردم معرفى كند تا اين الگوها به فراموشى سپرده نشود. در يك آيه مىفرمايد: «واذكر فى الكتاب ابراهيم» ياد ابراهيم را زنده بدار و در آيه اى ديگر مىفرمايد: «واذكر فى الكتاب مريم»، ياد مريم را زنده بدار.
آرى، ديدن الگو، مطالب تصورى و ذهنى و شايد محال را به صورت عينى مجسم مىكند.
قرآن در باره الگو بودن پيامبر اسلام مىفرمايد: «لَقَدْ كانَ لَكُمْ في رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كانَ يَرْجُوا اللَّهَ وَ الْيَوْمَ الْآخِرَ وَ ذَكَرَ اللَّهَ كَثيراً»
همانا براى شما در (سيره) رسول خدا، الگو و سرمشقى نيكوست، (البته) براى كسانى كه به خدا و روز قيامت اميد دارند و خدا را بسيار ياد مىكنند. (احزاب21)
گرچه اين آيه در ميان آيات جنگ احزاب است، اما الگو بودن پيامبر، اختصاص به مورد جنگ ندارد، بلكه آن حضرت در همه زمينه ها بهترين الگو است.
*دلایل اسوه بودن پیامبر(ص) با استناد به آیه
1- آيه با كلمه «لقد» شروع مىشود كه هم حرف لام به معناى قطعاً است و هم حرف «قد». يعنى قطعاً و حتماً پيامبر براى شما الگوست و در الگو بودن او شك نكنيد.
2- كلمه «كان» به معناى ثبوت و دوام است. يعنى الگو بودن پيامبر در همه عصرها و براى همه نسل هاست.
3- به جاى آن كه بگويد: «رسول اللّه اسوه است»، مىفرمايد: «فى رسول اللّه اسوة حسنة» «در رسول اللّه اسوه است» يعنى شما نمىتوانيد مانند رسول خدا باشيد، ولى مىتوانيد در لابلاى رفتار و گفتار و اخلاق او، براى خود الگويى بيابيد.
4- واژه «اسوة» در مورد تأسّى و پيروى از ديگران در كارهاى خوب به كار مىرود. این کلمه در قرآن، درباره دو پيامبر عظيم الشأن آمده است: يكى درباره حضرت ابراهيم عليه السلام و ديگرى درباره پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله. جالب آن كه اسوه بودن حضرت ابراهيم در برائت از شرك و مشركان است ولى الگو و اسوه بودن پيامبر خاتم در همه امور است:
در مهربانى با زيردستان، گشادهرويى با مردم، مشورت كردن، اخلاص، ساده زيستى، تشويق به كسب علم، عبادت، استقامت، در گفتار و عمل، مبارزه با ظلم و ستم، نظم و انضباط، نظافت و بوى خوش، مساوات، همسردارى، محبت به كودكان و ...
چنانكه نقش پيامبر در جنگ احزاب، الگوى فرماندهان است: هدايت لشكر، اميد دادن، خندق كندن، مزاح كردن، شعار حماسى دادن، به دشمن نزديك بودن و استقامت نمودن.
حضرت على عليه السلام فرمود: در هنگامه نبرد، خود را در پناه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله قرار مىداديم و آن حضرت از همه ما به دشمن نزديكتر بود. «اتَّقَيْنَا بِرَسُولِ اللَّهِ ص فَلَمْ يَكُنْ أَحَدٌ مِنَّا أَقْرَبَ إِلَى الْعَدُوِّ مِنْه»
(نهج البلاغه، حكمت 260)
ادامه آيه مىفرمايد: كسانى مىتوانند پيامبر را الگوى خود قرار دهند كه قلبشان سرشار از ايمان و ياد خدا باشد. «لِمَنْ كانَ يَرْجُوا اللَّهَ وَ الْيَوْمَ الْآخِرَ»
*عنایات خاص خدا به پیامبر(ص)
سيره نويسان بيشتر از لابلاى تاريخ و برخى از لابلاى روايات اهل بيت عليهم السلام سيره پيامبر اكرم را نوشتهاند.
اما با نگاهى به قرآن مىفهميم كه چه عنايات ويژهاى به پيامبر اكرم شده و سيماى آن حضرت چيست؟.
در يتيمى خداوند به او مأوا داد: « أَ لَمْ يَجِدْكَ يَتيماً فَآوى» (سوره ضحى، آيه 6)
تحيّر او را برطرف كرد: «وَ وَجَدَكَ ضَالاًّ فَهَدى» (سوره ضحى، آيه 7)
فقر او را برطرف نمود: « وَ وَجَدَكَ عائِلاً فَأَغْنى» (سوره ضحى، آيه 8)
فشار روحى را از او برداشت: «أَ لَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ» (سوره انشراح، آيه 1)
فشارهاى كمرشكن اجتماعى را نيز از او برداشت: «وَ وَضَعْنا عَنْكَ وِزْرَكَ * الَّذي أَنْقَضَ ظَهْرَكَ»
(سوره انشراح، آيات 3-2)
اگر روزى مجبور به هجرت و ترك وطن شد، روزگارى با عزت مكه را فتح كرد و به وطن بازگشت.
اگر روزى هرچه گفت كسى گوش نكرد، در عوض روزى را ديد كه مردم دسته دسته وارد اسلام مىشد. «وَ رَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ في دينِ اللَّهِ أَفْواجاً» (سوره نصر، آيه 2)
*سيماى پيامبر اسلام صلّی الله علیه وآله وسلّم
وجود پيامبر منّتى بر بشريّت بود: « لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنينَ» (سوره آل عمران، آيه 164)
رحمتى براى هستى بود: «وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمينَ» (سوره انبياء، آيه 107)
الگوى ابدى براى نسل بشر بود: «في رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ» (سوره احزاب، آيه 21)
گواه و شاهدى بر همه انبياء بود: «وَ جِئْنا بِكَ عَلى هؤُلاءِ شَهيداً» ( سوره نساء، آيه 41)
*دو صفت از اوصاف الهی برای پیامبر(ص)
خداوند دو وصف رأفت و رحمت را كه از اوصاف الهى است، براى پيامبرش نيز آورده است: «رئوفٌ رحيم» (سوره توبه، آيه 128)
اگر به مكه سوگند مى خورد به خاطر حضور پيامبر در آن جاست: « لا أُقْسِمُ بِهذَا الْبَلَدِ * وَ أَنْتَ حِلٌّ بِهذَا الْبَلَدِ» (سوره بلد، آيات 1 و 2)
اگر ما براى يك لحظه بر او صلوات مىفرستيم، آفريدگار هستى و فرشتگان معصوم دائماً بر پيامبر صلوات مىفرستند: « إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ» (سوره احزاب، آيه 56)
* خداوندى كه دنيا را اندك و قليل مىشمرد: «مَتاعُ الدُّنْيا قَليلٌ» خُلُق پيامبر را عظيم مىداند: «إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظيمٍ»
(سوره نساء، آيه 77) - (سوره قلم، آيه 4)
ما فراموشكاريم، اما خداوند وعده داده كه آن چه بر پيامبرش نازل كرده، هرگز آن را فراموش نكند: «سَنُقْرِئُكَ فَلا تَنْسى» (سوره أعلى، آيه 6)
*گاهى در يك آيه كمالات پيامبر را پى در پى رقم زده است: «يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَرْسَلْناكَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذيراً * وَ داعِياً إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَ سِراجاً مُنيراً» (سوره احزاب، آيات 46-45)
* نزديكترين فرد هستى به ذات مقدس خداوند، پيامبر اسلام است، تنها درباره ایشان اين آيه نازل شد: « ثُمَّ دَنا فَتَدَلَّى» يعنى نزديكتر و نزديكتر شد. (سوره نجم، آيه 8)
* پيامبر، در گفتار، معصوم و هرگز از روى هوى و هوس، سخنى نگفته است: «وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى» (سوره نجم، آيه 3)
در نگاه، معصوم و چشم او به انحراف نرفته است: «ما زاغَ الْبَصَرُ» (سوره نجم، آيه 17)
قلب و روح پیامبر معصوم بوده و هرگز به خطا نرفته است: «ما كَذَبَ الْفُؤادُ ما رَأى» (سوره نجم، آيه 11)
* در قرآن، بارها نام پيامبر در كنار نام خداوند آمده است.
عزّت، براى خدا و رسول است. «و للّه العزّة و لرسوله» (سوره منافقين، آيه 8)
از خدا و رسول اطاعت كنيد. «اطيعوا اللّه و اطيعوا الرسول» (سوره نساء، آيه 59)
دعوت خدا و رسول را اجابت كنيد. «استجيبوا لله و للرسول» (سوره انفال، آيه 24)
خدا و رسول را يارى كنيد. «ينصرون الله و رسوله» (سوره حشر، آيه 9)
از معصيت و اذيت خدا و رسول دورى كنيد. «و من يعص الله و رسوله ...» (سوره نساء، آيه 14؛ سوره مائده، 56؛ سوره احزاب، 57)
برگرفته از سیره پیامبر(ص) با نگاهی به قرآن کریم/حجتالاسلام والمسلمین قرائتی